ناصر حسین نژاد
ارتباطات رنگی
نظريههاي انتقادي در خبر
فهرست مطالب:
ـ مقدمه
ـ نظريه سلطه يا هژموني در خبر
ـ نظريه ايدئولوژي درخبر
ـ نظريه انگاره سازي درخبر
ـ نظريه بازنمايي درخبر
ـ نظريه وانمايي درخبر
ـ تئوري چارچوب درخبر
ـ نظريه اقتصاد سياسي درخبر
ـ تأثير انحصارات رسانهاي بر خبر
ـ نظريه نشر آگهي بر خبر
ـ نظريه امپرياليسم خبري
ـ نتيجهگيري
ـ فهرست منابع
مقدمه:
نظريه انتقادي بخشي از نظريه نئوماركيسيستي و رهيافت نويني است به علوم انساني، علوم اجتماعي و فلسفه كه منشا آن به موسسه تحقيقات اجتماعي در شهر فرانكفورت آلمان (1923) باز ميگردد. اعضاي اين موسسه در دوران سيطره و حاكميت نازيسم مجبور به تبعيد گرديدند و اكثر اعضا به ايالات متحده مهاجرت كردند كه در اوايل دهه 1950 به آلمان بازگشتند (نوذري 1381 ص 105)
نظريه انتقادي در مخالفت با پزيتويسم كه عمدتاَ در خدمت توصيف و تاييد وضع موجود است، تفكر آرماني جامعه يا وضع مطلوب را ارائه ميكند. در اين نظريه حوزهها و رشتههاي متعددي از علوم انساني و اجتماعي نظير فلسفه، جامعه شناسي، علوم سياسي، اقتصاد، ارتباطات، روان شناسي، ادبيات جريانهاي فكري نوين نظير هرمنوتيك، زيبايي شناسي، فمينيسم و ... براي تجزيه و تحليل مسايل و مشكلات جوامعهاي معاصر و ارائه راهحلهايي براي آن به خدمت گرفته شدهاند. (نوذري، 1381، ص 106)
مباني اوليه فكري مكاتب انتقادي عمدتا بر مبناي اين مفروض استوار بود كه در فرآيند تكامل جوامع سرمايهداري ليبرال كه از نوعي آزادي نسبي برخوردارند، با ظهور و گسترش ابزار پيشرفته و جامع نظارت اجتماعي و روانشناختي به تدريج اين جوامع تحت هدايت و كنترل نوعي حاكميت كلگرا و تماميت خواه قرار ميگيرند. به رقم نظريه پردازان انتقادي، اين مرحله در واقع نقطه اوج تكامل سرمايه داري به شمار ميرود. (نوذري، 1381، ص 107) و هدف نظريه پردازان انتقادي شناخت و شكست اين قالبها است.
نظريات انتقادي در حوزه ارتباطات عرصه گستردهاي را به خود اختصاص داده است كه در اين گستره، بخش رسانههاي خبري يكي از مهمترين بخشهاي مطالعات انتقادي ارتباطات محسوب ميشود، منتقدين خبري بر اين اعتقاد هستند كه اخبار پخش شده از رسانههاي همگاني، انعكاس عيني رخدادها و رويدادهاي جهان خارج نيستند بلكه خبرها با توجه به عوامل درون سازماني همچون گزارشگران، عقايد قالبي حاكم، احساسات گزارشگران، فرهنگ آنها و... و همچنين عوامل برون سازماني مانند ايدئولوژي حاكم، مالكيت رسانهها، صاحبان تبليغات (تبليغ دهندگان) گروههاي فشار، رقبا و ... تحت تاثير قرار ميگيرند و از عينيت خارج ميشوند و به سمت تبليغات يعني تاثيرگذار در عقايد و رفتارهاي مخاطبان، مطابق علايق صاحبان رسانه بجاي اطلاعرساني شفاف، عيني و بدون جهت پيش ميروند و به اين ترتيب آزادي تفكر، تعمق و قدرت تصميمگيري از شهروندان سلب ميشود و جامعه بجاي حركت در مسير تكثر تنها در يك مسير مشخص و از پيش تعيين شده گام برميدارد.
ـ در اين بحث به مهمترين نظريات انتقادي در حوزه خبر اشاره ميشود.
1ـ نظريه سلطه يا هژموني در خبر:
از اوايل دهه 1970 مفهوم هژموني كه با نام ”آنتونيوگرامشي“ قرين است وارد تحليل فرهنگ شد. از اصلاح هژموني براي توصيف روابط سلطهاي استفاده ميشد كه به عنوان روابط سلطه، مشهود نيست، متضمن قهر نيست و همراه با رضايت گروههاي تحت سلطه است. مفهوم هژموني در نزد گرامشي عبارت از شكلي از كنترل اجتماعي است كه قدرت يا زور را با اقناع فكري، اخلاقي و فرهنگي يا در يك كلام رضايت در هم ميآميزد. (مهديزاده، 1379، ص 29) گرامشي براي اعمال هژموني، دو سطح رو بنايي در جامعه مطرح ميكند:
1ـ جامعه مدني كه منظور از آن مجموعه ارگانهايي كه از آنها عموما به عنوان خصوصي تعبير ميشود.
2ـ جامعه سياسي يا آنچه دولت ناميده ميشود. او جامعه سياسي عمومي دولت را سرچشمه سلطه سركوبگرانه و جامعه مدني خصوصي را سرچشمه هژموني ميداند. (مهديزاده، 1379، ص 29)
از ديدگاه استيوارت هال، واژه هژموني به وضعيتي اشاره دارد كه در آن ائتلافي موقت از برخي گروههاي اجتماعي ميتواند ”اقتدار اجتماعي تامي“ را بر ساير گروههاي فرودست اعمال كند. اعمال اين اقتدار صرفا از طريق كاربرد زور يا تحميل مستقيم افكار حاكم نيست، بلكه از راه ”تامين رضايت و شكل دادن به آن است تا آنكه قدرت طبقات مسلم هم مشروع و هم طبيعي جلوه كند“.(مهديزاده، 1379، ص 29)
بر اساس ديدگاه هژموني، ابزار سلطه حاكميتها، قدرت فيزيكي نيست بلكه امروزه ابزار سلطه حاكميتها از قدرتهاي فيزيكي به رسانههاي همگاني (قدرت شرطي كنندگي) تغيير يافته است. از اين ديدگاه حاكمان با استفاده از ترفندهاي رسانهاي، عقايد و رفتارهاي شهروندان را به سمت اهداف مورد نظر هدايت ميكنند و مردم؛ خود با رضايت كامل به سمت اهداف مورد نظر ميروند ديگر احساس اجبار نميكنند.
اما هژموني در خبر به اين معنا است كه چون مخاطبان بر اساس اطلاعات، اقدام به تصميمگيري ميكنند، لذا اطلاعات طبقهبندي شده و از پيش تعيين شده باعث ميشود، مخاطب بر اساس آن اطلاعات محدود و مشخص تصميمات معيني كه در جهت اهداف رسانه خبري است بگيرد و به اين ترتيب بدون اينكه زوري در كار باشد مخاطب با تصور اينكه تصميم گرفته شده، ناشي از خرد و انديشه خود است، به سمت اهداف مورد نظر حركت خواهد كرد. بگديكيان در همين رابطه ميگويد: حكومتها را ميتوان از طريق آرا بر كنار كرد، اما وقتي رسانههاي غولآسا به اين درجه از كنترل متمركز منابع آگاهي مردم دست مييابند، ميتوان با كنترل اخبار و ديگر اطلاعات همگاني، اگاهي مردم را به گونهاي خطرناك براي مدتهاي طولاني به تعويق انداخت (1373، ص 12) و آنها را به طرف اهداف مطلوب خود هدايت كرد.
2ـ نظريه ايدئولوژي در خبر:
برخي از انتقادگران غربي همچون ”لويي آلتوسر“ فيلسوف معاصر فرانسوي، به ساختارهاي اصلي جوامع سرمايهداري توجه دارند و وسايل ارتباط جمعي جديد را جز ابزارهاي سياسي قدرت حاكم ميشناسند. آلتوسر، ضمن مطالعه درباره ساختارهاي قدرت سياسي ”دستگاه سركوبگر دولت“ مانند ارتش و پليس و ساير نيروهاي انتظامي و دادگستري و زندانها و نظاير آنها را از ”دستگاه ايدئولوژيك دولت“ نظير خانواده، مدارس، دانشگاهها، كليسا و وسايل ارتباط جمعي و احزاب و سنديكاها و گروههاي فشار تفكيك ميكند و دستگاههاي ايدئولوژيك و از آن جمله وسايل ارتباط جمعي را، عوامل بازآفريني ايدئولوژي حاكم و نيز نيروي انساني مورد نياز نظام حاكم، براي استمرار رهبري قدرت، معرفي مينمايد.
بر مبناي اين ديدگاه و با تاكيد بر تاثيرات متقابل نظام حاكم، وسايل ارتباط جمعي (ساختارها، عملكردهاي حرفهاي و پيامهاي توليد آنها) و دريافتهاي ذهني و پذيرشهاي فكري مخاطبان درباره واقعيتهاي اجتماعي، نتيجه گرفته ميشود كه گردانندگان نظام حاكم ”دستگاههاي ايدئولوژيك دولتي“ و مخصوصا وسايل ارتباط جمعي را، به نحوي اداره ميكنند كه قدرت موجود را مشروع و موجه جلوه دهند و با جلب اعتقادهاي عمومي زمينه تداوم آن را فراهم سازند.
بر اساس اين ديدگاه، دستگاههاي ايدئولوژيك از همان آغاز زندگي حرفهاي وي، ”شهروند“ مطابق برنامهها و سياستهاي منظم آموزشي و فرهنگي و سياسي، واقعيتهاي اجتماعي را به صورتهاي خاص و با توجه به معيارها و ارزشهاي معين و منافع و مصالح مشخص مورد نظر نظام حاكم، عرضه ميكنند. ترديد نيست كه در اين روند، وسايل ارتباط جمعي، سهم بسيار حساسي بعهده دارند و با ارائه تصاوير و نيز ايجاد تصويرهاي مطلوب نظام حاكم، در تامين مشروعيت سياسي و نگهداري اين نظام نقش حساس ايفا مينمايند. (معتمدنژاد 1368، ص 472 و 473)
از نظر لويي آلتوسر، ايدئولوژي از اين جنبه كه از طرف طبقات حاكم با استفاده از زور بر جامعه تحميل شده باشد، سلطه محسوب نميشود، بلكه از اين نظر كه بصورت يك تاثير فرهنگي كه از روي قصد و بطور برنامهريزي شده در جامعه گسترش يافته و بر اساس آن، تجربيات ما از واقعيت شكل ميگيرد و در خدمت طبقات حاكم قرار ميگيرد سلطه محسوب ميگردد. (مهرداد، 1380، ص 73)
در خصوص ايدئولوژي در خبر گولدينك و اليوت ميگويند: خبر ايدئولوژي است. چون خبر تصويري يكپارچه از واقعيت و نيز جهان بينياي ارائه ميكند كه حامي منافع گروهبنديهاي اجتماعي قدرتمند است. اخبار راديو و تلويزيون:
الف) به فرآيند اجتماعي نميپردازد. ”خبر“ درباره رويدادهاي امروز است و يك رديف از رويدادهاي غير قابل درك و قابل تعويض به دنبال يكديگر ميآيند وم كمتر به تحليل تاريخي اقتصادي و يا سياسي متوسل ميشوند.
ب) ”خبر“ به قدرت در جامعه نميپردازد. خبر آن گونه كه در بالا توصيف شد، درباره اعمال و افراد نيست. قدرت به بركت جدايي سياست از اقتصاد، در اخبار جدايي ندارد. (نگرين، 1378، ص 115)
دكتر مهديزاده در اين خصوص ميگويد: در واقع گزارش رسانهها از رويدادها، تحت عنوان ”خبر“ در چارچوب مفروضات ايدئولوژيك و گفتماني حاكم ساخته و پرداخته ميشود. به عبارت ديگر مفهوم باز توليد مستلزم وجود يك اصل است. اخبار رسانهها عموما در يك زمينه و بستر ايدئولوژيك برميخيزد و همان ايدئولوژي را باز توليد ميكند. در فراگرد ”مشاهده، تعبير، روايت و اشاعه“ خبر به ارزشها، ايدئولوژيها و هنجارهايي كه از آنها برخاسته، حكم طبيعي و عيني ميبخشد و در گستره خود، آنها را باز توليد يا به عبارتي بازآفريني ميكند.بنابراين رسانهها در عملكرد روزانه خود، صحنه مناظره بينش و ميدان منازعه كلمات و معاني هستند. (مهديزاده، 1380، ص 18)
بايد توجه كرد، اين نظريه يكي از نظريات مكاتب سوسياليستي است كه معتقدند جوامع سرمايهداري براي گسترش ايدئولوژي خود و ثبات آن از رسانهها و خبر استفاده ميكنند. اين معتقدين بر اين عقيده هستند كه رسانههاي خبري در انعكاس اخبار و رويدادها، آنها را با توجه به ايدئولوژي سرمايهداري در جامعه خود انعكاس ميدهند و اين عمل باعث تثبيت و گسترش ايدئولوژي حاكم ميشود و در مقابل اين رسانهها به انعكاس اخبار مثبت در خصوص ايدئولوژيهاي غيرحاكم نميپردازند و يا اخبار ستروني در مورد آنها انعكاس ميدهند كه باعث تصميمگيري در مخاطب نشود و به اين ترتيب آسيبي به ايدئولوژي حاكم وارد نگردد.
3ـ نظريه انگارسازي خبري IMAGE Making :
ارائه انگارهاي (تصويري) از شخصيتها، مكانها، اشيا و رويدادها به مخاطب ”انگاره سازي خبري“ نام دارد. در انگاره سازي، با بازتاب واقعيت سروكار داريم.واقعيتها دستكاري شده و توام با تفسير پنهان ارائه ميشوند. انگاره سازي ”تكنيك“ و كليد كارگشاي معني سازي در جهان خبر است (شعار غفاري، 1374، ص 21)
خبر در روزنامه نگاري امروز انگارهاي از واقعيت است كه براي تغيير در ساخت واقعيت ساخته و پرداخته ميشود. به عبارت ديگر ”جهان رسانهاي“ با ”جهان واقعي“ تفاوت آشكار دارد.صاحبان صنايع خبري و عاملان خبرگزاريهاي بزرگ با به كارگيري فنون مهندسي خبر همچون گزينشگري، انگاره سازي و برجسته سازي تصوير؛ تفسيري از واقعيت ارائه ميدهند كه منافع اقتصادي و سياسي خود را تامين مينمايند. (رضويزاده، 1377، ص 912)
در توضيح انگاره سازي كارل هوسمن چنين توضيح ميدهد: رسانهها، يك فضاي ساختگي ارائه ميدهند، برداشتي ذهني از جهان كه ضرورتا با جهان واقعي منطبق نيست. اما اين دنياي ذهني و ساختگي صرفا ساخته و پرداخته خود رسانه نيست. گرچه افرادي كه براي رسانهها كار ميكنند در مورد ترتيب اهميت اخبار تصميمگيري ميكنند اما منبع اطلاعاتي كه روزنامه نگاران نقشي در ميان آنها دست به انتخاب ميزنند فرآيندي است كه روزنامه نگاران نقشي در آن ندارند. خبر ضرورتا همان چيزي نيست كه اتفاق افتاده است بلكه چيزي است كه منبع خبري آن را ارائه ميدهد. چون تا زماني كه بين تهيهكنندگان خبر و منابع خبري، مبادله اطلاعات صورت نگرفته باشد خبر بوجود نميآيد. (هوسمن، 1376، ص 214)
هوسمن براي تفهيم انگارههاي خبري در مثالي ميگويد: گزارشگر يك شبكه تلويزيوني كه تهيه گزارش جلسه پر هياهوي شوراي شهر را بر عهده دارد، بيشتر فيلم خود را به نشان دادن تصوير اعضاي شوراي شهر كه در حال پرخاش به يكديگر هستند اختصاص ميدهد. درگيري و برخوردهاي لفظي شركت كنندگان در اين جلسه، درون مايه اصلي فيلم خبري را تشكيل ميدهد و ديگر مسايل بحث شده در اين جلسه بصورت گذرا به تصوير كشيده ميشوند. (هوسمن، 1376، ص 216)
بايد توجه داشت كه انگاره سازي خبري، كارگزاران خبري آگاهانه و با برنامهريزي دست به تصوير سازي خبري يا انگاره سازي خبري ميزنند. در اين نظريه، انديشمندان آن معتقدند ”در انگاره سازي آنچه مهم نيست انعكاس واقعيت و رويداد است. در اينجا هدف و ماهيت كار، استفاده از دستمايه واقعيت يك رويداد براي ارائه تفسيري پنهان در لفاف آن است“. (رضويزاده، 1377، ص 912)
4ـ نظريه بازنمايي رسانهاي
پيتر دالگران يكي از انديشمندان ارتباطاتي است كه در كتاب ”تلويزيون و گستره عمومي“ خود به نحو احسن بازنمايي Representation را كالبد شكافي و تشريح نموده است. وي ميگويد: بعد بازنمايي، توجه ما را به توليدات رسانهاي جلب ميكند. اين بعد شامل زمينههاي ذيل ميگردد. مطالبي كه رسانهها عرضه ميكنند، نحوه انعكاس موضوعات، انواع گفتمانهاي مطرح و ماهيت مباحث و مناظرات ارائه شده، بازنمايي به ابعاد اطلاعاتي و فرا اطلاعاتي توليدات رسانهاي، ازجمله ابعاد نمادين و بديع آن آثار اشاره دارد. بازنمايي در گستره عمومي به پرسشهاي اساسي نظير اينكه ”چه مطالبي“ بايد براي انعكاس انتخاب شوند و ”چگونه“ به مخاطبان عرضه گردند اشاره دارد. (دالگرن، 1380، ص 30)
در خصوص تاثير بازنمايي رسانهاي بر اجتماع دالگران ميگويد: با توجه به چند لايگي اجتماعي ـ فرهنگي اين رسانه بيشتر در خدمت تخريب مردم سالاري است. گفتمانهاي اين رسانه، از جمله به دليل زيبايي شناسي واقعگرايانه آن، عمدتا ماهيت عقيدتي (ايدئولوژيك) دارند. تلويزيون از گسترش دانش و اطلاعات ضروري در سطح جامعه جلوگيري ميكند. توهمي از وضعيت مطلع بودن در ذهن و شخصيت مخاطبان پديد ميآورد و در عين حال مساله مهم را با قرار دادن در كنار مسائل پيش پا افتاده كم اهميت و عادي جلوه ميدهد.
جهان اجتماعي به شكل صحنهاي ترسيم ميشود كه رويدادهاي تصادفي و غير منتظره در آن به وقوع ميپيوندند. به نحوي كه تصوير كلي آن ناهمگن و از هم گسيخته به نظر آيد. تلويزيون سياست را براي ما تعريف ميكند و شرايط مباحثه سياسي را به گونهاي فراهم ميآورد كه اساسا حامي منافع صاحبان قدرت و ثروت از آن درآيد. مخاطبان به ناظران بيروني دستگاه سياسي تبديل ميشوند و به بياختيار و بيقدرت بودن خويش عادت داده ميشوند. اين فهرست كاركردهاي تلويزيون را ميتوان همچنان ادامه داد. اما آنچه كه در بالا ذكر شد اتهامات رايجتري است كه ديدگاه اخير به تلويزيون وارد ميسازد (دالگرن، 1380، ص 82)
وي در ادامه ميگويد: نظريه پردازان علوم ارتباطات هميشه دوست دارند بگويند كه هيچ خبر يا گزاره ”محض“ وجود ندارد، هيچ زباني را نميتوان يافت كه عاري از پيشفرضها و گرايشهاي ارزشي باشد و بطور ضمني روابط اجتماعي خاصي را در ميان بهرهبرداران از خود مطرح و برجسته نسازد، از نگاه ايشان، هر نوع بازنمايي معرفت بشري درباره جهان داراي جهتگيريهايي است كه بواسطه فنون لفظي و كلامي قابل لمس ميشوند. (دالگرن، 1380، ص 83)
5ـ نظريه وانمايي خبري Simulation
مفهوم وانمايي (يا وانموده) Simulate عمدتاَ مورد استعمال پست مدرنيستها به خصوص ژان بودريار، فيلسوف معروف پست مدرن فرانسوي است. وانمايي واقعيت را نفي نميكند بلكه تفاوت ميان واقعيت و تصوير را مخدوش ميكند. رسانهها در ظاهر امر چيزهايي شبيه واقعيت به جاي واقعيت نشان ميدهند لذا نشانهها و رمزها، ديگر به واقعيت بيروني مرتبط نيستند و به چيزي دلالت نميكنند.
رسانهها فقط چنين وانمود ميكنند كه واقعيتي در كارست و خود را شكل تقليدي آن نمودار ميسازند. به عبارتي، وانمايي به اين معنا است كه نشانهها فقط ميان خود مبادله ميشود و عمل ميكنند و ديگر ارتباط به واقعيت ندارند. (مهديزاده، 1380، ص 20).
«ژان بودريار» درهاي جهان تازه و شگفتي را ميگشايد كه از الگوهاي وانمايي ساخته شده است. الگوهايي كه در هيچ «واقعيتي» اشارتگر يا زمينهاي جز زمينه و اشارتگر خودشان، ندارند. به معناي ديگر، وانماييهايي نه تنها عدم و حضور واقعي و موهوم را عرضه ميكنند، بلكه هر گونه تباين را با امر واقعي تضعيف ميكنند و امر واقعي را در درون خودشان جذب مينمايند.
”بودريار“ بجاي اقتصاد واقعي كالاها كه به وسيله هزاران هزار تصوير تبليغاتي غير واقعي، تا حدي كنار زده ميشود، فقط يك ”فوق واقعيت“ يعني جهاني سرشار از نشانههاي خود اشارتگر را تميز ميدهد. او از آگهي تلويزيون كه به هر حال كالاهايي را كه براي آن تبليغ ميكند، كاملا از بين نميبرد، به پخش اخبار كه خبر ايجاد ميكند تا فقط بتواند آن را روايت كند و به نمايشنامههاي عوامپسند كه رويدادهاي روزانهاي آن براي خيلي از تماشاگران هم اشارتگرند و هم واقعي حركت ميكند. (پاستر، 1377، ص 200)
ژان بودريار بين وانمايي و دروغ و پنهانكاري تفاوت قائل است و ميگويد: پنهانكاري يعني تظاهر به نداشتن آنچه داريم. وانمايي (وانمودن) يعني تظاهر به داشتن آنچه نداريم. يكي كنايه به يك حضور دارد و ديگري به يك غايب. ولي مساله از اين پيچيدهتر است. چرا كه وانمايي Simulate به سادگي برابر با تظاهر كردن to Feign نيست. كسي كه تظاهر به بيمار بودن ميكند بعضي از علائم بيماري را در خود توليد ميكند. بدين ترتيب، تظاهر به پنهانكاري اصل واقعيت را دست نخورده باقي ميگذارد. تفاوت هميشه وجود دارد و پنهان شده است. در حالي كه وانمايي تفاوت ميان درست و نادرست، واقعي و تخيلي را تهديد ميكند. (بودريار، 1374،ص 87) به تعبير ديگر در وانمايي واقعيات قلب نميگردند بلكه واقعيت جديد بر اساس نشانهها خلق ميشود. واقعيتي كه در خارج از جهان رسانهاي معنادار نميباشد.
اما در تفاوت بازنمايي و وانمايي ژان بودريار ميگويد: وانمايي به منزله امري در رودررويي با بازنمايي هم صادق است. بازنمايي از اين اصل آغاز ميشود كه نشانه و امر واقعي با يكديگر برابرند. (اين برابري گرچه آرماني است، كماكان اصلي است نخستين و بنيادين) از سوي ديگر، وانمايي از آرمان بودن اين اصل برابر، از نفي ريشهاي نشان به مشابه ارزش، از نشانه به منزله سرنگوني و حكم مرگ همه نشانهها آغاز ميشود. گرچه بازنمايي سعي در جذب وانمايي از راه تفسير آن به منزله باز نمودني كاذب دارد، وانمايي تمامي ساختمان بازنمايي را به منزله چيزي كه خود گونهاي وانمودن بيش نيست دربرميگيرد. (بودريار، 1374، ص 91).
در بازنمايي تفاوت بين واقعيت و باز توليد آن مدنظر ميباشد. در وانموده يا وانمايي خلق جهاني جديد توسط نشانههاي رسانهاي مورد توجه است و اين رسانهها هستند كه نسبت به افراد، مكانها و رويدادها تعابير را ميسازند و جايگزين حقايق مينمايند و در نهايت اين تعابير اساس كنش متقابل افراد را تشكيل ميدهند.
بودريار معتقد است كه وانماييهاي رسانهاي مناسبات اجتماعي جديدي را خلق مينمايند كه در جهت منافع حاكمان عمل ميكند. وي در خصوص وانمايي و اجتماع ميگويد: ”نظارت اجتماعي پشت اين وانمود كردن حقيقت يعني از راه وانماييها شكل ميگيرد. به همين دليل مشكل رسانهها كه سازنده وانماها هستند آنها را به نظام قدرت متصل ميكند. همين اسلوب، بنياني براي سرمايهداري ايجاد ميكند. سرمايهداري از قلمرو شبيهسازي صنعتي گذشت و به متافيزيك رمزگان رسيد كه همان وانمايي باشد. (رضويزاده، 1377، ص 913)
6ـ تئوري چارچوب در خبر:
بر اساس تئوري چارچوب Frame، رسانهها در نقش خبري خود، آيينه انعكاس رويدادها و واقعيت دنياي اجتماعي و سياسي نيستند بلكه برعكس، آفريننده واقعيتهاي اجتماعي و سياسي هستند و به برداشت افراد از دنياي اطرافشان هستي ميبخشند. آنها در تهيه خبر، علاوه بر انتخاب دادهها، آنها را بر اساس فرمولها و قالبهاي جا افتاده به هم ربط ميدهند و معني دار ميسازند لذا اين رويداد نيست كه قالب را تعيين ميكند بلكه اين قالب است كه دادهها را برميگزيند و روابط آنها را شكل ميبخشد.
رسانهها معمولا با تصويري پيش ساخته و داستاني پيش پرداخته به مشاهده رويدادها ميروند و با نگرشي شكل گرفته، به گزينش دادهها و بررسي پديدههاي اجتماعي ميپردازند. فرآيند گردآوري، گزينش و انتشار اخبار، فرآيندي عيني و بيطرفانه نيست بلكه آميخته به ارزشها و هنجارهاي فرهنگي، سياسيو اجتماعي است. راجر فالور در همين رابطه ميگويد: اخبار، ساختاري اجتماعي دارند، وقايعي كه گزارش ميشوند در واقع بازتابي از اهميت خود واقعه نيست بلكه نمايانگر يكسري ملاكهاي پيچيده و تصنعي براي گزينش اخبار است. پس اين اخبار گزينش شده، پردازش و رمزگزاري ميشوند تا بيشترين تاثير را بر مخاطبان بگذارند. (مهديزاده، 1380، ص 20)
منتقدين در اين حوزه بر اين عقيده هستند كه كارشناسان خبري به علت نوع ايدئولوژي و تفكر خود و همچنين علائق مخاطبان، ديگر انتقال دهنده صرف رويدادها آنچنان كه در مدل ”وستلي مكلين“ توضيح داده شده نيستند بلكه رويدادهاي خبري را در چارچوبها و الگوهايي قرار ميدهند كه هم جذابيت بيشتري پيدا نمايد و هم تحكيم بخش ايدئولوژي حاكم باشد. براي اين تئوري ميتوان از تئوريهاي ديگري نيز سود جست كه يكي از آنها تكنيك داستانگويي Telling Story است. مهديزاده در خصوص اين تكنيك ميگويد: تلقي اخبار به عنوان داستانگويي به اين تصور دامن ميزند كه گزارشهاي خبري واقعيت صرف را منعكس نميكنند، بلكه اغلب به شيوه قابل پيشبيني به حوادث و واقعيتها معنا ميدهند. ما بايد اين گزارشها را در زمينههاي فرهنگي و اجتماعي آنها بسنجيم و نيز به ساختار لفظي و روايي آنها توجه كنيم. (مهديزاده، 1380، ص 21)
”رو“ و ”اشلي“ برخي الگوها و كاركردها، يعني ويژگيهاي داستانگويي ژورناليستي غرب را فهرست كردهاند:
1ـ از مثالهاي عيني براي نشان دادن پديدههاي انتزاعي استفاده ميشود.
2ـ همبستگي متني، مفهوم مهمي را دربرميگيرد. يك داستان را جدا از داستانهايي كه قبلا نقل شده است را نميفهميم.
3ـ داستانهاي خبري يك معناي سطحي و يك معناي عميق دارند. عناصر گزارش ممكن است معناي آشكار و پنهان داشته باشند، عناصر ژرف اسطورهاي به وقايع سطحي معناي جديدي ميبخشند.
4ـ اين امكان وجود دارد كه برخي انواع گزارشها را بر حسب مضامين اصلي، الگوها و نوع آنها شناسايي كرد.
5ـ براي بيان شباهتها و روابط ميان رويدادها، تجارب و موضوعهايي كه ظاهراَ چندان ربطي به هم ندارند، از استعاره استفاده ميشود. (مهديزاده، 1380%، ص 21)
در نظريه چارچوب اصل بر تكصدايي و تكآوايي در روايتهاي خبري است. بر اساس اين ديدگاه اخبار در قالب نرم خبر و داستانهاي خبري تنها صداي ايدئولوژي حاكم را پردازش و به سمع و نظر مخاطبان ميرسانند و ديگر شيوه سخت خبر كه ميبايد چند صدايي و چند آوايي در آن رعايت شود كاربرد نخواهد داشت.
منتقدين خبري در اين حوزه اعتقاد دارند كه در خبر به عنوان چارچوب مخاطب بيشتر جذب تكنيكهاي فني خبري مانند رنگ، نور، احساسات و ... ميگردد و كمتر به استدلالهاي خبري كه بايد در هر خبر شود توجه نشان ميدهد. از اين ديدگاه مخاطب پس از مدتي به سمت سطحي نگري و ايدئولوژي قالب كه در تمامي خبرها وجود دارد سوق پيدا ميكند.
7ـ نظريه اقتصاد سياسي خبر:
نظريه اقتصاد سياسي رسانه و جزئيتر آن خبر، زير مجموعه نظريات ماركسيسم كلاسيك رسانهاي است. از ديدگاه ماركس، رسانهها ابزار توليد هستند و خود را با اشكالي از سرمايهداري صنعتي، عوامل توليد و روابط توليدي آن تطبيق دادهاند. از ديدگاه ماركس، رسانهها بطور انحصاري در مالكيت طبقه سرمايهدار است كه در سطح ملي و بينالمللي سازماندهي شدهاند و در خدمت همين طبقه هم فعاليت ميكنند.
از اين ديدگاه رسانهها بر اساس ايدئولوژي فعاليت ميكنند و بدين وسيله ايدهها, انديشهها و جهان بيني طبقه حاكم را منتشر ميكنند. نظريه اقتصادي سياسي در بررسي خود از رسانهها، بيشتر بر ساختارهاي اقتصادي تكيه ميكند تا محتواي ايدئولوژيك رسانهها، اين نظريه وابستگي ايدئولوژي به عوامل زيربناي اقتصادي را بيان ميكند و مطالعه رسانهها را موكول به تحليل تجربي از ساختار مالكيت و نيروهايي كه در بازار آزاد در ارتباط با رسانهها عمل ميكنند ميسازد.
از اين ديدگاه، نهاد رسانهها بخشي لز نظام اقتصادي در نظر گرفته ميشود و رابطه نزديك آن با نظام سياسي مورد بررسي قرار ميگيرد. بر اساس اين نظريه، بيشتر دانش و اطلاعاتي كه از سوي رسانهها براي جامعه توليد ميشود، غالبا محتواي آنها درباره گسترش بازار منافع اقتصادي مالكين و تصميمگيران است كه عموماَ نيز بطور غير مستقيم و ضمني ارائه ميشوند. (مهرداد، 1380، ص 70)
بر اساس تحقيقات ”مرداك و گولدينگ“ اثرات نيروهاي اقتصادي بر نظام ارتباطات تصادفي نيست. بلكه فعاليت آنها بطور سيستميك در جهت حذف صداي گروههائي كه فاقد منابع قدرت اقتصادي هستند حركت ميكند. منطق سود و زيان سبب تحكيم موقعيت گروههايي شده است كه قبلاَ پايگاه خود را در بازارهاي عمده رسانههاي همگاني مستحكم ساخته و درب ورود به بازار را به روي گروههايي كه فاقد سرمايه عمده ميباشند بستهاند.
بدين ترتيب تنها صداهائي كه شنيده ميشوند متعلق به كساني است كه كوچكترين انتقادي از چگونگي توزيع ثروت و قدرت در جامعه بعمل نميآورند. برعكس، آن عده از كساني كه احتمالاَ در صددند كه ترتيبات نظام موجود را به مبارزه دعوت كنند، به علت فقدان منابع مالي قادر نيستند كه صداي خويش را از طريق ارتباط موثر به مخاطبين گسترده در جامعه برسانند. (مهرداد، 1380، ص 70)
يكي ديگر از انديشمندان اين حوزه، هربرت شيلر ميباشد. شيلر معتقد است كه ”سيستمها و فرآيندهاي پيشرفته ارتباطي به طرزي فراگير در خدمت تجارت و بازاريابي، قانون و نظم سرگرميهاي ايدئولوژيك قرار گرفتهاند و وسايل ارتباط جمعي زمينه اين تحولات را فراهم كردهاند. وي در ادامه ميافزايد: عصر اطلاعات عبارتي بي مسمي و انقلاب ابزارهاي ارتباطي عبارتي بي معناست و نظامهاي اطلاعاتي به اين دليل از راههاي مختلف توسعه يافتهاند كه حافظ و ضامن منافع اقليتي ناچيز باشند.
اقليتي كه ضررها را به اكثريت بزرگ، تحميل كرده است. او ميگويد نبايد باور كنمي كه از طريق توسعه نظامهاي ارتباطي، ميتوان بر نابرابريهاي محلي، ملي و قومي غلبه كرد، زيرا اين ابزارگراييها و فرايندها، باعث عميقتر شدن تفاوتها و نابرابريها ميشود. (محكي، 1380، ص 102)
انديشمندات حوزه اقتصاد سياسي رسانه بر اين عقيده هستند كه مطالعات فرهنگي تنها به بررسي محصولات منفرد رسانه اي و خبري ميپردازد و به اين ترتيب به سر منشا تاثيرگذاريهاي رسانهاي نخواهد رسيد ولي مطالعات اقتصادي - سياسي رسانهاي و خبري به ساختار تعيينكننده و شرايط نهادي واقعي رسانهها ميپردازد و مشخص ميسازد كه نوع نهادها و مالكيت آنها، نوع خبرها را تعيين ميكند و هيچ نهاد رسانهاي برخلاف منافع خود عمل نميكند به طور مثال كار نهاد سرمايهداري اصولا اخباري را گزينش و پخش مينمايد كه در جهت تحكيم نظام سرمايهداري باشد و هيچگاه اخباري را كه باعث ايجاد شبهه در مورد سرمايهداري است پخش نميكند.
8. تاثير انحصارات رسانهاي بر خبر:
شركتهايي كه بر بازار رسانهها مسلطند، اخبار، اطلاعات، افكار، انديشه، فرهنگعاميانه و ديدگاههاي سياسي را تحت سيطره و نفوذ خود دارند. همين شركت ها دقيقاً بخاطر نفوذشان بر برداشت مردم از جامعه، از جمله برداشتهاي آنان از سياست و سياستداران، كه در رسانهها مطرح يا ناديده گرفته ميشوند از نفوذ قابل ملاحظهاي در دوران حكومت برخوردارند. (بگديكيان، 1374، ص 38)
در چنين مواقع انحصار رسانهاي، صداي رسانههاي غولآسا طنين بيشتري يافته و صداي حاكي از نارضايتي رسانههاي كوچك را در گلو خفه ميكند. (بگديكيان، 1374، ص13)
رسانههاي انحصاري براي بدست گرفتن عرصه خبر و اطلاعات در جوامع دموكراتيك يا جهاني از سوبسيد اطلاعات استفاده ميكنند.
اسكار گندري (1982) درخصوص سوبسيد اطلاعاتي (اطلاعات رايگان) ميگويد: تلاشي است كه از جانب منابع خبري كه قصد دارند هزينه توليد خبر را به منظور افزايش استفاده از اطلاعات رايگان كاهش دهند. ارائه اطلاعات رايگان در دنياي تجاري رسانهها به كساني قدرت اقتصادي دارند اجازه ميدهد تا كنترل خود را در جوامع سرمايهداري افزايش دهند. (شعار غفاري، 1373، ص 40)
الف) ملي
ب) فراملي
انحصارات رسانهاي خبري ملي اعم از خصوصي با دولتي، در محدوده جغرافيايي يك كشور است. در اينگونه انحصارات، رسانههاي كوچك يا به صورت قاننوني اجازه رقابت ندارند و يا اينكه به علت كوچكي، توانايي عرض اندام و رقابت با رسانههاي بزرگتر را ندارند و از آنجا كه اطلاعات نقش مركزي در تصميمگيري فردي و گروهي دارد. كنترل اطلاعات به منزله كنترل تصميمگيري است. (شعار غفاري، 1373، ص 30)
منظور از انحصارات بينالمللي يا فراملي، انحصاراتي است كه در سطح جهاني بر جريانهاي خبري سيطره دارند. هرچند با توجه به تنوع و تكثر رسانهها و به خصوص اينترنت در سطح جهاني شايد اين تعبير زياد واقعبينانه تلقي نشود اما سيطره رسانهها و به خصوص خبرگزاريهاي بزرگ و استفاده خبرگزاريهاي ملي، محلي و همچنين رسانههاي ديداري و نوشتاري از آنها باعث شده است كه سيطره خود را بر جريانهاي خبري در سطوح فراملي حفظ كنند.
امروزه تصو كه از دنياي فراملي براي جهانيان ترسيم ميگردد تقريباَ همان تصوير مورد دلخواه رسانههاي غولآساي جهاني است و آنها هستند كه ميگويند كداميك از رخدادهاي جهاني مهمتر است و بايد پوشش داده شوند و چگونگي پوشش براي ايجاد تصويري دلخواه از رويدادها را نيز تعيين ميكنند.
9ـ نظريه نقش آگهي بر خبر:
عده زيادي از متفكرين انتقادي رسانهها بر اين عقيده هستند كه آگهيهاي تجاري تنها يا عمدهترين منبع درآمدي رسانههاي خصوصي هستند لذا رسانهها سعي ميكنند برنامههايي را پخش نمايند كه آگهي دهنده بيشتري را جذب كند و به اين ترتيب سود بيشتري از سرمايه خود ببرند. آنها بر اين عقيدهاند كه خبر نيز از اين دايره خارج نيست و رسانه، اخباري را پخش ميكنند كه اولاَ مغاير خواستههاي آگهي دهندگان نباشد و همچنين اخباري را پخش ميكنند كه مخاطب بيشتري را جذب نمايد و به اين ترتيب خبر تنها آيينهاي براي انعكاس وقايع رخ داده اطراف خود نميباشد. در همين خصوص بن اچ بگديكيان ميگويد: در رسانهها، دستهاي پنهاني اقتصاد، نقش آفريني ميكنند.
مردم روزنامهها و مجلات را به قيمتي پايينتر از هزينه تمام شده دريافت نميكنند. تمامي هزينهها توسط مخاطبان پرداخت ميشود. آنها بابت تلويزيون ”مجاني“ خود و روزنامههايي كه از سوبسيد استفاده ميكنند. ”پول“ پرداخت ميكنند يا به زبان ديگر آنها بابت آگهي پول ميپردازند. در مرحله بعدي، آنها بابت خريد كالاهايي كه از رسانهها تبليغ ميشوند پول اضافي پرداخت ميكنند.
هيچ يك از رسانهها اعم از راديو تلويزيون، روزنامه و مجلات كه از راه آگهي كسب درآمد ميكنند و مردم براي آگاهي از دنياي اطراف خود شديداَ به آنها وابسته هستند هرگز اينگونه مطالب را براي مخاطبان خود بازگو نميكنند. معجزهاي كه در اقتصاد روزنامهها به وقوع ميپيوندد به روشن شدن اين توهم كمك ميكند. (بيگديكيان، 1374، ص 220)
نوام چامسكي و ادوارد.اس.هرمن در خصوص رسانهها و آگهيهاي بازرگاني ميگويند: در حقيقت ميتوان به جرات ادعا كرد سيستمي كه متكي بر آگهيهاي تبليغاتي باشد. به آساني، رسانههايي كه در موضوع مخالف با سيستم حاكم جهاني قرار دارند به ورشكستگي كشانده و يا به رسانههاي كوچك با مخاطبيني محدود تبديل ميكنند. (چامسكي، 1377،ص 36)
آگهيهاي تجاري، نقش موثر در تمركز هر چه بيشتر وسايل ارتباط جمعي در دست گروههاي پر قدرت اجتماعي، ايفا كرده است. رقابت براي كسب آگهيهاي تبليغاتي بيشتر، در ميان وسايل ارتباط جمعي تمركز يافته موجود ميتواند باعث ايجاد ورشكستگيهايي شود كه تمركز مالكيت اين وسايل را در دست گروهي حتي كوچكتر باز هم بيشتر كند. سهم بيشتر از بازار آگهيهاي تجاري باعث ارتقاي درآمد ميشود كه اجازه رقابت موثر در شكل خريد برنامههاي جالبتر، شكل ارايه حرفهايتر، استفاده از وسايل و ابزارهاي جديدتر، فاصله اين وسايل ارتباط جمعي را از بقيه آنچنان عميق ميكند كه قادر ميشود تماشاگران بيشتري نيز جذب كنند و طبيعتاَ آگهيهاي بيشتري را جلب نمايند. (چامسكي، 1377، ص 37)
لذا رسانهها براي جذب مخاطب بيشتر و به طبع آن جذب آگهي بيشتر از سياستهاي محافظ كارانه و يا در جهت اهداف تبليغ دهندگان پيروي ميكنند. در اين سياست سعي ميشود برنامههايي خنثي و بدون جهتگيري پخش شود كه تمامي تماشاگران جز مخاطبان رسانه محسوب شوند و هيچ تماشاگري از حوزه مخاطبان خارج نشود و در عين حال برنامههاي انعكاس يافته تحكيم بخش سياستهاي تبليغ دهندگان باشد تا آسيبي به آنها و پيرو آن به رسانه مورد نظر وارد نيايد.
بگديكيان در خصوص تاثير آگهيهاي تجاري بر خبر ميگويد: رشد آگهيهاي انبوه، گنجاندن ايدههاي ليبرال و راديكال در سرمقالهها، انتخاب اخبار و بررسيهاي عميق و جدي مساله ساز شد. اگر روزنامهاي بخواهد حداكثر آگهي ممكن را به خود جلب كند در آن صورت صراحت نوشتههايش ممكن است در نهايت به زيانش تمام شود. براي جذب آگهيهاي بيشتري، روزنامه ناگزير است خوانندگاني با ديدگاه متفاوت سياسي را به خود جلب كند. براي تحقق چنين هدفي روزنامه ناگزير است لحن اخبار و سرمقاله خود را ملايمتر كرده يا از اظهارنظرهاي حاد سياسي خودداري كند. آرام شدن لحن سرمقالهها، رضايت خاطر آگهي دهندگان بزرگ را كه از ديدگاه ليبرال و راديكال به دليل عنوان كردن مسائل پيرامون نقش شركتهاي بزرگ بيزار هستند جلب كند. (بگديكيان، 1374، ص 211)
بگديكيان به عقيم سازي خبري يا ستروني خبري بر اثر آگهيهاي تجاري تاكيد ميكند و ميگويد: رسانهها بخاطر وحشت از اينكه مبادا اخبار و تحليلهاي جدي با وجود خشنود ساختن قشري از مخاطبان، نارضايتي اقشار ديگر را فراهم سازد و در نتيجه تعداد خوانندگانش كه براي تعيين نرخ آگهي، معيار مهمي محسوب ميشود كاهش يابد به عقيم ساختن اطلاعات پرداختند. (بگديكيان، 1374، ص 283)
10ـ نظريه امپرياليسم خبري:
”خوان سوماويا“ محقق معاصر شيلياي ضمن بررسي در مورد ساختار قدرت امپرياليسم خبري، هدفها و ابزارهاي اين نظام و شيوههاي انتخاب اخبار و نيز قلب و تحريف آنها را تشريح ميكند. مطابق اين ديدگاه، هدف اصلي نظام خبري فراملي، كه خبرگزاريهاي بزرگ جهاني را دربرميگيرد، آن است كه در سراسر جهان، تركيبي از ارزشها و آرمانهاي مورد نظر امپرياليسم فراهم گردد. بطوري كه با استفاده از آنها، ثبات سياسي، كارائي اقتصادي، خلاقيت تكنولوژي، منطق بازار، مزاياي مصرفگرايي و دفاع از آزادي، تامين و تضمين شود.
براي نيل به اهداف مذكور و انتقال ارزشها و شيوههاي زندگي جوامع مصرفي به جهان سوم، ابزارهاي مختلفي وجود دارد كه مهمترين آنها، شامل سرويسهاي سياسي ـ اطلاعاتي، سازمانهاي اقتصادي ـ بازرگاني و سرويسهاي ارتباطي، تبليغاتي و فرهنگي است.
بدين ترتيب، وظيفه اصلي نظام ارتباطات فراملي، نفوذ فرهنگي در شخصيت انسان و مقيد ساختن او براي پذيرش ارزشهاي سياسي ـ اقتصادي ـ فرهنگي ميباشد و به همين سبب مطالعه در نقش خبرگزاريهاي بزرگ غربي در اين زمينه از اهميت فراوان برخوردار است.
طبق ديدگاه خوان سوماويا؛ خبرگزاريهاي جهان، به سبب خصوصيات ساختاري خود، معيارهايي براي انتخاب اخبار بكار ميگيرند، كه در آنها به منافع و واقعيتهاي جهان سوم توجه نميشود. معيارهاي مذكور، خود به خود و عمداَ بر منافع سياسي و اقتصادي نظام فراملي و كشورهاي بزرگ سلطهگر، استوار گرديده است.
به همين جهت، مكانيسم مركزي اين نظام، بر حفظ وضع موجود و جلوگيري از دگرگوني اجتماعي تكيه دارد. (معتمدنژاد، 1368، ص 480 ـ 479)
هربرت شيلر استاد علوم ارتباطات دانشگاه كاليفرنياي آمريكا يكي ديگر از انديشمندان معتقد به امپرياليسم خبري البته در قالب امپرياليسم فرهنگي است. به نظر شيلر ”اصطلاح امپرياليسم فرهنگي نشاندهنده نوعي نفوذ اجتماعي است كه از طريق نابرابري در تكنولوژيهاي ارتباطي ايجاد شده است. يك فرايند يا پديده اتفاقي نيست بلكه امري هدفمند و سازمان يافته است كه از سوي كشورهاي امپرياليستي براي تسلط بر اقتصاد ساير كشورها و كسب برتري سياسي نسبت به ممالك ديگر اعمال و به كار گرفته ميشود“. (رضويزاده، 1377، ص 924)
شيلر هدف امپرياليسم فرهنگي، از كنترل شبكههاي ارتباطي و اطلاعاتي را به تسخير درآوردن هسته مركزي رفتار انساني يا به عبارت ديگر، كنترل تفكر و انديشه ميداند. در چنين وضعيتي، امپرياليسم خواهد توانست با ايجاد يك انفعال ذهني در افراد، اهداف و سياستهاي خود را توجيه كند. بر اين مبنا كنترل آگاهي از وظايف اصلي و عمده رسانههاي جمعي غرب است و انفعال هدف نهايي اداره انديشهها است و آن چيز نيست جز حفظ وضع موجود بر مبناي منافع نظام سرمايهداري. (رضويزاده، 1377، ص 924)
براي شناخت هر چه بهتر نظريه امپرياليسم خبري ميتوان به نظريات جريان بينالمللي خبري اشاره كرد.
اولين مدل، نظريه ”مركز پيراموني“ است كه در تئوري ساختاري امپرياليسم از ”جان گالتونگ“ نمود يافته است. در اين تئوري، جهان به دو بخش تقسيم شده است: مركز يا جوامع حاكم و پيرامون كه به مناطق وابسته اطلاق ميشود. وي اين سازههاي تئوريك را به كنشهاي متقابل فرهنگي و ارتباطي ربط داده و به كنش متقابل عمودي به مثابه عمل عمده نابرابري ملتها اشاره ميكند. از نظر وي، شبكههاي فئودالي ارتباطات بينالمللي كه در كنترل ملل مركز ميباشد، به اين نابرابريها دامن ميزند. (مولانا، 1371، ص 41)
فرضيه ”گالتونگ“ را ميتوان در چهار محور كه وضعيت خبرهاي بينالمللي را مشخص ميكند، خلاصه كرد:
1ـ رويدادهاي خبري ”مركز“ كه در سيستمهاي مطبوعاتي جهان گزارش ميشود، از ثقل بيشتري برخوردار است.
2ـ ميزان تبادل خبرها ميان ملل ”مركز“ و ”پيرامون“ و ميزان تبادل خبرها بين خود ملل ”مركز“ با يكديگر تفاوت بسيار زيادي دارد.
3ـ خبرهاي ملل ”مركز“ سهم بيشتري از رويدادهاي خارجي را در رسانههاي ملل ”پيرامون“ به خود اختصاص ميدهد، حال آنكه سهم رويدادهاي ”پيرامون“ در رسانههاي ”مركز“ كمتر است.
4ـ تقريبا ” جريان خبر“ در ميان ملل ”پيرامون“ بسيار ناچيز است و يا اصلا وجود ندارد.
اين امر به ويژه در طول مرزهاي بوجود آمده توسط استعمار بيشتر صادق است. (مولانا، 1371، ص 42)
دومين مدل در جريان بينالمللي خبر و امپرياليسم خبري، جريان عمودي خبرها است. اين فرضيه ميگويد، جريان خبرها از سوي كشورهاي توسعه يافته ”شمال“ به سوي كشورهاي رو به توسعه ”جنوب“ است و جريانهاي افقي درون شمال و درون جنوب كه حجم دومي از اولي كمتر است، مكمل آن محسوب ميشود. در حالي كه جريان خبرها در حد مطلوبي از جنوب به سوي شمال وجود دارد، اما بطرز چشمگيري در مقايسه با حجم جريان خبرها از طرف شماي به سوي جنوب، از حجم كمتري برخوردار است. علاوه بر اين، در مدل شمال جنوب جهتي نيز وجود دارد كه به آن جريان مدور ميگويند.
در اين جريان، خبرهايي كه خبرنگاران شمال در جنوب جمعآوري كردهاند، قبل از بازگشت نهايي به رسانههاي جنوب، براي پردازش و ويراستاري به شمال فرستاده ميشود. (مولانا، 1371، ص 43)
بايد توجه داشت كه نظريه امپرياليسم خبري منتج از مطالعه عملكرد چهار خبرگزاري بزرگ جهان يعني: آسوشيتدپرس، يونايتدپرس، فرانسپرس و رويتر ميباشد.
به عبارت ديگر وابستگي شديد خبرگزاريهاي ملي و رسانهها به اين چهار خبرگزاري، نشان دهنده تسلط اين خبرگزاريها بر اخبار جهاني است. البته در عصر فعلي و قرن 21 ميتوان گفت از استيلا و سيطره اين خبرگزاريها بر اخبار جهان كاسته دشده است و امروزه اينترنت تا حدودي ميتواند اين سلطه را كاهش دهد ولي باز هم از اين تئوري نميتوانچشم پوشيد.
نتيجهگيري:
مباني اوليه فكري مكاتب و نظريههاي انتقادي عمدتا بر مبناي اين مفروض استوار است كه در فرايند تكامل جوامع سرمايهداري ليبرال كه از نوعي آزادي نسبي برخوردارند، با ظهور و گسترش ابزار پيشرفته و جامع نظارت اجتماعي و روانشناختي، به تدريج اين جوامع تحت هدايت و كنترل حاكميت كلگرا و تماميت خواه قرار ميگيرند.
لذا شناسايي و شكستن قالبهاي كنترل حاكميت سرمايهداري را جزو وظايف خود ميداند. مهمترين ابزارهاي هدايت و كنترل در اختيار قدرتها (حاكميتها و سرمايهدارها) رسانههاي همگاني هستند و در اين ميان، برنامههاي خبري مهمترين ابزار در بين ديگر ابزارهاي رسانهاي محسوب ميشود. منتقدين بر اين باور هستند كه صاحبان رسانهها، وقايع و رخدادهاي جهان را بجاي اينكه به صورت واقعي و عيني انعكاس دهند بيشتر تبليغكننده و القاءگر هژموني مسلط هستند، لذا نظريههاي گوناگوني در اين راستا ارائه شده است كه در اين گزارش تنها به 10 مورد از آنها كه داراي اهميت بيشتري است پرداخته شد.
نظريههاي انتقادي در خبر را ميتوان به چند دسته كلي تقسيم كرد. اولين دسته از تئوريهاي بيان كننده تاثيرات رسانههاي خبري در القا ايدئولوژي حاكم ميباشد كه در اين خصوص به نظريههاي: 1ـ ايدئولوژي در خبر، 2ـ سلطه يا هژموني در خبر، 3ـ امپرياليسم خبري اشاره كرد.
دو مورد اول به نقش رسانههاي خبري در عرصههاي ملي ميپردازد. ”امپرياليسم خبري“ ناظر به تاثير رسانههاي خبري مسلط بر جهان است.
دومين دسته از نظريههاي انتقادي به تاثير مالكيت رسانههاي خبري در اشاعه و انتقال خبر ئر راستاي منافع صاحبان آن ميپردازد كه نظريههاي:
1ـ انحصارات رسانهاي بر خبر
2ـ نقش آگهي دهندگان بر خبر
3-اقتصاد سياسي خبر؛ از جمله اين نظريهها ميباشند و نشان دهنده مالكيت رسانههاي خبري تاثيرگذار در جهت تامين منافع مالكان است تا در جهت انعكاس واقعيت يا در جهت منافع شهروندان.
دسته سوم نظرياتي هستند كه به عدم رعايت عينيتگرايي در رسانههاي خبري اعتقاد دارند. اينان بر اين عقيده هستند كه رسانههاي خبري در انعكاس وقايع صداقت را رعايت نميكنند و بر اساس منويات صاحبان ومديران خود، اخبار را پردازش و قلب مينمايند كه در اين راستا نظريههاي:
1ـ چارچوب در خبر
2ـ انگاره سازي در خبر قابل توجه هستند.
البته اين دو نظريه نسبت به نظريههاي ما قبل حالت جزئيتر دارند.
دسته چهارم نظريهپردازاني هستند كه در حوزه پست مدرنيسم قرار ميگيرند كه شامل دو نظريه است:
1- بازنمايي
2- وانمايي.
اين نظريهها ميگويند عينيت صرف وجود ندارد و خبرها ساخته و پرداخته رسانههاي خبري و جبر فناوري هستند كه در نظريه «بازنمايي» اعتقاد بر اين است كه خبر براساس واقعيات ساخته شده ولي تغيير يافته است ولي در «وانمايي» عقيده بر اين است كه خبر پخش شده ساخته رسانه خبري است واقعيت خارجي ندارد.
در نهايت بايد گفت تمامي نظريههاي مذكور براي تعديل اخبار و رساندن آنها به عينتگرايي است و هيچ نظريهپرداز و انديشمندي نظريههاي مذكور را مجوزي براي اجراي آنها ندانسته است.
فهرست منابع
- بگديكيان بن اچ (1374) انحصار رسانهها: ترجمه داود حيدري، انتشارات رسانه.
- بودريار ژان (1374) سرگشتگي نشانهها، نمونههايي از نقد پسامدرن ترجمه و تأليف ماني حقيقي، انتشارات نشر مركز.
- پاستر مارك (1377) عصر دوم رسانهها ترجمه غلامحسين مالحيار، انتشارات ايران.
- جامسكي نوام، هرمن ادوارد اسلامي. (1377)، فيلترهاي خبري: ترجمه تژاميرفخرايي: انتشارات ايران.
- دالگران پيتر (1380) تلويزيون و گستره عمومي: ترجمه مهدي شفقتي انتشارات سروش.
- بودريار ژان (1374) سرگشتگي نشانهها، نمونههايي از نقد پسامدرن ترجمه و تأليف ماني حقيقي، انتشارات نشر مركز.
- شعار غفاري پرويز (1373)، تبليغات خبري و منافع ملي، فصلنامه رسانه، ويژهنامه آموزشي شماره 1، فصلنامه مطالعاتي تحقيقاتي وسايل ارتباط جمعي.
- (1374) معرفتشناسي خبر: فصلنامه رسانه؛ سال ششم، شماره 3؛ پاييز
- محكي، علياصغر (1380)، اقتصاد سياسي رسانهها؛فصلنامه رسانه سال دوازدهم، شاره دوم، تابستان شماره پياپي 46.
ـ معتمدنژاد كاظم، منصفي ابوالقاسم (1368) روزنامهنگاري (با فصلي جديد در روزنامهنگاري انتقادي)؛ انتشارات سپهر چاپ سوم
ـ مهديزاده سيدمحمد (1379) مطالعات فرهنگي؛ رهيافتي انتقادي به فرهنگي و جامعه نو فصلنامه رسانه، سال يازدهم، شماره اول ـ شماره مسلسل 41
ـ (1380) تصوير سازي منفي رسانههاي غرب از جهان اسلام و ملل شرق فصلنامه رسانه ـ سال دوازدهم شماره سوم پاييز ـ شماره مسلسل 47
ـ مهرداد هرمز (1380) مقدمهاي بر نظريات و مفاهيم ارتباط جمعي؛ انتشارات فاران
ـ مولانا حميد (1371) جريان بينالمللي اطلاعات؛ ترجمه يونس شكرخواه، انتشارات رسانه
ـ نگرينآرا (1378) سياست و رسانههاي جمعي در بريتانيا، ترجمه ميرحسين رئيسزاده، انتشارات اداره كل پژوهش معاونت سياسي سازمان صدا و سيما ج. ا. ا
ـ نوذري، حسينعلي، (1381) بازخواني هابرماس: نشر چشمه
ـ هوسمن كارل (1376) بحران وجدان؛ ترجمه داود حيدري، انتشارات رسانه
دكتر حسن سبيلان اردستاني
ناصر حسین نژاد
بسم الله الرحمن الرحیم
مولانا حکیم ملا محمد فضولی، معروفترین شاعر سده ی دهم هجری نه تنها در تاریخ ادبیات ترکی آذری بلکه در تمامیت ادبیات ترکی جایگاه والا دارد.
او فرزند مفتی معروف حله به نام « ملا سلیمان » است. زندگی گزاران در تراجم احوال ازاو به عزت یاد می کنند و به عشیره ی « بیات » های آذربایجان از عشایر 24 گانه اوغوزان یا ترکان غز منسوب می دارند.
وی در دوران کودکی، تحصیلات خویش را با تحصیل مقدمات عربی و ادب ترکی و فارسی پیش پدر خود آغاز کرده، سپس به تصریح خویش سال های جوانی در نجف اشرف در جوار تربت پاک علی بن ابی طالب علیه السلام به خدمت و تحصیل معارف ادامه داده است.
تخلص فضولی
فضولی در فارسی به دو معنا به کار میرفته است:
۱- کسی که کار بیهوده کند.
۲- آنکه بیجهت در امور دیگران مداخله کند.
این دو معنا دقیقا با معنای این واژه در زبان عربی انطباق داشت. اما از حدود قرن هشتم هجری به بعد این مفهوم به «فضول» داده شد. در عوض واژه «فضول» که در عربی یعنی «زبان درازی و مداخلهٔ بیجا در کار دیگران» در فارسی «فضولی» خوانده شد. مثلا حافظ میگوید:
«در کارخانهئی که رهِ عِلْم و عقل نیست
وَهْمِ ضعیفْرای فضولی چرا کند؟»
که در اینجا فضولی به همان معنایی است که ما امروزه به کار میبریم، و این عکس معنای عربی این واژه است.
به هر حال محمدبن سلیمان این تخلص را به معنای عربی آن به کار میبرد یعنی:«زبان دراز و مداخله کننده در کاری که به او مربوط نیست»، یا به تعبیر امروزی «فضول». فضولی در مقدمه دیوان اشعارش به زبان فارسی دلیل انتخاب این تخلص عجیب را با زبانی شوخطبع توضیح میدهد:
« آخرالامر معلوم شد که یارانی که پیش از من بودهاند تخلصها را بیش از معانی ربودهاند. خیال کردم که اگر تخلص مشترک اختیار نمایم در انتساب نظم بر من حیف رود اگر مغلوب باشم و بر شریک ظلم شود اگر غالب آیم. بنابر رفع ملابست التباس «فضولی» تخلص کردم و از تشویش ستم شریکان پناه بجانب تخلص بردم و دانستم که این لقب مقبول طبع کسی نخواد افتاد که بیم شریک او بمن تشویشی نتواند داد.
قطعه اي از ملامحمد فضولي
دوشدوم نفـَسدن اولمادي بير هم نفس منه
اي عيسوي نفس سن اوزون وير نفس منه
مجنون كيمي بو دهرده اي يار ليلي وش
بالين استراحت اولوب خار و خس منه
نالم ايدوبدور اوقدر تاثير داغ داشا
داغ داش من آغلياندا ويرور ايندي سَس منه
فضولي كئچ سن بو سوداي عشقدن
جان قور خوسي وار او مه لقا لردن سنه
آثارتركي:
ديوان شعرها
شاه و گدا
ليلي و مجنون
مثنوي بنگ و باده كه به شاه اسماعيل تقديم شده است.
روضه
حديقت السعداء
صحبت الاثمار كه گفت و گوي بين چند ميوه است و يكي از نخستين كتاب هاي ادبيات كودك به شمار مي رود.
شكايت نامه
رساله معما
آثار فارسي:
ديوان شعرها
رند و زاهد
صحت و مرض
انيس القلب
ساقي نامه (هفت جام)
روح نامه (سفرنامه روح يا حُسن و عشق)
آثار عربي:
مطلع الاعتقاد
ديوان اشعار عربي
تهيه:رضا واعظي
محمدعلی محمدپور
ارتباطات در جوامع معاصر؛ فرصت ها و تهدیدها
«ارتباطات» بدون تردید یکی از نمادهای بسیار نیرومند قدرت سیاسی و همچنین یکی از زمینه های مهم توسعه اقتصادی، در آغاز قرن بیست و یکم به شمار می رود.
آرمان پیشرفته و گسترش ارتباطات در دنیای امروز، بر نزدیک کردن انسان ها، ارزش ها و فرهنگ ها استوار است و به همین جهت، بسیاری از اندیشه گران خوش بین آزادی گرا معتقدند که هسته اصلی الگوی دموکراسی را ارتباطات تشکیل می دهد. الگویی که می تواند از طریق تکنولوژی های پیشرفته و پرجاذبه به موفقیت های فراوانی نایل شود. خوش بینی در مورد نقش اجتماعی ارتباطات به گونه ای است که عده ای از صاحبنظران معاصر، پیشرفت و گسترش ابزارهای ارتباطی چند رسانه ای و شبکه های اطلاعاتی نوین را به عنوان عامل موثر و قاطع مقابله با نابسامانی ها و نابرابری های جوامع کنونی معرفی می کنند و برای نیل به این هدف، همکاری ها و همبستگی های تازه ای در سطح های جهانی و منطقه ای را ضروری می شناسند. نمونه برجسته این بینش های مثبت، برگزاری اجلاس های دوگانه سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی است که در دسامبر ۲۰۰۳ و نوامبر ۲۰۰۵ در ژنو و تونس صورت گرفت.
اما با توجه به واقعیت های موجود، خوش بینی زیاد در این زمینه پذیرفتنی نیست و نمی توان پیشبرد تکنولوژی های نوین اطلاعات و ارتباطات را به منزله پدید آمدن جامعه یا جامعه های جدید قلمداد کرد. زیرا نتیجه نهایی پیشبرد تمام تکنیک های بسیار پیشرفته و بسیار پر تعامل ارتباطی، افزایش نابرابری هاست. مخصوصا که با وجود این تکنولوژی ها، دشواری های شناخت متقابل انسان ها، همچنان باقی می مانند و حتی گاهی به تنهاتر شدن آنها منتهی می شوند. به عبارت دیگر در شرایط کنونی، هرچه تکنیک های ارتباطی پیشرفته تر می شود، ارتباطات انسانی کمتر و گسسته تر می شود.
بنابراین، در مطالعات مربوط به ارتباطات باید همراه با شناخت امکان ها و کارکردهای مثبت تکنولوژی های نوین، تهدیدها و خطرهای ناشی از پیشرفت های اخیر آنها را نیز معرفی کرد و راه ها و شیوه های مقابله با این تهدیدها و خطرها را مشخص ساخت. به بیان روشن تر، برای ارتباطات بهتر، باید هویت ها را تقویت کرد، موقعیت های زمانی را مورد نظر قرار داد و عوامل جدایی، اختلاف و نفاق افراد، گروه ها و جوامع را به خوبی شناخت. به این ترتیب، با نگرش صحیح به ارتباطات می توان نتیجه گرفت که دموکراسی مبتنی بر آزادی و برابری انسان ها، بدون ارتباطات به وجود نمی آید و شناخت کامل ارتباطات، از ایجاد توهم در برابر وعده ها و نویدهای امیدبخش کاربرد تکنولوژی های نوین، جلوگیری می کند. همچنین باید توجه داشت که ارتباطات در جریان استفاده از ابعاد ابزاری آن، در برخورد با منافع خصوصی و ایدیولوژی های سیاسی، آسیب پذیر نشود و از شرایطی برخوردار شود که بتواند به فعالیت های خود در خدمت منافع و مصالح جامعه ادامه دهد.
در حال حاضر، «ارتباطات» زمینه ساز فعالیت های بسیار پراهمیتی است که همراه با پیشرفت های فنی ابزارهای ارتباطی و گسترش محتواهای اطلاعاتی آنها، بیش از پیش جنبه تجارتی پیدا کرده اند. بر اثر این فعالیت ها، شرایط مبادله و جریان کالاها و خدمات و پیام های دنیا دگرگون شده و امکانات جهانی سازی سریع اقتصاد و فرهنگ افزایش یافته است.
تعارض ها و تضادهای خاصی که در این مورد پدید آمده اند، از فاصله های موجود بین پیشرفت رو به افزایش تکنیک های نوین و تداوم دشواری های ارتباطات انسانی، که با وجود توسعه اطلاعات بین انسان ها و جامعه ها پا بر جا مانده اند، ناشی می شوند. باید در نظر داشت که در عصر حاضر، اطلاع دادن برای ارتباط داشتن کافی نیست. زیرا استفاده از اطلاعات و به عبارت دیگر، درک پیام های ارتباطی، از شناخت ارتباطات، که ضرورتا وجود رابطه با دیگری، یعنی دریافت کننده پیام را ایجاب می کند، آسان تر است. در واقع، می توان گفت که ارتباطات همیشه بر اراده قانع کردن، انتظار توزیع یا تقسیم داشتن و ضرورت با هم زندگی کردن استوار است و به همین لحاظ، سه بعد خاص، شامل انتقال، اشتراک و تبادل نظر را در بر دارد.اکنون در جهان، نوعی «دهکده جهانی فنی» وجود دارد. اما در کنار آن «برج بابل» هم پا بر جای مانده است. به همین جهت، مساله ارتباطات، به یکی از زمینه های علمی و سیاسی بسیار عمده مورد مناقشه و منازعه بین دولت ها و موسسات اقتصادی، در سال های آغاز قرن بیست و یکم، تبدیل شده است. واقعیت آن است که جهان بدون برخوردار شدن از شناخت مفهوم ها و نظریه های مربوط به ارتباطات در جوامع باز و دموکراتیک، ناگهان تغییر کرده است. بنابراین ضرورت ایجاب می کند که برای تدارک تعریف دقیق علمی از اطلاعات و ارتباطات، بیش تر فکر و کوشش شود و در مورد جایگاه های آن در جوامع معاصر، یک نظریه جامع ارایه شود. برای نیل به این هدف باید سه بعد خاص ارتباطات، شامل جنبه های اجتماعی، جنبه های فرهنگی و جنبه های اقتصادی آن طرف توجه قرار گیرند. در این جهش فکری، علم شناسان و دانشگاهیان، باید نقش اصلی را به عهده داشته باشند. زیرا آنان نخستین تولیدکنندگان معرفت ها به شمار می روند و علاوه بر آن، تنها کسانی هستند که می توانند درباره تعارض ها و تضادهای مربوط به جهانی سازی اطلاعات و ارتباطات، نگاه انتقادآمیز داشته باشند. به این ترتیب، دنیای آکادمیک نمی تواند فقط در کنار معرفت جای داشته باشد و چالش های اقتصادی، سیاسی، آموزشی و فرهنگی مربوط به مالکیت و مدیریت جریان های اطلاعات، معرفت ها و ارتباطات را به فراموشی بسپارد. در این مورد و به خصوص درباره روابط بین اطلاعات، معرفت ها و ارتباطات، جامعه علمی هر کشور، مسوولیت ویژه دارد.
بنابراین مطالعه درباره سیر تحول «علوم ارتباطات» و چگونگی ایجاد و شکل گیری و پیشرفت و گسترش آن و همچنین شرایط کنونی این رشته مهم دانشگاهی و چشم اندازهای آینده آن ضروری است.
تحول آموزش ارتباطات
«علوم ارتباطات»، در سه دهه گذشته از پیشرفت و گسترش خاصی برخوردار شده و توجه به آن برای کمک به شناخت بیش تر دگرگونی های جدید اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جهانی کنونی و حرکت به سوی جامعه های انسانی آگاه تر، آزادتر و با رفاه تر افزایش یافته است.
با آن که خاستگاه «علوم ارتباطات» ایالات متحده آمریکا شناخته می شود، در دهه های اخیر، در سایر کشورهای غربی و همچنین در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، برای توسعه این رشته مهم دانشگاهی، کوشش فراوان صورت گرفته است.
الف ـ ایالات متحده آمریکا
ریشه ها و سرچشمه های اصلی ایجاد و توسعه «علوم ارتباطات» در ایالات متحده را می توان در سه زمینه مشخص کرد.
۱. نخستین ریشه گیری «علوم ارتباطات» آمریکا، از مساعی برخی از دانشگاه های این کشور برای دگرگونی آموزش « ارتباطات گفتاری» و به عبارت دیگر، آموزش «معانی و بیان» در اوایل قرن بیستم، پدید آمده است.
۲. دومین منشا «علوم ارتباطات» ایالات متحده آمریکا هم با اقدام بعضی از دانشگاه های آن برای آموزش روزنامه نگاری در دهه های اول قرن بیستم، صورت گرفته است.
۳. سومین ریشه گیری «علوم ارتباطات» آمریکا، نتیجه کوشش های چند دانشگاه این کشور برای توسعه پژوهش های رسانه ای و ارتباطی، در سال های قبل از جنگ جهانی دوم، در جریان این جنگ و به ویژه در سال های بعد از جنگ، شناخته می شوند.
به این ترتیب، با پیشگامی آموزش « ارتباطات گفتاری» آموزش «روزنامه نگاری» و «پژوهش های رسانه ای و ارتباطی»، راه های پیشرفت و گسترش فعالیت های علمی دانشگاهی در زمینه های مختلف ارتباطات، مانند ارتباطات جمعی (مطبوعات، سینما، رادیو و تلویزیون)، روابط عمومی، تبلیغات بازرگانی، بررسی و سنجش افکار عمومی در ایالات متحده هموار شدند و به دنبال آنها، در بسیاری از زمینه های وابسته به فعالیت های یاد شده در مورد اقتصاد و مدیریت ارتباطات، حقوق ارتباطات، جامعه شناسی و روان شناسی ارتباطات و نظایر آنها نیز آموزش ها و پژوهش های ویژه ای طرف توجه قرار گرفتند. اما باید در نظر داشت که با وجو توسعه آموزش ها و پژوهش های ارتباطی در زمینه های مذکور، در دهه های اخیر، استفاده از عنوان «علوم ارتباطات» یا «علوم ارتباطی» به صورت جمع و عنوان «علم ارتباطات» یا «علم ارتباط» به صورت مفرد، برای معرفی مجموعه فعالیت های دانشگاهی و واحدها و گروه های آموزشی و پژوهشی ارتباطات، در ایالات متحده آمریکا، کمتر مورد توجه واقع شده است و به جای آنها، بیش تر واژه های ساده یا ترکیبی دیگری مانند «ارتباطات»، «ارتباطات جمعی»، «مطالعات ارتباطی» و «مطالعات ارتباطی و رسانه ای» و نظایر آنها، به کار گرفته می شود. مشهورترین موسسه آموزشی و پژوهشی ارتباطات امریکا، که از عنوان «علوم ارتباطات» استفاده کرده، «دانشکده هنرها و علوم ارتباطات» دانشگاه ایالتی میشیگان در شهر «ایست لانسینگ» است. این دانشکده در سال ۱۹۵۵، به وسیله «دیوید برلو» محقق و صاحب نظر ارتباطی معروف آمریکا، که از نخستین دانشجویان «ویلبر شرام»، استاد مشهور آمریکا در دوره دکترای علوم ارتباطات «انستیتوی پژوهش ارتباطی» دانشگاه «ایلی نوی» به شمار می رفت ، تاسیس شده است. دانشکده مذکور در سال ۲۰۰۵ پنجاهمین سال تاسیس خود را جشن گرفت و بسیاری از فارغ التحصیلان آن از استادان برجسته علوم ارتباطات آمریکا شناخته می شوند.
ب ـ فرانسه
برخلاف ایالات متحده آمریکا، در فرانسه از اوایل دهه ۱۹۷۰، توجه دانشگاه های دارای برنامه های آموزش و پژوهش ارتباطات، به استفاده از نام ترکیبی « علوم اطلاعات و ارتباطات» یا نام تنهای «علوم ارتباطات» افزایش یافته است. باید یادآوری کرد که فرانسوی ها مانند آمریکایی ها، آموزش در زمینه ارتباطات را با تاسیس مدارس روزنامه نگاری در اوایل قرن بیستم آغاز کردند و از این لحاظ، تاسیس «مدرسه عالی روزنامه نگاری» در شهر «لیل» فرانسه (۱۹۲۴)، حایز اهمیت است. پس از آن، دانشگاه پاریس، در سال های قبل از جنگ جهانی دوم به تاسیس «انستیتوی علم مطبوعات» (۱۹۳۷)، که برای مطالعه و تحقیق در زمینه های حقوقی، اقتصادی، فنی، تاریخی و بین المللی ارتباطات جمعی در نظر گرفته شده بود، اقدام کرد. پس از جنگ جهانی دوم، انستیتوی مذکور، به «انستیتوی فرانسوی مطبوعات» تغییر نام داد و فعالیت های خود را در سال ۱۹۴۶ در محل انستیتوی مطالعات سیاسی پاریس از سر گرفت. این انستیتو در سال ۱۹۷۵، رسما به عنوان یک موسسه عالی آموزشی و پژوهشی وابسته به دانشگاه پاریس معرفی شد و در سال ۱۹۶۱ با تاسیس نخستین دوره تحصیلات تکمیلی (فوق لیسانس و دکترا)، عنوان «انستیتوی فرانسوی مطبوعات و علوم ارتباطات» (یا علوم خبری) برای آن انتخاب شد و در سال های میانی دهه ۱۹۷۰، که عنوان «علوم اطلاعات و ارتباطات»، به طور رسمی از سوی دولت فرانسه برای برنامه های آموزشی و پژوهشی مورد نظر برگزیده شد، انستیتوی یاد شده، کلمه «ارتباطات» را نیز به عنوان خود افزود. لازم به ذکر است که در سال ۱۹۷۵، به موجب مقررات ویژه ای که برای تجدید نظر و اصلاح برنامه های آموزشی و پژوهشی راجع به ارتباطات در دانشگاه های فرانسه وضع شد، عنوان ترکیبی «علوم اطلاعات و ارتباطات» به عنوان یک رشته مستقل علمی (میان رشته ای)، برای این برنامه ها انتخاب شد و از آن زمان تاکنون، اکثر دانشگاه های این کشور، که در زمینه های مختلف ارتباطات فعالیت دارند، نام ترکیبی مذکور را به کار می برند و برخی از آنان مانند دانشگاه گرنوبل هم تنها عنوان (علوم ارتباطات» را مورد استفاده قرار می دهند. اقدام اخیر دولت فرانسه برای تاسیس «انستیتوی علوم ارتباطات» از سوی «مرکز ملی پژوهش های علمی»، این کشور در نوامبر ۲۰۰۷، یکی از آخرین کوشش های مربوط به تقویت این رشته است.
ج ـ ایران
در ایران هم مانند بسیاری از کشورهای دیگر جهان، برنامه های آموزش و پژوهش در علوم ارتباطات با تاسیس دوره های روزنامه نگاری آغاز شده اند. در این زمینه، تاسیس دوره آموزش روزنامه نگاری در «سازمان پرورش افکار»، در آخرین سال های حکومت پهلوی اول و تشکیل دوره های آموزش آزاد روزنامه نگاری، با همکاری استادان آمریکایی در دانشگاه تهران در سال های پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، قابل توجه اند. اقدام دانشگاه تهران برای تاسیس اولین و آخرین دوره آموزش روزنامه نگاری در سطح لیسانس (کارشناسی) که در سال ۱۳۴۵ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه صورت گرفت نیز نمونه دیگری از کوشش های مقطعی در زمینه مورد نظر به شمار می رود. برخلاف تجربه های مذکور، ایجاد «موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی» از سوی موسسه مطبوعاتی کیهان (در سال ۱۳۴۶)، و تبدیل آن به «دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی» (در سال ۱۳۵۰)، و شروع فعالیت «پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران» به کمک سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران(در سال ۱۳۵۵)، در ریشه گیری تاریخی علوم ارتباطات ایران، اهمیت خاص دارد.
فعالیت های دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با احیای برنامه آموزشی تخصصی علوم ارتباطات در دوره کارشناسی، با دو شاخه «روزنامه نگاری» و «روابط عمومی» (در سال ۱۳۶۸)، تاسیس دوره کارشناسی ارشد علوم ارتباطات (در سال ۱۳۶۹)، ایجاد دوره دکترای علوم ارتباطات (سال ۱۳۷۵)، در دانشگاه علامه طباطبایی، تاسیس «مرکز پژوهش های ارتباطات»، با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (در سال ۱۳۷۵)، بازگشایی دانشکده "علوم ارتباطات اجتماعی" سابق با نام «دانشکده علوم ارتباطات» (سال ۱۳۸۳) در دانشگاه علامه طباطبایی و پذیرش دانشجو برای دوره های کارشناسی رشته های «روزنامه نگاری»، «روابط عمومی» و «مطالعات ارتباطی و فناوری ارتباطات» این دانشکده (در سال ۱۳۸۴)، ادامه یافته اند.
در این میان، تاسیس دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم ارتباطات در دانشگاه تهران، ایجاد دوره دکترای فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه امام صادق(ع)، تاسیس دوره های آموزشی کارشناسی ارشد، دکترا و کارشناسی علوم ارتباطات در دانشگاه آزاد اسلامی، توسعه برنامه های آموزشی کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده صدا و سیما، ایجاد دانشکده خبر از سوی خبرگزاری جمهوری اسلامی و تاسیس دوره های آموزش روزنامه نگاری در انجمن صنفی روزنامه نگاران، نیز به پیشرفت و گسترش علوم ارتباطات در ایران، کمک کرده است.
محمد علی محمد پور
فناوری ارتباطات و اطلاعات چیست؟
در پنجاه سال گذشته بروز تحولات گسترده در زمینه کامپیوتر و ارتباطات، تغییرات عمده ای را در عرصه های متفاوت حیات بشری به دنبال داشته است. انسان همواره از فناوری استفاده نموده و کارنامه حیات بشری مملو از ابداع فناوری های اطلاعات و ارتباطات که از آنان به عنوان فناوری های جدید و یا عالی، یاد می شود بیشترین تاثیر را در حیات بشری داشته اند.
دنیای ارتباطات و تولید اطلاعات به سرعت در حال تغییر بوده و ما امروزه شاهد همگرایی آنان بیش از گذشته با یکدیگر بوده، به گونهای که داده ها و اطلاعات بسرعت و در زمانی غیرقابل تصور به اقصی نقاط جهان منتقل و در دسترس استفاده کنندگان قرار می گیرد.
بدون شک تحولات گسترده ای را در Information&Communication Technology یافناوری اطلاعات وارتباطات ICT تمامی عرصه های اجتماعی و اقتصادی بشریت به دنبال داشته و تاثیر آن بر جوامع بشری به گونه های است که جهان امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به یک جامعه اطلاعاتی است. جامعه ای که در آن دانایی و میزان دسترسی و استفاده مفید از دانش، دارای نقشی محوری و تعیین کننده است. گستره کاربرد و تاثیرات آن در ابعاد مختلف زندگی امروزی و آینده جوامع بشری به یکی از مهمترین مباحث روز جهان مبدل شده و توجه بسیاری از کشورهای جهان را به خود معطوف کرده است
اما در تعریف فناوری اطلاعات و ارتباطات می توان گفت؛ فناوری عبارت است از گردآوری، سازماندهی، ذخیره و نشر اطلاعات اعم از صوت، تصویر، متن یا عدد که با استفاده از ابزار رایانه ای و مخابرات صورت پذیرد.
صرفه نظر از تعاریف متنوع و دامنه وسیع کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخشهای مختلف زندگی بشری، دسترسی سریع به اطلاعات و انجام امور بدون در نظر گرفتن فواصل جغرافیایی و فارغ از محدودیتهای زمانی محوری ترین دستاورد این فناوری است.
می توان از ارتباطات مطمئن و در دسترس بصورت کارآمد، به عنوان بخشی از ابزار مطرح سازی مشکلات جهانی بهره گرفت. ممکن است فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی به تنهایی گرسنه ها را سیر نکند، گرسنگی را ریشه کن نکند، یا مرگ و میر کودکان را نکاهد، اما عواملی بیش از پیش و با اهمیت هستند که رشد اقتصادی و برابری اجتماعی را به حرکت درمی آورند.
فناوری اطلاعاتی و ارتباطی؛ تولید، تنوع و توزیع کارآمد محصولات کشاورزی را مقدور می سازد و امکان عرضه خدمات اولیه بهداشتی به افراد بسیار نیازمند مناطق محروم از تسهیلات بهداشتی را فراهم تر می سازد. همچنین به آموزگاران این امکان را می دهد که دانش خود را به دورافتاده ترین نقاط این سیاره برسانند. دسترسی به فناوری اطلاعات می تواند ایجاد شرکتهای کوچک و گروه بندی فقیرترین و دورافتاده ترین مناطق جهان را تقویت کند و به آنها کمک کند و بخش عمده بازارهای داخلی و جهانی را به هم پیوند دهد.
فناوری اطلاعات امکان جهش زیر ساختهای فقیر را طوری فراهم ساخته که دوری از بازارها دیگر عامل زیان نیست و کانالهای توزیع ناکارآمد، دیگر از میان رفته و به گذشته ها متعلق می شوند.
▪ فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند تاثیر بسیار زیادی در بهبود حکومت گردانی برجای گذارد، می تواند به مردمی که دورافتاده، زبان بسته و غیر قابل بروز بوده اند صدایی بدهد که بتوانند صرف نظر از جنسیت و مکان زندگی خود سخن بگویند. با این اوصاف با پذیرش قدرت فراوان فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در بهبود و اعتلای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم، باید آن را محور تمام راهبردهای توسعه قرار دهیم.
▪ بر همین اساس نظریه هایی مانند ایجاد دولتهای الکترونیکی، شهرهای الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، و تجارت الکترونیکی مطرح گردید و ظرف چند سال اخیر در برخی از کشورها پیشرفت های قابل توجهی نموده است
رضا واعظی.
صنایع ادبی در شعر حافظ
حرفهای تازه، مضمونهای بی سابقه، و اندیشه هایی که رنگ اصالت و ابتکار دارد در کلام حافظ همه جا موج می زند. حتی عادی ترین اندیشه ها نیز در بیان او رنگ تازگی دارد. این تازگی بیان، در بعضی موارد نتیجه ی یک نوع صنعتگری مخفی است. مناسبات لفظی البته شعر وی را رنگ ادیبانه می دهد و آشنایی با لغت و علوم بلاغت وی را در این کار قدرت بیشتر می بخشد. مراعات نظیر هم لطف و ظرافتی به کلام او می افزاید. وقتی بخاطر می آورد که زلف معشوق را عبث رها کرده است، این را یک دیوانگی می بیند و حس می کند که با چنین دیوانگی هیچ چیز برای او از حلقه ی زنجیر مناسبتر نیست. با چه قدرت و مهارتی این الفاظ را در یک بیت آورده است! جایی که از دانه ی اشک خویش سخن می گوید به یاد مرغ وصل می افتد، و آرزو می کند که کاش این مرغ بهشتی به دام وی افتد. یک جا در خلوت یک وصل بهشتی از معاشران می خواهد، گره از زلف یار باز کنند و به مناسبت زلف یار که در تیرگی و پریشانی رازناک خود به یک قصه می ماند –ازآنهامیخواهدتاشبراباچنینقصهایدرازکنند.
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است به این قصه اش دراز کنید
آیا همین زلف یار به یک شب نمی ماند –بهیکشبخوش؟درستاستکهشبرایکقصهکوتاهمیکندامابایکچنینقصهایکهخودرنگشبودرآشفتگیشبراداردمیتوانیکشبخوشرادرازکرد. مناسبتزلفوقصهدرشعرحافظمکرررعایتشدهاستوظاهراًآنچهدرهردوهستابهاموپریشانیاست . حافظه ی کم نظیری که تداعی معانی را در ذهن او به شکل معجزه آسایی درمی آورد وسیله ی خوبی است برای صنعت گرایی او.
با این همه مواردی هم هست که این صنعت گرایی روح شعر را در کلام او خفه می کند. از جمله وقتی از تاب آتش دوری وجود خود را غرق عرق می بیند، به یاد معشوق می افتد –امابهیادعرقچیناو !
ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرقچینم
وقتی دیگر که چشم مخمور معشوق را در قصد دل خویش می بیند در وجود وی یک ترک مست می یابد که گویی میل کباب دارد.
چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر
ترک مستست مگر قصد کبابی دارد
(استعاره کباب برای دل عاشق و تکرار مناسبات و لوازم آن به مناسبت ذکر دل، در کلام معاصران حافظ نیز هست و حاکی است از رواج رسم و قبول مضمون در آن روزگاران.)
درست است که این مضمونها در آن ایام به قدر امروز عاری از ذوق و ظرافت به نظر نمی رسیده است، اما به هر حال افراطی بوده است در رعایت نظیر. در هر حال این افراط در صنعت گویی گه گاه شعر او را از لطف و جلوه می اندازد. فی المثل، در یک غزل که «خجند» در قافیه ی آن جایی می تواند داشت، نام خجند شاعر را به یاد خوارزم می اندازد، و ترک خجندی که لفظ ترک را به خاطر وی می آورد و این همه در دستگاه شعر سنتی این اندیشه را برای وی در قالب وزن می ریزد که :
حافظ چو ترک غمزه ی ترکان نمی کنی ... شنونده انتظار دارد جزایی بسیار سخت برای این بازیگوشی شاعر مقرر شود، اما چون حکایت قافیه است و مناسبات لفظی، فقط می شنود: دانی کجاست جای تو خوارزم یا خجند. بی شک شاعر نمی خواهد خوارزم یا خجند را واقعاً یک جای وحشتناک جلوه دهد و چگونه ممکن است در زمینی که معدن خوبان و کان حسن محسوب است، جایی چنان وحشت انگیز تصویر شود. اما این نیز یک ظرافت جوی رندانه است که انسان را درست به چیزی تهدید کنند که نیل بدان کمال مطلوب اوست. بعلاوه وقتی خوارزم و خجند سرزمین غمزه و جلوه ی خوبان است رفتن به آنجا دردی را از شاعر نظر باز که نمی تواند غمزه ی خوبان را ترک نماید دوا نمی کند.
اما چه باید کرد؟ صنعت نمایی است و شاعر نمی تواند از آن خودداری کند. مکرر اتفاق افتاده است که رعایت صنعت شعر خوب را از جلوه می اندازد با این همه گه گاه نیز صنعت در نزد او همچون وسیله ای است برای نیل به کمال –کمالفنی.
صنعت عمده ی او ایهام است –نوعیتردستیزیرکانهکهشاعردرآنبایکتیردونشانمیزندویکلفظراچنانبکار می برد که خواننده معنی نزدیک آن را به خاطر می آورد در حالی که مراد شاعر یک معنی دورتر است یا عکس و یا هر دو. از جمله وقتی در بیان اندوه و نامرادی عاشقانه ی خویش می گوید «ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است» خواننده خوب درک می کند که از لفظ مردم مراد شاعر مردمک چشم است، مردم چشم اما وقتی در مصرع بعد می خواند که شاعر با لحنی آکنده از عتاب و شکایت می گوید:
«ببین که در طلبت حال مردمان چون است» یک لحظه در تردید می افتد که مقصود کدام مردمان است. درست است که مصرع اول خیلی زود خاطر خواننده را توجه می دهد که مراد مردمان چشم است –مردمانچشمعاشقکهدرخوننشستهاند. شاعرالبتهمیخواهدرأفتورقـّتمعشوقرابانشاندادنچشمخونینگریانخویشجلبکندامابااینصنعتدرواقعهمچشمخونبارخودرابهرخمعشوقمیکشدهمدریکآنبایکچشمبندیتردستانهصورتحالیازهمهیمردمان عاشقی کشیده و در خون نشسته را به پیش چشم او می آورد و اینجاست که بیان او واقعاً دو پهلوست –هممعنیدوررادرنظرداردهممعنینزدیکرا. درکلامحافظاینایهامرندانهبسیاراستودیواناوپراستازحرفهایدوپهلوکهشوخیوظرافتکمنظیریآنهاراازشیوه ی ایهام هر شاعر دیگر جدا می کند و ممتاز.
شوخی و ظرافت در بعضی موارد از مختصات بیان اوست. متلکهای زیرکانه که شادی و شیرینی آنها گه گاه از نیش یک طنز گزنده به زهر تلخی آلوده است رنگ خاصی به لطیفه های او می دهد. هوش قوی که لطافت بی شائبه ی شوخی را می کشد در بعضی موارد این متلکهای کوتاه را مثل نیشتری زهرآلود می کند که روح ساده و شادمان از آن لذت نمی برد اما هوش تند که با زهر اینگونه تلخیها معتاد است از آن حداکثر لذت را می برد. بدین گونه است که متلکهای او، مثل نیشخندهای ولتر و آناتول فرانس بیشتر با هوش طرف است تا با روح. در واقع همین هوش است که هدف طعنه را درک می کند و از طنز او یک حربه می سازد، مخصوصاً ریا را که حافظ به آن اعلان جنگ داده است، اما خودش لامحاله گه گاه از آن خالی نیست، به سختی سرکوب ومقهور می کند. این شوخی و ظرافت در جای جای ابیات او هست. اما مخصوصاً رنگ خاصی به سؤال و جوابهای او می دهد –سؤالوجوابهایاوبامعشوق،بامدعی،وبازاهدملامتگر.
در بعضی موارد عذر آوردنهایش –عذرهایبدترازگناه–کهرنگ«حسنتلعیل»دارد،حاکیاستازاینشوخیهایلطیفونیشدار. ازجملهیکجامیخواهدعذریبیاورد،عذر برای آنکه رشته ی تسبیح زهدش پاره شده است. اما ذوق لطیفه گوی او عذری که برای این امر پیدا می کند این است که بگوید دستم در دامن معشوق بود آن هم نه معشوق خانگی، معشوق بازاری که شاعر از وی به ساقی سیمین –ساقتعبیرتواندکرد. لطفشوخیاینجاستکههمهیسنتهارا درهم می شکند، همه قیدها را بر هم می زند و از این همه می خواهد عذری بتراشد برای یک ترک اولی که احتیاج به عذرخواهی هم ندارد.
در گفت و شنود بامعشوق این بذله گویی با نوعی حاضرجوابی توأم است، گاه از جانب معشوق و گاه از جانب شاعر. البته مواردی هست که لحن ایهام آمیز فهم لطف و ظرافتی را که در این حاضر جوابی ها هست دشوار می کند از جمله یک جا که می خواهد معشوق کناره جویی را به صحبت و عشرت دعوت کند با ایهام از وی می خواهد که او هم مثل نقطه ای به میان دایره بیاید، و بعد هم از زبان او به خودش جواب می دهد که «ای حافظ این چه پرگاری» است؟ و لطف ایهام وی در این لفظ «پرگار» که مجازاً در زبان حافظ به معنی حیله و نیرنگ نیز به کار می رود وقتی درست مفهوم تواند شد که خواننده توجه کند نه فقط می خواهد بگوید که آخر این دایره ای که هست با کدام پرگار درست شده است، بلکه نیز می خواهد با خنده و با لحن عامیانه ای که حذف «است» در آخر سؤال نیز آن را اقتضا دارد، سؤال کند که ای حافظ باز این چه پرگار تازه ای است؟ با این همه حاضر جوابی های او غالباً چنان نافذ و قوی است که در بیشتر موارد بی پرده و بدون تأمل بسیار لطف و ظرافت آنها معلوم می شود. وقتی معشوق بهانه جوی را می خواهد تهدید به فراق کند با بی قیدی رندانه ای به وی می گوید که «ز دست جورتو آخر ز شهر خواهم رفت».
ز دست جور تو گفتم ز شعر خواهم رفت
به خنده گفت که ای حافظ برو که پای تو بست؟
اما معشوق با بی نیازی شانه ها را بالا می اندازد و رندانه جواب می دهد « که حافظ برو که پای تو بست؟» یک جا با زبان یک بازاری از معشوق بوسه ای «حواله» می خواهد و معشوق که مثل او با این زبان آکنده از وعده و دروغ آشناست رندانه مثل یک سوداگر کهنه کار می پرسد: کیت با من این معامله بود؟ جای دیگر وقتی معشوق را می بیند که با یک تملق ریشخند آمیز خنده ای می کند و می گوید: که حافظ غلام طبع توأم، شاعر رند با حالتی که دیرباوری و بی اعتقادی در آن به هم آمیخته است سری تکان می دهد و می گوید: ببین که تا به چه حدم همی کند تحمیق!
به خنده گفت که حافظ غلام طبع توام
ببین که تا به چه حدم همی کند تحمیق
حتی وقتی می خواهد از شاه تقاضا کند تقاضایش گه گاه رندانه است و ظریف. می گوید سالهاست ساغرم از باده تهی است. اما شاهدی که بر این ادعا می آورد جالب است –محتسب. چهکسیبهترازمحتسبمیتواندایندعویرادرمحضرسلطانتصدیقکند،ویکرندچه کنایه ای ظریفتر از این برای تقاضا می تواند به کار برد؟ حاضر جوابی های او گه گاه رنگ تغافل دارد و آکنده است از ظرافت رندانه. وقتی معشوق قصد جدایی دارد شاعر محجوب با بیم و وحشت زیرلب زمزمه می کند که «آه از دل دیوانه ی حافظ بی تو» اما معشوق که خوب می داند این دیوانگی عاشق از کجا ناشی است خود را به نادانی می زند و با خنده ای که راز او را فاش می کند زیر لب می پرسد که دیوانه کیست؟
گفتم آه از دل دیوانه حافظ بی تو
زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه کیست؟
اینجا معشوق با بی اعتنایی و سرگردانی از پهلوی وی می گذرد، شاعر آهسته از وی می خواهد که به عهد دوستی وفا کند. معشوق مثل اینکه تقاضای او را نفهمیده باشد جواب می دهد که آقا، اشتباه گرفته اید «در این عهد وفا نیست.»
دی می شد و گفتم خدا صنما عهد بجای آر
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست
ایهامی که در لفظ «عهد» هست شعر را از لطف بی مانندی سرشار می کند. این نکته سنجی هاست که به سؤال و جوابهای وی ظرافت خاص می بخشد. یک جا از پیر میکده می پرسد که راه نجات چیست؟ پیر جام می را می خواهد و سپس مثل اینکه تازه سؤال وی به گوشش خورده باشد بی تأمل می گوید: عیب پوشیدن.
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن
سؤال و جواب رندانه ای است. آدم به یاد سؤال و جواب ابوسعید مهنه می افتد و دلاک حمام که از شیخ معنی جوانمردی را پرسید و او به وی، که شوخ شیخ را پیش روی او آورده بود، جواب داد که جوانمردی شوخ خلق پنهان کردن است و به روی آنها نیاوردن. پیر میکده نیز، درست وقتی راز پوشیدن را برای شاعر راه نجات می خواند که یک راز پوشیدنی را پیش او برملا می کند.
________________________________________
منبع: از کوچه رندان (درباره زندگی و اندیشه حافظ) - نوشته : دکتر عبدالحسن زرین کوب
تهیه و تنظیم : بخش ادبیات تبیان
دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۲۶
برگرفته از فر ایران
دکتر محمدجواد شرلیت
تأثیر حافظ در جهان ادب و دنیای تفکر و احساس و ظرافت از زمان زندگیِ شخصِ او شروع شده است و تا این زمان، ادامه داشته و به نظر میرسد که تا ابد ادامه دارد و علاوه بر زمان حیطۀ مکانی این تأثیر هم بسیار وسیع است.
(درتاریخ حبیب السّیر، چاپ خیام، جلد سوم صفحۀ 315) آمده: «روزی شاه شجاع به زبان اعتراض خواجه حافظ را مخاطب ساخته، گفت: هیچ یک از غزلیّات شما از مطلع تا مقطع بر یک منوال واقع نشده، بلکه از هر غزلی سه چهار بیت در تعریف شراب است و دو سه بیت در تصوف و یک دو بیت در صفت محبوب، و تلوّن در یک غزل خلاف طریقت بلغاست. خواجه فرمود: آنچه به زبان مبارکِ شاه می گذرد عین صدق و محض صواب است؛ اما مع ذلک شعر حافظ در آفاق اشتهار تمام یافته و نظم دیگر حریفان پای از دروازه شیراز بیرون نمی نهد.» و مقصود حافظ یکی از دیگر حریفان خود شاه شجاع است که گویا خود را شاعر میپنداشته و آثار شعری او هم در دست است.
از اینجا معلوم می شود که شعر حافظ در زمان خود او در آفاق اشتهارد داشته و از قرائن دیگر نیز این مطلب تأیید می شود، مثلاً محمد گلندام در مقدمه ای که بر دیوان او نوشته است چنین اظهار نظر کرده است که «غزلهای جهانگیرش به ادنی مدتی به حدود اقالیم خراسان و ترکستان و هندوستان رسیده، و قوافل سخنهای دلپذیرش در اقلّ زمان به اطراف و اکناف عراقین و آذربایجان سرکشیده، سماع صوفیان بی غزلی شورانگیز از او گرم نشدی و بزم پادشاهان بی نقل سخنان ذوق آمیزش زیب و زینت نیافتی، بلکه های و هوی مشتاقان بی وسوسهی شوق او نبودی و سرودِ رودِ می پرستان بی غلفلۀ ذوق او رونق نگرفتی.»
و خودِ حافظ در ابیاتی، به درنوردیدن مکانیِ شعر خویش اشاره دارد:
فکند، زمزمهی عشق، در حجاز و عراق
نوای بانگ، غزلهای حافظ از شیراز
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش
حافظ بیا که نوبت بغداد و، وقت تبریزست
در آسمان نه عجب، گر به گفتهی حافظ
سرود زهره به رقص آورد، مسیحا را
صبحدم از عرش می آمد خروش عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ، از بر می کنند
استقبال و توجه سلاطین کشورهای مجاور مانند سلطان احمد، سلطان غیاث الدّین، سلطان محمدشاه دَکَنی، تهمتن بن تورانشاه از حافظ به مناسبت مقبولیّت تامّۀ او در کشورهای دیگر بود.
حافظ با عارفان و شاعران زمان خود، ارتباط داشته که گاهی حافظ به اشعار آنان اقتضا داشته است، یا به قولِ اُدبا شعر آنان را «جواب» می گفته است. مانند این بیت شاه نعمت الله ولی (731- 834) که
ما خاک راه را، به نظر کیمیا کنیم
صد درد را، به گوشهی چشمی دوا کنیم
و حافظ سروده است که:
آنان که خاک را، به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشهی چشمی، به ما کنند؟
در دم نهفته به، ز طبیبان مدّعی
باشد که از خزانهی غیبم دوا کنند
و گاهی آنان شعر حافظ را سرمشق خود قرار داده و به آن اقتضا داشتهاند (که در پاره ای از اشعار تعیین مقتضی و مسقتضی کار دشواری است). مانند خواجوی کرمانی (689- 753) (که دوران جوانی حافظ با دوران پیری او مصادف بوده است) و عبید زاکانی (متوفی 771 یا 772) و عماد فقیه کرمانی (متوفی 773) و سلمان ساوجی (متوفی 778)
و کمال خجندی (متوفی پس از 793) و جلال الدین عضد و ابن الفقیه و روح عطار و جهان ملک خاتون و بسحق اطعمة شیرازی (متوفی پس از 819).
غزلیات حافظ در ادب فارسی پس از او، تا زمان حاضر تأثیر به سزایی داشته است، تنها باید به این نکته توجه داشت که غزلیات حافظ تقلید ناپذیر است و غالباً اقتضای به اشعار او از لحاظ وزن و قافیه و ردیف و امثال آن خلاصه می شود که در انجمن های شاعران مطرح می گردد و آنان در حد سرمشق شبانه آن را تلقی می کنند و گاهی، به صورتهای مخمس و مسدّس و امثال آن، سه یا چهار مصراع از خود می سرایند و پس از آن بیتی از ابیات حافظ را چاشنی شعر خود می سازند و اغلب این چاشنی بر مصراعهای ساخته شدهی آنها، جلوهای چشمگیر دارد.
اداوارد براون در تاریخ ادبیات خود (تاریخ ادبیات جدید و معاصر ترجمة مرحوم رشید یاسمی، صفحة 193) می نویسد: «از جمله شعرای متأخّر، حافظ بود که در چشم هموطنانش مقام ارجمند خود را بدون ذره ای نقصان حفظ نموده و حتی مشکوک است که تا چه پایه، سرمشق شعرا واقع شده است و این که شعرا، کمتر از او تقلید کرده اند، بیشتر به واسطهی تقلید ناپذیری خود اوست و نباید تصور کرد که مثل جامی و عرفی و صائب که شهرت و مقام پیشوایی ادبی خود را گم کرده و دیگر به دست نیاوردند، سبک حافظ نیز در این زمان متروک و بی مقدار گردیده، بلکه کسی «قوهی جولان در عرصۀ پرواز او نبوده است.»
علت این است که اصطلاحات ظریف و پُر مغز حافظ تنها با روح فلسفی و افکار عارفانه و بیمانند وی سازگار بوده است. لطف این اصطلاحات بسته به معانی باطنی است که حافظ از آنها اراده کرده است و اگر کسی تصور کند که بتوان آنها را صرفاً برای آرایش سخنان بی مغز و خالی از افکار و احساسات تازه به کار برد به خط رفته است. استعمال اصطلاحات در صورتی که به معنی واقعی خود بلیغ نباشد کاری جز تکرار و تقلید محض نیست.» مرحوم رشید یاسمی در شمارۀ (10) از سال دوم مجله مهر نوشته است: «شعرای هندی مشرب از بابا فغانی به بعد، خواستهاند از این صفت حافظ که پردهی محسوس بر نامحسوس افکندن و نیمرخ معنی را از حاشیهی صورت نشان دادن باشد، تقلید کنند. اما به قدری راه افراط رفتهاند که پرده بر پرده و نقاب بر نقاب افتادهی از اشعار آنان، مثل معابد هند، جز پردههای رنگین زرنگار که بر ابواب رواقهای تو در تو افکنده است چیزی به دست نمی آید. به قول حافظ:
گشت بیمار که چون چشم تو گرد، نرگس
شیوه تو نشدش حاصل و، بیمار بماند
یکی از علائم تأثیر حافظ در ادبیات پس از او، تقلید شعر اوست، در ذمّ ریاکاران و سالوسیان. شعرای متأخر از دریچهی چشم حافظ به این دام گستران حقّه باز نگریسته، آبروی ایشان را برباد دادند. از اینرو، پس از حافظ در دیوان هر گوینده خوش ذوقی دقت شود، همین معنی مشهوداست.
حاجی خلیفه مؤلف کشف الظّنون در جلد سوم کتاب خود (ص 272، چاپ اروپا) می گوید: دو تن از شعرا، دیوان حافظ را به کمال تقلید کرده اند.
1. یکیازشعرایرومموسومبهفضلی (متوفی 970) تمامقوافیوبحوردیوانحافظراتتبّعکردهاست.
2. ابوالفضلمحمدبنادریسالدّفری (متوفی 972) کتابی نظیر دیوان حافظ با حفظ قوافی آن به نظم آورده است. کسانی که موضوعات دیوان خواجه را اقتباس کرده اند از حدّ و حصر افزونند.
در«جنگِ اسکندری» که در موزۀ بریتانیا موجود است و در سالهای 813 و 814 هجری یعنی حدود 22 سال بعد از وفات حافظ به پایان رسیده است، صد و ده غزل از غزلهای حافظ مندرج است. تخمیسی «جمال لنبانی» که زمان حیات خواجه را درک کرده است» ضبط شده که غزل معروف حافظ را به مطلع:
عیب رندان مکن، ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران، بر تو نخواهند نوشت
به صورت مخمّس در آورده است و می بینیم که این تقلیدها از زمان خود حافظ شروع شده است. مرحوم ملک الشعراء بهار عقیده دارد که جامی بزرگترین شاعر دورۀ تیموریان در غزل، کاملاً به حافظ اقتدا کرده و از جهت لفظ به او نزدیک شده ولی به هیچ وجه از جهت معنی به او نرسیده است. مثلاً این بیت حافظ را که:
بشوی اوراق اگر همدرس مایی
که درس عشق در دفتر نباشد
را این گونه بیان می کند:
سرّ عشق از کتاب نتوان یافت
لیس تلک الرّموز فی الاوراق
و غزل اول دیوان حافظ را هم دو بار تقلید کرده است که تکلف از هر دو ساطع است. و غزلِ به این مطلع
درین زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینهی غزل است
را تقلید کرده و مصراعی دو از این غزل را در غزل خود تضمین کرده است:
به غیرتی که شد از خود تهی، نمیبینیم
(درین زمانه رفیقی که خالی از خلل است)
حریف باده گرو ندیم نکته گزار
(صراحی می ناب و سفینه غزل است)
و غزل معروف حافظ به مطلع:
ما آزموده ایم در این شهر، بخت خویش
باید برون کشید از این ورطه، رخت خویش
را تقلید و مصراع اول آن را در مقطع غزل خود تضمین کرده است:
تا کی کشم به صومعه حرمان ز بخت خویش
خرّم کسی که بُرد به میخانه رخت خویش
و در مقطع گفته است:
جامی به شهر عشق، مشو رهنمون ما
(ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش)
و در آثار جامی اگر کاملاً تجسّس شود ابیات زیادی در تقلید از اشعار و مضامین حافظ توان یافت.
گویند یکی از متشاعران به نزد جامی آمد و گفت تمام دیوان حافظ را جواب گفتهام و این کار دیشب پایان یافت. جامی به او میگوید، حافظ را که جواب گفتی، جواب خدا را چه می دهی!
امیر علی شیرنوایی (844-906) در اشعار خویش، غزلهای زیادی دارد که از حافظ تقلید کرده است. ازجمله، غزل حافظ به مطلع:
صوفی از پرتو، می راز نهانی دانست
گوهر هر کس از لعل توانی دانست
را چنین تقلید کرده است: (توجه کنید که تخلص او «فانی» است)
ای دل اسرار خدا، سالکِ فانی دانست
گر تو فانی شوی، این راز توانی دانست
و مقطع این غزل چنین است:
فانی آن روز، سوی دولت باقی ره بُرد
که فنا شیوگی، عالم فانی دانست
و غزل اول دیوان حافظ را چنین تقلید کرده است:
رموز العشق کانت مشکلاً بالکأس حلّلها
که آن یاقوت محلولست، نماید حلّ مشکلها
و بسیاری تقلیدهای دیگر.
امیر بابر (نوادۀ شاهرخ) در غزلی گفته است:
گفتم «بیا چه چاره کنم، «عم تو» گفت:
(اینجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست)
که مصراع دوم از حافظ است.
و شعرای دیگر مانند: حیدری تبریزی، بابا فغانی، نظام قاری، صائب تبریزی، کلیم کاشانی، عارف سِندی، هاتف اصفهانی،
وصال شیرازی، کیوان اصفهانی، صفی علیشاه، حاج ملا هادی سبزواری، قاآنی، یغمای جندقی، فروغی بسطامی، ادیب نیشابوری، ادیب فراهانی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، نسیم شمال، ملک الشعراء بهار و رعدی آذرخشی و غیر از اینها، همه از مقلّدان حافظ اند.
ادبای ایران نیز پس از حافظ دربارۀ او سخنها گفتهاند و در وصف و مدح او قطعات نظم و نثر فراوانی عرضه داشتهاند که با محمد گلندام شروع می شود و تا امروز ادامه دارد. حاج ملاهادی سبزواری فیلسوف دل آگاه در غزلی با مطلع:
هزاران آفرین، بر جان حافظ
همه غرقیم، در احسان حافظ
حافظ را مدح و ستایش کرده است. پژمان بختیاری می گوید:
جامی، گیسوی دلبر، شعر حافظ، طرفِ جوی
این بود، آنچ از جهانیان در جهان خواهم گرفت
و مرحوم بدیع الزّمان فروزانفر، استاد استادان زمان ما می فرماید: «خواجه حافظ از مفاخر ایران است و دقایق الفاظ و حقایق معانی و لطایف غزلیات او بیش از آن است که در حوصلهی عبارت گنجد و او به حقیقت در تحقیق معانی و پختگی و سلامت الفاظ و ذوف و شور و معنوی که در هر یک از غزلیاتش پیداست، سرآمدِ شعرا می باشد.»
وُثوق الدوله در غزلی در ستایش حافظ به مطلع «آن که در فهم حقیقت در جهان ممتاز بود خواجه شمس الدّین محمد، حافظ شیراز بود»، اظهار ارادت خود را به حافظ به نحو شایسته ای بیان کرده است.
گویندۀ شاعری دو بیت زیر را سروده است که:
در شعر سه تن پیمبرانند
قولی است که جملگی برآنند
هر چند که لانبیّ بعدی
فردوسی و انوری و سعدی
چون از او پرسیدند، پس حافظ کیست؟ گفت: او خدای شعر است.
دربارهی حافظ خارجیانی که ترجمۀ اشعار حافظ را خواندهاند، با وجود آن که در ترجمه، اغلب ظرافتهای شعر مخصوصاً شعر حافظ- از میان می رود، اظهار نظرهای عجیب و تعریف و تمجیدهای شگفتی آوری کردهاند که تأثیر حافظ را در جهان شعر و ادب می رساند.
شاهزاده خانم بی بِسکو (P. Bibesco) در سفرنامۀ «هشت بهشت» خود می گوید: وقتی در باغ دلگشای بهشت بودم به میزبان خود گفتم: آن پرنده را برفراز نهالهای گل سرخ باغ شما مینگرم که در میان برگها همچون کیسهی کوچک خاکستری رنگ آویزان است. بلبل و گل سرخِ گلستان شما، غزلی از حافظ است. شادی حافظ به نشاط پرندگان شبیه است و لبان خندانش، سخنانی برمی آورد که از دلِ لالگان تازه رخ مُعَل تر است…
شهرت حافظ از ترجمۀ غزل حافظ در «دستور زبان فارسی» و کتاب اسقاری که بیشتر آنها ترجمه از زبانهای آسیایی است و هر دو از «جونز ایرانی» است، به زودی در اروپا مشهور شد و قدرت شصت سال شهرت و محبوبیت بی نهایتی کسب کرد. هرمن بیکنل انگلیسی در اواخر عمر، در شیراز اقامت گزید و مدتها رنج و زحمت کشید تا توانست در تدوین و ترجمۀ دیوان حافظ به زبان انگلیسی موفق شود.
مترجمان دیگر انگلیسی از قبیل میسیزگرتر و دبِل استریت و ترجمان های آلمانی و فرانسوی، همه شیفتگان غزلهای حافظ بوده اند و اروپا بلکه جهان را بدین وسیله مشتاق شعر او ساخته اند.
دایره المعارف بریتانیکا می نویسد: حافظ در دنیای اسلام به سرعت در شعر اشتهار یافت، مسلمانان عراق و سوریه و ترکیه و قفقاز و ترکستان و افغانستان و هندوستان و حتی در میان زرتشتیان و پیروان مذاهب هند، ارادتی کامل به حافظ داشته و دارند.
در دایرة المعارف اسلام آمده است که حافظ در ادبیات اروپایی و در دیوان شرقی- غربیِ گوته که به سال 1819 منتشر شده، نفوذ کرده است. گوته در سال 1813 میلادی دیوان حافظ از «فن هامر» آلمانی را به دست آورد و دربارهی او گفت: اشعار حافظ، چنان تأثیری در من داشت که کم مانده بود که در برابر نیروی معنوی آن اشعار، خویشتن را ببازم و مجبور شدم، من نیز با اشعار خود با این شخص بزرگ مقابله نمایم، تا مگر بدین وسیله بتوانم خویشتنداری کنم و بیدل و ناتوان فرو نیفتم. گوته در رسیده ترین دوره عمر خود، عاشق حافظ شد و در قطعه ای از اشعارش چنین سروده:
حافظا! گیرم که تمام عالم هم فرو ریزد. باز می خواهم با تو، تنها با تو آزمایش نمایم. ما تواناییم و در رنج و شادمانی همدردیم، و افتخار من آن است که مانند تو، نوش کنم و مانند تو دوست دارم.
سرویلیام جونز انگلیسی می نویسد: «من با مطالعهی اشعار حافظ به خواب می روم و برای مطالعهی آن از خواب برمی خیزم، خوشبختانه هر چه حافظ را بیشتر می خوانم، زیبایی های تازه در اشعار او می بینم و اشکال کار ما در این است که نمی توانیم آن همه ملاحت و فصاحت غزلها و قصیده های حافظ، را به قالب زبانهای اروپایی درآوریم. آری، این کار بسیار بسیار مشکل به نظر می رسد.»
در هند، پدرِ «را بیند رانات تاگور» را مردم ملقّب به لقب (حافظِ حافظ) کرده بودند، زیرا اغلب اشعار حافظ را از بر بوده، پروفسور تِدِسکو (p. Tedesco) آمریکایی می گوید: برای من مشکل است شاعری بزرگتر از حافظ تصور کنم، و به هر حال یکی از چند شاعر طراز اولِ عالم است.
نیچه فیلسوف آلمانی دربارهی حافظ گفته است: ای حافظ، میخانه ای که تو ساخته ای از هر خانه ای بزرگتر است، همهی جهانیان از عهدة تا آخر نوشیدنِ شرابی که تو تهیّه کرده ای برنمی آیند، مرغ سمندر، مهمان تُست. تو همه چیزی: میخانهای، شراب ای، سمندر ای، جاویدان در خود می روی- جاویدان از خود [فرو] بیرون می آیی. مستیِ مستان از تست. برای چه شراب می خواهی؟ برای چه شراب می خواهی؟!
یوهان شیر (yohamme. Scherr) محقق آلمانی نویسندة کتابِ «تالارِ گل ادبیاتِ دنیا» دربارهی حافظ گفته است: زمانی که مغرب زمین هنوز گرفتار تعصب مذهبی بوده، مرد با کمال جرأت و تهورِ سرشار از لطف و ملاحت در بوستانهای پرگل شیراز، اشعاری می خواند که در خندان ترین صورت، عمیق ترین افکار را شامل بودند…»هِرماناِتِهدرتاریخادبیاتخودراجعبهحافظمینویسد: «اولکسیکهغزل را از جهت اصوات و معنی به کاملترین پایه رسانید شمس الدین محمد حافظ شیرازی است که بزرگترین غزلسرای همهی زمانها بوده و خواهد بود. این شاعر تصاویر و تشبیهات صوفیان را به منظور تزیین افکار و نظریات بشری، غنیمت شمردن تمتّعات محدود زندگانی و به نفع آزادگی، یعنی مبارزه با ریا و تظاهر به کار برده و برای رساندن روح بشر به بلندترین مرتبة لیاقت خود کوشش نموده است.»
پیر لوتی (Pierre. Loti) نویسندهی فرانسوی می نویسد: «زمان نتوانسته است گوهر وجود حافظ را در زیر خاکستر حوادث و تصاریف خویش پنهان نماید، طوری که اشعار شیوا و غزلیات نغز زیبای او…نهتنهامایهیخطولذّتاُدَباوتعلیمیافتگانایرانیاست،بلکهمکاریانوچارپاداراننیزکهدرموقعحرکتقوافلکهبهاشعارروحپرورِویترنّمدارند،ازآنهاکسبخطّولذّتمینمایند.»
جونز انگلیسی معروف به جونز ایرانی می نویسد: «شباهت بسیاری که میان غزلهای حافظ و اشعار شعرای غزلسرایِ یونان است، تعجب آور است. در حقیقت، باید گفت که ملاحت وگیرندگی و زنده دلیِ «اناکرتون» و شیرینی و ظرافت «سافو»، همه در حافظ جمع است. حافظ محبوب ما، مثل خدایان قدیم یونان، سزاوار طعام آسمانی است. من هر روز، از یافتن لطف و حسنی تازه در اشعار او خوشوقت می شوم.»
ادوارد برون می گوید:«نمونۀ حافظ را در عصر جدید نمیتوان یافت، تاریخ معاصر برای جا دادن افکار عالیهی خواجه بسیار کوچک است…»
هانری ماسه می نویسد: «رأی عمومی ادبا و علمای فرانسه این است که خواجه حافظ یکی از استادان بزرگوار عالی شعر است، هم در ادبیات ایران و هم در ادبیات تمام دنیا، زیرا خواجه حافظ، در فن غزلسرایی بی همتاست لیکن ترجمهی صحیح اشعار حافظ در زبان بیگانه خیلی مشکل است، بلکه ناممکن می نماید.
تفأل از دیوان حافظ که پس از تدوین این دیوان در میان ایرانیان مرسوم شد و تا به امروز ادامه دارد خود مبین آن است که همهی طبقات مردم ایران به حافظ و شعرا و اعتقاد دارند.
زهی شاعری که چنین همزبانان خود و بیگانگان و عارف و عامی و عالم و جاهل را مفتون خود ساخته است و به قول خود او «اگر چه غرق گناه است می رود به بهشت».
منابع و مآخذ (علاوه بر آنچه در متن ذکر شده است):
ایرانشهر (مجله ماهانه) شماره 12 از سال چهارم «حلفظ و گوته»
تاریخ عصر حافظ از دکتر قاسم غنی
روز حافظ شیرین سخن از استاد مرحوم، دکتر محمد معین (به عنوان مأخذ اصلی)
روزگار نو (مجلة ادبی و علمی چاپ لندن) جلد 4، شماره 1 مقاله دکتر اربری
شعر العجم شبلی لقمانی ترجمة فخر داعی
مقدمه منسوب به محمد گلندام
نفحات الانس جامی
× این مقاله در دومین همایش ایران شناسی ارایه شده است
حماسه سرايي در شعر فردوسي
حماسه سرايي در شعر فردوسي
فردوسی حماسه سرای بزرگ ملی
درباره فردوسی و گرانمایگی وی در گام زدنهای بلندش در پهنه نوزایی و بازشناسیهویت ایرانی و پاسداری از زبان شیرین پارسی بسیار گفتهاند و دامنة چنین گفتاریچنان گسترده و فراخ است که هرچه به نگارش درآید، هنوز جای خالی باقیست.
۱) مدخل
درباره فردوسی و گرانمایگی وی در گام زدنهای بلندش در پهنه نوزایی وبازشناسی هویت ایرانی و پاسداری از زبان شیرین پارسی بسیار گفتهاند و دامنة چنینگفتاری چنان گسترده و فراخ است که هرچه به نگارش درآید، هنوز جای خالی باقیست؛ بهیک سخن میتوان گفت: وجود فردوسی و زمان یافتن او برای به سامان رساندن نظم شاهنامهبیگمان اعجازی را مانَد که به یاری پروردگار در جهت نگهداری ایران و حفظ روحیهایرانیان از دستبرد ضعف و زبونی به ظهور پیوسته است؛ چنان که اگر شاهنامه نبود، هیچپدیدهای نمیتوانست جای آن را پرکند و چنین تاثیرگذار باشد. شاهنامه فردوسی بهتنهایی از همه مآثر ملی بیشتر و بهتر توانسته است در زنده نگهداشتن نام و نشانایرانی و دمیدن روح مردانگی و جوانمردی و شهامت در مردم این مرز و بوم موثر واقعگردد و یکپارچگی و استقلال کشور را تضمین نماید .
حملة تازیان به ایران که باکشتار و غارت و به بند کشیدن زنان و کودکان همراه بود و یک کشور توانمند و پرصلابترا در برابر یک عدهای ناآگاه از تمدن و کشورداری به شکست کشانید، پیشامدی نبود کهاز یاد همزمانان و آیندگان آن رویدادِ بزرگ، محو گردد و هرگز این سرافکندگی را تابآورند؛ بهویژه آنکه رفتار ستیزهجویانة پیروزمندان عقدهناک و کینهتوز که حقارت وبندگی را بر دوش احساسات ایرانیان غیرتمند بارمیکرد، نیز چیزی نبود که واکنشهایگوناگونی را در پینداشتهباشد.
قیامهای مردانة قهرمانانی چون «ابومسلمخراسانی» و «بابک خرمدین» و «مازیار» و «مقنع» و «استادسیس» و نهضت شعوبیه و حتاحکومت «صفاریان» و «سامانیان» هر چند درخشان و نازشخیز و امیدوار کننده بود، اماناخشنودانه هیچ یک نتوانست برای ایران و ایرانی اثری پایدار پدیدآورد و با شناساندنپیشینة این ملت باستانی به گونهای موثر و فراگیر، زمینهای را برای برون راندنسیاست مستکبرانه تازیان و غلامانِ سروری یافتة آنها فراهم آورد و در همه اعصار، دستاندازانِ به این آب و خاک را محکوم به ناکامی سازد.
شیوة دگرگون ناشدنی تازیانآن بود که به هر دیاری دست مییافتند، فرهنگ بومی آنجا را از میان برمیداشتند وزبان مردمش را به عربی برمیگرداندند، تا موجبات فراموشی گذشتة آنان را فراهمآورند، در ایران ما همچنین اندیشه ناروایی را در سر میپروراندند و کارهایی از ایندست را پی میگرفتند؛ ولی در همه جا موفق شدند جز در این سرزمین اهورائی کهخوشبختانه به مقصود نرسیدند.
۲) نقش فردوسی در تجدید حیات ملی
فردوسی که برستیغ شکوهمند ایراندوستی و ملتگرایی عقابآسا آشیانه داشت، از پیروزی تازیان وخوارمایگی شرمآوری که به ایرانیان تحمیل گشته بود، خونین دل میخورد و این نکته راتا حدی میتوان از پیام «رستم فرخزاد» به برادرش- که مطالب آن سروده این شاعر است- دریافت ؛ به این جهت در برابر چنین دلشکستگی و اندوهناکیِ ژرف، راهی بهتر از ایننیافت که :
۱) با حماسه سرایی و ذکر سرگذشت پهلوانان دلیر و شهریاران جهانگیرایران، روزگار سروری و سرافرازی و گرانمایگی را آیینهوار فراروی ایرانیان باز نهدو آنان را که در اثر ترکتازی تازیان از پیشینة پرافتخار خود ناآگاه مانده بودند، بهبازیافت آن سرافرازیها فرا بخواند و به بیرون افکندن بیگانگان و نفوذ آنهابرانگیزد.
۲) زبان فارسی را که کماکم میرفت تا جای خود را به زبان عربی بدهد،از دستبرد تازیان باز رهانَد و در این راه نه تنها به پاسداریش بسنده نکند، بلکه درگسترش آن از ترکیبسازی زیبا و طرح اصطلاحات و کنایات و آرایههای ادبی در سیاق سخنپارسی بکوشد و گوهرهای پربها و درخشانی را از واژههای خوشایند در دریای وزن متقارببه معرض تماشا آورد.
۳) فرهنگ دیرپای ایرانیان را که پایندان دوام و ماندگاریاین ملت دیرینه سال است و پیشینگی ایرانیان را در شهرنشینی و مدنیت و آگاهی ازدانشهای گوناگون نشان میدهد، به زبان شعر بازگوید و اعلام کند که نخستین ملتی کهاز دیرباز به معارف بشری دستیافته و در یکتاپرستی و دبیری و نجوم و پزشکی و مهندسیو گاهشماری و غیره به فرازمندی رسیدهاست، ایرانیاناند.
۴) آنچه گفتنی است،این است که پس از شکست در برابر شمشیر، فردوسی به این نکته پرداخت که برای پیروزیبر دشمنان ملیت و استقلال ایران باید به جای سلاح برنده یعنی شمشیر به سلاح روندهیعنی قلم دست یازید و به این دستاویز، شاهد پیروزی را در آغوش گرفت. از این رو آهنگآن کرد تا شاهنامة منثورِ گردآوری شده به پایمردی «ابومنصور محمد بن عبدالرزاقتوسی» را با افزودههایی که از زبان موبدان و پیران پارسی نژادِ پارسا شنیده بود،به نظم در آورد و برای این کار وزنی را برای شعر خود برگزیند که توان بخش وجانمایة حماسی سرایی است. فردوسی در این نامة نامدار هر چه گنجینة خیال و آیینةتصور و در معرض دید و علم و توجه و آزمایش بوده است- از فرهنگ و اخلاق، دین و آیین،آداب تربیت، گفتگو و نشست و برخاست، پیکار و آشتی، بزم و رزم، نامدوستی وخودستایی، روانشناسی و روانکاوی، خواستگاری و زنستانی و آلات جنگ و کاربرد آنها – همه را در جای خود یاد کرده و به خوانندة دقیق و مستعد آموخته است.
فردوسی حسمیهن دوستی و ملتپروری را که پس از چندین قرن یعنی میانههای قرن ۱۸ در مغرب زمینمفهوم راستینش را یافت، در هزار سال پیش عنوان کرد و اصولاً انگیزة او در سرودنشاهنامه جو شش همین احساس و عاطفه بوده است و بس. او خواسته است واژة «ایران» را کهپس از سیصد و چهل سال از یادها رفته و کلمة «عجم» به قول عربها –یعنی«گنگ» - جایآن را گرفته بود، زنده کند، حدود جغرافیایی آن را باز نماید، دین و آیین قدیمش راذکر کند و در عین این که هر استانی، با استانداری به قدرت یک شهریار کوچک، ادارهمیشود همه را فرمانبردار پایتخت یا «ایرانشهر» شناسانده، وحدت ملی ایرانیان را بهاین شیوه عنوان نماید و بگوید این مجموعه، میهن است که باید به آن عشق ورزید و درراهش جانفشانی کرد.
در شاهنامه از کلمة «ایرانشهر» یعنی پایتخت گاهی همان ایرانمنظور است چنان که در «جنگ رستم و اسفندیار» سپاهیان «سیستان» - یعنی جایی که درحوزه فرمانروایی خاندان «زال» است –دربرابرلشکریاناسفندیار که به نیروی لشکریایران نام برده میشود قرار دارند، در حالی که سیستان و زابلستان جزو استانهایایران است و به شیوة خودگردانی اداره میگردد.
۳) اهمیت دین و اخلاق نزد فردوسی
برای فردوسی باز نمودن این حقیقت که آیینداری و دین پژوهشی پیش از اسلام هممورد اعتنای ایرانیان بوده، جایگاه ویژه و پر اهمیتی داشته است، لذا او در ضمناشعار حماسی خود و در نبردهای پهلوانی جابهجا از پناهندگی به درگاه خدا و یاریجستن از یزدان برای پیروزی بر هماورد، یاد میکند و به اندازهای در این خداخوانی ویزدان پناهی پیش میرود که شاهنامه را از یک پدیدة زمینی به یک کتاب آسمانی نزدیکمیکند و این از جهتی برای آن است که به عربها بفهماند که دین اسلام را برای کسانینیاوردهاند که به حکم یکتاپرستی و آیین زرتشتی از نماز و روزه و بهشت و دوزخ و روزرستاخیز و پل صراط و فرشتگان و اهریمنان (شیاطین) بیخبر بوده و در بیدینی وخداناشناسی به سر میبردهاند.
۴) زبان و سبک سخن فردوسی
زبان فردوسی درذکر احوال پهلوانان و شاهنشاهان و کارکردشان، در عین والایی و شکوه، زبانی خودمانیو مأنوس است؛ بدین معنا که قهرمانان شاهنامه از آدمیان برگزیدهاند که به زبانامروز و نادشوار و اوضاع و احوالی آشنا به ذهن سخن میگویند.
شاعر ملی مارویدادها را به گونهای دلنشین و خوشایند، واگویه میکند؛ چنان که گویی دورانحادثاتی که مورد گزارش قرار گرفته به زمان ما نزدیک است و این ویژگی در هیچ یک ازاسطوره سازیها و حماسهسراییهای جهان از جمله ادیسه و ایلیاد «هُمر»، مانندهندارد.
فردوسی برای نشان دادن این که جهان پهلوان ایرانی کیست و دارای چهویژگیهای اخلاقی است از «رستم» نمادی میسازد که به واقعیت نزدیک است؛ او را بهعنوان انسانی برترمنش و زورمند و جوانمرد میشناساند که جز در راه خیر و پیکار باشر، از زور بازوی پهلوانی خود بهره نمیگیرد؛ ولی در عین حال از ضعفها وکاستیهایی هم برکنار نیست، هر چند در برابر نیکومنشیهایش در خور چشمپوشیست؛ ایننمادیست قابل احترام و در بسیاری از جهات میتواند معیار انسانی توانمند و قهرمانقرار گیرد.
شاهنامة فردوسی برای پژوهش دربارة جامعهشناسی، آموزش و پرورش،تدبیر مملکتداری، آموزشهای اجتماعی، روانشناسی، اندیشههای فلسفی، عشق و دلدادگیو نکتهدانیهای گوناگون در شئون زندگی به حدی گسترده، دامن است که سالها میتوانبا شاهنامه بسر برد و در کار تحقیق و دانایی از آن بهرهبرداری کرد.
فردوسیشاعریست خردگرا و آزادهکیش و هر مطلبی را با ترازوی خرد میسنجد و آزادی را حقطبیعی و مسلم انسانی میداند. بنابراین در هر برخورد مخالفتآمیزی که با آزادگیبشود برآشفته میشود و بر آن میتازد. در کار کشورداری معتقد به عدالت و آسودگی وآزادی ملت است و هر پادشاهی را که بر خلاف آن رفتار کند به ناسزاوار بودن محکوممینماید و قیام مردم را در برابر زورگوییهای وی تجویز میکند. به همین قیاسفرمانروای دادگر و مردمدوست را به چشم احترام مینگرد و از او به خوبی ناممیبرد.
شعر فردوسی از جهت هنر ادبی در چنان شیوهای از بلندپایگی قرار دارد ودارای چنان آهنگ و حالت مردانهایست که تاکنون هیچ شاعری در بحر متقارب و سبکحماسهسرایی به پایگاه او نرسیده و جاذبه تاثیر آن را در روح ایرانی نداشته است. درکتاب بزرگ شاهنامه ابیات سست- غیر از آنچه بدان بستهاند- چندان کم است که چیرگیویژة شاعر را در گزینش واژهها و به هم پیوستن آنها و رعایت شیوایی و رسایی سخن درحد برتر از وصف، نشان میدهد و شاید همان گونه که خود گفته است بیش از پانصد بیتسست در سراسر شاهنامه پیدا نتوان کرد.
لحن سخن فردوسی، راست پیوندی سخنش را بامورد گفتارش نیک مینمایاند؛ چنان که در جای غضب و برآشفتگی آهنگی مناسب آن و درمحل شادی و خرسندی آوایی موافق این دارد و همین طور در مقام نکوهش یا پند و اندرز وپرسش و پاسخ یا خودستایی و تواضع در هر یک طرز خود را حفظ مینماید.
۵) ایثارفردوسی
دربارة فردوسی این نیز گفتنی است که گذشت و ایثار او در راه پاسداری اززبان پارسی و فرهنگ دیرینة ملت ایران، بیرون از تاب و توان عادیست؛ سی سال تمام ازدر آمد کشت و کار خود، خوردن، پوشیدن و همة روزان و شبان را صرف به پایان آوردن ایناثر گرانسنگ و دشوار کردن، کاریست کارستان؛ و بردباری و حوصله و پشتکاری میخواهدکه از توان بشر خارج است خاصه این که سرگذشتها را با هم به نظم دلپذیر در آوردن وپایبند به حفظ صحت گزارش و بلندپایگی سخن بودن، کاری توانفرساست و این را کسانیدانند که اندکی از آن را آزموده باشند.
این که گاهی پرسیده میشود که فردوسیپیش از آغاز کردن به سراییدن شاهنامه چه میکرده است؟ پاسخ آن است که شغل نیاکان ویکشاورزی به شیوة خرده مالکی بوده و خود او نیز با همین کار معاش خویش را تامینمینموده و در ضمن به کسب دانشهای معمول زمان با ژرفبینی هر چه بیشتر سرگرمبودهاست. چنان که از اشعار شاهنامه پیداست او مردی حکیم و دانشمند به شمار میرفتهو سابقهای دراز نیز در سخنسنجی داشته است. زیرا بدون گذشتة ممتد در تحصیلِ دانش وسخنوری، ابیاتی چنان بلند و قویمایه گفتن امکانپذیر نیست. ناخشنودانه، آنچهفردوسی پیش از شاهنامه سروده است، به دست ما نرسیده و به طور مسلم دربارپسند نبودهاست تا نگهداری شود.
۶) هدف نهایی فردوسی مادی نبودهاست
مطلب دیگری کهدربارة شاعر بزرگ ما شایسته گفتن است، این است که آن بزرگوار در سرودن شاهنامه هرگزنظر مادی نداشته و جز عشق به میهن، انگیزه دیگری نمیتوانسته است او را به این کارسترگ برانگیزد. زیرا سی سال با بردباری از آب و ملک خودگذران کردن و در راه سرودناین شاهکار جاوید هزینههای گوناگون نمودن به امید سودیابی بعد، نقد را به نسیهباختن است که کار مرد خردمندی چون فردوسی نیست و به این جهت میتوان داوری کرد کهبه هیچ روی منظور نظر فردوسی جنبه مادی نبوده است.
این که فردوسی، در پایانعمر، شاهنامه را به دربار محمود هدیه کرده است یکی از در استیصال و فقیری بوده کهگریبانگیر شاعر شده؛ و دیگر این که هر تالیف و تصنیف مهمی که مورد حمایت شاهان وقدرتمندان نبوده است، اندیشة از میان رفتن آن به خاطر میگذشته است و به این جهتفردوسی نسخه اول شاهنامه را که در سال ۳۸۴ به پایان رسانیده، منتظر آن بوده است کهبه نام پادشاه مقتدری کند و در سال ۴۰۰ نسخهای که برای بار سوم با تصرفاتی تهیهشدهبوده را به نام محمود مینماید.
با این ترتیب افسانة قرارداد بستن فردوسیبا محمود که در برابر هر بیت یک دینار صله به شاعر پرداخته شود، از مقوله جعلیاتعوامانه و ترهات است.
قیامهای مردانة قهرمانانی چون «ابومسلم خراسانی» و «بابکخرمدین» و «مازیار» و «مقنع» و «استادسیس» و نهضت شعوبیه و حتا حکومت «صفاریان» و «سامانیان» هر چند درخشان و نازشخیز و امیدوار کننده بود، اما ناخشنودانه هیچ یکنتوانست برای ایران و ایرانی اثری پایدار پدیدآورد و با شناساندن پیشینة این ملتباستانی به گونهای موثر و فراگیر، زمینهای را برای برون راندن سیاست مستکبرانهتازیان و غلامانِ سروری یافتة آنها فراهم آورد و در همه اعصار، دست اندازانِ به اینآب و خاک را محکوم به ناکامی سازد.
با حماسه سرایی و ذکر سرگذشت پهلوانان دلیرو شهریاران جهانگیر ایران، روزگار سروری و سرافرازی و گرانمایگی را آیینهوارفراروی ایرانیان باز نهد و آنان را که در اثر ترکتازی تازیان از پیشینة پرافتخارخود ناآگاه مانده بودند، به بازیافت آن سرافرازیها فرا بخواند و به بیرون افکندنبیگانگان و نفوذ آنها برانگیزد.
پس از شکست در برابر شمشیر، فردوس ی به ایننکته پرداخت که برای پیروزی بر دشمنان ملیت و استقلال ایران باید به جای سلاح برندهیعنی شمشیر به سلاح رونده یعنی قلم دست یازید
اصولاً انگیزة او در سرودنشاهنامه جوشش حس میهندوستی و ملتپروری بوده است و بس. او خواسته است واژة «ایران» را که پس از سیصد و چهل سال از یادها رفته و کلمة «عجم» به معنی جای آن را گرفتهبود، زنده کند، حدود جغرافیایی آن را باز نماید، دین و آیین قدیمش را ذکر کند
لذا او در ضمن اشعار حماسی خود و در نبردهای پهلوانی جابهجا از پناهندگی بهدرگاه خدا و یاری جستن از یزدان برای پیروزی بر هماورد، یاد میکند و به اندازهایدر این خداخوانی و یزدان پناهی پیش میرود که شاهنامه را از یک پدیدة زمینی به یککتاب آسمانی نزدیک میکند و این از جهتی برای آن است که به عربها بفهماند که دیناسلام را برای کسانی نیاوردهاند که به حکم یکتاپرستی و آیین زرتشتی از نماز و روزهو بهشت و دوزخ و روز رستاخیز و پل صراط و فرشتگان و اهریمنان (شیاطین) بیخبر بودهو در بیدینی و خداناشناسی به سر میبردهاند.
فردوسی شاعریست خردگرا وآزادهکیش و هر مطلبی را با ترازوی خرد میسنجد و آزادی را حق طبیعی و مسلم انسانیمیداند. بنابراین در هر برخورد مخالفتآمیزی که با آزادگی بشود برآشفته میشود وبر آن میتازد. در کار کشورداری معتقد به عدالت و آسودگی و آزادی ملت است و هرپادشاهی را که بر خلاف آن رفتار کند به ناسزاوار بودن محکوم مینماید و قیام مردمرا در برابر زورگوییهای وی تجویز میکند. به همین قیاس فرمانروای دادگر ومردمدوست را به چشم احترام مینگرد و از او به خوبی نام میبرد.
شغل نیاکانوی کشاورزی به شیوة خرده مالکی بوده و خود او نیز با همین کار معاش خویش را تامینمینموده و در ضمن به کسب دانشهای معمول زمان با ژرفبینی هر چه بیشتر سرگرمبودهاست. چنان که از اشعار شاهنامه پیداست او مردی حکیم و دانشمند به شمار میرفتهو سابقهای دراز نیز در سخنسنجی داشته است. زیرا بدون گذشتة ممتد در تحصیلِ دانش وسخنوری، ابیاتی چنان بلند و قویمایه گفتن امکانپذیر نیست.
راز ماندگاری فردوسی
بیست و پنجم اردیبهشت ماه هر سال روز بزرگداشت شاعر و حماسه سرای ایرانحکیم ابوالقاسم فردوسی است. حماسه سرایی که بخش های مهمی از روایات اساطیری ایرانرا در قالب اثر ماندگار خود شاهنامه جاودانه نمود.
قصه های باستانی و اساطیرگذشته مه گرفته تاریخ هر ملتی هستند . وقتی به ادوار مختلف حیات ملل نظر میکنیممتوجه می شویم که هیچ ملتی به وجود نیامده و به تحصیل استقلال و تحکیم مبانی ملیتتوفیق نیافته است مگر آنکه اعصار و دوره های خطر را گذرانده و به اعمال پهلوانی دستزده باشند و بزرگان و پهلوانانی از آن پدید آمده باشد که در ذهن آن ملت اثری بزرگبر جای گذارد.(1)
پارسیان نیز داری چنین اساطیر و روایتهای تاریخی هستندوفردوسی راوی چنین روایاتی است.بازخوان حماسه های ایرانی از روی خدای نامه هایساسانی !
خدای نامه های ساسانی منابع کتبی روزگار ساسانی بوده اند که دراختیار پادشاهان قرار داشته اند .کتب منحصر به فردی که در روزگار فردوسی هنوز دراختیار برخی خانواده های خاص وجود داشته اند و فردوسی توانسته این کتب راببیند.
باید به معنای واژه خدای نامه توجه داشته باشیم . عنوان خدای درروزگار ساسانی مهتری/ ریاست و شاهی را می رسانده. چنانچه کدخدای /ناخدای و .... میراث آن روزگار و دارای معانی این چنینی می باشند و فردوسی روایتگر و بازسرای چنینمتونی است.
کارکردن بر روی متون ملی حماسی ویژگی هایخاص خود را دارد . شاعریکه به ذکر پهلوانی ها و قهرمانی های نیاکان خود همت می گمارد روح ملی خود را بهاثرش نیز منتقل میکند و بدین ترتیب در میان مردمان خود شهره خواهد شد به حدی که بهمرور ماخذی که شاعر خود بدانها استناد کرده به مرور فراموش می شود و خود اثر شاعرتبدیل به منبعی اصلی خواهد شد و این ویژگی ارزشمندی است که در شاهنامه فردوسیمیتوانیم ببینیم.
فردوسی در حقیقت راوی روح حماسی نژاد پارسی است و اگرپارسیان به وی علاقمندند علاوه بر اهمیت کار وی افتخاری است که به روح حماسیگذشتگان اساطیری خود دارند! البته باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که تنظیممنظوم روایات اساطیری منحصر به فردوسی نبوده است !
از روزگارانی بسیار کهن ودور –نزدیکبهنیمهنخستهزارهپیشازمیلاد–درمیانپارسیانداستانهاییبودکهبیشترشان از ویژگی های حماسی و پهلوانی برخوردار بود و مسلم است که در آن روزگارانکهن هیچ یک از این داستانها بر جایی نوشته نشده و بصورت شفاهی و سینه به سینه باقیمانده تا سرانجام این داستانها در همان دوران باستان به کتاب ورجاوند دینی پارسیانباستان - اوستا - منتقل گردید (2)وقتی می بینیم قطعاتی از اوستا و خاصه برخی از یشتها قطعات حماسی کاملی هستند که اساسا منظوم بوده اند و اکنون نیز آثار نظم از بعضیبخش های آن به خوبی هویدا است متوجه خواهیم شد که منظوم کردن حماسه ها منحصر بهفردوسی نبوده و سابقه ای در اعصار بسیار دور دارد !
شاید بتوان گفت که نشاتو تکوین حماسه از مهاجرت اقوام آریایی به سوی جنوب آغاز می شود . از روزگاری که ایناقوام به نجدهای سرزمینی که بعدها ایران نامیدند وارد شدند و این مهاجرت طبیعتارویارویی هایی با اقوام بومی را به دنبال داشت! قسمتی از داستانهای حماسی پارسیمربوط به همین جنگ های سخت پارسیان در داخل سرزمین ایران است و آن داستانهایی استکه از جنگ های ایرانیان و دیوان در کتابهای حماسی و مشخصا شاهنامه شاهد هستیم. پارسیان پس از فایق آمدن بر بومیان و استقرار در سرزمین جدید این سرزمین را ایراننامیدند و این بار در دفاع از سرزمین خود مجبور به جنگ هایی با مهاجمان شدند. مهاجمانی که در شاهنامه تحت عنوان تورانیان از آنها یاد می شود .
تورانیاناز چادر نشینان ماوراء جیحون و سیحون بودند که در جستجوی منزلگاه های جدید به ایرانمی تاختند و هجوم های پیاپی ایشان در قرون متوالی و دفاع ایرانیان از سرزمین خود دربرابر آنها داستانهای نبرد ایران و توران را به وجود آورد و باز هم این روح حماسیایرانی بوده که در قالب این داستانها و روایات به زیباترین شکل به تصویر کشیده شدهاست.
علاوه بر این جدال ها ایرانیان روایات واساطیر کهنی نیز از روزگارسکونت در موطن اولیه خود - ایرانویج - در باور خود داشتند و هنگامی که به ایرانآمدند این داستانها و روایات و اساطیر را نیز از نیاکان خود که با آریائیان هندیکجا بودند همراه آوردند و در بخشهایی از شاهنامه بدانها اشاره می شود.
فردوسی راوی تمامی این افتخارات حماسی و اسطوره ای بود. دهگان زاده ای ازباژ که خدای نامه های ساسانی را دیده بود و در زمانه ای که مهاجمان ترک بر اریکهقدرت و عنصر تازی بر گستره فرهنگی ایران استیلا یافته بودند برای بازخوانی متون کهنپارسی آستین همت بالا زد.
همواره به غلط بیان شده که سلطان محمود غزنوی چونبه تاریخ پارس علاقمند بود بدنبال اهل فن و کمالی میگشت که این تاریخ را به نظم درآورد ! نظری نادرست که شاهنامه خود در این باره توضیحات کافی ارائهمینماید.
از متن شاهنامه چنین بر می آید که سلطان محمود هرگز عامل و آمرسرودن شاهنا مه نبوده است (3) اما حماسه سرایی فردوسی تنها برای ارضای حس نوستالژیکنبود .
در حقیقت اقدام فردوسی تلاش در عرصه پویایی تفکر نیز بوده است. بهتعبیر استاد ادیب برومند فردوسی پس از شکست در برابر شمشیر مهاجمان به این نکتهرسیده بود که برای پیروزی بر دشمنان ملیت و استقلال ایران باید به جای سلاح برندهیعنی شمشیر به سلاح رونده ی قلم دست یازید . ( 4 )
فردوسی با ذکر سرگذشتپهلوانان و شهریاران ایرانیان را به بازشناسی پیشینه پرافتخار خود فرا خواند .شاهنامه مرور حماسه های زیبای پارسی است و فردوسی گر چه رنج سی ساله ای را متحملشد تا عجم را بدین افتخارات زنده نماید اما بدون شک پرداختن وی به این مقوله درزنده ماندن نامش بسیار مؤثر بود.
فردوسی شاهنامه و گفتمان غرور انگیز آنحلقه هایی هستند که روح ایرانی را در عرصه های مختلف به پیشینه پر افتخار پارسیمتصل می نمایند...
پس از روزگار فردوسی گاه و بی گاه شاهد بی مهری هایی برفردوسی و شاهنامه بوده ایم. گروهی برای کتمان افتخارات پارسی یکسره برانکار دورانپر افتخار باستان و شواهدی از آن دوران و به دنبال آن شاهنامه بوده اند و البته درمقاطعی نیز افرادی برای چشم پوشی از افتخارات ایران دوره اسلامی سعی در بزرگنماییبیش از حد و استفاده ابزاری از شاهنامه و فردوسی داشته اندبدون اینکه در حقیقتاعتقادی به این افتخارات داشته باشند. اما فردوسی و شاهنامه فارغ از این برخوردهایافراطی و تفریطی همواره باقی مانده است.
تاریخ رود در جریانی است که ازدوران اساطیر آغاز می شود و در منزلگاه های مختلف همواره چیزهایی بدان افزوده میشود . فردوسی خاطراتی شیرین از ایستگاههای قبلی این رود جاری را برای ما جاودانهساخت و مزد او جاودانگی نامش تا ایستگاه آخر است .
منبع : نوین داک
علی یوسفی کیا
موضوع
فن آوری اطلاعات
استاد مربوطه
آقای محمد پور
تهیه کننده
جبرائیل نعمت پور
فن آوری اطلاعات و عوامل توسعه و هرچه مطلوب تر شدن در جوامع بشری
مقدمه :
نو آوری اطلاعات به مجموعه ابزار و روش هایی اطلاق میشود که به نحوی، اطلاعات را در اشکال مختلف، جمع آوری، ذخیره، بازیابی، پردازش و توزیع می کنند.اطلاعات منشاء دانائی و بصیرت در انسان است و هدف از به کار گیری فن آوری اطلاعات، افزایش آگاهی در انسان و نظم در اجراست. به تعبیر دیگر، فن آوری اطلاعات، فن بهره برداری از اندیشه انسانی است. بهره برداری بهینه از اندیشه، سپردن امور شناخته شده، تکراری و غیرخلاق به ماشین (از طریق خودکار سازی عملیات ) و آزاد سازی اندیشه و مهارت های انسانی جهت مکاشفه در ناشناخته هاست.
در سه دهه اخیر، مفهوم داده ورزی ( انفورماتیک ) از بستر ماشین های پردازشگر اطلاعات به سمت نظریه سیستم و سپس نظریه اطلاعات گرایش یافته و امروز با توجه به نظریه خودکار سازی و نظریه ارتباطات، انفورماتیک در پیوند با همه اینها، بعنوان یک فن آوری همه منظوره تحت عنوان فن آوری اطلاعات در مرکز توجه جهان قرار گرفته است.
در پنجاه سال گذشته بروز تحولات گسترده در زمینه کامپیوتر و ارتباطات ، تغییرات عمده ای را در عرصه های متفاوت حیات بشری به دنبال داشته است . انسان همواره از فن آوری استفاده نموده و کارنامه حیات بشریت مملو از ابداع فن آوری های متعددی است که جملگی در جهت تسهیل زندگی انسان مطرح شده اند. در سالیان اخیر ، فن آوری های اطلاعاتوارتباطاتکهازآنان بهعنوانفنآوریهایجدیدویاعالی،یادمیشود،بیشترینتاثیررادرحیاتبشریتداشتهاند . دنیایارتباطاتوتولید اطلاعات به سرعت در حال تغییر بوده و ما امروزه شاهد همگرائی آنان بیش از گذشته بایکدیگربوده،بگونهایکهدادهواطلاعاتبهسرعتودرزمانیغیرقابلتصوربهاقصینقاطجهانمنتقلودردسترساستفادهکنندگانقرارمیگیرد .
فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، بدون شک تحولات گسترده ای را در تمامی عرصه های اجتماعی و اقتصادی بشریتبهدنبالداشتهوتاثیرآن برجوامعبشریبگونهایاستکهجهانامروزبهسرعتدرحالتبدیلبهیکجامعهاطلاعاتیاست . جامعهایکهدرآندانائیومیزاندسترسیواستفادهمفیدازدانش،داراینقشی محوری و تعیین کننده است .
فناوریاطلاعاتموضوعیاستفرابخشی،بدینمعناکهبسیاریازنهادها،سازمانها،ووزارتخانههادررشدوتعالیوکاربردIT نقش دارند و ایفای نقش هرکدام منوط به این است که یک نهاد فرابخشی، وظایف را به آنها تکلیف نماید تا در درون یک برنامه مشخص، هدف اصلی -که همان رشد فناوری اطلاعات از حیث توسعه زیرساخت و رشد کاربرد است- تامین گردد. در اینجا وزارت پست وتلگراف و تلفن به عنوان ایجاد کننده بستر ارتباطات، نقشی کلیدیتر از دیگران خواهد داشت.
در مجموع با توجه به تحولات رخ داده در حوزه IT، میتوان گفت این تحولات حاکی از این است که تشتتها نه تنها کاهش نیافته، بلکه در حال افزایش است و فاصلههای ایجاد شده در نهایت به دودستگی بیشتر در ایجاد بستر و زیرساخت(ایجاد کننده ارتباطات) و کاربرد فناوری اطلاعات خواهد انجامید، و این دقیقا یعنی کندی رشد فناوری اطلاعات در کشورمان!
((عوامل توسعه فن آوری اطلاعات ))
1- قانونی ساختن ارتباطات اینترنتی:
قواعد موجود برای بهره¬بری و بهره¬وری از محیط اینترنت در مقایسه با حقایق دنیای سایبر فاصله¬ای عمیق دارد. برای مثال می¬توان قانون تجارت الکترونیک را مثال آورد که پیش از طی دو مطلب به تفصیل به نقد آن پرداخته¬ایم. هم¬ اکنون کشورهای توسعه یافته با توجه به زیرساختها و حقایق دنیای شبکه¬ای اینترنت قواعد قابل اجرا را بخوبی شناسایی کرده¬اند. برای مثال می¬توان راه حل آنها برای جلوگیری از مجازات¬های کپی رایت را مثال زد.
حق کپی رایت به عنوان یکی از پرمناقشه¬ترین مسائل در دنیای اینترنت بوده و هست. عده¬ای به صورت غیر قانونی و با توسل به راههای ناصحیح همواره به فکر بدست آوردن ناثواب محصولات مختلف مولتی مدیا و انواع متفاوت آن بوده¬اند. اروپایی¬ها که از مدتها پیش با این مشکل مواجه بوده و انواع متفاوت قانونگذاری را تجربه کرده¬اند امروزه متوجه شده¬اند که بسیاری موارد با زیرساختهای قانونی به راحتی قابل حل و فصل می¬باشند. در 6 ماهه اول سال جاری میلادی حدود 180 میلیون دانلود قانونی از این محصولات صورت گرفته که نسبت به مدت مشابه سال قبل 3 برابر افزایش نشان می¬دهد.
این مسئله باعث کاهش استفاده¬های غیر قانونی نیز شده است ولی علت این مورد چه بوده است؟
تجربه جدید نشان داد که افزوده شدن به پهنای باند و در نتیجه سرعت بیشتر یافتن اینترنت تأثیر بسزایی در دسترسی قانونی گذاشته و از این رو لزومی نخواهد داشت که استفاده¬کنندگان از شیوه¬های غیر قانونی برای دسترسی به علایق خود استفاده کنند. این مسئله نشان می¬دهد که همیشه لازم نیست با چارچوبهای خشک قانونگذاری به سراغ مشکلات رفت و به قول معروف بهتر است گرهی که با دست باز می¬شود به دندان سپرده نشود. البته نباید از لزوم قانونگذاری صحیح نیز غافل ماند.
متأسفانه منطقه خاورمیانه یکی از عقب¬مانده¬ترین مناطق از لحاظ ایجاد قواعد حاکم بر محیط اینترنت بوده است. دولتها نیز نتوانسته آنچنانکه شایسته است بر قضیه مستولی شوند. از این رو طبق آمارها مشخص می-شود که درصد رشد حملات ویروسی در این منطقه بیشتر از همه مناطق جهان بوده است.
2- تعریف درست از اینترنت
بعضی وقتها مشکلات از بس که پیش پا افتاده هستند بزرگ جلوه می¬کنند. به نظر می¬رسد یکی از مشکلاتی که هنوز حل نشده باقی مانده است تعریف سیاست اینترنتی کشور است. شاید بیان این مسئله بسیار عجیب به نظر برسد ولی متأسفانه ما هنوز نتوانسته¬ایم که سیاست جامع خود را به عنوان هدف خود از استفاده از شبکه بیان کنیم. چند سال پیش کشور با یک سؤال مهم روبرو بود و آن اینکه آیا راه را برای ورود اینترنت به کشور باز بگذاریم یا جلوی آن را نیز همانند ماهواره بگیریم. هر چند گزینه اول غلبه یافت ولی هنوز سؤال اصلی¬تر پاسخ داده نشده است.
سؤال این است: اینترنت به چه درد ما می¬خورد؟ متأسفانه ما عادت کرده¬ایم که کاری را ابتدا انجام داده و پس از آن برایش تئوری پردازی کنیم ولی واقعیت آنست که هم اکنون اینترنت هنوز هم در کشور ما نوپاست. پس می¬توان برای این مسئله و حل آن دست به کار شد.
مبدعین کامپیوتر وقتی می¬خواستند دست به ایجاد آن بزنند بطور شانسی و با حدس و گمان این وسیله سراسر منفعت را بوجود نیاوردند. آنها برای خود موضوعاتی داشتند و قصد کرده بودند تا آنها را حل نمایند. سؤال اصلی آنها این بود: آیا می¬توان وسیله¬ای ایجاد نمود که اطلاعات مختلف را نگهداری کرده یا حتی آن را برای استفاده عموم طبقه¬بندی نمود. این مسئله در کشور هنوز جا نیفتاده که ما برای خودمان چه تعبیری از محیط وب داریم. بیان ساده¬تر اینکه ما از جان اینترنت چه می¬خواهیم.
3- زیرساختهای غیر مستحکم:
اگر چه تلاشهای صادقانه و از سر دلسوزی برای شبکه در کشور کم نبوده است لیکن اگر همچنان به تعریف و تمجید از گذشته بسنده نموده و به فکر تقویت مسیرمان نباشیم با مشکل مواجه خواهیم شد. واقعیت آنست که هر چند اقدامات صورت گرفته قدمهای مثبتی بوده است لیکن آنچه باید طی شود در مقایسه با آنچه طی شده بسیار اندک است. پیش از این خطوط تلفن به عنوان مبنای توسعه ارتباطاتی یک کشور بشمار می¬رفت. هم اکنون نیز تلفن یکی از مسائل ضروری در راه ارتباط و حتی اینترنت تلقی می¬شود. وجود دستگاه رایانه و همچنین شرکتهای ISP و خطوط اینترنت با پهنای باند بالا و امکان دسترسی با حداقل قیمت به آنها از مؤلفه¬های اولیه موفقیت در راه دست یافتن به مقدمات اینترنت است.
هم اکنون حدود هزار ISP در کشور فعال هستند و در حدود 5/6 تا 7 میلیون کاربرد اینترنت در کشور وجود دارند. اگر تعداد کاربران ایران را نه در جهان بلکه در منطقه مورد بررسی قرار دهیم به ظاهر ایران دومین کشور منطقه است ولی اگر همین میزان را به درصد کل مردم کشورها محاسبه کنیم نتیجه رضایت¬بخش نخواهد بود. از لحاظ سرعت نیز دسترسی به اینترنت رضایت¬بخش نیست. نهایت سرعت اینترنت برای دسترسی مردم در پایتخت بوده که معادل 64 KB می¬باشد. حال آنکه اکثراً این میزان بین 44 و 45 و حتی 31 KB متغیر بوده و نشان¬دهنده ضعف مفرط در این مسیر می¬باشد. هر چند حرکت به سوی اینترنت در کشور سریع بوده لیکن این سرعت با آنچه می¬توانست به دست آید همخوانی ندارد. هزینه¬های بالای دسترسی به شبکه نیز خود از همین مشکلات به حساب می¬آید. متأسفانه قیمت ثابتی برای دسترسی به اینترنت وجود ندارد و کارتهای اتصال به شبکه به هر قیمتی که یک ISP اراده کند فروخته می¬شود. اگر چه این میزان با آنچه 8 سال پیش وجود داشته تفاوت نازلی دارد لیکن هیچ نظارت اصولی بر کار آنها وجود نداشته است.
به نظر می¬رسد ضرورت داشته باشد تا قیمت دسترسی به کارتهای اینترنتی حتی به نصف یا بیشتر از آن کاهش یابد. علاوه بر آن قیمت مکالمات تلفنی نیز در کشور بسیار بالاست. متأسفانه در زمان جنگ تحمیلی این قیمتها افزایش یافت لیکن هم اکنون همچنان استفاده از تلفن¬های ثابت رقمهای درشتی را به خود اختصاص داده است.
4- متولیان متعدد:
هر چند طرحهای متعددی درباره کوچک ساختن ساختار دولت وجود داشته است لیکن آنچه از این برنامه¬ها نتیجه شده، بستن راه برای کارهای اصولی بوده است. برای مثال می¬توان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را مثال زد که پس از سالها دست به دست شدن در کش و قوس نهاد ریاست جمهوری و وزارت ارشاد بالاخره استقلال یافت ولی متأسفانه برعکس دیگر کشورها که از آن به عنوان یک وزارتخانه قطعی نام برده می¬شود در کشور ما بخاطر همان طرحهای کوچک¬سازی دولت از چنین اقدامی جلوگیری شد. در مورد بحث حاضر نیز چنین مشکلاتی وجود داشته است. هر چند بالاخره راه حل ممکن به تغییر عنوان وزارت پست و تلگراف و تلفن تعبیر شد لیکن مشکل بسیار حادتر از این حرف¬هاست.
به هر حال در دولت گذشته از سوی رئیس جمهور نماینده ویژه¬ای بدین سمت منصوب شد و از همین جا بود که طرح تکفا به عنوان مبنای برنامه¬ریزی در خصوص فناوری اطلاعات بدل گردید. البته در اینجا بایستی اضافه کرد که مسئولین این طرح تنها متولیان این بخش نبوده¬اند. علاوه بر آنها شورای عالی اطلاع¬رسانی و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز خود را در این مسیر متولی دانسته¬اند. برای مسیر در قضیه فیلترینگ مسئولین طرح در وزارت ارتباطات خود را به هیچ وجه بانی و مسئول و پاسخگو نمی¬دانستند و مدعی بودند شورای سه نفره-ای که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شده به این امر مبادرت می¬ورزد. جالب اینکه نهاد مسئولی که مستقیماً از طرف رئیس جمهور متولی قضیه شده در آن شورای سه نفره عضویت داده نمی¬شود و حتی نمی¬تواند درباره برنامه¬های آن توضیح یا تنقیح نماید.
نتیجه این تولیت¬های متعدد نیز مشخص است. طبق آمارهای رسمی تاکنون 170 هزار شغل در رابطه با ICT ایجاد شده است لیکن همین آمارها معترف هستند که ظرفیت ایجاد شغل در این قسمت در حدود 700 هزار شغل بوده است.
نتیجه مستقیم دیگر این مشکل عدم نظارت بر بازار بوده است. تفاوت قیمت کارت اینترنت از یک ISP به مورد دیگر مسئله بغرنجی است. مشکل دیگر که باز از عدم نظارت ناشی می¬شود عدم احصای سایت¬های موجود است. مدتی قبل برای تهیه آمار به شرکت مخابرات یکی از مراکز استانها تماسی حاصل شد ولی پس از چند بار دست به دست شدن گوشی تلفن تنها نتیجه این بود که هیچ اطلاع از سایتهای موجود در دست نیست. آمارهای رسمی نیز همین را می¬گویند و بطور کامل آماری از سایتهای ایرانی وجود ندارد.
هم اکنون تعداد کاربران ایرانی اینترنت به 5/6 تا 7 میلیون نفر می¬رسند. برنامه چهارم توسعه پیش¬بینی کرده است که این تعداد در پایان این برنامه به 21 میلیون نفر برسد. هم اکنون بنا به آمارهای رسمی 60 درصد بازار ICT در اختیار دولت قرار دارد و لازم است هر چه سریعتر بخش خصوصی وارد عمل شود زیرا این بخش به راحتی می¬تواند بحث بروزرسانی را در این مسیر عملی کند. اگر بخش دولتی بخواهد به همراه بوروکراسی معمول خود آن را بروزرسانی کند مطمئناً با مشکلات عمده¬ای مواجه خواهیم شد.
مسئله بعد توجه ویژه شخص این دولت به مسئله است. خوشبختانه آقای خاتمی با دقتی که به مسئله داشتند اهمیت موضوع را درک کرده و خود رأساً به قضیه می¬پرداختند. حضور شخص ایشان در اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی نیز مسئله¬ای بود که همان زمان از سوی اهل فن به فال نیک گرفته شد. هم اکنون نیز امید فراوانی وجود دارد که دولت جدید و در رأس آن شخص رئیس جمهور به مسئله اهمیت ویژه قائل شود.
((راهکارهایی برای مطلوب تر شدن سطح فن آوری اطلاعات در جوامع))
دانش و توسعه :
همانگونه که در بخش قبل اشاره گردید ، بیناستفادهوتولید دانش با توسعه ارتباطی مستقیم وجوددارد . قطعا" در جوامعتوسعهیافته برآینداستفادهازدانشمثبتبوده ودرادامهباتوجهبهزیرساختهاوسیاستهایتدوینشده،امکانتولیددانش فراهممیگردد .
"درآمد سرانه " ، یکی از شاخص های مهم به منظور سنجش میزان موفقیت برنامه های توسعهاستکههموارهدرآماراعلامشدهتوسطسازمانهاونهادهایدولتیبهآناستنادتامیزانموفقیتبرنامههایتوسعه،نشاندادهشود. بهمنظورآشنائیباتاثیردانشبرتوسعهودرنهایتافزایشدرآمدسرانهشهروندانیکجامعه،دوکشورغناوکره جنوبی را بررسی می نمائیم . بر اساس مستندات بانک جهانی ، چهل سال قبل ، میزان درآمد سرانه دو کشور کره جنوبی و غنا معادل یکدیگر بوده است . در حالی که امروزه درآمد سرانه کره ای ها ، شش مرتبه بیشتر شده است . به عبارت دیگر شهروندان کره جنوبی شش برابر نسبت به شهروندان غنائی ثروتمندتر شده و یا مردم غنا نسبت به مردم کره جنوبی شش برابر فقیرتر شده اند . بر اساس بررسی انجام شده ، بیش از پنجاه درصد نابرابری فوق ، به استفاده موفقیت آمیز کره ای ها در رابطه با فراگیری و استفاده از دانش برمی گردد. استفاده موثر و موفقیت آمیز از دانش ، عامل اصلی شکوفائی و موفقیت اقتصادی در برخی کشورهای آسیائی بوده که از آن به عنوان "معجزه اقتصادی " ، نام برده می شود. استفاده از سایر امکانات نظیر جاده ها ، ساختمان ها ، ماشین آلات کمتر از سی درصد سهم داشته است .از دیگر نمونه های موجود در این رابطه و نقش دانش و توسعه می توان به "انقلاب سبز " در آسیا اشاره نمود. در این رابطه با استفاده از روش های پیشرفته اقدام به ارتقاء سطح دانش و آگاهی افراد گردید و استفاده کنندگان با به کارگیری اندوخته های خود توانستند حرکتی عظیم و تحولی گسترده را در جامعه خود باعث گردند .در گذشته دانش ( برای توسعه ) از طریق کارشناسان و ارتباط مستقیم با فراگیران به آنان منتقل می گردید . بدیهی است در چنین مواردی میزان سرمایه گذاری محدود به قیمت و تعداد کارشناسان مورد نظری بود که می بایست رسالت انتقال دانش به مخاطبان خود را انجام دهند. هندوستان،یکیازکشورهایموفقدراینزمینهبودهکهازرسانههایارتباطجمعینظیررادیووتلویزیونبراینشردانشاستفادهنمودهاست . رادیو،تلویزیونوتلفنهایثابتازجملهعناصرموجوددرزیرساختفنآوریاطلاعاتوارتباطات،میباشند( کانالهاینشراطلاعات ) . انقلاب سبز ، اولین تجربه موفقیت آمیز در زمینه استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در آسیا می باشد .
افزایش و ارتقاء سطح دانش و آگاهی شهروندان یک جامعه دارای دستاوردهای بسیار مثبتی می باشد و شاید برخیازدستاوردهایبهدستآمدهدرمرحلهاولمحسوس و یا ملموس نباشند( مثلا" ارتقاءسطحدانششهروندانیکجامعهدررابطهبایکبیماریخاصکهبهدنبالآنکاهشویا ریشهکنیبیماریرابهدنبالخواهدداشت ،ارتقاءسطحدانششهروندانیکجامعهدررابطهباحوادثرانندگیکهکاهشتصادفاتوحوادثرانندگیرابهدنبال خواهد داشت ) . ارتقاء سطح دانش تاثیر مستقیم و مثبتی بر کیفیتت زندگی شهروندان یک جامعه را به دنبال داشته و شرایط مناسبی را برای توسعه همه جانبه فراهممینماید.
مهمترینرسالتفنآوریاطلاعاتوارتباطات،ارائهامکاناتوزیرساختلازمبرایتولیدوتوزیع دانش می باشد . بدیهی است از زاویه فوق و با توجه به ارتباط مستقیم استفاده و تولید دانش در یک جامعه با توسعه ، می توان به اهمیت و جایگاه واقعی فن آوری اطلاعات و ارتباطات در ارتباط با توسعه همه جانبه بیشتر واقف گردید.
توجه به پیشینه ارائه شده، فرایند برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی خیلی پیچیده تر از آن است که بتوان آن را با تغییرات تکنولوژیک اداره کرد. تئووآنگ (2000) بیان میکنند که فرایند IT/ISSP بسیار وابسته به محتوی است و باید از دیدگاه سازمانی به آن نگاه شود. بنابراین اثربخشی و کیفیت برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی وابسته به ماهیت عملیات سیستمهای اطلاعاتی، خصوصیات و مشخصه های سازمانی و خود فرایند برنامه ریزی است. اگرچه مطالعات گذشته یکسری فاکتورها و ابعاد را شناسایی کرده اند، ولی بین آنها ارتباط اندکی را پیدا کرده اند. بنابراین در این مقاله سعی شده است تا بیشتر با دید سازمانی و مدیریتی و با عنایت به مطالعات گذشته ، عوامل موثر بر کیفیت فرایند IT/ISSP شناسایی شود و به کمک آن مدلی برای سنجش میزان موفقیت این فرایند مهم، ارائه شود.
رویکرد های برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات
سه نقش اساسی فناوری اطلاعات عبارتند از نقشهای اجرایی، عملیاتی و رقابتی. نقش اجرایی شامل اتوماسیون فعالیتهای حسابرسی و کنترل است که مستلزم استقرار یک بستر کارا از فناوری اطلاعات است. نقش عملیاتی، یک حالت توسعه یافتهای از نقش اجرایی است، با این وجه تمایز که شامل ایجاد و استقرار یک بستری از فناوری اطلاعات است که باعث ایجاد توانایی در اتوماسیون کل فرایندهای تجاری سازمان میشود. نقش رقابتی هم، شامل استقرار یکسری برنامه های کاربردی جدید از فناوری اطلاعات است که بتوان به آن به عنوان یک مزیت رقابتی در محیط بازار نگریست. امروزه بیشتر به نقش و اساس رقابتی فناوری اطلاعات توجه میشود. بنابراین برای استفاده از فناوری اطلاعات بعنوان یک مزیت رقابتی ما نیاز به برنامه ریزی استراتژیک داریم تا بتوان از آن در تحقق اهداف استراتژیک سازمان استفاده کرد.
از نظر (لدرر و ستی، 1996) برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی عبارت است از فرایند شناسایی یک پرتفولیویی از برنامه های کاربردی مبتنی بر کامپیوتر که به سازمان در تحقق اهداف تجاری اش کمک میکند. برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی یک فرایند مدیریتی است برای ایجاد انسجام سیستمهای اطلاعاتی با فرایند برنامه ریزی سازمان، مرتبط کردن برنامه های کاربردی سیستمهای اطلاعاتی با اهداف تجاری سازمان و تعیین الزامات اطلاعاتی برای دستیابی به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت سازمانی. به عبارت دیگر برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی عبارت است از فرایند جستجوی یکسری برنامه های کاربردی از سیستمهای اطلاعاتی استراتژیک که سازمان را قادر به کسب مزیت رقابتی کند. نتیجه برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی عبارت است از یکسری برنامه های اجرایی که وجود این برنامه ها برای ایجاد هم راستایی بین نیازهای اطلاعاتی سازمان با جهت گیریهای استراتژیک آن لازم و ضروری است.
بر اساس مطالعه انجام شده توسط تئووآنگ (2000) یکسری دلایل برای نشان دادن لزوم برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی لیست شده است که از آن جمله عبارتند از: پشتیبانی بهتر از اهداف تجاری سازمان، بهبود انسجام بین سیستمها، بهره مندی از فناوری اطلاعات بعنوان یک مزیت رقابتی، اولویت بندی پروژه های سیستمهای اطلاعاتی، افزایش پشتیبانی مدیریت ارشد سازمان از عملیات سیستمهای اطلاعاتی، تسهیل تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری در زمینه سیستمهای اطلاعاتی، بهبود تخصیص منابع، پیش بینی منابع مورد نیاز ، تسهیل ارتباطات با مدیریت ارشد و ... .
برای برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی چارچوبهای مختلفی ارائه شده است، مثل مدل BSP ارائه شده توسط شرکتIBM، دگر سازی استراتژیها، عوامل کلیدی موفقیت، مدیریت پورتفولیو، مهندسی اطلاعات، توصیف اطلاعات تجاری، روش تحلیل End/Means و ... به دلیل پیچیدگی فرایند برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و به دلیل وجود موقعیتهای خاص برای هر سازمان، نمیتوان یک بهترین روش را برای این فرایند مهم پیشنهاد کرد.
محققان مختلف به روشهای متفاوتی این چارچوبها را تقسیم بندی کرده اند. ویتال و همکاران (1986) متدولوژیهای برنامهریزی سیستمهای اطلاعاتی را به دو حوزه تقسیم میکنند: هم راستایی و اثرگذاری. متدولوژیهای اثرگذاری توجیه کننده استفادههای جدید از فناوری اطلاعات است در حالیکه متدولوژیهای هم راستایی هدفشان ایجاد هم راستایی بین اهداف تجاری با اهداف سیستمهای اطلاعاتی است. متدولوژیهای اثرگذاری شامل تحلیل زنجیره ارزش و عوامل کلیدی موفقیت است. متدولوژیهای هم راستایی هم شامل روش BSP ، روش SSP و روش مهندسی اطلاعات است.
هم راستایی استراتژیهای تجاری و سیستمهای اطلاعاتی
یکی از جنبه های کلیدی برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی عبارت است از هم راستایی میان برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و برنامه ریزی تجاری سازمان. هم راستایی بین برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و برنامه ریزی تجاری سازمان برای حصول اطمینان از اینکه عملیات سیستمهای اطلاعاتی از اهداف و فعالیتهای سازمانی در تمام سطوح پشتیبانی میکند و استفاده بهتر از فناوری اطلاعات به منظور دستیابی به مزیت استراتژیک، لازم و ضروری است چنین هم راستایی سازمان را در شناسایی برنامه های کاربردی که باید توسعه داده شوند و اطمینان از اینکه منابع کافی به این برنامه های کاربردی اختصاص داده شده است، کمک میکند. نبود هم راستایی در برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و برنامه ریزی تجاری یک عامل شکست سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات است. تصمیمات سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات غالبا بر اساس برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و اهداف تجاری سازمان اتخاذ میشود. بنابراین این هم راستایی منجر به اثر بخشی سیستمهای اطلاعاتی میشود.
هم راستایی استراتژیک عبارت است از ارتباط برنامه های تجاری و سیستمهای اطلاعاتی سازمان. از طریق ایجاد این هم راستایی، منابع اطلاعاتی سازمان، اهداف تجاری سازمان را پشتیبانی می کنند و از فرصتهای پیش آمده برای استفاده استراتژیک از سیستمهای اطلاعاتی بهره مند میشوند.
کینگ (1978) چنین هم راستایی را در رابطه یک طرفه، که برنامه های تجاری سازمان برنامه های سیستمهای اطلاعاتی را متاثر میکند، نشان داد، ولی برنامه های کاربردی، استراتژیهای تجاری سازمان را تحت تاثیر قرار میدهند. بنابراین برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی فقط برگرفته از برنامه های تجاری نیست بلکه بر آن تاثیر نیز میگذارد بنابراین برنامه ریزی تجاری و سیستمهای اطلاعاتی بطور دو طرفه، بر هم تاثیر میگذارند. هم چنین برخی از مطالعات وجود رابطه منسجم بین این دو نوع برنامه ریزی را بطور همزمان در یک فرایند برنامه ریزی نشان میدهد.
کرنز و لدرر (2000) هم، در مطالعه خود دو دسته هم راستایی استراتژیک را شناسایی کردند. در نوع اول برنامه های سیستمهای اطلاعاتی بطور مستقیم به بیانیه رسالت و اهداف و استراتژیهای تجاری مرتبط میشود. نوع دوم هم راستایی استراتژیک شامل هم راستایی برنامه ریزی تجاری با برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی است و این زمانی است که برنامه های تجاری سازمان بطور مستقیم مرتبط با برنامه ریزیهای سیستمهای اطلاعاتی و برنامه های کاربردی ناشی از آن است.
باوجود اهمیت انسجام این دو نوع هم راستایی استراتژیک ، در غالب سازمانها این دو نوع هم راستایی با هم وجود ندارد. مشارکت نداشتن مدیریت در فرایند برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و وجود موانع داخلی در استفاده استراتژیک از سیستمهای اطلاعاتی از جمله عوامل هم راستایی نبودن اهداف تجاری با اهداف سیستمهای اطلاعاتی در سازمان است. بر اساس مطالعه ای که بر روی بیش از 300 سازمان صورت گرفته ، ارتباطات ضعیف بین مدیران سیستمهای اطلاعاتی و سایر مدیران سازمان، عامل اصلی در تحقق نیافتن هم راستایی استراتژیک شناخته شده است.
مدل مفهومی
یک مدل مفهومی برای شناسایی عوامل موثر بر کیفیت برنامه ریزی استراتژیک IS/IT به عنوان مبنای کار ، ارائه شده است. عوامل موثر بر موفقیت برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی، شامل عوامل سازمانی و ابعاد استراتژیک IS/IT است و کیفیت برنامه ریزی استراتژیک می تواند از عوامل سازمانی متاثر شود که این تاثیر به واسطه ابعاد برنامه ریزی استراتژیک IS/IT صورت میپذیرد. ابعاد برنامه ریزی استراتژیک IS/IT، شامل هم راستایی استراتژیک در برنامه ریزی تجاری و برنامه ریزی IS/IT، و ارزیابی محیطی است.
عوامل سازمانی
عوامل سازمانی شناسایی شده عبارتند از :
الف - مدیریت دانش
در خلال فرایند برنامه ریزی استراتژیک IS/IT، چهار دسته دانش باید با هم منسجم شوند که عبارتند از:دانش تجاری، دانش خاص سازمانی، دانش IS/IT و توانمندیهای مدیریتی. به عبارت دیگر فرایند برنامه ریزی استراتژیک IS/IT نیازمند دانش افراد مختلف سازمان است مثل CIO,CEO,CFO و... .
نامبیسان و همکاران (1999) نشان دادند که یکسری مکانیزمهای سازمانی وجود دارد که میتوان از آن برای تسهیم و انتقال دانش در سازمان استفاده کرد، مثل کمیته راهبری فناوری اطلاعات و تیم استراتژیک فناوری اطلاعات –سیستمهایاطلاعاتی.
ب - ارتباط CIO و CEO
طبق مطالعات انجام شده توسط تای و فلپس (2000) یکی از عـوامل شکست پروژه های فناوری اطلاعات ، تعـــــارض بین CIO) Chief Information Officer) و CEO) Chief Executive Officer ) است. که این تعارض ناشی از اختلافات نگرشی در زمینه فناوری اطلاعات و مباحث سازمانی است. ارتباط نامناسب بین مدیران سیستمهای اطلاعاتی با مدیران ارشد سازمان دال بر نامناسب بودن برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی موجود در سازمان است. ارتباط مناسب بین این دو، میتواند باعث هم راستایی استراتژیک و موفقیت در استفاده استراتژیک از سیستمهای اطلاعاتی شود.
بنابراین لازم است که مدیران ارشد سازمان آگاهی لازم را در زمینه منافع فناوری اطلاعات داشته باشند و مدیران سیستمهای اطلاعاتی هم باید اهداف تجاری سازمانشان را بخوبی درک کنند تا بتوانند به موقع فرصتها و تهدیدات را شناسایی کنند.
ج - هماهنگی و تعامل بین ذینفعان از فرایند IT/ISSP
تعامل، عملکرد گروهی را متاثر میکند و هماهنگی عامل کلیدی در موفقیت کار گروهی است. در فرایند برنامه ریزی استراتژیک IS/IT گروههای ذینفع به هم وابستهاند و هر کدام وظایف خاص خودشان را انجام میدهند. بنابراین برای دستیابی به اهداف برنامه ریزی و اطمینان از اینکه برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی مطابق انتظارات اجرا شده، مستلزم هماهنگی موثر سازمانی است. تعامل مستمر بین گروههای ذینفع از فرایند برنامه ریزی استراتژیک IS/IT باعث دستیابی آنها به یک چارچوب مشترک میشود که این امر منجر به برقراری ثبات درونی و اعتبار خارجی در خروجیهای حاصل از برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی است.
د - مدیریت تغییرات
تغییر سازمانی عامل مهم برای تسهیل تغییر و بهبود ساختار سازمانی، فرهنگ ، وظایف، پرسنل و مهارتهای کاری است. تغییرات سازمانی میتواند متاثر از عوامل مختلف داخلی و خارجی باشد که بعضی از تغییرات قابل کنترل و برنامه ریزی شده و برخی غیر قابل کنترل هستند. معرفی فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی در سازمان نیز مستلزم تغییرات شایان ذکر سازمانی است تا بتواند بستر لازم برای استفاده از این ابزار نوین را در پشتیبانی از اهداف تجاری سازمان فراهم کند.
دلیل موفق نشدن بسیاری از کسب و کارها در پیاده سازی متدولوژیهای برنامه ریزی استراتژیک IS/IT ، نادیده گرفتن تغییرات سازمانی ناشی از آن است که برای کاهش مقاومت در برابر تغییر ، فرایند IT/ISSP نه تنها باید شامل استراتژیهای تجاری و کنترل مدیریت باشد، بلکه باید «مدیریت تغییر» را هم در پیاده سازی چارچوبهای برنامه ریزی استراتژیک IS/IT مد نظر قرار دهد.
مدیریت تغییر میتواند شامل مباحث متفاوتی باشد، مثل: تغییر در فرهنگ سازمانی، تغییر در الگوی ارتباطات میان مدیران مختلف سازمان، تغییر در نحوه جریانهای کاری، تغییرات ناشی از مهندسی مجدد فرایندها و.. .
ه - بلوغ سیستمهای اطلاعاتی
طبق نظر لدرر و ستی (1996) باید در مطالعات مربوط به برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی ، تخصص سازمانی در برنامه ریزی استراتژیک IS/IT و بلوغ سازمانی در بهره مندی از فناوری اطلاعات، مد نظر قرار گیرد. مطالعات سرپا و ورنر (1998) نشان میدهد که یکی از کلیدی ترین مباحث در برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی این است که چگونه و به چه نحوی بلوغ فعالیتهای سیستمهای اطلاعاتی، فرایند برنامه ریزی را متاثر میکند. میزان بلوغ فرایند برنامه ریزی استراتژیک IS/IT بستگی به سطح بلوغ فعالیتهای سیستمهای اطلاعاتی در سازمان و متدولوژیهای مورد پذیرش برای برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی ، دارد. به عبارت دیگر در سازمانهایی که بلوغ سیستمهای اطلاعاتی آنها در سطح بالاتری است، مدیران ارشد سازمان اهمیت تصمیمات استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی را بیشتر درک میکنند.
و - آگاهی مدیران ارشد سازمان از منافع فناوری اطلاعات و تعهد به استفاده استراتژیک از IT
تخصیص منابع یکی از وظایف اصلی مدیران است.
از آنجاییکه منابع در هر سازمان محدود هستند و از آنجاییکه سرمایهگذاری در زمینه فناوری اطلاعات بسیار هزینه بر است، بسیار مهم است که مدیریت ارشد سازمان راجع به فناوری اطلاعات آگاهی داشته باشد تا بتواند بطور هدفمند پپیشنهادهای مربوط را ارزیابی کند. این دانش درباره فناوری اطلاعات شامل پتانسیلها و محدودیتهای زیرساختار فناوری اطلاعات در سازمان، فعالیتهای IT رقبا و پتانسیل تکنولوژیهای نوظهور برای کسب و کار سازمان است. همچنین با دانش در مورد فناوری اطلاعات، مدیران ارشد میتوانند منافع حاصل از سرمایه گذاریهای IT را ارزیابی کنند و همچنین انتظارات واقع بینانه تری نسبت به آنچه فناوری میتواند یا نمیتواند حاصل کند، ایجاد میکند. به عبارت دیگر از این طریق، مدیران میتوانند به انتظارات واقع بینانه تری در مورد فناوری اطلاعات دست پیدا کنند و تشخیص دهند که فناوری اطلاعات برای تمامی مشکلات سازمان مناسب نیست.
مورد بعد تعهد مدیریت ارشد به استفاده استراتژیک از فناوری اطلاعات است. مدیریت ارشد به طرق مختلف میتواند این تعهد را اثبات کند مثل ترفیع موقعیت مدیر سیستمهای اطلاعاتی بنحوی که او مستقیما به مدیریت ارشد سازمان گزارش دهد ، یا تخصیص منابع کافی و مناسب برای توسعه برنامه های کاربردی فناوری اطلاعات. همچنین مدیریت ارشد میتواند یک کمیته سیستمهای اطلاعاتی تشکیل دهد که عضویت CEO در این کمیته دلیل تعهد اوست و یا هر عامل دیگر که باعث درگیری بیشتر مدیریت ارشد با فعالیتهای برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی شود.
ز - آشنایی مدیریت سیستمهای اطلاعاتی با فرایندها و اهداف تجاری سازمان
تئووکینگ (1996) نشان دادند که دانش تجاری مدیر سیستمهای اطلاعاتی یک عامل کلیدی در تسهیل هم راستایی میان برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و برنامه ریزی تجاری است. بطوریکه دانش مدیریت سیستمهای اطلاعاتی درباره کسب و کار مهم تر از دانش مدیریت ارشد درباره فناوری اطلاعات است. این امر نشاندهنده این نکته مهم است که مدیران سیستمهای اطلاعاتی نباید فقط بر جنبه تکنیکی سیستمهای اطلاعاتی تمرکز داشته باشند.
ابعاد برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات :
این بخش از مدل شامل هم راستایی استراتژیک و ارزیابی محیطی است. هم راستایی استراتژیک عبارت است از ارتباط برنامه ریزی تجاری و برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی سازمان. ارزیابی محیطی عبارت است از ارزیابی محیط داخلی و خارجی. ارزیابی محیط داخلی عبارت است از تحلیل مفهومی نقاط ضعف و قوت ، عملکرد گذشته ، دلایل شکست های گذشته و امکان سنجی برنامه ها. ارزیابی محیط خارجی هم عبارت است از تحلیل رویدادها و وقایع اقتصادی، اجتماعی، قانونی و محیط فناوری اطلاعات.
نتیجه گیری
امروزه سازمانها به فناوری اطلاعات صرفا بعنوان ابزاری برای تسهیل فرایندها و اتوماسیون فعالیتها نگاه نمیکنند بلکه فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی نقش استراتژیک به خود گرفته است و سازمانها سعی میکنند از آن برای تحقق استراتژیهای تجاری خود استفاده کنند. همچنین جو فناوری اطلاعات به گونه ای است که سازمانها ناگزیر به استفاده از آن هستند. در این مقاله در ابتدا یک تقسیم بندی از متدولوژیهای مختلف برنامه ریزی استراتژیک IS/IT از دیدگاههای مختلف ارایه شد. هم چنین اهمیت و لزوم برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفت. علیرغم وجود چارچوبهای متفاوت برای برنامه ریزی استراتژیک IS/IT ، در این مقاله سعی شد تا عوامل موثر بر کیفیت برنامه ریزی استراتژیک IS/IT مورد مطالعه قرار گیرد، زیرا کیفیت این فرایند ، کیفیت خروجیهای حاصل از آنرا نیز متاثر میکند.
بحث فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی صرفاً یک بحث تکنیکی و فنی نیست، بلکه متاثر از مکانیزمهای مختلف سازمانی است. برنامه ریزی استراتژیک IS/IT که از مهمترین مباحث در زمینه فناوری اطلاعات است نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این مقاله هفت مکانیزم سازمانی شناسایی شد که این عوامل میتوانند به واسطه تاثیری که روی ابعاد برنامه ریزی استراتژیک IS/IT دارند، کیفیت این فرایند را تحت تاثیر قرار دهند. ابعاد برنامه ریزی استراتژیک IS/IT شامل هم راستایی استراتژیک برنامه ریزی تجاری و برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و ارزیابی محیطی است. نهایتا به این نتیجه رسیدیم که بالا بودن کیفیت برنامه ریزی استراتژیک IS/IT به معنای تحقق اهداف برنامه ریزی است که این همانا اثربخشی برنامه ریزی استراتژیک IS/IT است.
منابع :
[1] Anand, V., Manz, C.C. and Glick, W.H. (1998), ``An organizational memoryapproach to information management’’, Academy of Management Review, Vol. 23 No. 4, pp. 796-809.
[2] Armestrong, C.P.,Sambamurthy,V. (1996),” creatingbusiness value through information technology : the effects of chief informationofficer and top management team characteristics”, Proceeding of the 17thinternational conference on information systems,16-18 December , Cleveland,ohaio,pp.195-208
[3] Bai,R.j.,Lee,G.G(2003),” organizationalFactor influencing the quality of the IS/IT strategic planning process” industrial Management and Data systems ,vol.103 No.8, pp.622-632.
[4] Baker, B. (1995) ``the role of feedback in assessing information systems strategicplanning effectiveness’’, Journal of Strategic Information Systems, Vol. 4 No. 1, pp. 61-80
[5] Basu,v., Hartono, E., lederer , A.L., sethi, v.(2002),”theimpact of organizational commitment, senior management involvement and teaminvolvement on strategic information systems planning” , Information andManagement , vol.39, pp.513-524.
[6]
جبرئیل نعمت پور
سیاست محرمانگی ما در ۶ ژوئن ۲۰۱۴(۱۶ خرداد) تغییر خواهد کرد.
برای اطلاعات بیشتر، اینجا کلیک کنید.
ورزش
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای اثباتپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذف کرد.
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد.
یک مجسمهٔ رومی در سدهٔ دوم میلادی
ورزش به تمامی گونههای فعالیت فیزیکی بدن گفته میشود که شرکت کنندگان آن میتوانند به صورت منظم و سازمان یافته یا گاه به گاه در آن شرکت کنند و از آن برای بهبود تناسب اندامشان و یا فراهم آوردن سرگرمی و تفریح بهره ببرند. ورزش میتواند به صورت رقابتی برگزار شود که در این صورت باید بر پایهٔ رشته قوانینی که مورد توافق همگان است، یک یا چند برنده در آن مشخص گردد که در این گونه ورزشها شرکت کنندگان باید درجهای از توانمندیهای مربوط به آن رشته را دارا باشند به ویژه در ردههای بالاتر. هم اکنون با در نظر گرفتن ورزشهای تک نفره، صدها رشتهٔ ورزشی وجود دارد. ورزشهای گروهی میتواند افراد را در قالب دو یا چند گروه دسته بندی کند و تیمها با هم رقابت کنند.اینکه گونههایی از فعالیتهای غیر فیزیکی وجود دارد که گاهی آنها را به ورزش نسبت میدهند؛ برای نمونه میتوان به ورقبازی و بازیهای تختهای اشاره کرد.
تعریف ورزش به هدف و منظور از انجام آن بستگی دارد:
برای نمونه رقابت های شنا که در برابر هزاران نفر در یک استخر سرپوشیده ویژه مسابقات انجام میگیرد یک گونه از ورزش بشمار میرود در حالیکه شنا در یک استخر معمولی یا در دریا یک تفریح شمرده میشود.
رشتههای فراوانی در ورزش وجود دارند و مردم زمان و هزینه زیادی را چه به عنوان شرکت کننده و چه به عنوان تماشاگر صرف ورزش میکنند.
ورزش و ورزش کردن طی سالیان طولانی از قالب یک تفریح و سرگرمی به قالب یک حرفه و فعالیت درآمدهاست و تعداد بیشماری از ورزشکاران حرفهای در سراسر جهان از طریق ورزش به ثروت رسیدهاند. این یکی دیگر از خصوصیات ورزش به شمار میآید.
امروزه ورزش زنان نیز جایگاه ویژهای در مجامع بینالمللی پیدا کردهاست.
واژهٔ ورزش که از دیرباز معنای تمرین و ممارست داشت به هنگام تصویب «قانون ورزش اجباری در مدارس» در ۱۶ شهریور ماه ۱۳۰۶ خورشیدی بهطور رسمی به معنای امروزی وارد قاموس واژگان دولتی ایران شدهاست.
توسعهٔ ورزشها با توجه به گذشتهٔ کامل آنها، مطالب مهمی را دربارهٔ دگرگونیهای اجتماعی و دگرگونیهای خود ورزشها آشکار می نمایند.
کشفهای بسیار مدرنی در فرانسه، آفریقا و استرالیا دربارهٔ هنر غارنشینها وجود دارد (برای نمونه لاسکائوکس) که مربوط به زمان ماقبل تاریخ است اطلاعات زیادی دربارهٔ جشنهای مذهبی و رفتار انسانها از آن دوران را در دسترس قرار میدهد. دانشمندان با کمک تاریخ نویسی کربنی دریافتهاند که پیشینهٔ برخی از این منابع به ۳۰۰۰۰ سال پیش باز میگردد. شواهد مستقیم و کافی دربارهٔ ورزش از این منابع بدست نیامدهاست اما میتوان این برداشت را داشت که فعالیتهایی در آن دوران وجود داشته که برابر ورزش در زمان ما میشدهاست.
واقعیتهای هنری و ساختاری وجود دارد که نشان میدهد که در ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح چینیها با ورزش و فعالیتهای شبیه آن سر و کار داشتهاند. بهنظر میرسد که ورزش ژیمناستیک یکی از ورزشهای پرطرفدار و عمومی در چین باستان بودهاست. آثار باقیمانده از فرعونها نشان میدهد که تعداد زیادی از ورزشها، شامل شنا و ماهیگیری، بطور کامل توسعه یافته و تکمیل شده بود و بطور منظمی در چندین هزار سال قبل در مصر باستان انجام میشدهاند. سایر ورزشهای مصر باستان شامل پرتاب نیزه، پرش ارتفاع و کشتی گرفتن بود. ورزشهای ایران یا پرشیای باستان مانند هنر نظامی ایرانیان درزمان زرتشتیان ارتباط نزدیکی با مهارتهای دفاعی و رزمی جنگی داشت. از رشتههای ورزشی دیگری که در پرشیا رواج داشت از چوگان و شمشیربازی سوار بر اسب میتوان نام برد. در اروپا، علائم باقیمانده از ایرلند باستان شمایلی از آماده کردن جنگاوران برای جنگ را نشان میدهد که یادآور ورزش هاکی ایرلندی در عصر حاضر است. پیشینه این تصاویر به ۱۳ قرن قبل از میلاد مسیح باز میگردد.
شمار زیادی از رشتههای ورزشی از قبیل، کشتی، دو، بکس، پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، راندن گاری در زمان یونان باستان وجود داشتهاند. این فعالیتها ارتباط فرهنگ نظامی و توسعه ورزش در یونان باستان را نشان میدهد. از زمانی که یونانیها المپیک را بوجود آوردند، ورزش بخشی از فرهنگ این کشور شدهاست. بازیهای المپیک در ابتدا هر چهار سال یکبار در المپیا (دهکده کوچکی در پلئوپونس) برگزار میشدهاست. از آن روزگار تا زمان حال این ورزشها بهشکل فزایندهای سازمان یافتهتر شدهاند و مقررات ویژهای برای آنها تدوین شدهاست. صنعتی شدن زمان استراحت و تفریح بیشتری برای شهروندان کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه فراهم کرده و باعث شده مدت زمان بیشتری برای ورزش صرف کنند. چه بهعنوان تماشاچی مسابقههای هیجانانگیز ورزشی و چه بهعنوان شرکت کننده در اینگونه رقابتها. این گرایشها و تمایلها با کارآیی مد یاوسایل ارتباط جمعی گسترده و ارتباطات جهانی وسیع ادامه دارد. حرفهای شدن در یک ورزش یک مورد و امتیاز خاصی شده و بعلاوه بودن آنها محبوبیت ومردمی بودن ورزشها را افزایش دادهاست، تا آن جا که طرفداران ورزشها شروع به تبلیغ و نمایش ورزشکاران حرفهای از طریق رادیو، تلویزیون و اینترنت کرده اند—که همه آنها در تمرینها و رقابتهای ورزشی با ورزشهای آماتور شرکت و نقش دارند.
فوتبال محبوبترین و مردمیترین ورزش در سطح جهان است.
آریاییها یکی از شعب مردمان هند و اروپایی بودند. برخی از باستان شناسان معتقد هستند که ساکنین اولیه آریانها یا آریاییها در قسمت شرقی و جنوب شرقی دریای خزر بوده و برخی دیگر آنها را به مردمان قفقازیه که به قسمتهای جنوبی خزر آمدهاند نسبت میدهند.
اینان مردانی بودند که به عنوان سرباز مزدور زندگی میکردند. ایشان سربازانی را تشکیل میدادند که میبایست یک روز جانشین امرایی بشوند که خود در خدمت ایشان بودند. اریخ مهاجرت
بنابراین آریانها مردمانی قوی، سلحشور و صحرا گرد بوده و کار عمده شان پرورش حیوانات اهلی و شکار و سواری و تیراندازی بودهاست.
ورزش و تقویت قوای بدنی و مهارت در جنگ و سواری و تیراندازی و راهپیمایی از اصول متداول این مردم بودهاست قومی که دائما در حال کوچیدن و منازعه با بومیهای محلی بوده و به قهر و غلبه زمینها و کشتزارها را تصاحب میکرده قطعا باید چالاک و سلحشور و بردبار و قوی اندام باشند.
این مردم بتدریج شهر نشین شده و ده و شهر و قصبه بوجود آوردهاند از وقتی که آریانها شهر نشین شدند همیشه مورد هجوم شعبه دیگر آریاییها – سکاها واقع شدند.
قبل از تشکیل دولت ماد، آریانها به شکل ملوک الطوایفی میزیسته و رئیس هر خانواده با قدرت کامل خانواده را اداره میکرد، و در مواقع جنگ یکی از رؤسای این خانواده فرماندهی لشکر را به عهده میگرفتند که بعدا مقام سلطنت از همین اختیارات به وجود آمد. در آن زمان هیچ یک از امراء و سلاطین قدرت رئیس خانواده را تهدید نمیکردند.
از قرن نهم قبل از میلاد سه تیره بزرگ آریایی در سرزمین ایران به حکومت رسیدند، در مشرق باختریها، در مغرب مادها و در جنوب پارسها.
آن چه از اخلاق و آداب این زمان روشن است حالت آماد گی قوم آریایی برای حرکت و جنگ و دفاع بوده و در این عصر کشت غلات کاملا مرسوم شده و در دهات و قصبات مزارع رونق بیشتری یافتند.
تربیت حیوانات اهلی را عملی ساخته و اسب و سگ از نظر فوایدی که در جنگ و سفر و حضر و نگهبانی رمه و گله داشتند بیشتر اهمیت داشت.
روحیه ورزشکاری: تحریک و تحرک بخشیدن به ورزشها اغلب یک حالت ووسیله بیاد ماندنی نمیباشد. برای مثال، پیشقدمان دریانوردی و قایق رانی اغلب میگفتند که اغلب مسابقه قایقهای باد شونده به معنی تحریک بخشیدن به مهارتهای یادگیرندگان قایق رانی و دریانوردی است. اما با وجود این، اغلب مهارتهای محرک برای افزایش قابلیت کارآیی و عملکرد در موقع رقابت بیشتر از یادگیری باهم ادغام میشوند. روحیه ورزشکاری یک روحیه یا حالتی را بیان میکند که از آن فعالیت یا رقابت بخاطر خود آن لذت میبرند. این حالت عاطفی معروف توسط خبرنگار ورزشی Grantland Rice به این صورت معنی میشود که مهم نیست که شما برنده یا بازنده شدید بلکه این مهم است که بازی را انجام دادهاید. ، " و شعار المپیک مدرن که توسط بنیان گذار آن پییر د کوبرتن این است. مهمترین چیز این نیست که برنده نشدید اما این است که شما شرکت کردید، نمونههایی از بیان این حالت عاطفی مناسب هستند. بیان میشود.
اما اغلب فشار برای رقابت یا یک تمایل فردی برای احراز کارآیی مانند فشار و زور تکنولوژیمی تواند بر بازی لذت بخش و رقابت عادلانه توسط شرکت کنندگان تاثیر بگذارد.
افراد مسئول برای فعالیتهای تفریحی اغلب در جستجوی شناخته شدن و کسب احترام در ورزشها هستند که با پیوستن به فدراسیون ورزشها مانند کمیته بین المللی المپیک یا با تشکیل هیئت منظم وقانونی اقدام به این کار میکنند. دراین صورت ورزشها از حالت تفریحی به حالت رسمی عوض میشوند: در ارتباط با اعضای جدید اخیر از قبیل دوچرخه سواران کوهنوردان برفی، و کشتی گیران هستند بعضی از این فعالیتها جنبه عمومی و همگانی دارند اما شکل گیری غیر یکسان در فرمهای مختلف برای مدت زمان طولانی دوام داشتهاست. در حقیقت، مققرات رسمی ورزشها در ارتباط با زندگی مدرن و توسعه فزایندهاست.
روحیه ورزشکاری، تحت هر اسمی مربوط به رفتار رقابت کننده در قبل، در طی و بعد از رقابت میباشد. نه تنها اگر یک ورزشکار برنده شود باید روحیه ورزشکاری خوبی داشته باشد وآن را حفظ کند بلکه اگر او ببازد باید همچنین این روحیه را حفظ کند. برای مثال در فوتبال روحیه ورزشکاری چنان ملاحضه شدهاست که برای معالجه یک ورزشکار زخمی از طرف مقابل توپ را به بیرون از زمین بازی شوت میکند که امکان معالجه او را فراهم سازند. بطور دوجانبه تیم دیگر انتظار دارد که توپ را در موقع پرتاب به داخل زمین بازی دریافت کند
خشونت در ورزشها شامل رد شدن از روی خط رقابت عادلانه و ایجاد خشونت و دعوا است. ورزشکاران، مربیان، طرفداران آنها و والدین بعضی وقتها رفتار خشونت آمیز را بر علیه افراد یا املاک و تاسیسات در نمایش ناراحتی از عادلانه بودن نمایش، احاطه طرف مقابل و عصبانیت یا جشن و سرور در پیش میگیرند.
قنبری پر
صفحه بعد 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20
1 -
تا دایی برسد، برنامه های اردو را هماهنگ می کنیم
بانک ورزش - ورزشی - 1 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:30 - - 19955658
بانک ورزش - سرپرست تیم فوتبال پرسپولیس گفت: با شروع تمرینات پرسپولیس در اولین اردویی که خواهیم داشت، طبق نظر سرمربی راهی اردبیل خواهیم شد. به گزارش بانک ورزش"، محمد پنجعلی در گفتگو با سایت رسمی باشگاه پرسپولیس افزود: در روزهای آینده منتظر بازگشت آقای دایی از سفر هستیم ...
2 -
واکنش سوشا مکانی به خط خوردن از لیست نهایی تیم ملی
جوان ایرانی - ورزشی - 1 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955637
دروازه بان ملی پوش فوتبال ایران در واکنش به خط خوردن از لیست نهایی تیم ملی برای سفر به برزیل سکوت کرد. سوشا مکانی در واکنش به خط خوردنش از لیست نهایی تیم ملی فوتبال در حالی که ناراحت بود به خبرنگار فارس گفت که قصد هیچ صحبتی ندارد و نمی خواهد حرفی بزند و پس از آن تلفن را قطع کرد.
3 -
واکنش آزمون به خط خوردن از فهرست نهایی تیم ملی فوتبال ایران
هدانا - ورزشی - 1 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955633
خط خوردن سردار آزمون از فهرست نهایی تیم ملی فوتبال واکنش تند وی را به دنبال داشته است. - : کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران سرانجام ظهر امروز یکشنبه فهرست نهایی تیم ملی را برای حضور در جام جهانی اعلام کرد که در آن نام سردار آزمون بازیکن جوان و آینده دار کشورمان ...
4 -
اسامی نهایی تیم ملی فوتبال ایران اعلام شد/ خلعتبری و آزمون خط خوردند
هدانا - ورزشی - 1 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955631
سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران اسامی 24 بازیکن این تیم برای حضور در جام جهانی 2014 برزیل را معرفی کرد. این اسامی در شرایطی اعلام شد که خط خوردن مهاجم پرسپولیس که طی سال های اخیر یکی از مردان ثابت تیم ملی بود، - خیلی ها را غافلگیر کرد. ضمن اینکه نام مهاجم جوان رابین کازان ...
5 -
اسامی نهایی تیم ملی مشخص شد
شبکه خبر - ورزشی - 1 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955622
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران ، اسامی بازیکنان دعوت شده برای حضور در رقابت های جام جهانی 2014 برزیل را اعلام کرد. در این فهرست نام خلعتبری، مکانی، شریفی وآزمون دیده نمی شود. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، کارلوس کی روش اسامی 24 بازیکن تیم ملی اعزامی به رقابت های جام ...
6 -
خلعتبری و آزمون خط خوردند
فردا نیوز - ورزشی - 1 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955616
سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران اسامی 24 بازیکن این تیم برای حضور در جام جهانی 2014 برزیل را معرفی کرد. این اسامی در شرایطی اعلام شد که خط خوردن مهاجم پرسپولیس که طی سال های اخیر یکی از مردان ثابت تیم ملی بود، - خیلی ها را غافلگیر کرد. ضمن اینکه نام مهاجم جوان رابین کازان ...
7 -
نوروزی در دوراهی تهران - اصفهان
موبنا - ورزشی - 1 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955612
تیم فوتبال سپاهان یکی از مشتریان مهاجم فصل گذشته نفت تهران است ولی هنوز نتوانسته رضایت این بازیکن را برای عقد قرارداد جلب کند. - به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، رضا نوروزی که این روزها بحث حضورش در پرسپولیس به گوش می رسد، با پیشنهاد باشگاه سپاهان مواجه شده است. ...
8 -
جزییات مراسم بدرقه ملی پوشان فوتبال
موبنا - ورزشی - 1 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955607
جزییات مراسم بدرقه تیم ملی فوتبال با حضور رییس جمهور اعلام شد. - به گزارش ایسنا، مراسم بدرقه تیم ملی فوتبال برای حضور در برزیل و شرکت در رقابت های جام جهانی فوتبال از ساعت 20:30 دوشنبه در سالن 12 هزار نفری مجموعه ورزشی "آزادی" آغاز می شود و تا ساعت 22:30 ادامه خواهد داشت.به ...
9 -
ساعت پرواز تیم ملی فوتبال ایران به برزیل مشخص شد
موبنا - ورزشی - 1 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955605
ساعت پرواز تیم ملی فوتبال ایران به برزیل برای حضور در جام جهانی 2014 مشخص شد. - به گزارش فارس، کاروان تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در رقابت های جام جهانی 2014 برزیل سه شنبه ساعت 5 صبح تهران را به مقصد این کشور ترک خواهد کرد.قبل از ترک ایران، ملی پوشان دوشنبه شب در جشن بدرقه ...
10 -
واکنش آزمون به خط خوردن از فهرست نهایی تیم ملی فوتبال ایران
مهر - ورزشی - 2 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:28 - - 19955592
خط خوردن سردار آزمون از فهرست نهایی تیم ملی فوتبال واکنش تند وی را به دنبال داشته است. - به گزارش خبرنگار مهر، کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران سرانجام ظهر امروز یکشنبه فهرست نهایی تیم ملی را برای حضور در جام جهانی اعلام کرد که در آن نام سردار آزمون بازیکن جوان ...
11 -
ورزشگاه مسجد سلیمان در دست بازسازی
تابناک - ورزشی - 2 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:28 - - 19955566
مسئولان سازمان لیگ در دومین سفر خود برای بازدید از ورزشگاه های کشور بامداد امروز به استان خوزستان سفر کردند.به گزارش ورزش سه و به نقل از سایت سازمان لیگ، مسئولان سازمان لیگ در دومین سفر خود برای بازدید از ورزشگاه های کشور بامداد امروز به استان خوزستان سفر کردند.حجت الله ...
12 -
کل کل عجیب حنیف و مهاجم پرسپولیس در رستوران
خانه ورزش - ورزشی - 5 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:26 - - 19955495
حنیف عمران زاده و فرزاد حاتمی از دوستان نزدیک هم به حساب می آیند و هر از گاهی شوخی ای بامزه ای با هم می کنند. - خبر رسیده این دو چند روز پیش به یک رستوران رفتند و در آنجا هم دست از کری خوانی برنداشته اند. البته این بار کری خوانی آنها فوتبالی نبوده و آنها در اقدامی عجیب با ...
13 -
سفرهای نیمکره غربی برای دلواپسان شرقی!
نفت ما - ورزشی - 5 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:25 - - 19955491
به گزارش نفت ما ،جناب رسایی سال گذشته نیز به منظور تبلیغ در ایام محرم و دریافت ویزای کشور آلمان در سفارت آلمان در تهران انگشت نگاری شد و حضور خود در سفارت آلمان برای انگشت نگاری را "عزتمندانه" خواند! به نقل از عصرایران رییس کمیسیون اصل 90 مجلس روز گذشته در تشریح دلایل ...
14 -
جام مانده های فهرست نهایی کالوس کی روش
صبح تهران - ورزشی - 5 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:25 - - 19955484
" سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان از بین دعوت شدگان اردوهای قبلی تیم ملی 4 بازیکن را از فهرست نهایی حذف کرد. به گزارش واحد مرکزی خبر ، در فهرست نهایی کارلوس کی روش خبری از نام ، سردار آزمون ، محمدرضا خلعتبری ، سوشا مکانی و امید شریفی به چشم نمی خورد. کی روش پیش از این اعلام ...
15 -
کی روش مسافران برزیل را معرفی کرد - خلعتبری و آزمون خط خوردند
بی باک نیوز - ورزشی - 7 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:24 - - 19955474
به گزارش بی باک به نقل از مهر، اسامی 24 بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در بیستمین دوره مسابقات جام جهانی که... - به گزارش بی باک به نقل از مهر، اسامی 24 بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در بیستمین دوره مسابقات جام جهانی که در کشور برزیل از بامداد جمعه 23 خردادماه ...
16 -
واکنش سوشا مکانی به خط خوردن از لیست نهایی تیم ملی
فارس - ورزشی - 7 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:23 - - 19955473
دروازه بان ملی پوش فوتبال ایران در واکنش به خط خوردن از لیست نهایی تیم ملی برای سفر به برزیل سکوت کرد. - سوشا مکانی در واکنش به خط خوردنش از لیست نهایی تیم ملی فوتبال در حالی که ناراحت بود به خبرنگار فارس گفت که قصد هیچ صحبتی ندارد و نمی خواهد حرفی بزند و پس از آن تلفن را قطع کرد.
17 -
ابراهیم زاده: با پیکان به آینده خوب فکر می کنم
آریا - ورزشی - 7 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:24 - - 19955470
سرمربی جدید تیم فوتبال پیکان معتقد است که می تواند با این تیم برنامه ریزی خوبی برای آینده داشته باشد. - به گزارش خبرگزاری آریا ،منصور ابراهیم زاده درباره انتخاب تیم فوتبال پیکان به عنوان تیمی که فصل آینده هدایتش را برعهده خواهد داشت با تبریک اعیاد شعبانیه، اظهار کرد: ...
18 -
پاشازاده برای مربیگری استقلال به توافق رسید
پانصدنودهشت - ورزشی - 6 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:24 - - 19955466
مهدی پاشازاده برای مربیگری در استقلال با قلعه نویی به توافق رسید. - به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، مهدی پاشازاده مدافع سابق تیم فوتبال استقلال که گفته می شد یکی از گزینه های مربیگری این تیم در فصل آینده است با قلعه نویی به توافق رسید.این بازیکن شب گذشته جلسه ...
19 -
بیانیه هاشم بیک زاده در تشکر از حامیانش
آریا - ورزشی - 7 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:24 - - 19955462
بازیکن تیم فوتبال کشورمان که در بازی مقابل مونته نگرو مصدوم شد، متنی را برای تشکر از هواداران و حامیانش نوشته است. - خبرگزاری آریا-بازیکن تیم فوتبال کشورمان که در بازی مقابل مونته نگرو مصدوم شد، متنی را برای تشکر از هواداران و حامیانش نوشته و در اختیار ورزش سه قرارداده ...
20 -
آخرین اخبار از نقل و انتقالات لیگ برتر فوتبال
پانصدنودهشت - ورزشی - 6 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:24 - - 19955459
93 در حالی چند هفته ای است آغاز شده که استقلال با تغییرات اساسی همراه خواهد بود و پرسپولیس نیز مخفیانه با بازیکنان مذاکره می کند. - به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرگزاری دانشجو ، فصل و نقل و انتقالات لیگ برتر 94-93 در حالی چند هفته ای است آغاز شده که تیم تازه وارد پدیده پیش ...
1 -
اسامی نهایی تیم ملی فوتبال ایران
اقتصاد آنلاین - ورزشی - 1 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:32 - - 19955701
سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران اسامی 24 بازیکن این تیم برای حضور در جام جهانی 2014 برزیل را معرفی کرد - این اسامی در شرایطی اعلام شد که خط خوردن مهاجم پرسپولیس که طی سال های اخیر یکی از مردان ثابت تیم ملی بود، خیلی ها را غافلگیر کرد. ضمن اینکه نام مهاجم جوان رابین کازان ...
2 -
واکنش آزمون به خط خوردن از فهرست نهایی تیم ملی فوتبال ایران
هدانا - ورزشی - 3 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955633
خط خوردن سردار آزمون از فهرست نهایی تیم ملی فوتبال واکنش تند وی را به دنبال داشته است. - : کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران سرانجام ظهر امروز یکشنبه فهرست نهایی تیم ملی را برای حضور در جام جهانی اعلام کرد که در آن نام سردار آزمون بازیکن جوان و آینده دار کشورمان ...
3 -
اسامی نهایی تیم ملی فوتبال ایران اعلام شد/ خلعتبری و آزمون خط خوردند
هدانا - ورزشی - 3 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955631
سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران اسامی 24 بازیکن این تیم برای حضور در جام جهانی 2014 برزیل را معرفی کرد. این اسامی در شرایطی اعلام شد که خط خوردن مهاجم پرسپولیس که طی سال های اخیر یکی از مردان ثابت تیم ملی بود، - خیلی ها را غافلگیر کرد. ضمن اینکه نام مهاجم جوان رابین کازان ...
4 -
اسامی نهایی تیم ملی مشخص شد
شبکه خبر - ورزشی - 3 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955622
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران ، اسامی بازیکنان دعوت شده برای حضور در رقابت های جام جهانی 2014 برزیل را اعلام کرد. در این فهرست نام خلعتبری، مکانی، شریفی وآزمون دیده نمی شود. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، کارلوس کی روش اسامی 24 بازیکن تیم ملی اعزامی به رقابت های جام ...
5 -
خلعتبری و آزمون خط خوردند
فردا نیوز - ورزشی - 3 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955616
سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران اسامی 24 بازیکن این تیم برای حضور در جام جهانی 2014 برزیل را معرفی کرد. این اسامی در شرایطی اعلام شد که خط خوردن مهاجم پرسپولیس که طی سال های اخیر یکی از مردان ثابت تیم ملی بود، - خیلی ها را غافلگیر کرد. ضمن اینکه نام مهاجم جوان رابین کازان ...
6 -
جزییات مراسم بدرقه ملی پوشان فوتبال
موبنا - ورزشی - 3 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955607
جزییات مراسم بدرقه تیم ملی فوتبال با حضور رییس جمهور اعلام شد. - به گزارش ایسنا، مراسم بدرقه تیم ملی فوتبال برای حضور در برزیل و شرکت در رقابت های جام جهانی فوتبال از ساعت 20:30 دوشنبه در سالن 12 هزار نفری مجموعه ورزشی "آزادی" آغاز می شود و تا ساعت 22:30 ادامه خواهد داشت.به ...
7 -
ساعت پرواز تیم ملی فوتبال ایران به برزیل مشخص شد
موبنا - ورزشی - 3 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:29 - - 19955605
ساعت پرواز تیم ملی فوتبال ایران به برزیل برای حضور در جام جهانی 2014 مشخص شد. - به گزارش فارس، کاروان تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در رقابت های جام جهانی 2014 برزیل سه شنبه ساعت 5 صبح تهران را به مقصد این کشور ترک خواهد کرد.قبل از ترک ایران، ملی پوشان دوشنبه شب در جشن بدرقه ...
8 -
واکنش آزمون به خط خوردن از فهرست نهایی تیم ملی فوتبال ایران
مهر - ورزشی - 4 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:28 - - 19955592
خط خوردن سردار آزمون از فهرست نهایی تیم ملی فوتبال واکنش تند وی را به دنبال داشته است. - به گزارش خبرنگار مهر، کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران سرانجام ظهر امروز یکشنبه فهرست نهایی تیم ملی را برای حضور در جام جهانی اعلام کرد که در آن نام سردار آزمون بازیکن جوان ...
9 -
کی روش مسافران برزیل را معرفی کرد - خلعتبری و آزمون خط خوردند
بی باک نیوز - ورزشی - 8 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:24 - - 19955474
به گزارش بی باک به نقل از مهر، اسامی 24 بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در بیستمین دوره مسابقات جام جهانی که... - به گزارش بی باک به نقل از مهر، اسامی 24 بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در بیستمین دوره مسابقات جام جهانی که در کشور برزیل از بامداد جمعه 23 خردادماه ...
10 -
ایران، کشوری که به فوتبال تعصب دارد
آریا - ورزشی - 8 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:24 - - 19955441
سایت sport.ch در گزارشی به بررسی تیم ملی فوتبال ایران پرداخته و از کشورمان به عنوان کشوری که به فوتبال تعصب دارد نام برده است. - به گزارش خبرگزاری آریا ،از حالا تا آغاز جام جهانی 2014 برزیل درست 11 روز باقی مانده است. سایت sport.ch که به بررسی 32 تیم حاضر در این تورنمنت پرداخته در گزارش ...
11 -
فهرست نهایی تیم ملی ایران مشخص شد
زیست آنلاین - ورزشی - 12 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:20 - - 19955355
فهرست نهایی تیم ملی فوتبال کشورمان برای حضور در جام جهانی 2014 برزیل مشخص شد. - به گزارش زیست آنلاین از تسنیم، کارلوس کی روش-سرمربی تیم ملی فوتبال اسامی 24 بازیکن تیم ملی اعزامی به رقابتهای جام جهانی 2014 برزیل را در حالی اعلام کرد که فردا بعدازظهر و پس از دریافت آخرین وضعیت ...
12 -
کی روش مسافران برزیل را معرفی کرد/سوشا، خلعتبری، شریفی و آزمون خط خوردند
ایلنا - ورزشی - 14 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:18 - - 19955258
اسامی 24 بازیکنان تیم ملی برای حضور در جام جهانی برزیل اعلام شد که نام سوشا مکانی، سردار آزمون، محمدرضا خلعتبری و مهدی شریفی جزو خط خوردگان نهایی قرار گرفته است. سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران اسامی 24 بازیکن این تیم را برای حضور در جام جهانی 2014 برزیل معرفی کرد. به ...
13 -
حضور روحانی در مراسم بدرقه تیم ملی فوتبال
نما نیوز - ورزشی - 17 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:15 - - 19955180
مراسم بدرقه تیم ملی فوتبال جهت حضور در مسابقات جام جهانی برزیل فردا با حضور رییس جمهور برگزار می شود. به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری تسنیم، مراسم بدرقه اعضای تیم ملی فوتبال ایران، فردا و با حضور حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهور در سالن 12 هزارنفری ورزشگاه آزادی ...
14 -
کی روش مسافران برزیل را معرفی کرد - خلعتبری و آزمون خط خوردند
جوان ایرانی - ورزشی - 18 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:14 - - 19955178
به گزارش جوان ایرانی به نقل از مهر، اسامی 24 بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در بیستمین دوره مسابقات جام جهانی که در کشور برزیل از بامداد جمعه 23 خردادماه تا 22 تیرماه برگزار می شود، اعلام شد که نام سوشا مکانی، سردار آزمون، محمدرضا خلعتبری و مهدی شریفی جزو خط خوردگان ...
15 -
لیست نهایی تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی
نما نیوز - ورزشی - 17 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:15 - - 19955170
سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران اسامی 24 بازیکن این تیم را برای حضور در جام جهانی 2014 برزیل معرفی کرد. - به گزارش نما، اسامی 24 بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در بیستمین دوره مسابقات جام جهانی که در کشور برزیل از بامداد جمعه 23 خردادماه تا 22 تیرماه برگزار می شود، ...
16 -
علی کریمی، یکی از 10 غایب بزرگ جام جهانی 2014
سخن آنلاین - ورزشی - 18 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:14 - - 19955115
یک سایت هندی از هافبک پیشین تیم ملی فوتبال ایران به عنوان یکی از غایبان نامدار جام جهانی پیش رو یاد کرد. - به گزارش سخن تا شروع رقابت های جام جهانی 2014 برزیل تنها 11 روز دیگر باقی مانده است، تورنمنتی که بازیکنان نامداری بنا به دلایل مختلف از همراهی تیم ملی کشورشان بازخواهند ماند.
17 -
ساعت پرواز تیم ملی فوتبال ایران به برزیل
پانصدنودهشت - ورزشی - 23 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:09 - - 19954941
ساعت پرواز تیم ملی فوتبال ایران به برزیل برای حضور در جام جهانی 2014 مشخص شد. - برای حضور در جام جهانی 2014 مشخص شد. کاروان تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در رقابت های جام جهانی 2014 برزیل سه شنبه ساعت 5 صبح تهران را به مقصد این کشور ترک خواهد کرد.به گزارش فارس، قبل از ترک ایران، ...
18 -
اسامی 24 بازیکن دعوت شده به اردوی تیم ملی فوتبال اعلام شد
ایرنا - ورزشی - 25 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:07 - - 19954854
اسامی بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در رقابتهای جام جهانی 2014 برزیل توسط کارلوس کی روش اعلام شد. -
19 -
کی روش: به رویای صعود امیدوارم
نما نیوز - ورزشی - 27 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:05 - - 19954814
سرمربی تیم ملی ایران می گوید بازی های سختی را در انتخابی جام جهانی پشت سر گذاشته و در برزیل به دنبال صعود به جمع 16 تیم نهایی خواهد بود. - به گزارش نما" به نقل از ایسنا: سرمربی تیم ملی ایران می گوید بازی های سختی را در انتخابی جام جهانی پشت سر گذاشته و در برزیل به دنبال صعود ...
20 -
مراسم بدرقه تیم ملی فردا با حضور روحانی
فردا نیوز - ورزشی - 28 دقیقه پیش - یکشنبه 11 خرداد 1393، ساعت 13:04 - - 19954795
مراسم بدرقه تیم ملی فوتبال جهت حضور در مسابقات جام جهانی برزیل فردا با حضور رییس جمهور برگزار می شود. - تسنیم: مراسم بدرقه اعضای تیم ملی فوتبال ایران، فردا و با حضور حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهور در سالن 12 هزارنفری ورزشگاه آزادی برگزار می شود.در این مراسم علی کفاشیان ...
• تذکر کنفدراسیون فوتبال آسیا به سه بازیکن ایران
• خسوس نتوانست بازی فینال را مدیریت کند | برنامه و تمرکز برای بازی نداشت
• از اسپانیا پیشنهاد دارم اما در نوریل نیکل میمانم | بدشانسی آوردیم
• شاید اگر خیلیها بودند به فینال هم نمیرسیدیم | این مسائل را از کادر فنی بپرسید
• با بدشانسی روبرو شدیم | از مردم عذرخواهی میکنم
• خسوس: نیازی به کشاورز و نظری نداشتیم! | دوست دارم در ایران کار کنم
• لجبازیهای افتخاری و کفاشیان این رسوایی را به بار آورد! | عدم اعتمادبه نفس و رنگپریدگی خسوس به بازیکنان تیم هم منتقل شده بود | شمسایی مانند دایی میشود
• نتیجه کارکردن با پروفسوری که در کویت دلالی می کرد همین می شود! | فوتسال ایران را به مرز نابودی کشانده اند
• حسن زاده بهترین بازیکن جام ملت های آسیا شد
• کاپیتان تیم ملی فوتسال: ژاپن در حد ما نیست| این کاپیتانی به من نچسبید
فوتبال و فوتسال بانوان
• حسن زاده: در فوتبال بانوان چون ریش سفید نداریم، موقع دعوا تا می توانند همدیگر را می زنند!
• شکست تيم فوتبال زير 14 سال دختران از هند
• مريم ايراندوست از فوتبال خداحافظي کرد
• تيم فوتبال بانوان ملوان قهرمان جام حذفي شد
• آرای کمیته انضباطی اعلام شد | محرومیت یک جلسهای سرمربی استقلال و جریمه نقدی برای مربی و بازیکن گیلان
• قطع شدن پای بازیکن تیم ملی فوتبال بانوان کلمبیا
• سارا قمی خانم گل رقابتهای لیگ برتر فوتبال بانوان شد
• بازگشت 5 فوتبالیست زن محروم شده بعد از تعیین جنسیت به تیم های خود
• لیگ برتر فوتبال بانوان | دیدار شهرداری بم با ملوان لغو شد
• اعلام انصراف دایی و قلعه نویی از دریافت یارانه !
اخبار لژیونرها
• حضور دژاگه در یک پروژه علمی تحقیقاتی
• مرد آلمانی، رابط داوری و گراس هاپرز
• شایعه روز: حقیقی و سید جلال همبازی دنیل می شوند | خبر خوب برای دنیل
• شایعات چند روز گذشته تائید شد | دنیل داوری به گراس هاپرز پیوست
• رسانه های سوئیسی دنیل را دروازه بان خوبی می دانند | داوری، دروازه بانی با اشتباهات کوچک
• شکست لاسپالماس در غیاب شجاعی
• دروازه بان تیم ملی از بوندس لیگا می رود؟ | دنیل داوری در راه گراس هاپرز
• سرمربی روبین کازان در فکر حفظ سردار | تاتنهام ۲ میلیون دلار برای آزمون میپردازد
• پرسپولیس رضایتنامه دائمی ام را نمی دهد
• حقیقی از فرانسه و پرتغال پیشنهاد دارد
حسین برکاتی
منظور از ارتباطات چيست ؟
در عصري كه هر لحظه اش در گرو تغييرات شگفت انگيز است ، ارتباطات حرف اول را مي زند . تحقيقات نشان مي دهد كه حدود 75درصد از اوقات روزانه ما به نحوي در تماس و ارتباط با ديگران مي گذرد . به همين دليل كيفيت زندگي هر كس بستگي به كيفيت ارتباطات او با ديگران دارد . براي مثال : همه ما در محيط كار فرصتهاي يكساني داريم اما تنهاكساني مسير پيشرفت و ترقي را به سرعت مي پيمايند و احترام ، اعتبار و مقام براي خويش كسب مي كنند كه قدرت بيان داشته باشند ، خود را بدرستي مطرح كنند و در شرايط مختلف و با افراد مختلف ، ارتباطي مناسب و مؤثر برقرار كنند .
ارتباطات مجموعه اي از مهارتهاست . اما مهمترين آنها درك نقطه نظرهاي طرف مقابل و تفهيم نقطه نظر هاي خويش است . زبان تنها وسيله ارتباطي نيست و كاملترين آن هم نيست چرا كه پيامهاي انساني ، بخصوص آنهايي كه از احساسات و هيجانات و عواطف مايه مي گيرند ، چنان پيچيده اند كه هيچ كلامي گوياي آن نيست ، به همين دليل گاه يك نگاه ، لحن صدا يا يك حركت حاوي پيامي است كه از نهفته ترين درونيات فرد سرچشمه مي گيرد .
مهارت در ايجاد رابطه مناسب با ديگران بر توانايي ها و اعتماد به نفس ما مي افزايد ، استعداد و دست آورد هايمان را مي نماياند و احترام و قدرداني ديگران را جلب مي كند. هر چه بهتر با ديگران رابطه برقرار كنيم. مسئوليت ها را بهتر به مرحله اجراء مي گذاريم و در نتيجه در حرفه خود موفق تر بوده و درآمد بيشتري را به خود اختصاص مي دهيم .
ما بر آنيم تا توانايي برقراري ارتباط اثربخش و همچنين توانايي رسيدن به تفاهم با ديگران را بياموزيم .
وقتي سخن از ارتباطات به ميان مي آيد معمولا صحبت كردن با يكديگر در ذهن انسان تداعي مي شود .
اما ارتباطات چيزي بيش از صحبت كردن است . وقتي شما در كلاس درس به پرسش پاسخ ميدهيد وقتي تشويق مي شويد ، وقتي در مورد عقايد و افكار ديگران بحث مي كنيد، با كسي دست ميدهيد، در يك مصاحبه استخدامي شركت مي كنيد ، در يك جلسه گروهي شركت مي كنيد ، لباسي را انتخاب مي كنيد و يا به خريد يك خودرو اقدام مي كنيد در واقع شما ارتباط برقرار كرده ايد . به طور كلي دوستي ها ي پايدار و موفق ، روابط خانوادگي گرم و موفقيت هاي تحصيلي و شغلي به مهارتهاي ارتباطي شما بستگي دارد.
در مجموع درك و توانايي بكارگيري ارتباطات ، از مهمترين مهارتهايي است كه افراد بايد بياموزند . زيرا ارتباط مناسب در موفقيت افراد در محل كار و اجتماع ، بسيار مؤثر است . توان برقراري ارتباط مؤثر ، غالبا ميزان شايستگي و احتمال موفقيت فرد را تعيين مي كند.
بنابراين از آنجايي كه دائما با مردم در ارتباط مي باشيم بايد از روابط اجتماعي قوي برخوردار باشيم و توانايي برقراري ارتباط با مردم را داشته باشيم ، از انعطاف پذيري بسيار بالايي برخوردار باشيم چرا كه با افراد گوناگون با آداب و رسوم متفاوت در ارتباط مي باشيم .
بطور خلاصه ارتباط عبارتست از عملي كه طي آن يك يا چند نفر به تبادل خبر ، اطلاع ، نقطه نظرها ، گرايش ها و تجربه خود مي پردازند . توانايي برقراري ارتباط مناسب ، قدرت شما را در تبادل نظرات افزايش مي دهد . شما در شغل و حرفه خود به موفقيتهاي بيشتري دست پيدا مي كنيد. همچنين جذب مشتري به مهارتهاي ارتباطي شما بستگي دارد . بنابراين زيربنا و شالوده موفقيت شما در امر رضايتمندي و جذب مشتري برقراري ارتباط مناسب است و اين اهميت ارتباطات و ارزش آنرا مي رساند .
فناوری اطلاعات و ارتباطات چیست؟
در پنجاه سال گذشته بروز تحولات گسترده در زمینه کامپیوتر و ارتباطات، تغییرات عمده ای را در عرصه های متفاوت حیات بشری به دنبال داشته است. انسان همواره از فناوری استفاده نموده و کارنامه حیات بشری مملو از ابداع فناوری های اطلاعات و ارتباطات که از آنان به عنوان فناوریهای جدید و یا عالی، یاد می شود بیشترین تاثیر را در حیات بشری داشته اند.
دنیای ارتباطات و تولید اطلاعات به سرعت در حال تغییر بوده و ما امروزه شاهد همگرایی آنان بیش از گذشته با یکدیگر بوده، بگونهای که دادهها و اطلاعات بسرعت و در زمانی غیرقابل تصور به اقصی نقاط جهان منتقل و در دسترس استفاده کنندگان قرار میگیرد.
ICT یافناوریاطلاعاتوارتباطات( Information & Communication Technology)، بدون شک تحولات گسترده ای را در تمامی عرصههای اجتماعی و اقتصادی بشریت به دنبال داشته و تاثیر آن بر جوامع بشری بگونهای است که جهان امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به یک جامعه اطلاعاتی است. جامعه ای که در آن دانایی و میزان دسترسی و استفاده مفید از دانش، دارای نقشی محوری و تعیین کننده است. گستره کاربرد و تاثیرات آن در ابعاد مختلف زندگی امروزی و آینده جوامع بشری به یکی از مهمترین مباحث روز جهان مبدل شده و توجه بسیاری از کشورهای جهان را به خود معطوف کرده است
اما در تعریف فناوری اطلاعات و ارتباطات میتوان گفت؛ فناوری عبارت است از گردآوری، سازماندهی، ذخیره و نشر اطلاعات اعم از صوت، تصویر، متن یا عدد که با استفاده از ابزار رایانهای و مخابرات صورت پذیرد.
صرفنظر از تعاریف متنوع و دامنه وسیع کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخشهای مختلف زندگی بشری، دسترسی سریع به اطلاعات و انجام امور بدون در نظر گرفتن فواصل جغرافیایی و فارغ از محدودیتهای زمانی محوریترین دستاورد این فناوری است.
میتوان از ارتباطات مطمئن و در دسترس بصورت کارآمد، به عنوان بخشی از ابزار مطرح سازی مشکلات جهانی بهرهگرفت. ممکن است فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به تنهایی گرسنهها را سیر نکند، گرسنگی را ریشه کن نکند، یا مرگ و میر کودکان را نکاهد، اما عواملی بیش از پیش و با اهمیت هستند که رشد اقتصادی و برابری اجتماعی را به حرکت درمیآورند.
فناوری اطلاعاتی و ارتباطی؛ تولید، تنوع و توزیع کارآمد محصولات کشاورزی را مقدور میسازد و امکان عرضه خدمات اولیه بهداشتی به افراد بسیار نیازمند مناطق محروم از تسهیلات بهداشتی را فراهمتر میسازد. همچنین به آموزگاران این امکان را میدهد که دانش خود را به دورافتادهترین نقاط این سیاره برسانند. دسترسی به فناوری اطلاعات میتواند ایجاد شرکتهای کوچک و گروه بندی فقیرترین و دورافتادهترین مناطق جهان را تقویت کند و به آنها کمک کند و بخش عمده بازارهای داخلی و جهانی را به هم پیوند دهد.
فناوری اطلاعات امکان جهش زیر ساختهای فقیر را طوری فراهم ساخته که دوری از بازارها دیگر عامل زیان نیست و کانالهای توزیع ناکارآمد، دیگر از میان رفته و به گذشتهها متعلق میشوند.
▪ فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند تاثیر بسیار زیادی در بهبود حکومت گردانی برجای گذارد، میتواند به مردمی که دورافتاده، زبان بسته و غیر قابل بروز بودهاند صدایی بدهد که بتوانند صرف نظر از جنسیت و مکان زندگی خود سخن بگویند. با این اوصاف با پذیرش قدرت فراوان فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در بهبود و اعتلای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم، باید آن را محور تمام راهبردهای توسعه قرار دهیم.
▪ بر همین اساس نظریههایی مانند ایجاد دولتهای الکترونیکی، شهرهای الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، و تجارت الکترونیکی مطرح گردید و ظرف چند سال اخیر در برخی از کشورها پیشرفتهای قابل توجهی نموده است. مزایای عملی شدن این نظریهها استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را به یک بحث جهانی و قابل توجه جوامع مختلف مبدل کرده که یکی از آنها، بحث ایجاد دولتهای الکترونیکی است.
● دولتهای الکترونیکی:
کاربرد شبکه اینترنت توسط سازمانهای دولتی جهت ارایه خدمات و اطلاعات به مردم، شرکتها و سایر سازمانهای دولتی یکی از تعاریف دولت الکترونیکی است.
متخصصان و کارشناسان، دولت الکترونیکی را سازمانی مجازی بدون ساختمان و دیوار توصیف میکنند که خدمات دولتی را بدون واسطه بصورت ۲۴ ساعته و هفت روز هفته به مشتریان ارایه میدهد.
به عبارتی دولت الکترونیکی به مجموعه ارتباطات الکترونیکی میان دولت، شرکتها و شهروندان و کارکنان دولت که از طریق شبکه اینترنت برقرار میشود اطلاق میگردد.
▪ مزایای دولت الکترونیکی:
از جمله مزایایی که برای دولت الکترونیکی برشمرده شده عبارت است از:
۱- افزایش اختیارات شهروندان از طریق دسترسی به اطلاعات و اداره موثرتر امور دولتی .
۲- بهبود ارتباطات میان سازمانهای دولتی با تجارت و صنعت و سایر سازمانهای دولتی .
۳- افزایش دقت و شفافیت در کارهای دولتی .
۴- رشد درآمدهای دولت و کاهش هزینههای آن .
۵- ارتقاء کارآیی سیستمهای اقتصادی و ایجاد شفافیت برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی و پشتیبانی در کشورهای در حال توسعه .
۶- ایجاد احساس بهتر در مشارکت اجتماعی و اصلاح تصمیمگیریها و پیادهسازی برنامههای توسعه.
زمینههای کاربرد دولت الکترونیکی:
دولت الکترونیکی دارای کاربردهای متفاوتی است که میتوان آنها را در ۴ گروه زیر دستهبندی کرد:
ارتباط دولت با شهروندان (از اطلاع رسانی به مردم تا پرداخت صورت حسابهایی مانند قبوض آب، برق، تلفن، و جریمه های ترافیکی از طریق شبکه اینترنتی را شامل می شود)
ارتباط دولت با تجارت و صنعت(مانند صدور مجوز و گواهی نامه ها، انجام خرید و فروش کالا و خدمت از طریق اینترنت)
ارتباط دولت با کارکنان(هدف ارایه اطلاعات به کارکنان دولتی با استفاده از شبکه های داخلی دولتی - اینترانت- اطلاعاتی مانند اطلاعات پرسنلی، مزایا، بازنسشتگی پرسنل و آخرین اخبار مربوط به فعالیت ها و درخواستهای سایر کارکنان انجام می گیرد)
ارتباط دولت با دولت(ارتباط سازمانهای دولتی با یکدیگر از طریق شبکه های داخلی است)
▪ شهرهای الکترونیکی:
در تعریف شهر الکترونیکی گفته شده:
ارایه دسترسی الکترونیکی شهروندان به شهرداری و اماکن مختلف شهری به صورت شبانه روزی و هفت روز هفته به شیوه ای با ثبات، قابل اطمینان، امن و محرمانه شهر الکترونیکی نام دارد.
با عملی شدن نظریه ایجاد شهرهای الکترونیکی شهروندان میتوانند از طریق اینترنت هر زمان یا هر مکان به اطلاعات و یا خدمات آموزشی، تفریحی، تجاری، اداری و بهداشتی دسترسی پیدا کنند.▪مزایایشهرالکترونیکی:
شهر الکترونیکی دارای شرح وسیعی از عملکردها، قابلیتها و مزایا میباشد که بصورت اختصار به موارد زیر میتوان اشاره نمود:
۱- فراهم آوردن خدمات اینترنت با کیفیت و سرعت بالا برای شهروندان و بهبود زندگی مردم با افزایش آگاهی آنان از فرایندهای شهری و همچنین امکانات شهر و تسهیل انجام فعالیت های شهری.
۲- دسترسی ۲۴ ساعته مردم به خدمات شهری
۳- کاهش ترافیک شهری و به تبع آن کاهش آلودگی هوای شهر به دلیل کم شدن رفت و آمدها
۴- صرفه جویی در وقت و انرژی
۵- کاهش فساد اداری
▪ پروژههای شهرهای الکترونیکی در ایران :
مدتی است در کشور ما نیز به این مهم توجه شده که در این زمینه می توان به پروژههای شهرهای الکترونیکی کیش و مشهد اشاره کرد.
سند راهبردی شهر الکترونیکی مشهد در ۵۰۰ صفحه تنظیم و تحویل شهرداری آن شده است. این سند در راستای اهداف سند توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات قرار دارد و از این جهت که زمینه اجرای عملیات شهر الکترونیکی مشهد را بر اساس اصول علمی جهان راهبردی می کند حائز اهمیت است.
برای پیاده سازی اصولی طرح شهر الکترونیکی و هوشمند کیش به عنوان پایلوت کشور، از یک شرکت ایرلندی با تجربه برای تدوین طرح راهبردی فناوری اطلاعات و ارتباطات کیش استفاده شده است.
نمایندگان این شرکت تا پایان اردیبهشت ماه سال جاری (۱۳۸۳) در جزیره مستقر خواهند شد و فعالیت خود را آغاز خواهد کرد. این شرکت ایرلندی تا شش ماه آینده طرحی بر اساس مطالعه و تحقیق و تحلیل از وضعیت جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی کیش ارایه خواهد کرد.
▪ آموزش الکترونیکی:
آموزش الکترونیکی نوع جدید از آموزش و مبتنی بر فناوری است که در آن نیازی به حضور دانشجویان در کلاسهای برنامه ریزی شده نیست. به عبارتی این نوع آموزش استفاده از اینترنت برای یادگیری می باشد که از طریق ارتباطات اینترنتی و مرورگر در هر زمان و یا مکانی می توان به این مقصود دست یافت.
مفاد آموزشی در آموزش الکترونیکی با آموزش سنتی متفاوت است، بطوری که در آموزش الکترونیکی ۴۰ تا ۵۰ درصد متن آموزشی از طریق استاد و بقیه درس از طریق همکاری و ارتباط مستمر دانشجویان تعیین و تدوین میشود.
در برخی تعاریف آموزش الکترونیکی به سه دسته اصلی شامل: یادگیری شخصی، یادگیری جمعی و کلاسهای مجازی تقسیم شده است:
▪ یادگیری شخصی :
در یادگیری شخصی، فرد رشته مورد علاقه خود را انتخاب و در اینترنت به جستجو و تحقیق در باره آن میپردازد.
▪ یادگیری جمعی:
در یادگیری جمعی نیز سعی بر استفاده از ابزارهای مختلفی چون سالنهای تبادل نظر و گفتگوی اینترنتی است. دانشجویان به طور همزمان در اینترنت حضور یافته و در مورد موضوعات درسی و یا تمرینها و تحقیقات ارایه شده از طرف استاد به بحث و تبادل نظر میپردازند.
▪ کلاسهای مجازی:
از کلاسهای مجازی به عنوان بهترین و موثرین شیوه آموزش الکترونیکی نام برده شده است. در این روش معلم و شاگرد تصویر یکدیگر را رویت و تبادل نظر میکنند.
مزایای آموزش الکترونیکی:
مزایای آموزش الکترونیکی با توجه به افزایش قابلیتهای آن ارتقاء مییابد ولی بطور کلی میتوان به اهم موارد آن اشاره کرد:
۱- پویایی دانشجویان در حین آموزش و ترغیب به امر پژوهش و در واقع ادغام امور آموزشی و پژوهشی در یکدیگر در حین فراگیری.
۲- حذف مشکل استاد محوری.
۳- حذف فاصله و بُعد مکان و قابل دسترس بودن اطلاعات تمامی رشتههای علمی در حداقل زمان ممکن و در هر نقطه .
۴- عدم اختصاص مطالب آموزشی به قشر خاصی و امکان استفاده عموم افراد اعم از بیکار، شاغل و ... .
۵- صرفه جویی در زمان و هزینه.
۶- افزایش نیروی انسانی مجرب و همگام با فناوری روز.
گفتنی است، در مقابل مزایای این روش یک ایراد نیز توسط بعضی کارشناسان مطرح شده، ارتباطات اجتماعی کمتر دانشجویان در حین تحصیل است.
▪ تجارت الکترونیکی:
تجارت الکترونیکی به عنوان یکی از مباحث مهم فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد تاکید کارشناسان بوده و با سرعت در حال جایگزین شدن تجارت سنتی است و بسیاری از کشورها بهرهمندی از آن را سرلوحه استراتژیهای بازرگانی خود قرار دادهاند.
خرید و فروش و تبادل هر گونه کالا، خدمات و یا اطلاعات از طریق شبکههای رایانهای یا انجام مبادلات تجاری در یک قالب الکترونیکی، از تعاریفی است که برای تجارت الکترونیکی بیان شده است.
در کل نظام داد و ستد الکترونیکی اولین مشخصه آن سرعت، دقت، صحت، کنترل آمار و ارقام و استفاده صحیح از فرمهای استاندارد مربوطه بسیار حائز اهمیت میباشد و برای تصحیح اشتباهات ثبتی فرصت کوتاه است. با این وجود کارشناسان معتقدند که به صرف وجود برخی خطرات نمی توان از کارایی بالا و دستاوردهای مهم اقتصادی تجارت الکترونیکی چشم پوشید و استفاده از آن را برای سود بردن از گردونه تجارت جهانی الزامی می دانند و معتقدند استفاده از این فناوری جدید نیازمند ایجاد بسترهای فکری و فرهنگی برای پذیرش آن از طرف جامعه، رفع موانع حقوقی و قانونی و تامین پیش نیازهای سخت افزاری و نرم افزاری است.
▪ مزایای تجارت الکترونیکی:
گستره مزایای تجارت الکترونیکی روز به روز افزایش مییابد و هر سال سهم بیشتری از تجارت جهانی توسط تجارت الکترونیکی انجام میشود. از اهم مزایای تجارت الکترونیکی میتوان موارد زیر را برشمرد:
در خرید و فروش کالاها و ارایه خدمات فروش سهولت فراوانی وجود دارد.
مشتری از قدرت انتخاب بالایی برخوردار می شود و میتواند به فروشگاههای مجازی زیادی سرزده کالای مورد نظر خود را انتخاب کند. بین ۲۱ تا ۷۰ درصد در هزینه های مختلف فعالیتهای تجاری از قبیل تهیه اسناد و فاکتورهای خرید و فروش صرفه جویی میشود. فواصل جغرافیایی حذف میشود
لازم به ذکر است، به رغم مزایایی که تا کنون برای همگانی شدن تجارت الکترونیکی عنوان شده، خطراتی نیز در این شیوه داد و ستد نوین وجود دارد که دزدی الکترونیکی یکی از آنهاست، بگونهای که رمزهای نقل و انتقال وجوه یا کالاها، شناخته شده و از حسابی به حساب دیگر منتقل شود.
گرچه تدابیر مختلفی به کار رفته و کنترلهای متعددی در مراحل مختلف به عمل آمده تا در حد قابل قبولی نظام تجارت الکترونیکی اطمینان بخش باشد (حتی، برخی موسسات و شرکتهای بیمهای اقدام به بیمه کردن خطرات دستبردهای رایانهای کردهاند)، لهذا گهگاه گزارشهایی در خصوص بروز تخلفات، و سرقتهای الکترونیکی داده میشود که کارشناسان و متخصصین امور تجارت الکترونیکی با برپایی همایشهای بینالمللی و نشستهای تخصصی درصدد بودهاند که با اعمال شیوههای نوین و اطمینان بخش مانند تمهید حصول اطمینان در امضاهای الکترونیکی و روشهای دیگر از بروز تخلفات جلوگیری به عمل آورند.
- ارتباطاتیکفرآینداست.
2- ارتباطاتمی¬تواندخودآگاهیاناخودآگاهباشد.
3- آنچهکهدرارتباطاتردوبدلمی¬شود،پیاماست.
4- پیام¬هادرارتباطاتبهدودستهکلامیوغیرکلامیتقسیممی¬شوند.
5- درارتباطات،فردیادرموقعیتیکفرستندهپیاماستیاگیرندهپیامویاهردو.
فرآیندارتباطات،می¬تواندکاملاًتصادفیباشد (ارتباطاتناگهانی)
فرآیند ارتباطات، می¬تواند بیانگر احساسات باشد (ارتباطات عاطفی)
فرآیند ارتباطات، می¬تواند بیانگر اهداف خاصی باشد (ارتباط بیانگر)
سطوح برقراری ارتباط در فرآیند ارتباطات:
مردم در سه سطح درون فردی، میان فردی و عمومی با یکدیگر ارتباط برقرار می¬کنند:
1- ارتباطاتدرونفردی: ارتباطباخود: پرورشافکار، تصمیم¬گیری، گوش دادن و خودنگری
2- ارتباطاتمیانفردی: ارتباطبادیگران: گفتوگو،مصاحبهومذاکره
3- ارتباطاتعمومی: ارتباطباگروه
انواعارتباطاتعمومی:
1- ارتباطاتمستقیم: درایننوعارتباط،فردبهطورمستقیموچهرهبهچهرهپیامخودرامنتقل می¬کند.
2- ارتباطاتغیرمستقیم: درایننوعارتباط،فردبهطورغیرمستقیموازطریقکانالهاییچونرادیووتلویزیونپیامخودرامنتقلمی¬کند.
ویژگیهایارتباطات:
1- ارتباطات،فرایندیپویااست: قابلتغییراست.
2- ارتباطات،فرآیندیپیوستهاست: غیرقابل ایستا است.
3- ارتباطات،فرآیندیبرگشتناپذیراست: غیرقابلجبراناست.
4- ارتباطات،فرآیندیتعاملیاست: چرخه¬ایازکنش¬هاوواکنش¬هااست.
5- ارتباطاتفرآیندیمحتوایی (زمینه¬ای) است: تجربهمدارودانشمحوراست.
فرهنگ و ارتباطات:
فرهنگ وارتباطات، رابطه مستقیمی با هم دارند. ارتباطات مستقیماً تحت تأثیر فرهنگ است و فرهنگ نیز پدیده¬ای ارتباطی است.
فرهنگ چیست؟
فرهنگ، متشکل از مجموعه¬ای است که نظام تعبیه و تفسیر مشترک دارند.
مؤلفه¬های فرهنگ:
1- ملیت 2- مذهب 3- گرایش¬هایسیاسی 4- طبقات اجتماعی- اقتصادی
5- جنسیت 6- سرگرمی¬ها 7- ریشه¬هاوسوابقخانوادگیووضعیتتأهل
8- منطقه کشوری
انواع رابطه بین فرهنگ و ارتباطات انسانی:
1- ارتباطدرونفرهنگی: برقراریارتباطبافردیکهباوی علقه¬ی فرهنگی داریم مانند ارتباطی که طرفدار یک تيم فوتبال با طرفدار تیم دیگری برقرار می¬کند.
2- ارتباطمیانفرهنگی: برقراریارتباطبافردیکههیچگونهعلقه-یفرهنگیباوینداریمیادارایپیوندفرهنگیضعیفیباویهستیم. مانندارتباطیکهیکایرانیبایکامریکایی برقرار می¬کند.
چندفرهنگی (آمیختهفرهنگ):
پدید چند فرهنگی در جوامعی وجود دارد که از گروه¬های فرهنگی مختلف تشکیل شده¬اند. مانند جامعه امریکا که به دلیل تنوع نژادی یک کشور چند فرهنگی است.
چند فرهنگ گرایی و تاریخچه آن:
چند فرهنگ گرایی حرکتی است سیاسی با نگرشی که هدف آن، تضمین آزادی فرهنگی است. این حرکت در پی نادیده گرفتن و به حاشیه بردن گروه¬هایی در امریکا همچون رنگین پوستان، اسپانیولی¬ها، امریکایی اسپانیولی¬ها، آسیایی¬ها به عبارتي اقلیت¬های فرهنگی توسط گروه¬هایی دیگر يعني اکثریت فرهنگی شکل گرفت.
تکثر فرهنگی در امریکا و عدم وجود برقراری ارتباط میان فرهنگها، گروه¬های اقلیت را به انزوا کشاند و آنها را در ورود به یک سیستم ارتباطی موفق در اجتماع ناکام ساخت.
مؤلفه¬های ارتباطات:
1- منبع (فرستنده) 2- مقصد (گیرنده) 3- کانال (مجرا) 4- پیام
5- بازخور 6- محیطارتباطی 7- اختلال
منبع (فرستنده):
آنچه که به عنوان یک برقرار کننده ارتباط بر چگونگی ارتباط و تعبیر و تفسیر ما از محرک¬های ارتباطی تأثیر می¬گذارد، صافی ادراکی ماست.
این صافی ادراکی عبارتند از: فرهنگ ، مهارت¬های ارتباطی، وضعیت فیزیکی، وضعیت روحی، تجربه-ها، باورها، خاطرات و انتظارات.
ویژگیهای منبع:
آنچه که در ما به عنوان یک آغازگر ارتباط و فرستنده پیام اتفاق می¬افتد:
1- ایدهیانیازبهبرقراریارتباط،حواسراتحریکمی¬کند.
2- تصمیممی¬گیریمبابهره¬گیریازنمادهایزبانی، ارتباط برقرار کنیم (رمز).
3- بهحافظهوتجربیاتقبلیخودمراجعهکردهتانمادهایزبانیمناسبرابرایانتقالپیامخودبیابیم. (رمزگزاری)
مقصد (گیرنده):
آنچه که به عنوان یک دریافت کننده پیام بر تعبیر و تفسیر ما از محرک¬های ارتباطی تأثیر می¬گذارد، صافی ادراکی ماست.
این صافی ادراکی عبارتند از: فرهنگ، مهارت¬های ارتباطی، وضعیت فیزیکی، وضعیت روحی، تجربه-ها، باورها، خاطرات و انتظارات.
ویژگیهای مقصد:
آنچه در ما به عنوان یک دریافت کننده پیام اتفاق می¬افتد:
1- محرک¬هاباایجادنیازبهبرقراریارتباط،حواسما را تحریک می¬کنند.
2- نمادهایزبانی (رمزها) رابهشکلینامشخصدریافتمی¬کنیم.
3- ازحافظهوتجربیاتقبلیخوددرجهتمعناکردننهادهااستفادهمی¬کنیم. (رمزگشایی)
4- اطلاعاتراذخیرهمی¬کنیم.
5- بازخوررامی¬فرستیم.
نکته: پیام رمزگشایی شده توسط دریافت کننده، با پیام رمزگذاری شده به وسیلة منبع یکسان نیست، زیرا سیستم نمادی هر فرد با توجه به مجموعه¬ای خاص از ادراکات همان فرد شکل می¬گیرد. با توجه به صافی¬های ادراکی متفاوت در افراد مختلف، رمزهایی که از این صافی¬ها عبور می¬کنند به اشکال متفاوتی ظاهر می¬شوند.
کانال:
در فرایند ارتباط، پیام رمزگذاری شده از یک یا چند کانال عبور می¬کند.
انوع کانالها:
1- کانالهایحسی: کانالهایامجراهایحسیدرارتباطاتمستقیمچهرهبهچهره،حواسپنجگانههستند.
2- کانالهایالکترونیکی: کانالهایامجراهای الکترونیکی در ارتباطات غیر مستقیم، تلفن، تلویزیون و يا هر وسیله الکترونیکی دیگر است.
پیام:
آنچه که در فرایند ارتباط رد و بدل می¬شود پیام است.
پیام می¬تواند فردی و یا عمومی باشد.
عمل رمزگذاری و رمزگشایی بر روی پیام انجام می¬شود.
پیام از طریق کانال منتقل می¬شود.
پیام، مجزا از فرستنده و یا گیرنده نیست.
بازخور:
بازخور، واکنشی کلامی یا غیر کلامی یا ترکیبی از این دو به پیام از طرف دریافت کننده پیام است.
ویژگیهای بازخور:
1- بازخور،بیانگرمیزانبرقرارییکارتباطاست.
2- بازخور،تعویض گر نقش دریافت کنده و ارسال کننده پیام است.
محیط ارتباطی:
عوامل محیطی بر نحوة ارتباط ما تأثیر می¬گذارند. محیط و شرایط ارتباط، اینکه کجا هستیم، در چه شرایطی، با چه کسی و چه دیدگاهی مواجهیم، عناصری مؤثر در برقراری ارتباطند.
عواملی نظیر اندازه اتاق،رنگ دیوارها و نوع و محل قرار گرفتن وسایل می¬توانند بر نوع احساس و نحوه برقراري ارتباط ما اثرگذار باشند.
اختلال:
هرگونه مداخله درونی یا بیرونی در فرایند ارتباطات، اختلال است.
انواع اختلال¬ها:
1- اختلال محیطی 2- اختلالفیزیولوژیکی 3- اختلالمعنایی
4- اختلال ساختاری 5- اختلالسازمانی 6- اختلالفرهنگی
7- اختلال روانی
اختلال محیطی:
«عوامل مزاحم بیرونی» که مانع دریافت پیام توسط دریافت کننده می¬شود. مانند: صدای جاروبرقی که مانع شنیدن صدای اطرافیان می¬شود.
اختلال فیزیولوژیکی:
«عوامل فیزیکی» که مانع ارسال یا دریافت مؤثر یک پیام می¬شود. مانند: ضعف قدرت تکلم در فرد که مانع درک و فهم درست سخنان وی می¬شود.
اختلال معنایی:
«معانی کلمات» باعث اختلال در فرایند ارتباط می¬شود. مانند: استفاده وکلا از واژه¬های پیچیده حقوقی و نهایتاً اختلال در برقراری ارتباط با موکل یا استفاده یک روزنامه نگار حوزه پزشکی از واژه¬های تخصصی پزشکی و اختلال در ارتباط با مخاطب عام.
اختلال ساختاری:
«ساختار زبانها» با توجه به اینکه هر زبانی، ساختار خاص خود را دارد می¬تواند باعث اختلال در ارتباط شود. به عبارتی «زبان» یک اختلال به حساب می¬آید.مانند: دو فرد که زبان یکدیگر را نمی¬دانند یا ساختارهای زبانی آنها متفاوت است در برقراری ارتباط مشکل دارند.
اختلال سازمانی:
«عدم سازماندهی اطلاعات، اندیشه¬ها و نظرات» باعث اختلال در ارتباط است. مانند: در یک کلاس درس، که استاد از ابتدا با ساختاری معین و تعریف شده، اطلاعات و معلومات خود را در اختیار دانشجو می¬گذارد. مطالب را به صورت منسجم ارائه می¬کند، مباحث درسی در یک جزوه کامل و جامع ارائه می¬شود و دانشجو به عنوان یک دریافت کننده در پایان ترم دچار سردرگمی نمي شود، در اين حالت بين استاد و دانشجو ارتباط بدون اختلال برقرار می¬شود.
اختلال فرهنگی:
«مقررات غیر معقول و پیش داوری¬های ناآگاهانه در مورد یک فرهنگ خاص» اختلال در ارتباط است.مانند: یک شخص که همواره از یک حزب خاص حمایت کرده است. وی در برقراری ارتباط با حزب مخالف دچار اختلال است، چرا که حمایت بی دریغ وی از حزب موافق مانع از حفظ بی طرفی وی در برابر حزب مخالف می¬شود.
اختلال روانی:
«مشکلات روحی، روانی» باعث اختلال در ارتباط هستند. مانند: «عصبانیت شدید» که مانع از ارسال یا دریافت درست پیام می¬شود یا «اسکیزوفرنی».
راهکارهای مقابله با اختلالات:
1- ایجادفرصت¬هاییبرایدریافتبازخورجهتکسباطمینانازدریافتودرکدرستپیام
2- تکرارپیاموتقویتآندرصورتدرکنادرستپیامازسویدریافتکننده
3- تعریفوحتیتغییرواژه¬هایمبهموغیرقابلفهمدرراستایکمکبهرمزگشاییپیام
4- شناسایی اختلال ارتباطی و تلاش در جهت رفع آن
ارتباطات به عنوان یک سیستم:
سیستم ارتباطات متشکل از مشارکت کنندگان، محیط، هدف و روش تعامل مشارکت کنندگان است.
ویژگیهای یک سیستم ارتباطی:
1- یکسیستمارتباطیباثبات،ارتباطراتنظیموقابلپیشبینیمی¬کند.
2- یک سیستم ارتباطی با ثبات، به مشارکت کنندگان احساس امنیت و اطمینان خاطر می¬دهد.
3- یکسیستمارتباطی،می¬تواندتوسطسن،وضعیت،جنسیت،ویژگی¬هایبرجستهومیراثفرهنگیشکلگیرد.
4- یکسیستمارتباطی،می¬توانددرجهتتقویتارتباطویاتضعیفآنتحققیابد.
5- یکسیستمارتباطی،می¬تواندبراثراهدافازپیشتعیینشدهماازبرقراریارتباطتحدیدشود.
الگوهای ارتباطات انسانی:
در فرایند پیچیده ارتباطات انسانی، وجود الگوهای ارتباطی می¬تواند به ما در جهت تجزیه و تحلیل و درک بهتر اجزای ارتباطات کمک کند.
انواع الگوهای ارتباطی:
1- الگویخطیارتباطات
2- الگویتعاملیارتباطات
3- الگویتبادلیارتباطات
الگوی خطی ارتباطات:
الگوی خطی ارتباطات، ترسیمی از ارتباطات یک سویه است. در یک الگوی خطی، منبع، پیامی را رمزگذاری کرده و آن را از طریق یک یا چند کانال حسی به دریافت کننده ارسال می¬کند. دریافت کننده، پیام را دریافت و آن را رمزگشایی می¬کند.
ارتباطات یک سویه، دارای اثربخشی محدودی هستند. فقدان پدیده «بازخور» و عدم واکنش به دریافت پیام در این نوع الگو و ارتباط، حوزه تأثیر ارتباط را تحدید می¬کند. مانند یک سخنرانی.
الگوی تعاملی ارتباطات:
الگوی تعاملی ارتباطات، ترسیمی از ارتباطات دو سویه است.
در یک الگوی تعاملی، منبع، پیامی را رمزگذاری کرده و آن را از طریق یک یا چند کانال حسی به دریافت کننده ارسال می¬کند. دریافت کننده، پیام را دریافت و آن را رمزگشایی می¬کند، سپس بازخور را به رمز تبدیل کرده و آن را مجدداً به منبع برمی¬گرداند. منبع پیام بازخور را رمزگشایی می¬کند. مجدداً منبع بر اساس پیام اولیه ارسال شده و بازخور دریافت شده، یک پیام جدید را به رمز تبدیل می¬کند که این پیام جدید با بازخور سازگار است.
در ارتباطات دو سویه، برقرار کنندگان ارتباط باید تلاش کنند تا برای پی بردن به میزان کارایی واقعی روش برقراری ارتباط خود، تعامل کنند. مانند یک جلسه پرسش و پاسخ.
الگوی تبادلی ارتباطات:
الگوی تبادلی ارتباطات، ترسیمی از ارتباطات چند سویه است. در یک الگوی تبادلی ارتباط گر اول، پیامی را رمزگذاری کرده و آن را ارسال می¬کند. سپس ارتباط گر دوم، بازخور را به رمز تبدیل کرده و آن را به ارتباط گر اول ارسال می¬کند. ارتباط گر اول نیز آن باز خور را رمزگشایی می¬کند. رمزگذاری و رمزگشایی می¬تواند فوراً و در یک زمان صورت گیرد و پیام¬ها را می¬توان یک زمان ارسال و دریافت کرد.
در ارتباطات چند سویه، نقش منبع و دریافت کننده وجود ندارد. هردو ارتباط برقرار کننده، نقش-های قابل مبادله رمزگذار و رمزگشا را ایفا می¬کنند و در یک زمان و فوراً ارتباط برقرار می¬کنند. مانند یک میزگرد.
اخلاق:
اخلاق عبارتست از مطالعه و بررسی منظم آنچه که باید پایه و اصل رفتار درست و نادرست انسان قرار گیرد.
اخلاق مجموعه¬ای از ارزش¬هاست که در ذهن و باور ما نقش بسته¬اند، ما آنها را آگاهانه یا ناآگاهانه پذیرفته¬ایم، بر اساس آنها تصمیم می¬گیریم و عمل می¬کنیم.
اخلاق ارتباطات:
مسائل اخلاقی جز لاینفک هر فرایند ارتباطی است. ارتبط برقرار کننده اخلاقی، کسی است که معیارهای اخلاقی مورد قبول جامعه را محترم می¬داند و از آنها پیروی می¬کند.
ویژگیهای یک سخنران با اخلاق:
1- آگاهانهشنوندهرادرمعرضمطالبنادرستیاناقصقرارندهد.
2- بهطورعمدحقیقت را تغییر ندهد.
3- حقیقتراآنگونهکهدرکمی¬کندارائهنماید.
4- سطحآگاهیشنوندگانراباارائهحقایقلازموضروری،تعاریف،توصیف¬ها،اطلاعاتمستندودقیقارتقادهد.
5- پیامیراارائهکندکهخالیازتهدیدواجبارباشد.
6- برایاثباتعقیدهخود، اقدام به جعل آمار و ارقام و دیگر اطلاعات نکند.
7- بهمنبعاطلاعاتاعتباردهد.
ویژگیهای یک شنونده با اخلاق:
1- بادقتبهاطلاعاتارائهشدهگوشفرادهد.
2- نتایجحاصلهراموردارزیابیقراردادهوآنهاراازلحاظعقلانیومنطقیبسنجد.
ناصر حسین نژاد
تاریخچه ارتباطات
از گذشته تا بحال ارتباطات همواره بعنوان یكی از موضوعات بسیار مهم برای بشر محسوب می شده است.در گذشته های دور دوندگان مسئولیت حمل و انتقال پیام های فرمانروایان و اشخاص مهم را بر عهده داشته اند. دود، نور و پرچم نیز از دیگر اشكال برقراری ارتباط و فرستادن پیام بوده كه اغلب از نقاط بلند و مرتفع و یا برج ها به این منظور استفاده می گردیده است. استفاده از كبوتران نامه بر و اسبها نیز از دیگر روش های متداول برای ارسال پیام بوده اند.تاریخچه ایجاد ارتباط به شكل امروزی به اوائل قرن نوزده با كشف الكتریسیته و خاصیت انتقال آن بصورت سیگنال و علامت، برمی گردد كه از طریق آن برای اولین بار یك پیام با سرعتی افزون تر از سرعت هر انتقال دهندة دیگری فرستاده شد. تلگراف اولین وسیله ای است كه برای ارسال این شیوه از پیام در دنیای مخابرات استفاده شد.در17 مه 1865 میلادی "اتحادیه تلگرافی بین المللی" در پاریس تشكیل شد. ازآن تاریخ به بعد نام این اتحادیه دستخوش تحول شد و سرانجام در 30 اكتبر 1906 میلادی در كنفرانس "اتحادیه تلگرافی بین الملل" تصمیم گرفته شد كه "اتحادیه رادیو و تلگرافی بین الملل" نیز تشكیل شود. در 9دسامبر سال 1932 میلادی به موجب "عهدنامه مادرید" با وحدت دو اتحادیه یاد شده فوق، "اتحادیه بین المللی ارتباطات دور" شروع به كار كرد. در واقع روز جهانی ارتباطات یادآور تأسیس این اتحادیه ها برای پیشرفت ارتباطات است.
سابقه عضویت ایران در "اتحادیه تلگرافی بین المللی" بیش از یكصد سال است. نهاد مذكور پس از جنگ جهانی دوم و تشكیل سازمان ملل، به موجب تصمیم كنفرانس عمومی نمایندگان دولتهای عضو، این اتحادیه به صورت نهاد تخصصی سازمان ملل درآمد واز آن زمان تاكنون، جزو مؤسسات ویژه سازمان ملل متحد بوده است. از اواخر سال 1970 میلادی، كشورهای جهان سوم از طریق این اتحادیه كوششهای وسیعی برای رسیدن به دو هدف مشخص در پیش گرفتند:
1ـ سعی در تقسیم و توزیع عادلانه امواج رادیویی
2ـ كوشش در توزیع عادلانه كانالهای تلویزیونی ماهواره ای پخش مستقیم درسراسرجهان اقدام مهم دیگر این اتحادیه كمك به كشورهای جهان سوم برای توسعه ارتباطات وكاربرد هرچه بیشتر آن در توسعه ملی این كشور بوده است.
در نگرش جدید، وسایل ارتباط جمعی، رسانه های گروهی ومطبوعات به عنوان بخشی از كلیت ارتباطات در صحنه جهانی ارزیابی شده است.
آثار مثبت ارتباطات
در جمع بندی كلی آثار متفاوتی در نقش و تأثیر ارتباطات در جهان معاصر محسوس است. بعضی از آثار مثبت آن عبارت اند از:
1ـ تسهیل همگرایی سیاسی در داخل جوامع و بین ملتها در صحنه بین المللی
2ـ توسعه شهر نشینی، ارتقای سطح سواد، افزایش درآمد سرانه و تقویت پیوندهای اجتماعی بین جوامع كه نهایتاً روند دستیابی به "رفاه اقتصادی" را هموار خواهد كرد.
3ـ افزایش مناسبات و مبادلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و علمی میان ملل و اقوام گوناگون و از میان رفتن فواصل جغرافیایی و كمك به برقراری تفاهم، همبستگی، همگونگی و همكاری بین المللی
4ـ كمك به پیشبرد سیاستهای ملی و افزایش سطح مشاركت اجتماعی و برقراری وضع مناسب برای حل و فصل بحران نفوذ، مشاركت، هویت و مشروعیت
5ـ توانایی كمك به برقراری صلح جهانی از طریق تغییر در تصورات طرف مناقشه و ایجاد تصورات دوستانه و گسترش صلح و ثبات و امنیت
6ـ كاركرد آموزشی و دادن اطلاعات به ملتهاو آگاه ساختن ملل از سنتهای ریشه دار ملی و تاریخی
7ـ كمك به گسترش آزادی و احترام به حقوق انسانی، چرا كه جوهر آزادی و عدالت خواهی، بسط اطلاعات و ارتباطات و تسهیل اجتماعی است.
نتایج منفی ارتباطات:
شاید بهره گیری از واژه منفی در ارزشیابی تأثیرات ارتباطات نادرست باشد، زیرا اگر هر ابزاری در جای خود به كار گرفته نشود، به طور یقین آثار زیانباری به دنبال خواهد داشت.
بخشی از كاربردهای منفی ارتباطات عبارت اند از:
1ـ توانایی تجزیه گروههای اجتماعی و اخلال در جریان وحدت ملی جوامع، نظیر بحران یوگسلاوی، تجزیه اتحاد جماهیر شوروی سابق و یا ایجاد شورشها و نا آرامی های قومی و منطقه ای همچون نا آرامی های تبت در جمهوری خلق چین و شمار زیادی از كشورهای افریقایی
2ـ انتقال فناوری نامناسب و وابستگی به كمپانیهای چند ملیتی به ویژه غربی
3ـ ایجاد اختلاف و شكاف میان ملتها به منظور توسعه ناسیونالیسم افراطی، ایدئولوژی های متضاد و در نتیجه بروز شكاف فرهنگی
4ـ تغییر الگوهای مصرف و روشهای زیستی از طریق افزایش خواسته ها و ایجاد دنیای پر زرق و برق، همراه دامهای جذاب جامعه مصرفی
5ـ تضعیف پیوندهای سنتی از طریق تقویت و تبلیغ ارزشهای غربی و نیز كمك به استحاله فرهنگی
6ـ ایجاد نخبگان سیاسی و فرهنگی وابسته به جریانات خود ساخته از طریق شبكه های ارتباطی
7ـ كمك به تشدید تضادهای فرهنگی و بهره برداری های مقطعی و دراز مدت از آن
8ـ بهره برداری تبلیغاتی و انتشار اخبار غیر واقع و تحریفی و بمباران خبری و جریان یك سویه مبادله اطلاعات و اخبار از طرف غرب به جهان سوم به منظور اظهار تواناییهای مالی، فنی و فناورانه در برابر ضعف ساختاری كشورهای جهان سوم
عصر ارتباطات:
همكاریهای بین المللی، نقش ارتباطات را در جامعه اطلاعاتی انكار ناپذیر ساخته است؛ به نحوی كه افزایش بازدهی جامعه از طریق توسعه شبكه های اطلاعاتی و ارتباطی كه بار اطلاعاتی و ارزش افزوده دارند، كلیه محلهای كار را از طریق اتوماسیون اداری (خودكار سازی) به یكدیگر پیوند داده و ایجاد ارتباط بین دولت و واحدهای محلی از طریق شبكه اطلاعاتی و مخابراتی اداری را متخصص ساخته است. حتی در كشورهای فرا صنعتی عمدتاً اجرای اتوماسیون كامل، اجرای امور در منزل از طریق تلفن تلویزیونی و فعالیتهای بانكی، خرید و فروش، رزرو كردن بلیت و سایر اقدامات مشابه از طریق شبكه های اطلاعاتی و مخابراتی صورت می پذیرد. ارتباطات مخابراتی در قرن حاضر در واقع عامل زیربنایی و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تلقی می شود و دست راست تمدن نامگذاری شده است. از همین روست كه امروزه میزان توسعه ملی هر كشور را با معیار توسعه ارتباطات مخابراتی در آن كشور ارزشیابی می كنند.
هدف ارتباطات مخابراتی این است كه در مناسب ترین وضع اقتصادی، مسافرتهای زاید را حذف كند، مراجعات مردم را به سازمانهای دولتی تقلیل دهد و ضمن برقراری ارتباط همه جانبه موجب صرفه جویی در اوقات و هزینه های جامعه شود. از سوی دیگر امروزه ضرورت و اهمیت استفاده از شبكه های علمی و تحقیقاتی جهانی برای بسیاری از دانش پژوهان در اكثر رشته ها، قطعی و روشن است. آنچه كارایی و بهره مندی از چنین شبكه هایی را به سرعت افزایش می دهد، توانایی روزافزون ارتباطات مخابراتی است كه به یاری رایانه ها شتافته اند و آنها را به صورت ابزاری برای جستجو، جمع آوری، دسته بندی، تجزیه و تحلیل و انتقال حجم بالایی از اطلاعات درآورده است.
از طرف دیگر، سهولت دسترس به خدمات اطلاعاتی جدیدتر و گسترده تر ایجاد امكان ارتباط با سایر محققان و سهیم شدن در تجربه های آنها نیز به طور مداوم بر مطلوبیت این ابزار در محیطهای علمی و تحقیقاتی می افزاید. همچنین با استفاده از این روش می توان ضمن بهره مندی از فناوری پیشرفته مخابراتی، به جریان جاری و آینده توسعه اطلاعات متصل شد. به هر حال عصر ما، عصر ارتباطات است و در چنین دورانی قدرت نیز در دست جوامعی است كه از نیرومندترین شبكه های ارتباطی و به تبع آن، از بیشترین اطلاعات برخوردار باشند و این حقیقت انكار ناپذیر تمدن كنون جهانی است.
تاریخچه ارتباطات در ایران:
اموزش تخصصی در رشته ارتباطات از روزنامه نگاری شروع شده و اولین بار در سال ۱۳۳۷ سازمان پرورش افکار ان زمان دوره تخصصی روزنا
مه نگاری را برگزار کرد که در محل دانشگاه تهران برگزار شد و درحقیقت اولین پایه ایجاد دانشکده ارتباطات از ان زمان ایجاد شد و عده ای از استادان ان زمان چون سعید نفیسی و محمد حجازی و عبدالرحمان فرامرزی در انجا شروع به تدریس کردند و در سال ۱۳۳۲ دکترمصباح زاده مدیر وقت روزنامه کیهان تصمیمم گرفت در دانشگاه تهران یک دوره لیسانس روزنامه نگاری تاسیس کند و این درخواستها ادامه داشت تا بالاخره در سال ۱۳۴۶ به همت دکتر معتمد نژاد موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی و تبلیغات تاسیس و عملا علوم ارتباطات تدریس شد که از جمله شرکت کنندگان در اولین دوره این دانشکده دکتر محسنیان راد بود در سال ۱۳۴۸ نام دانشکده به دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی تبدیل شد و تا سال ۱۳۵۹ ریاست این دانشکده بر عهده دکتر معتمد نزاد بود در ابان سال ۱۳۵۹ دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی در انچه که امروز دانشکده علامه طباطبایی است ادغام شد در سال ۵۹ رشته ارتباطات تعطیل شد و دوباره از سال ۱۳۶۷ رشته علوم ارتباطات اجتماعی ایجاد شد شاید بتوان گفت رشته ارتباطات یک رشته بین رشته ایست مثلا هربرت شیلر و دکتر تهرانیان که از بزرگان ارتباطات هستند در رشته اقتصاد در س خواندند
ره برداری از ارتباطات ماهواره ای در ایران با گشا یش نخستین ایستگاه زمینی در فاصله 55 کیلومتری همدان از مهرماه 1348 به منظور برقراری ارتباطات تلفنی , تلکس و تلویزیونی با کشور های اروپایی-آمریکایی آغاز شد.این ایستگاه زمینی که بعدها به شهید قندی تغییر نام یافت ابتدا مجهز به آنتن با قطر 30 متر و وزنی درحدود 380 تن بود.این ایستگاه در آغاز فعالیت , توانایی برقراری ارتباطات 8 کانال تلفنی و فرستادن و دریافت یک برنامه تلویزیونی از طریق ماهواره انتل ست را بر فراز اقیانوس اطلس داشت. به علت بیاز به ارتباط با کشورهایی آسیایی , در سال 1353 این ایستگاه به آنتن دیگری به قطر 30 متر و وزن 290 تن مجهز شد که ارتباط ماهواره ای با کشورهای آسیایی و دیگر کشور های اروپایی رااز طریق ماهواره انتل ست –که بر فراز اقیانوس هند قرار داشت برقرار می کرد. با گسترش ارتباطات ماهواره ای و به خاطر به کارگیری فناوری جدید در رفع نیازها , توسعه ارتباطات و کاربرد های مختلف آن , مرکز ارتباطات ماهواره ای بومهن و ایستگاه زمینی اصفهان توسط شرکت مخابرات در سال 1365 نصب و راه اندازی شد.در حا ل حاضر مرکز ارتباطات ماهواره ای بومهن, ایستگاه زمینی شهید قندی و ایستگاه زمینی اصفهان با داشتن آنتن های گیرنده و فرستنده مناسب , ارتباطات ماهواره های ایران را برقرار میکنند. به طور كلی یك سیستم ماهواره ای را در چهار بخش می توان مورد بررسی قرار داد.
1- بخش فضایی
ماهواره ها به عنوان یک تکرار کننده در فضا به کار می روند.آنها امواج فرستاده شده از ایستگاه زمینی را دریافت کرده, فرکانس آنها را تغیر داده یا تقویت کرده و سپس به منطقه پیش بینی شده می فرستد. عمر ماهواره ها معمولا بین 7 تا 10 سال است.یک ماهواره توسط سلول های جذب کننده انرژی خورشیدی تغذیه می شود و در هنگام خورشید گرفتگی باطری هایی را به کار می گیرد که عمر آن ها یکی از عوامل موثر در تعیین عمر ماهواره است. عامل دیگر در تعیین عمر ماهواره ها مقدار سوخت ذخیره شده در ماهواره است که برای مصرف در میکروموتورها است. میکروموتور ها به منظور اصلاح موقعیت ماهواره ها در مدار به کار می رود
2-بخش زمینی:
بخش زمینی شامل ایستگاه های زمینی واجزای آن در زمین است. یکی از بخش های مهم درایستگاه زمینی آنتن است که درجه اهمیت آنتن ها بستگی به قطر آنتن و سایر استاندارد های مربوطه دارد.
3- ساختمان ماهواره ها
ماهواره ها از دو بخش تجهیزات مخابراتی و غیر مخابراتی تشکیل شده است. زیر سامانه های مخابراتی , آنتن ها و تکرار کننده ها هستند.در بخش مخابراتی , دستگاهی و جود دارد که وظیفه تکرار کننده های رادیوئی (رله) را انجام میدهد و ترانسپاندر نام دارد. ترانسپاندرها سیگنال های فرستاده شده از زمین را دریافت و پس از تقویت و تغیر فرکانس , آنها را به زمین میفرستند.آنتن های مربوط به این تراسپاندرها , به گونه ای طراحی شده اند که فقط بخش هایی از سطح زمین را که درون شبکه ماهواره ای قرار داردند, پوشش دهند. بخش غیر مخابراتی ماهواره ها که در واقع پشتیبانی فنی آن است شامل سامانه کنترل حرارتی , سامانه کنترل موقعیت و مدار, ساختمان مکا نیکی , سامانه منبع تغزیه و موتور اوج گیری است.
4- پوشش ماهواره ها
یکی از مهمترین مسائل طراحی سامانه های ماهواره ای , پوشش دهی ماهواره ای زمین است.برای طراحی بخش های مختلف سامانه ماهواره ای نظیر تعداد ماهواره ها یی که باید استفاده شود, انتخاب مدار, فرکانس و همچنین داشتن مقدار سطح پوشش دهی زمین ضروری است.وسعت سطح زیر پوشش ماهواره ها اصولا با ارتفاع آن ها , حداقل زاویه ارتفاع مجاز برای دیدن ماهواره توسط آنتن ایستگاه و همچنین پهنای پرتو آنتن ماهواره ارتباط دارد.
تمام سطح زمین غیر از قطبین را توسط سه ماهواره می توان پوشش داد و حداقل زاویه ای که آنتن های داخل این پوشش برای دیدن ماهواره لازم دارند ’حداقل زاویه ارتفاع’ می گویند. به طور کلی اندازه و شکل واقعی سطح زیر پوشش ماهواره توسط مشخصه آنتن ماهواره تعیین میشود. در این مورد چند نوع پوشش توسط ماهواره های ثابت امکان پذیر است:
4-1- پوشش عمومی : این نوع پوشش بزرگترین منطقه ممکن از سطح زمین را در بر می گیرد و برای دریافت آن انتن های بزرگ لازم است.
4-2- پوشش منطقه ای : بخشی از کره زمین را پوشش می دهد و سطح زیر پوشش آن از پوشش عمومی کمتر است.
4-3- پوشش نیم کره ای : بخشی از کره زمین که معمولا پوشش نیم کرهای را تشکیل میدهد و در شبکه انتل ست به کار رفته است.
4-4- پوشش نقطه ای : پوشش فقط بر روی یک کشور یا یک نقطه خاص متمرکز خواهد شد که در این حالت سیگنال دریافتی قوی تر بوده و دریافت آن با آنتن های کوچک امکان پذیر است.
4-5- پوشش شکل داده شده : در این حالت پرتو آنتن برای زیر پوشش قرار دادن کشور یا محلی مشخص از همان کشور خواهد بود و حتی میتوان یک کشور را از پوشش خود خارج کند.
تقسیم بندی ماهواره ها از لحاظ وزن:
1- ماهواره بزرگ : با وزن بالای 1000 kg . بیشتر ماهواره های مدار ثابت نسبت به زمین از نوع ماهواره های بزرگ هستند.
2- ماهواره متوسط : با وزن بین 500 تا 1000 کیلو گرم.
3- ماهواره کوچک : با وزن بین 100 تا 500 کیلو گرم.
4- ماهواره میکرو : با وزن بین 10 تا 100 کیلو گرم.این ماهواره ها به دلیل صرفه اقتصادی و امکان شبه سازی ماهواره بزرگ با آن ها , در زمینه های پژوهشی-آزمایشگاهی دارای کاربرد وسیعی هستند.همچنین برای ماموریت های هواشناسی , تقویت و پخش دوباره سیگنال ها, مخابرات, تلفن همراه و نقشه برداری از مناطق دور دست دارای توانایی های خوبی است.
5- ماهواره نانو : با وزن بین 10 کیلوگرم وکمتر و هزینه ساخت 1 میلیون دلار.
نگاهى به تاريخچه تحولات ماهواره هاى مخابراتى
دانشمندان نويد مى دهند كه سده بيست و يكم، گواه انقلاب واقعى در نظام ارتباطات فضايى خواهد بود كه در طى بيست سال آينده منجر به تغيير مفاهيم زندگى بشر خواهد شد، مثلاً آموزش و بهداشت و ديگر خدمات ضرورى به بركت ارتباطات برتر و از ميان خلاء با شتاب و كارايى والايى انجام خواهد گرفت. شبكه هاى اطلاعاتى با افق هاى دورتر و فراگيرتر گسترش خواهد يافت تا همه عرصه هاى تجارى، صنعتى، كشاورزى، علمى و رفاهى را دربرگيرد. طى چند سال آينده شبكه هايى از ماهواره ها در فضا گسترش خواهند يافت كه شماره شان به هزاران هزار مى رسد و كاربردهاى گوناگونى خواهند داشت.
تا اويل سال ۱۹۶۰ ميلادى غير از چند ارتباط محدود كه توسط دستگاه بى سيم برقرار شده بود مسئله انتخاب وجود نداشت و به علت ظرفيت كم و تقاضا براى ارتباطات بيشتر، انباشته بودن طيف هاى فركانسى و ضعف سيستم انتقال صوتى تنها وسيله ارتباطى بين قاره اى كابل تلفنى زيردريايى بود. اما در سال ۱۹۶۰ ميلادى يعنى تقريباً سه سال بعد از پرتاب اولين سفينه شوروى، آمريكايى ها نخستين قمر مصنوعى مخابراتى را در مدار زمين قرار دادند كه قطر اين قمر بزرگ ۳۰ متر بود و در ارتفاع ۱۵۰۰ كيلومترى زمين گردش مى كرد. اين قمر مجهز به نوعى آينه بود كه امواج را از ايستگاه هاى فرستنده مى گرفت و به ايستگاه هاى گيرنده كه به علت كروى بودن زمين نمى توانستند آنها را به صورت مستقيم دريافت كنند منعكس مى كرد. به اين ترتيب اولين ارتباط آزمايشى به وسيله ماهواره بين دو نقطه دوردست آمريكا يعنى از كاليفرنيا تا نيوجرسى برقرار شد و قسمت اعظم انرژى اشعه اى كه از ايستگاه فرستنده ارسال مى شد در فضا پخش و تنها قسمت كوچكى از آن توسط ماهواره منعكس مى شد و براى اينكه اشعه منعكس شده قابل استفاده شود لازم بود به وسيله ايستگاه عظيم و پرقدرتى تقويت شود كه نتيجه كار مطلوب نبود به همين دليل آمريكايى ها شروع به ساختن قمر مصنوعى مخابراتى جديدى كردند كه امواج را به وسيله آنتن هايى از زمين دريافت و پس از تقويت به سوى ايستگاه هاى گيرنده زمينى ارسال كند. و انديشه استفاده از ماهواره ها به صورت رله براى ارتباطات راه دور ابتدا از سوى نويسنده معروف داستان هاى علمى -تخيلى و يكى از بنيانگذاران انجمن انگليسى بين ستاره ها آرتورسى كلارك مطرح شد و در مقاله اى در اكتبر سال ۱۹۴۵ ميلادى مجله جهان بى سيم چاپ شد كه اين مقاله سرآغازى براى شروع فعاليت هاى جدى ارتباطات ماهواره اى شد.
•فعاليت هاى كلارك
كلارك با درنظر گرفتن سه ماهواره در ارتفاع ۳۶ هزار كيلومترى از سطح زمين و روى محيط مدار دايره اى شكل دور كره زمين به فواصل مساوى از هم، پوشش ارتباط ماهواره اى تمام سطح زمين را ميسر مى ساخت. بعد از چاپ مقاله كلارك طى ده سال سه اختراع مهم انجام شد كه مورد استفاده آنها در ساخت ماهواره ها است؛ اولى سلول هاى خورشيدى است كه تبديل كننده انرژى نورى خورشيد به الكتريسيته هستند، دوم انواع مختلف ترانزيستور و سوم لامپ تقويت موج راديويى بوده است. در واقع اين نوع تقويت كننده ها با طيف وسيع فركانس و بازدهى حدود ۲۰ الى ۴۰ درصد از معمولى ترين نوع تقويت كننده در امواج مخابراتى ماهواره اى محسوب مى شوند.
در سال ۱۹۶۲ ميلادى، تاريخ ارتباطات ورق خورد و نخستين ماهواره از نوع رله و تقويت كننده اى به نام تله استار در دهم ژوئيه همين سال از سوى آمريكا در مدار قرار گرفت و براى اولين بار برنامه اى از تلويزيون آمريكا توسط اين قمر مصنوعى كه بر بالاى اقيانوس اطلس قرار داشت منعكس و براى مردم نمايش داده شد و به دنبال آن دومين ماهواره از همين نوع چند ماه بعد پرتاب شد و ماهواره تله استار در مدارى كه فاصله آن بين ۹۰۰ تا ۵۵۰۰ كيلومتر بالاتر از سطح دريا قرار داشت نصب شد. اين ماهواره ها تقريباً هر دو ساعت و نيم يك بار كره زمين را دور مى زدند و به دليل اينكه كره زمين در هر ۲۴ ساعت يك بار به دور خود مى چرخد ارتباط بين دو نقطه از زمين فقط چند بار در شبانه روز امكان پذير بود و اين ماهواره تنها مدت كوتاهى در يك نقطه قابل رويت مى ماند كه اين مدت به ارتفاع مدار قمر مصنوعى كه از سطح دريا قرار داشت وابسته بود. براى برقرارى ارتباط دائمى، فقط يك راه به نظر مى رسيد و آن اينكه ماهواره بايد در بالاى يك نقطه از زمين در ارتفاع معينى ثابت بماند كه ظاهراً خيلى مشكل بود ولى عملاً وقتى زمان گردش ماهواره به دور زمين ۲۴ ساعت باشد همزمان با كره زمين به دور آن خواهد گشت و از نظر ما در آسمان بى حركت خواهد ماند چون اين قمر مصنوعى در يك مدار دايره اى حركت مى كند كه مركز آن منطبق بر مركز كره زمين و صفحه اين دايره نيز عمود بر محور زمين است. اين مدار دايره اى به موازات خط استوا خواهد بود و همين طور به دليل سرعت قمر مصنوعى نمى تواند از مقدار معينى كمتر باشد به دليل آنكه قمر مصنوعى بايد در ۲۴ ساعت يك بار به دور زمين چرخش نمايد، مى بايست محيط دايره اى مسير قمر مصنوعى و در نتيجه ارتفاع مدار آن را بيشتر كرد.محاسبات و تجربه هاى عملى نشان داده كه براى اين منظور، بايد ارتفاع ماهواره از سطح دريا حدوداً ۳۶ هزار كيلومتر باشد؛ فاصله اى كه در آن از طرف زمين نيروى جاذبه به ماهواره وارد نمى شود. اين مدار را اصطلاحاً مدار ژئوسنكرون يا زمين آهنگ مى نامند. وقتى كه ماهواره به ارتفاع ۳۶ هزار كيلومترى از سطح دريا رسيد آن را به آرامى منحرف مى كنند كه در بالاى نقاط انتخاب شده باقى بماند ولى در صورت انحراف از مسير اصلى و دور شدن از نقطه دلخواه توسط موتورهاى عكس العملى كوچكى كه در آنها تعبيه شده و از ايستگاه هاى كنترل زمين هدايت مى شوند آن را دوباره به وضعيت مطلوب برمى گردانند. بدين ترتيب سير تحولات ماهواره هاى مخابراتى ادامه پيدا كرد تا به امروز كه شاهد به كارگيرى تكنيك هاى بسيار پيشرفته در اين سيستم ها جهت ارتقاى سطح كيفيت و افزايش ظرفيت آنها هستيم.
•ماهواره هاى مخابراتى
گسترش ارتباطات در سطح جهان، استفاده از سيستم هاى مخابراتى را با ظرفيت بيشتر و پوشش وسيع تر و كيفيت بهتر طلب مى كند و براى تامين اين موارد يكى از روش هايى كه مى تواند به طور مناسب جوابگوى نيازهاى فعلى و آتى بشر در اين زمينه باشد استفاده از ماهواره هاى مخابراتى است. ماهواره هاى مخابراتى سفينه اى است كه سيگنال هاى الكتريكى را از فرستنده اى زمينى دريافت مى كند و بعد از تقويت و تغيير فركانس هاى حامل به سمت ايستگاه هاى زمينى در نقاط ديگر ارسال مى كند. چون ماهواره هاى مخابراتى سيگنال ها را تقويت كرده و سپس بازگشت مى دهند، بيشتر به عنوان تكراركننده و رله شناخته مى شوند. ماهواره هاى مخابراتى معمولاً در مدارهاى خاصى از كره زمين قرار مى گيرند كه به نظر فرستنده ها و گيرنده هاى روى زمين ثابت به نظر مى آيند. به كمك يك فرستنده بر روى زمين و يك ماهواره هم بر روى يك مدار، مى توان حدود يك سوم سطح زمين را پوشش داد. اولين ماهواره مخابراتى بين المللى از سرى اينتل است با ظرفيت ۲۴۰ كانال تلفنى در سال ۱۹۶۵ ميلادى به فضا پرتاب شد و سرآغازى براى پوشش ارتباطات ماهواره اى در سطح بين المللى شد. موارد استفاده ماهواره هاى مخابراتى و تاثير فراوان آن بر زندگى بشر باعث شده كه روزبه روز توجه انسان به اين وسيله ارتباطى افزايش يابد.
داشتن ماهواره مخابراتى مستقل براى هر كشورى باعث ايجاد تسهيلات در امر انتقال اطلاعات كامپيوترى از دانشگاه ها به مراكز تحقيقات و بالعكس، هر چه سريع تر انجام شدن امور اقتصادى، پوشش كليه نقاط كشور از نظر برنامه هاى تلويزيونى، راديويى و تلفنى با نصب سريع آنتن هاى گيرنده زمينى در نقاط مختلف كشور، آموزش كشاورزى و پزشكى از راه دور و كاربردهاى وسيع و متنوع ديگرى خواهد بود. ماهواره هاى مخابراتى در مدار خاصى مستقر مى شوند كه حدود ۳۵۷۸۸ كيلومتر از خط استوا فاصله دارند. هر ماهواره با سرعت و جهتى همسان با كره زمين در حال حركت است در اين شرايط ماهواره در مكانى بالاى خط استوا نسبت به زمين ثابت مى شود. ماهواره هاى مخابراتى ابتدا براى ارتباطات تلفنى طراحى شده اند ولى امروزه شاهد ارائه سرويس هاى گوناگونى از قبيل كاربردهاى تلويزيونى تجارى و كنفرانس از راه دور از طريق ماهواره هستيم اما هنوز سرويس تلفنى بالاترين حجم را در بين ديگر سرويس ها حفظ كرده است.
در حال حاضر از ۱۹ ماهواره مخابراتى بين المللى از سرى اينتل ست ده ماهواره بالاى اقيانوس اطلس، چهار ماهواره بر روى اقيانوس آرام و پنج ماهواره ديگر بالاى اقيانوس هند قرار دارد و اين ماهواره ها يك ارتباط ماهواره اى بين المللى با زير پوشش قرار دادن تقريباً كليه نقاط دنيا به وجود آورده اند. يك ماهواره مخابراتى كه در واقع يك نوع تكراركننده فركانس هاى راديويى است در ساده ترين شكل خود عمليات را انجام مى دهد.سيگنال هاى دريافت شده توسط آنتن ماهواره ابتدا به علت افت بسيار زيادى كه بر اثر مسير طولانى داشته تقويت و سپس با فركانس نوسان ساز محلى مخلوط مى شود و تغيير فركانس مى دهد و بالاخره پس از تقويت مجدد به آنتن فرستنده ماهواره داده مى شود تا به طرف ايستگاه هاى موردنظر و زير پوشش ارسال شود.
ماهواره هاى مخابراتى معمولاً بين ۸ تا ۱۲ سال عمر مى كنند. در واقع ميزان سوخت موردنياز سيستم فرعى براى حفظ موقعيت ماهواره و همچنين از كارافتادن تدريجى سلول هاى خورشيدى كه در سيستم فرعى تغذيه قدرت الكتريكى قرار دارند از عوامل محدودكننده عمر ماهواره هستند.
•ويژگى هاى ماهواره هاى مخابراتى
گسترش منطقه تحت پوشش
ارتباط بين نقاط مختلفى كه در پوشش يك ماهواره قرار دارند به آسانى امكان پذير است و وسعت زير پوشش ماهواره بستگى به نوع آنتن ماهواره دارد كه مى تواند محلى نسبتاً كوچك يا يك كشور و يا منطقه اى متشكل از چندين كشور و يا يك نيم كره باشد.
انعطاف پذيرى
هر جا يك پايانه ماهواره اى وجود داشته باشد امكان استفاده از سيستم ماهواره اى فراهم خواهد بود. اين پايانه ها را مى توان بر روى سكوى كشتى، هواپيما و واحدهاى متمركز معينى قرار داد و از طريق آن با نقاط ديگر ارتباط برقرار كرد.
پهناى باند زياد
با توجه به اين كه در فركانس هاى بالا مثل ۱۱ و ۱۴ گيگاهرتز پهناى باند بيشترى در اختيار ما قرار دارد مى توان از برنامه هاى تلويزيونى با كيفيت بالا، كانال هاى زياد تلفنى و انتقال اطلاعات با سرعت بالا برخوردار شويم.
هزينه كم
با توجه به اين كه ايجاد ارتباط بين دو نقطه توسط ماهواره مستقل از فاصله بين آنها است اين نقاط مى توانند در هر فاصله اى از يكديگر در منطقه زير پوشش واقع شده باشند لذا هزينه هاى مربوطه، به بعد مسافت بستگى ندارد و براى بسيارى از موارد از هزينه ايجاد يك شبكه زيرزمينى كمتر خواهد بود.
ضريب اطمينان
ارتباط بين دو نقطه در شبكه ماهواره اى مخابرات داراى ضريب اطمينانى برابر يا بهتر از ارتباط از مسيرهاى زمينى است.
سرعت دريافت
به علت مسافت زياد مثلاً بين ۷۲ هزار تا ۸۲ هزار كيلومتر بين دو پايانه ايستگاه ماهواره اى زمينى سيگنال فرستاده شده كه با سرعت نور حركت مى كند حداقل ۳۰۰ ميلى ثانيه طول مى كشد تا به پايانه ديگر برسد.
ايجاد اكو
بر اثر تبديل خطوط انتقال از دو سيم به چهار سيم در قسمتى از مسير شبكه زمينى، سيگنال با پديده اكو روبه رو مى شود به اين معنى كه بخشى از سيگنال هاى آن بازگشت داده مى شود. براى كاهش اين حادثه ناخواسته و مزاحم از تجهيزاتى به نام حذف كننده اكو استفاده مى شود.
در زمينه مزيت هاى بيشتر ماهواره مخابراتى مى توان گفت كه سيگنال هاى راديويى منتشر شده از ماهواره مخابراتى به طور همزمان مى تواند توسط چندين ايستگاه زمينى زير پوشش دريافت شود و اين مسئله فقط از طريق ماهواره هاى مخابراتى امكان پذير است و از راه كابل يا ديگر وسايل ارتباطى ميسر نيست. در واقع ارتباطات ماهواره اى براى ايجاد ارتباط بين المللى بين كشورها و ارتباطات محلى بين شهرها و مناطق دورافتاده بسيار مناسب است و مى توان با استفاده از ماهواره مخابراتى يك شبكه ارتباطى با كيفيت بالا و هزينه كم در سطحى گسترده ايجاد كرد.
•ماهواره هاى راديو و تلويزيونى
شكى نيست كه وسايل ارتباط جمعى از قبيل راديو و تلويزيون در پيشبرد هدف هاى اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى و فنى تاثير بسزايى دارند. در سال هاى اخير پخش صدا و تصوير از طريق ماهواره به عنوان موثرترين وسيله در نيل به هدف هاى فوق توجه همگان را به خود جلب كرده است. براى اين منظور برنامه تلويزيونى از يك ايستگاه زمينى به ماهواره ارسال مى شود و سپس ماهواره تصوير فوق را روى يك شعاع باريك كه فقط ناحيه مشخص شده اى از زمين را مى پوشاند برمى گرداند. ايستگاه زمينى با آنتن هاى بشقابى شكل تصوير را مى گيرد و آن را دوباره پخش مى كند. به عبارت ديگر مى تواند در آن واحد و به طور همزمان مثلاً در ايران برنامه هاى تلويزيونى خيلى از كشورها را مشاهده كرد. اين گونه ماهواره ها مى توانند ارتباط برنامه هاى راديو و تلويزيون را به طور مستقيم بين ماهواره و گيرنده هاى خانگى تلويزيون برقرار كنند. در ژاپن و فرانسه تصاوير تلويزيونى مستقيماً از ماهواره به گيرنده هاى خانگى كه آنتن هاى كوچك و تقريباً ارزان قيمتى دارند انتقال پيدا مى كند. چنان چه قرار باشد اين روش در سطوح وسيع خود به كار گرفته شود مسائل بغرنجى در زمينه حقوق فضايى و سياسى به وجود مى آيد، بدين منظور كميته هاى تخصصى سازمان ملل متحد مشغول بررسى هستند تا راه حل هاى مناسبى براى اين مسئله پيدا كنند اما در حال حاضر در بسيارى از كشورها امكان دريافت سيگنال هاى صوتى و يا تصويرى به كمك آنتن هاى معمولى وجود ندارد
محمد علی محمد پور
تعداد صفحات : 9
درباره ما
سایت روابط عمومی دانشگاه علمی کاربردی واحد فرهنگ و هنر
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آمار سایت