ناصر حسین نژاد
ارتباطات رنگی
نظريههاي انتقادي در خبر
فهرست مطالب:
ـ مقدمه
ـ نظريه سلطه يا هژموني در خبر
ـ نظريه ايدئولوژي درخبر
ـ نظريه انگاره سازي درخبر
ـ نظريه بازنمايي درخبر
ـ نظريه وانمايي درخبر
ـ تئوري چارچوب درخبر
ـ نظريه اقتصاد سياسي درخبر
ـ تأثير انحصارات رسانهاي بر خبر
ـ نظريه نشر آگهي بر خبر
ـ نظريه امپرياليسم خبري
ـ نتيجهگيري
ـ فهرست منابع
مقدمه:
نظريه انتقادي بخشي از نظريه نئوماركيسيستي و رهيافت نويني است به علوم انساني، علوم اجتماعي و فلسفه كه منشا آن به موسسه تحقيقات اجتماعي در شهر فرانكفورت آلمان (1923) باز ميگردد. اعضاي اين موسسه در دوران سيطره و حاكميت نازيسم مجبور به تبعيد گرديدند و اكثر اعضا به ايالات متحده مهاجرت كردند كه در اوايل دهه 1950 به آلمان بازگشتند (نوذري 1381 ص 105)
نظريه انتقادي در مخالفت با پزيتويسم كه عمدتاَ در خدمت توصيف و تاييد وضع موجود است، تفكر آرماني جامعه يا وضع مطلوب را ارائه ميكند. در اين نظريه حوزهها و رشتههاي متعددي از علوم انساني و اجتماعي نظير فلسفه، جامعه شناسي، علوم سياسي، اقتصاد، ارتباطات، روان شناسي، ادبيات جريانهاي فكري نوين نظير هرمنوتيك، زيبايي شناسي، فمينيسم و ... براي تجزيه و تحليل مسايل و مشكلات جوامعهاي معاصر و ارائه راهحلهايي براي آن به خدمت گرفته شدهاند. (نوذري، 1381، ص 106)
مباني اوليه فكري مكاتب انتقادي عمدتا بر مبناي اين مفروض استوار بود كه در فرآيند تكامل جوامع سرمايهداري ليبرال كه از نوعي آزادي نسبي برخوردارند، با ظهور و گسترش ابزار پيشرفته و جامع نظارت اجتماعي و روانشناختي به تدريج اين جوامع تحت هدايت و كنترل نوعي حاكميت كلگرا و تماميت خواه قرار ميگيرند. به رقم نظريه پردازان انتقادي، اين مرحله در واقع نقطه اوج تكامل سرمايه داري به شمار ميرود. (نوذري، 1381، ص 107) و هدف نظريه پردازان انتقادي شناخت و شكست اين قالبها است.
نظريات انتقادي در حوزه ارتباطات عرصه گستردهاي را به خود اختصاص داده است كه در اين گستره، بخش رسانههاي خبري يكي از مهمترين بخشهاي مطالعات انتقادي ارتباطات محسوب ميشود، منتقدين خبري بر اين اعتقاد هستند كه اخبار پخش شده از رسانههاي همگاني، انعكاس عيني رخدادها و رويدادهاي جهان خارج نيستند بلكه خبرها با توجه به عوامل درون سازماني همچون گزارشگران، عقايد قالبي حاكم، احساسات گزارشگران، فرهنگ آنها و... و همچنين عوامل برون سازماني مانند ايدئولوژي حاكم، مالكيت رسانهها، صاحبان تبليغات (تبليغ دهندگان) گروههاي فشار، رقبا و ... تحت تاثير قرار ميگيرند و از عينيت خارج ميشوند و به سمت تبليغات يعني تاثيرگذار در عقايد و رفتارهاي مخاطبان، مطابق علايق صاحبان رسانه بجاي اطلاعرساني شفاف، عيني و بدون جهت پيش ميروند و به اين ترتيب آزادي تفكر، تعمق و قدرت تصميمگيري از شهروندان سلب ميشود و جامعه بجاي حركت در مسير تكثر تنها در يك مسير مشخص و از پيش تعيين شده گام برميدارد.
ـ در اين بحث به مهمترين نظريات انتقادي در حوزه خبر اشاره ميشود.
1ـ نظريه سلطه يا هژموني در خبر:
از اوايل دهه 1970 مفهوم هژموني كه با نام ”آنتونيوگرامشي“ قرين است وارد تحليل فرهنگ شد. از اصلاح هژموني براي توصيف روابط سلطهاي استفاده ميشد كه به عنوان روابط سلطه، مشهود نيست، متضمن قهر نيست و همراه با رضايت گروههاي تحت سلطه است. مفهوم هژموني در نزد گرامشي عبارت از شكلي از كنترل اجتماعي است كه قدرت يا زور را با اقناع فكري، اخلاقي و فرهنگي يا در يك كلام رضايت در هم ميآميزد. (مهديزاده، 1379، ص 29) گرامشي براي اعمال هژموني، دو سطح رو بنايي در جامعه مطرح ميكند:
1ـ جامعه مدني كه منظور از آن مجموعه ارگانهايي كه از آنها عموما به عنوان خصوصي تعبير ميشود.
2ـ جامعه سياسي يا آنچه دولت ناميده ميشود. او جامعه سياسي عمومي دولت را سرچشمه سلطه سركوبگرانه و جامعه مدني خصوصي را سرچشمه هژموني ميداند. (مهديزاده، 1379، ص 29)
از ديدگاه استيوارت هال، واژه هژموني به وضعيتي اشاره دارد كه در آن ائتلافي موقت از برخي گروههاي اجتماعي ميتواند ”اقتدار اجتماعي تامي“ را بر ساير گروههاي فرودست اعمال كند. اعمال اين اقتدار صرفا از طريق كاربرد زور يا تحميل مستقيم افكار حاكم نيست، بلكه از راه ”تامين رضايت و شكل دادن به آن است تا آنكه قدرت طبقات مسلم هم مشروع و هم طبيعي جلوه كند“.(مهديزاده، 1379، ص 29)
بر اساس ديدگاه هژموني، ابزار سلطه حاكميتها، قدرت فيزيكي نيست بلكه امروزه ابزار سلطه حاكميتها از قدرتهاي فيزيكي به رسانههاي همگاني (قدرت شرطي كنندگي) تغيير يافته است. از اين ديدگاه حاكمان با استفاده از ترفندهاي رسانهاي، عقايد و رفتارهاي شهروندان را به سمت اهداف مورد نظر هدايت ميكنند و مردم؛ خود با رضايت كامل به سمت اهداف مورد نظر ميروند ديگر احساس اجبار نميكنند.
اما هژموني در خبر به اين معنا است كه چون مخاطبان بر اساس اطلاعات، اقدام به تصميمگيري ميكنند، لذا اطلاعات طبقهبندي شده و از پيش تعيين شده باعث ميشود، مخاطب بر اساس آن اطلاعات محدود و مشخص تصميمات معيني كه در جهت اهداف رسانه خبري است بگيرد و به اين ترتيب بدون اينكه زوري در كار باشد مخاطب با تصور اينكه تصميم گرفته شده، ناشي از خرد و انديشه خود است، به سمت اهداف مورد نظر حركت خواهد كرد. بگديكيان در همين رابطه ميگويد: حكومتها را ميتوان از طريق آرا بر كنار كرد، اما وقتي رسانههاي غولآسا به اين درجه از كنترل متمركز منابع آگاهي مردم دست مييابند، ميتوان با كنترل اخبار و ديگر اطلاعات همگاني، اگاهي مردم را به گونهاي خطرناك براي مدتهاي طولاني به تعويق انداخت (1373، ص 12) و آنها را به طرف اهداف مطلوب خود هدايت كرد.
2ـ نظريه ايدئولوژي در خبر:
برخي از انتقادگران غربي همچون ”لويي آلتوسر“ فيلسوف معاصر فرانسوي، به ساختارهاي اصلي جوامع سرمايهداري توجه دارند و وسايل ارتباط جمعي جديد را جز ابزارهاي سياسي قدرت حاكم ميشناسند. آلتوسر، ضمن مطالعه درباره ساختارهاي قدرت سياسي ”دستگاه سركوبگر دولت“ مانند ارتش و پليس و ساير نيروهاي انتظامي و دادگستري و زندانها و نظاير آنها را از ”دستگاه ايدئولوژيك دولت“ نظير خانواده، مدارس، دانشگاهها، كليسا و وسايل ارتباط جمعي و احزاب و سنديكاها و گروههاي فشار تفكيك ميكند و دستگاههاي ايدئولوژيك و از آن جمله وسايل ارتباط جمعي را، عوامل بازآفريني ايدئولوژي حاكم و نيز نيروي انساني مورد نياز نظام حاكم، براي استمرار رهبري قدرت، معرفي مينمايد.
بر مبناي اين ديدگاه و با تاكيد بر تاثيرات متقابل نظام حاكم، وسايل ارتباط جمعي (ساختارها، عملكردهاي حرفهاي و پيامهاي توليد آنها) و دريافتهاي ذهني و پذيرشهاي فكري مخاطبان درباره واقعيتهاي اجتماعي، نتيجه گرفته ميشود كه گردانندگان نظام حاكم ”دستگاههاي ايدئولوژيك دولتي“ و مخصوصا وسايل ارتباط جمعي را، به نحوي اداره ميكنند كه قدرت موجود را مشروع و موجه جلوه دهند و با جلب اعتقادهاي عمومي زمينه تداوم آن را فراهم سازند.
بر اساس اين ديدگاه، دستگاههاي ايدئولوژيك از همان آغاز زندگي حرفهاي وي، ”شهروند“ مطابق برنامهها و سياستهاي منظم آموزشي و فرهنگي و سياسي، واقعيتهاي اجتماعي را به صورتهاي خاص و با توجه به معيارها و ارزشهاي معين و منافع و مصالح مشخص مورد نظر نظام حاكم، عرضه ميكنند. ترديد نيست كه در اين روند، وسايل ارتباط جمعي، سهم بسيار حساسي بعهده دارند و با ارائه تصاوير و نيز ايجاد تصويرهاي مطلوب نظام حاكم، در تامين مشروعيت سياسي و نگهداري اين نظام نقش حساس ايفا مينمايند. (معتمدنژاد 1368، ص 472 و 473)
از نظر لويي آلتوسر، ايدئولوژي از اين جنبه كه از طرف طبقات حاكم با استفاده از زور بر جامعه تحميل شده باشد، سلطه محسوب نميشود، بلكه از اين نظر كه بصورت يك تاثير فرهنگي كه از روي قصد و بطور برنامهريزي شده در جامعه گسترش يافته و بر اساس آن، تجربيات ما از واقعيت شكل ميگيرد و در خدمت طبقات حاكم قرار ميگيرد سلطه محسوب ميگردد. (مهرداد، 1380، ص 73)
در خصوص ايدئولوژي در خبر گولدينك و اليوت ميگويند: خبر ايدئولوژي است. چون خبر تصويري يكپارچه از واقعيت و نيز جهان بينياي ارائه ميكند كه حامي منافع گروهبنديهاي اجتماعي قدرتمند است. اخبار راديو و تلويزيون:
الف) به فرآيند اجتماعي نميپردازد. ”خبر“ درباره رويدادهاي امروز است و يك رديف از رويدادهاي غير قابل درك و قابل تعويض به دنبال يكديگر ميآيند وم كمتر به تحليل تاريخي اقتصادي و يا سياسي متوسل ميشوند.
ب) ”خبر“ به قدرت در جامعه نميپردازد. خبر آن گونه كه در بالا توصيف شد، درباره اعمال و افراد نيست. قدرت به بركت جدايي سياست از اقتصاد، در اخبار جدايي ندارد. (نگرين، 1378، ص 115)
دكتر مهديزاده در اين خصوص ميگويد: در واقع گزارش رسانهها از رويدادها، تحت عنوان ”خبر“ در چارچوب مفروضات ايدئولوژيك و گفتماني حاكم ساخته و پرداخته ميشود. به عبارت ديگر مفهوم باز توليد مستلزم وجود يك اصل است. اخبار رسانهها عموما در يك زمينه و بستر ايدئولوژيك برميخيزد و همان ايدئولوژي را باز توليد ميكند. در فراگرد ”مشاهده، تعبير، روايت و اشاعه“ خبر به ارزشها، ايدئولوژيها و هنجارهايي كه از آنها برخاسته، حكم طبيعي و عيني ميبخشد و در گستره خود، آنها را باز توليد يا به عبارتي بازآفريني ميكند.بنابراين رسانهها در عملكرد روزانه خود، صحنه مناظره بينش و ميدان منازعه كلمات و معاني هستند. (مهديزاده، 1380، ص 18)
بايد توجه كرد، اين نظريه يكي از نظريات مكاتب سوسياليستي است كه معتقدند جوامع سرمايهداري براي گسترش ايدئولوژي خود و ثبات آن از رسانهها و خبر استفاده ميكنند. اين معتقدين بر اين عقيده هستند كه رسانههاي خبري در انعكاس اخبار و رويدادها، آنها را با توجه به ايدئولوژي سرمايهداري در جامعه خود انعكاس ميدهند و اين عمل باعث تثبيت و گسترش ايدئولوژي حاكم ميشود و در مقابل اين رسانهها به انعكاس اخبار مثبت در خصوص ايدئولوژيهاي غيرحاكم نميپردازند و يا اخبار ستروني در مورد آنها انعكاس ميدهند كه باعث تصميمگيري در مخاطب نشود و به اين ترتيب آسيبي به ايدئولوژي حاكم وارد نگردد.
3ـ نظريه انگارسازي خبري IMAGE Making :
ارائه انگارهاي (تصويري) از شخصيتها، مكانها، اشيا و رويدادها به مخاطب ”انگاره سازي خبري“ نام دارد. در انگاره سازي، با بازتاب واقعيت سروكار داريم.واقعيتها دستكاري شده و توام با تفسير پنهان ارائه ميشوند. انگاره سازي ”تكنيك“ و كليد كارگشاي معني سازي در جهان خبر است (شعار غفاري، 1374، ص 21)
خبر در روزنامه نگاري امروز انگارهاي از واقعيت است كه براي تغيير در ساخت واقعيت ساخته و پرداخته ميشود. به عبارت ديگر ”جهان رسانهاي“ با ”جهان واقعي“ تفاوت آشكار دارد.صاحبان صنايع خبري و عاملان خبرگزاريهاي بزرگ با به كارگيري فنون مهندسي خبر همچون گزينشگري، انگاره سازي و برجسته سازي تصوير؛ تفسيري از واقعيت ارائه ميدهند كه منافع اقتصادي و سياسي خود را تامين مينمايند. (رضويزاده، 1377، ص 912)
در توضيح انگاره سازي كارل هوسمن چنين توضيح ميدهد: رسانهها، يك فضاي ساختگي ارائه ميدهند، برداشتي ذهني از جهان كه ضرورتا با جهان واقعي منطبق نيست. اما اين دنياي ذهني و ساختگي صرفا ساخته و پرداخته خود رسانه نيست. گرچه افرادي كه براي رسانهها كار ميكنند در مورد ترتيب اهميت اخبار تصميمگيري ميكنند اما منبع اطلاعاتي كه روزنامه نگاران نقشي در ميان آنها دست به انتخاب ميزنند فرآيندي است كه روزنامه نگاران نقشي در آن ندارند. خبر ضرورتا همان چيزي نيست كه اتفاق افتاده است بلكه چيزي است كه منبع خبري آن را ارائه ميدهد. چون تا زماني كه بين تهيهكنندگان خبر و منابع خبري، مبادله اطلاعات صورت نگرفته باشد خبر بوجود نميآيد. (هوسمن، 1376، ص 214)
هوسمن براي تفهيم انگارههاي خبري در مثالي ميگويد: گزارشگر يك شبكه تلويزيوني كه تهيه گزارش جلسه پر هياهوي شوراي شهر را بر عهده دارد، بيشتر فيلم خود را به نشان دادن تصوير اعضاي شوراي شهر كه در حال پرخاش به يكديگر هستند اختصاص ميدهد. درگيري و برخوردهاي لفظي شركت كنندگان در اين جلسه، درون مايه اصلي فيلم خبري را تشكيل ميدهد و ديگر مسايل بحث شده در اين جلسه بصورت گذرا به تصوير كشيده ميشوند. (هوسمن، 1376، ص 216)
بايد توجه داشت كه انگاره سازي خبري، كارگزاران خبري آگاهانه و با برنامهريزي دست به تصوير سازي خبري يا انگاره سازي خبري ميزنند. در اين نظريه، انديشمندان آن معتقدند ”در انگاره سازي آنچه مهم نيست انعكاس واقعيت و رويداد است. در اينجا هدف و ماهيت كار، استفاده از دستمايه واقعيت يك رويداد براي ارائه تفسيري پنهان در لفاف آن است“. (رضويزاده، 1377، ص 912)
4ـ نظريه بازنمايي رسانهاي
پيتر دالگران يكي از انديشمندان ارتباطاتي است كه در كتاب ”تلويزيون و گستره عمومي“ خود به نحو احسن بازنمايي Representation را كالبد شكافي و تشريح نموده است. وي ميگويد: بعد بازنمايي، توجه ما را به توليدات رسانهاي جلب ميكند. اين بعد شامل زمينههاي ذيل ميگردد. مطالبي كه رسانهها عرضه ميكنند، نحوه انعكاس موضوعات، انواع گفتمانهاي مطرح و ماهيت مباحث و مناظرات ارائه شده، بازنمايي به ابعاد اطلاعاتي و فرا اطلاعاتي توليدات رسانهاي، ازجمله ابعاد نمادين و بديع آن آثار اشاره دارد. بازنمايي در گستره عمومي به پرسشهاي اساسي نظير اينكه ”چه مطالبي“ بايد براي انعكاس انتخاب شوند و ”چگونه“ به مخاطبان عرضه گردند اشاره دارد. (دالگرن، 1380، ص 30)
در خصوص تاثير بازنمايي رسانهاي بر اجتماع دالگران ميگويد: با توجه به چند لايگي اجتماعي ـ فرهنگي اين رسانه بيشتر در خدمت تخريب مردم سالاري است. گفتمانهاي اين رسانه، از جمله به دليل زيبايي شناسي واقعگرايانه آن، عمدتا ماهيت عقيدتي (ايدئولوژيك) دارند. تلويزيون از گسترش دانش و اطلاعات ضروري در سطح جامعه جلوگيري ميكند. توهمي از وضعيت مطلع بودن در ذهن و شخصيت مخاطبان پديد ميآورد و در عين حال مساله مهم را با قرار دادن در كنار مسائل پيش پا افتاده كم اهميت و عادي جلوه ميدهد.
جهان اجتماعي به شكل صحنهاي ترسيم ميشود كه رويدادهاي تصادفي و غير منتظره در آن به وقوع ميپيوندند. به نحوي كه تصوير كلي آن ناهمگن و از هم گسيخته به نظر آيد. تلويزيون سياست را براي ما تعريف ميكند و شرايط مباحثه سياسي را به گونهاي فراهم ميآورد كه اساسا حامي منافع صاحبان قدرت و ثروت از آن درآيد. مخاطبان به ناظران بيروني دستگاه سياسي تبديل ميشوند و به بياختيار و بيقدرت بودن خويش عادت داده ميشوند. اين فهرست كاركردهاي تلويزيون را ميتوان همچنان ادامه داد. اما آنچه كه در بالا ذكر شد اتهامات رايجتري است كه ديدگاه اخير به تلويزيون وارد ميسازد (دالگرن، 1380، ص 82)
وي در ادامه ميگويد: نظريه پردازان علوم ارتباطات هميشه دوست دارند بگويند كه هيچ خبر يا گزاره ”محض“ وجود ندارد، هيچ زباني را نميتوان يافت كه عاري از پيشفرضها و گرايشهاي ارزشي باشد و بطور ضمني روابط اجتماعي خاصي را در ميان بهرهبرداران از خود مطرح و برجسته نسازد، از نگاه ايشان، هر نوع بازنمايي معرفت بشري درباره جهان داراي جهتگيريهايي است كه بواسطه فنون لفظي و كلامي قابل لمس ميشوند. (دالگرن، 1380، ص 83)
5ـ نظريه وانمايي خبري Simulation
مفهوم وانمايي (يا وانموده) Simulate عمدتاَ مورد استعمال پست مدرنيستها به خصوص ژان بودريار، فيلسوف معروف پست مدرن فرانسوي است. وانمايي واقعيت را نفي نميكند بلكه تفاوت ميان واقعيت و تصوير را مخدوش ميكند. رسانهها در ظاهر امر چيزهايي شبيه واقعيت به جاي واقعيت نشان ميدهند لذا نشانهها و رمزها، ديگر به واقعيت بيروني مرتبط نيستند و به چيزي دلالت نميكنند.
رسانهها فقط چنين وانمود ميكنند كه واقعيتي در كارست و خود را شكل تقليدي آن نمودار ميسازند. به عبارتي، وانمايي به اين معنا است كه نشانهها فقط ميان خود مبادله ميشود و عمل ميكنند و ديگر ارتباط به واقعيت ندارند. (مهديزاده، 1380، ص 20).
«ژان بودريار» درهاي جهان تازه و شگفتي را ميگشايد كه از الگوهاي وانمايي ساخته شده است. الگوهايي كه در هيچ «واقعيتي» اشارتگر يا زمينهاي جز زمينه و اشارتگر خودشان، ندارند. به معناي ديگر، وانماييهايي نه تنها عدم و حضور واقعي و موهوم را عرضه ميكنند، بلكه هر گونه تباين را با امر واقعي تضعيف ميكنند و امر واقعي را در درون خودشان جذب مينمايند.
”بودريار“ بجاي اقتصاد واقعي كالاها كه به وسيله هزاران هزار تصوير تبليغاتي غير واقعي، تا حدي كنار زده ميشود، فقط يك ”فوق واقعيت“ يعني جهاني سرشار از نشانههاي خود اشارتگر را تميز ميدهد. او از آگهي تلويزيون كه به هر حال كالاهايي را كه براي آن تبليغ ميكند، كاملا از بين نميبرد، به پخش اخبار كه خبر ايجاد ميكند تا فقط بتواند آن را روايت كند و به نمايشنامههاي عوامپسند كه رويدادهاي روزانهاي آن براي خيلي از تماشاگران هم اشارتگرند و هم واقعي حركت ميكند. (پاستر، 1377، ص 200)
ژان بودريار بين وانمايي و دروغ و پنهانكاري تفاوت قائل است و ميگويد: پنهانكاري يعني تظاهر به نداشتن آنچه داريم. وانمايي (وانمودن) يعني تظاهر به داشتن آنچه نداريم. يكي كنايه به يك حضور دارد و ديگري به يك غايب. ولي مساله از اين پيچيدهتر است. چرا كه وانمايي Simulate به سادگي برابر با تظاهر كردن to Feign نيست. كسي كه تظاهر به بيمار بودن ميكند بعضي از علائم بيماري را در خود توليد ميكند. بدين ترتيب، تظاهر به پنهانكاري اصل واقعيت را دست نخورده باقي ميگذارد. تفاوت هميشه وجود دارد و پنهان شده است. در حالي كه وانمايي تفاوت ميان درست و نادرست، واقعي و تخيلي را تهديد ميكند. (بودريار، 1374،ص 87) به تعبير ديگر در وانمايي واقعيات قلب نميگردند بلكه واقعيت جديد بر اساس نشانهها خلق ميشود. واقعيتي كه در خارج از جهان رسانهاي معنادار نميباشد.
اما در تفاوت بازنمايي و وانمايي ژان بودريار ميگويد: وانمايي به منزله امري در رودررويي با بازنمايي هم صادق است. بازنمايي از اين اصل آغاز ميشود كه نشانه و امر واقعي با يكديگر برابرند. (اين برابري گرچه آرماني است، كماكان اصلي است نخستين و بنيادين) از سوي ديگر، وانمايي از آرمان بودن اين اصل برابر، از نفي ريشهاي نشان به مشابه ارزش، از نشانه به منزله سرنگوني و حكم مرگ همه نشانهها آغاز ميشود. گرچه بازنمايي سعي در جذب وانمايي از راه تفسير آن به منزله باز نمودني كاذب دارد، وانمايي تمامي ساختمان بازنمايي را به منزله چيزي كه خود گونهاي وانمودن بيش نيست دربرميگيرد. (بودريار، 1374، ص 91).
در بازنمايي تفاوت بين واقعيت و باز توليد آن مدنظر ميباشد. در وانموده يا وانمايي خلق جهاني جديد توسط نشانههاي رسانهاي مورد توجه است و اين رسانهها هستند كه نسبت به افراد، مكانها و رويدادها تعابير را ميسازند و جايگزين حقايق مينمايند و در نهايت اين تعابير اساس كنش متقابل افراد را تشكيل ميدهند.
بودريار معتقد است كه وانماييهاي رسانهاي مناسبات اجتماعي جديدي را خلق مينمايند كه در جهت منافع حاكمان عمل ميكند. وي در خصوص وانمايي و اجتماع ميگويد: ”نظارت اجتماعي پشت اين وانمود كردن حقيقت يعني از راه وانماييها شكل ميگيرد. به همين دليل مشكل رسانهها كه سازنده وانماها هستند آنها را به نظام قدرت متصل ميكند. همين اسلوب، بنياني براي سرمايهداري ايجاد ميكند. سرمايهداري از قلمرو شبيهسازي صنعتي گذشت و به متافيزيك رمزگان رسيد كه همان وانمايي باشد. (رضويزاده، 1377، ص 913)
6ـ تئوري چارچوب در خبر:
بر اساس تئوري چارچوب Frame، رسانهها در نقش خبري خود، آيينه انعكاس رويدادها و واقعيت دنياي اجتماعي و سياسي نيستند بلكه برعكس، آفريننده واقعيتهاي اجتماعي و سياسي هستند و به برداشت افراد از دنياي اطرافشان هستي ميبخشند. آنها در تهيه خبر، علاوه بر انتخاب دادهها، آنها را بر اساس فرمولها و قالبهاي جا افتاده به هم ربط ميدهند و معني دار ميسازند لذا اين رويداد نيست كه قالب را تعيين ميكند بلكه اين قالب است كه دادهها را برميگزيند و روابط آنها را شكل ميبخشد.
رسانهها معمولا با تصويري پيش ساخته و داستاني پيش پرداخته به مشاهده رويدادها ميروند و با نگرشي شكل گرفته، به گزينش دادهها و بررسي پديدههاي اجتماعي ميپردازند. فرآيند گردآوري، گزينش و انتشار اخبار، فرآيندي عيني و بيطرفانه نيست بلكه آميخته به ارزشها و هنجارهاي فرهنگي، سياسيو اجتماعي است. راجر فالور در همين رابطه ميگويد: اخبار، ساختاري اجتماعي دارند، وقايعي كه گزارش ميشوند در واقع بازتابي از اهميت خود واقعه نيست بلكه نمايانگر يكسري ملاكهاي پيچيده و تصنعي براي گزينش اخبار است. پس اين اخبار گزينش شده، پردازش و رمزگزاري ميشوند تا بيشترين تاثير را بر مخاطبان بگذارند. (مهديزاده، 1380، ص 20)
منتقدين در اين حوزه بر اين عقيده هستند كه كارشناسان خبري به علت نوع ايدئولوژي و تفكر خود و همچنين علائق مخاطبان، ديگر انتقال دهنده صرف رويدادها آنچنان كه در مدل ”وستلي مكلين“ توضيح داده شده نيستند بلكه رويدادهاي خبري را در چارچوبها و الگوهايي قرار ميدهند كه هم جذابيت بيشتري پيدا نمايد و هم تحكيم بخش ايدئولوژي حاكم باشد. براي اين تئوري ميتوان از تئوريهاي ديگري نيز سود جست كه يكي از آنها تكنيك داستانگويي Telling Story است. مهديزاده در خصوص اين تكنيك ميگويد: تلقي اخبار به عنوان داستانگويي به اين تصور دامن ميزند كه گزارشهاي خبري واقعيت صرف را منعكس نميكنند، بلكه اغلب به شيوه قابل پيشبيني به حوادث و واقعيتها معنا ميدهند. ما بايد اين گزارشها را در زمينههاي فرهنگي و اجتماعي آنها بسنجيم و نيز به ساختار لفظي و روايي آنها توجه كنيم. (مهديزاده، 1380، ص 21)
”رو“ و ”اشلي“ برخي الگوها و كاركردها، يعني ويژگيهاي داستانگويي ژورناليستي غرب را فهرست كردهاند:
1ـ از مثالهاي عيني براي نشان دادن پديدههاي انتزاعي استفاده ميشود.
2ـ همبستگي متني، مفهوم مهمي را دربرميگيرد. يك داستان را جدا از داستانهايي كه قبلا نقل شده است را نميفهميم.
3ـ داستانهاي خبري يك معناي سطحي و يك معناي عميق دارند. عناصر گزارش ممكن است معناي آشكار و پنهان داشته باشند، عناصر ژرف اسطورهاي به وقايع سطحي معناي جديدي ميبخشند.
4ـ اين امكان وجود دارد كه برخي انواع گزارشها را بر حسب مضامين اصلي، الگوها و نوع آنها شناسايي كرد.
5ـ براي بيان شباهتها و روابط ميان رويدادها، تجارب و موضوعهايي كه ظاهراَ چندان ربطي به هم ندارند، از استعاره استفاده ميشود. (مهديزاده، 1380%، ص 21)
در نظريه چارچوب اصل بر تكصدايي و تكآوايي در روايتهاي خبري است. بر اساس اين ديدگاه اخبار در قالب نرم خبر و داستانهاي خبري تنها صداي ايدئولوژي حاكم را پردازش و به سمع و نظر مخاطبان ميرسانند و ديگر شيوه سخت خبر كه ميبايد چند صدايي و چند آوايي در آن رعايت شود كاربرد نخواهد داشت.
منتقدين خبري در اين حوزه اعتقاد دارند كه در خبر به عنوان چارچوب مخاطب بيشتر جذب تكنيكهاي فني خبري مانند رنگ، نور، احساسات و ... ميگردد و كمتر به استدلالهاي خبري كه بايد در هر خبر شود توجه نشان ميدهد. از اين ديدگاه مخاطب پس از مدتي به سمت سطحي نگري و ايدئولوژي قالب كه در تمامي خبرها وجود دارد سوق پيدا ميكند.
7ـ نظريه اقتصاد سياسي خبر:
نظريه اقتصاد سياسي رسانه و جزئيتر آن خبر، زير مجموعه نظريات ماركسيسم كلاسيك رسانهاي است. از ديدگاه ماركس، رسانهها ابزار توليد هستند و خود را با اشكالي از سرمايهداري صنعتي، عوامل توليد و روابط توليدي آن تطبيق دادهاند. از ديدگاه ماركس، رسانهها بطور انحصاري در مالكيت طبقه سرمايهدار است كه در سطح ملي و بينالمللي سازماندهي شدهاند و در خدمت همين طبقه هم فعاليت ميكنند.
از اين ديدگاه رسانهها بر اساس ايدئولوژي فعاليت ميكنند و بدين وسيله ايدهها, انديشهها و جهان بيني طبقه حاكم را منتشر ميكنند. نظريه اقتصادي سياسي در بررسي خود از رسانهها، بيشتر بر ساختارهاي اقتصادي تكيه ميكند تا محتواي ايدئولوژيك رسانهها، اين نظريه وابستگي ايدئولوژي به عوامل زيربناي اقتصادي را بيان ميكند و مطالعه رسانهها را موكول به تحليل تجربي از ساختار مالكيت و نيروهايي كه در بازار آزاد در ارتباط با رسانهها عمل ميكنند ميسازد.
از اين ديدگاه، نهاد رسانهها بخشي لز نظام اقتصادي در نظر گرفته ميشود و رابطه نزديك آن با نظام سياسي مورد بررسي قرار ميگيرد. بر اساس اين نظريه، بيشتر دانش و اطلاعاتي كه از سوي رسانهها براي جامعه توليد ميشود، غالبا محتواي آنها درباره گسترش بازار منافع اقتصادي مالكين و تصميمگيران است كه عموماَ نيز بطور غير مستقيم و ضمني ارائه ميشوند. (مهرداد، 1380، ص 70)
بر اساس تحقيقات ”مرداك و گولدينگ“ اثرات نيروهاي اقتصادي بر نظام ارتباطات تصادفي نيست. بلكه فعاليت آنها بطور سيستميك در جهت حذف صداي گروههائي كه فاقد منابع قدرت اقتصادي هستند حركت ميكند. منطق سود و زيان سبب تحكيم موقعيت گروههايي شده است كه قبلاَ پايگاه خود را در بازارهاي عمده رسانههاي همگاني مستحكم ساخته و درب ورود به بازار را به روي گروههايي كه فاقد سرمايه عمده ميباشند بستهاند.
بدين ترتيب تنها صداهائي كه شنيده ميشوند متعلق به كساني است كه كوچكترين انتقادي از چگونگي توزيع ثروت و قدرت در جامعه بعمل نميآورند. برعكس، آن عده از كساني كه احتمالاَ در صددند كه ترتيبات نظام موجود را به مبارزه دعوت كنند، به علت فقدان منابع مالي قادر نيستند كه صداي خويش را از طريق ارتباط موثر به مخاطبين گسترده در جامعه برسانند. (مهرداد، 1380، ص 70)
يكي ديگر از انديشمندان اين حوزه، هربرت شيلر ميباشد. شيلر معتقد است كه ”سيستمها و فرآيندهاي پيشرفته ارتباطي به طرزي فراگير در خدمت تجارت و بازاريابي، قانون و نظم سرگرميهاي ايدئولوژيك قرار گرفتهاند و وسايل ارتباط جمعي زمينه اين تحولات را فراهم كردهاند. وي در ادامه ميافزايد: عصر اطلاعات عبارتي بي مسمي و انقلاب ابزارهاي ارتباطي عبارتي بي معناست و نظامهاي اطلاعاتي به اين دليل از راههاي مختلف توسعه يافتهاند كه حافظ و ضامن منافع اقليتي ناچيز باشند.
اقليتي كه ضررها را به اكثريت بزرگ، تحميل كرده است. او ميگويد نبايد باور كنمي كه از طريق توسعه نظامهاي ارتباطي، ميتوان بر نابرابريهاي محلي، ملي و قومي غلبه كرد، زيرا اين ابزارگراييها و فرايندها، باعث عميقتر شدن تفاوتها و نابرابريها ميشود. (محكي، 1380، ص 102)
انديشمندات حوزه اقتصاد سياسي رسانه بر اين عقيده هستند كه مطالعات فرهنگي تنها به بررسي محصولات منفرد رسانه اي و خبري ميپردازد و به اين ترتيب به سر منشا تاثيرگذاريهاي رسانهاي نخواهد رسيد ولي مطالعات اقتصادي - سياسي رسانهاي و خبري به ساختار تعيينكننده و شرايط نهادي واقعي رسانهها ميپردازد و مشخص ميسازد كه نوع نهادها و مالكيت آنها، نوع خبرها را تعيين ميكند و هيچ نهاد رسانهاي برخلاف منافع خود عمل نميكند به طور مثال كار نهاد سرمايهداري اصولا اخباري را گزينش و پخش مينمايد كه در جهت تحكيم نظام سرمايهداري باشد و هيچگاه اخباري را كه باعث ايجاد شبهه در مورد سرمايهداري است پخش نميكند.
8. تاثير انحصارات رسانهاي بر خبر:
شركتهايي كه بر بازار رسانهها مسلطند، اخبار، اطلاعات، افكار، انديشه، فرهنگعاميانه و ديدگاههاي سياسي را تحت سيطره و نفوذ خود دارند. همين شركت ها دقيقاً بخاطر نفوذشان بر برداشت مردم از جامعه، از جمله برداشتهاي آنان از سياست و سياستداران، كه در رسانهها مطرح يا ناديده گرفته ميشوند از نفوذ قابل ملاحظهاي در دوران حكومت برخوردارند. (بگديكيان، 1374، ص 38)
در چنين مواقع انحصار رسانهاي، صداي رسانههاي غولآسا طنين بيشتري يافته و صداي حاكي از نارضايتي رسانههاي كوچك را در گلو خفه ميكند. (بگديكيان، 1374، ص13)
رسانههاي انحصاري براي بدست گرفتن عرصه خبر و اطلاعات در جوامع دموكراتيك يا جهاني از سوبسيد اطلاعات استفاده ميكنند.
اسكار گندري (1982) درخصوص سوبسيد اطلاعاتي (اطلاعات رايگان) ميگويد: تلاشي است كه از جانب منابع خبري كه قصد دارند هزينه توليد خبر را به منظور افزايش استفاده از اطلاعات رايگان كاهش دهند. ارائه اطلاعات رايگان در دنياي تجاري رسانهها به كساني قدرت اقتصادي دارند اجازه ميدهد تا كنترل خود را در جوامع سرمايهداري افزايش دهند. (شعار غفاري، 1373، ص 40)
الف) ملي
ب) فراملي
انحصارات رسانهاي خبري ملي اعم از خصوصي با دولتي، در محدوده جغرافيايي يك كشور است. در اينگونه انحصارات، رسانههاي كوچك يا به صورت قاننوني اجازه رقابت ندارند و يا اينكه به علت كوچكي، توانايي عرض اندام و رقابت با رسانههاي بزرگتر را ندارند و از آنجا كه اطلاعات نقش مركزي در تصميمگيري فردي و گروهي دارد. كنترل اطلاعات به منزله كنترل تصميمگيري است. (شعار غفاري، 1373، ص 30)
منظور از انحصارات بينالمللي يا فراملي، انحصاراتي است كه در سطح جهاني بر جريانهاي خبري سيطره دارند. هرچند با توجه به تنوع و تكثر رسانهها و به خصوص اينترنت در سطح جهاني شايد اين تعبير زياد واقعبينانه تلقي نشود اما سيطره رسانهها و به خصوص خبرگزاريهاي بزرگ و استفاده خبرگزاريهاي ملي، محلي و همچنين رسانههاي ديداري و نوشتاري از آنها باعث شده است كه سيطره خود را بر جريانهاي خبري در سطوح فراملي حفظ كنند.
امروزه تصو كه از دنياي فراملي براي جهانيان ترسيم ميگردد تقريباَ همان تصوير مورد دلخواه رسانههاي غولآساي جهاني است و آنها هستند كه ميگويند كداميك از رخدادهاي جهاني مهمتر است و بايد پوشش داده شوند و چگونگي پوشش براي ايجاد تصويري دلخواه از رويدادها را نيز تعيين ميكنند.
9ـ نظريه نقش آگهي بر خبر:
عده زيادي از متفكرين انتقادي رسانهها بر اين عقيده هستند كه آگهيهاي تجاري تنها يا عمدهترين منبع درآمدي رسانههاي خصوصي هستند لذا رسانهها سعي ميكنند برنامههايي را پخش نمايند كه آگهي دهنده بيشتري را جذب كند و به اين ترتيب سود بيشتري از سرمايه خود ببرند. آنها بر اين عقيدهاند كه خبر نيز از اين دايره خارج نيست و رسانه، اخباري را پخش ميكنند كه اولاَ مغاير خواستههاي آگهي دهندگان نباشد و همچنين اخباري را پخش ميكنند كه مخاطب بيشتري را جذب نمايد و به اين ترتيب خبر تنها آيينهاي براي انعكاس وقايع رخ داده اطراف خود نميباشد. در همين خصوص بن اچ بگديكيان ميگويد: در رسانهها، دستهاي پنهاني اقتصاد، نقش آفريني ميكنند.
مردم روزنامهها و مجلات را به قيمتي پايينتر از هزينه تمام شده دريافت نميكنند. تمامي هزينهها توسط مخاطبان پرداخت ميشود. آنها بابت تلويزيون ”مجاني“ خود و روزنامههايي كه از سوبسيد استفاده ميكنند. ”پول“ پرداخت ميكنند يا به زبان ديگر آنها بابت آگهي پول ميپردازند. در مرحله بعدي، آنها بابت خريد كالاهايي كه از رسانهها تبليغ ميشوند پول اضافي پرداخت ميكنند.
هيچ يك از رسانهها اعم از راديو تلويزيون، روزنامه و مجلات كه از راه آگهي كسب درآمد ميكنند و مردم براي آگاهي از دنياي اطراف خود شديداَ به آنها وابسته هستند هرگز اينگونه مطالب را براي مخاطبان خود بازگو نميكنند. معجزهاي كه در اقتصاد روزنامهها به وقوع ميپيوندد به روشن شدن اين توهم كمك ميكند. (بيگديكيان، 1374، ص 220)
نوام چامسكي و ادوارد.اس.هرمن در خصوص رسانهها و آگهيهاي بازرگاني ميگويند: در حقيقت ميتوان به جرات ادعا كرد سيستمي كه متكي بر آگهيهاي تبليغاتي باشد. به آساني، رسانههايي كه در موضوع مخالف با سيستم حاكم جهاني قرار دارند به ورشكستگي كشانده و يا به رسانههاي كوچك با مخاطبيني محدود تبديل ميكنند. (چامسكي، 1377،ص 36)
آگهيهاي تجاري، نقش موثر در تمركز هر چه بيشتر وسايل ارتباط جمعي در دست گروههاي پر قدرت اجتماعي، ايفا كرده است. رقابت براي كسب آگهيهاي تبليغاتي بيشتر، در ميان وسايل ارتباط جمعي تمركز يافته موجود ميتواند باعث ايجاد ورشكستگيهايي شود كه تمركز مالكيت اين وسايل را در دست گروهي حتي كوچكتر باز هم بيشتر كند. سهم بيشتر از بازار آگهيهاي تجاري باعث ارتقاي درآمد ميشود كه اجازه رقابت موثر در شكل خريد برنامههاي جالبتر، شكل ارايه حرفهايتر، استفاده از وسايل و ابزارهاي جديدتر، فاصله اين وسايل ارتباط جمعي را از بقيه آنچنان عميق ميكند كه قادر ميشود تماشاگران بيشتري نيز جذب كنند و طبيعتاَ آگهيهاي بيشتري را جلب نمايند. (چامسكي، 1377، ص 37)
لذا رسانهها براي جذب مخاطب بيشتر و به طبع آن جذب آگهي بيشتر از سياستهاي محافظ كارانه و يا در جهت اهداف تبليغ دهندگان پيروي ميكنند. در اين سياست سعي ميشود برنامههايي خنثي و بدون جهتگيري پخش شود كه تمامي تماشاگران جز مخاطبان رسانه محسوب شوند و هيچ تماشاگري از حوزه مخاطبان خارج نشود و در عين حال برنامههاي انعكاس يافته تحكيم بخش سياستهاي تبليغ دهندگان باشد تا آسيبي به آنها و پيرو آن به رسانه مورد نظر وارد نيايد.
بگديكيان در خصوص تاثير آگهيهاي تجاري بر خبر ميگويد: رشد آگهيهاي انبوه، گنجاندن ايدههاي ليبرال و راديكال در سرمقالهها، انتخاب اخبار و بررسيهاي عميق و جدي مساله ساز شد. اگر روزنامهاي بخواهد حداكثر آگهي ممكن را به خود جلب كند در آن صورت صراحت نوشتههايش ممكن است در نهايت به زيانش تمام شود. براي جذب آگهيهاي بيشتري، روزنامه ناگزير است خوانندگاني با ديدگاه متفاوت سياسي را به خود جلب كند. براي تحقق چنين هدفي روزنامه ناگزير است لحن اخبار و سرمقاله خود را ملايمتر كرده يا از اظهارنظرهاي حاد سياسي خودداري كند. آرام شدن لحن سرمقالهها، رضايت خاطر آگهي دهندگان بزرگ را كه از ديدگاه ليبرال و راديكال به دليل عنوان كردن مسائل پيرامون نقش شركتهاي بزرگ بيزار هستند جلب كند. (بگديكيان، 1374، ص 211)
بگديكيان به عقيم سازي خبري يا ستروني خبري بر اثر آگهيهاي تجاري تاكيد ميكند و ميگويد: رسانهها بخاطر وحشت از اينكه مبادا اخبار و تحليلهاي جدي با وجود خشنود ساختن قشري از مخاطبان، نارضايتي اقشار ديگر را فراهم سازد و در نتيجه تعداد خوانندگانش كه براي تعيين نرخ آگهي، معيار مهمي محسوب ميشود كاهش يابد به عقيم ساختن اطلاعات پرداختند. (بگديكيان، 1374، ص 283)
10ـ نظريه امپرياليسم خبري:
”خوان سوماويا“ محقق معاصر شيلياي ضمن بررسي در مورد ساختار قدرت امپرياليسم خبري، هدفها و ابزارهاي اين نظام و شيوههاي انتخاب اخبار و نيز قلب و تحريف آنها را تشريح ميكند. مطابق اين ديدگاه، هدف اصلي نظام خبري فراملي، كه خبرگزاريهاي بزرگ جهاني را دربرميگيرد، آن است كه در سراسر جهان، تركيبي از ارزشها و آرمانهاي مورد نظر امپرياليسم فراهم گردد. بطوري كه با استفاده از آنها، ثبات سياسي، كارائي اقتصادي، خلاقيت تكنولوژي، منطق بازار، مزاياي مصرفگرايي و دفاع از آزادي، تامين و تضمين شود.
براي نيل به اهداف مذكور و انتقال ارزشها و شيوههاي زندگي جوامع مصرفي به جهان سوم، ابزارهاي مختلفي وجود دارد كه مهمترين آنها، شامل سرويسهاي سياسي ـ اطلاعاتي، سازمانهاي اقتصادي ـ بازرگاني و سرويسهاي ارتباطي، تبليغاتي و فرهنگي است.
بدين ترتيب، وظيفه اصلي نظام ارتباطات فراملي، نفوذ فرهنگي در شخصيت انسان و مقيد ساختن او براي پذيرش ارزشهاي سياسي ـ اقتصادي ـ فرهنگي ميباشد و به همين سبب مطالعه در نقش خبرگزاريهاي بزرگ غربي در اين زمينه از اهميت فراوان برخوردار است.
طبق ديدگاه خوان سوماويا؛ خبرگزاريهاي جهان، به سبب خصوصيات ساختاري خود، معيارهايي براي انتخاب اخبار بكار ميگيرند، كه در آنها به منافع و واقعيتهاي جهان سوم توجه نميشود. معيارهاي مذكور، خود به خود و عمداَ بر منافع سياسي و اقتصادي نظام فراملي و كشورهاي بزرگ سلطهگر، استوار گرديده است.
به همين جهت، مكانيسم مركزي اين نظام، بر حفظ وضع موجود و جلوگيري از دگرگوني اجتماعي تكيه دارد. (معتمدنژاد، 1368، ص 480 ـ 479)
هربرت شيلر استاد علوم ارتباطات دانشگاه كاليفرنياي آمريكا يكي ديگر از انديشمندان معتقد به امپرياليسم خبري البته در قالب امپرياليسم فرهنگي است. به نظر شيلر ”اصطلاح امپرياليسم فرهنگي نشاندهنده نوعي نفوذ اجتماعي است كه از طريق نابرابري در تكنولوژيهاي ارتباطي ايجاد شده است. يك فرايند يا پديده اتفاقي نيست بلكه امري هدفمند و سازمان يافته است كه از سوي كشورهاي امپرياليستي براي تسلط بر اقتصاد ساير كشورها و كسب برتري سياسي نسبت به ممالك ديگر اعمال و به كار گرفته ميشود“. (رضويزاده، 1377، ص 924)
شيلر هدف امپرياليسم فرهنگي، از كنترل شبكههاي ارتباطي و اطلاعاتي را به تسخير درآوردن هسته مركزي رفتار انساني يا به عبارت ديگر، كنترل تفكر و انديشه ميداند. در چنين وضعيتي، امپرياليسم خواهد توانست با ايجاد يك انفعال ذهني در افراد، اهداف و سياستهاي خود را توجيه كند. بر اين مبنا كنترل آگاهي از وظايف اصلي و عمده رسانههاي جمعي غرب است و انفعال هدف نهايي اداره انديشهها است و آن چيز نيست جز حفظ وضع موجود بر مبناي منافع نظام سرمايهداري. (رضويزاده، 1377، ص 924)
براي شناخت هر چه بهتر نظريه امپرياليسم خبري ميتوان به نظريات جريان بينالمللي خبري اشاره كرد.
اولين مدل، نظريه ”مركز پيراموني“ است كه در تئوري ساختاري امپرياليسم از ”جان گالتونگ“ نمود يافته است. در اين تئوري، جهان به دو بخش تقسيم شده است: مركز يا جوامع حاكم و پيرامون كه به مناطق وابسته اطلاق ميشود. وي اين سازههاي تئوريك را به كنشهاي متقابل فرهنگي و ارتباطي ربط داده و به كنش متقابل عمودي به مثابه عمل عمده نابرابري ملتها اشاره ميكند. از نظر وي، شبكههاي فئودالي ارتباطات بينالمللي كه در كنترل ملل مركز ميباشد، به اين نابرابريها دامن ميزند. (مولانا، 1371، ص 41)
فرضيه ”گالتونگ“ را ميتوان در چهار محور كه وضعيت خبرهاي بينالمللي را مشخص ميكند، خلاصه كرد:
1ـ رويدادهاي خبري ”مركز“ كه در سيستمهاي مطبوعاتي جهان گزارش ميشود، از ثقل بيشتري برخوردار است.
2ـ ميزان تبادل خبرها ميان ملل ”مركز“ و ”پيرامون“ و ميزان تبادل خبرها بين خود ملل ”مركز“ با يكديگر تفاوت بسيار زيادي دارد.
3ـ خبرهاي ملل ”مركز“ سهم بيشتري از رويدادهاي خارجي را در رسانههاي ملل ”پيرامون“ به خود اختصاص ميدهد، حال آنكه سهم رويدادهاي ”پيرامون“ در رسانههاي ”مركز“ كمتر است.
4ـ تقريبا ” جريان خبر“ در ميان ملل ”پيرامون“ بسيار ناچيز است و يا اصلا وجود ندارد.
اين امر به ويژه در طول مرزهاي بوجود آمده توسط استعمار بيشتر صادق است. (مولانا، 1371، ص 42)
دومين مدل در جريان بينالمللي خبر و امپرياليسم خبري، جريان عمودي خبرها است. اين فرضيه ميگويد، جريان خبرها از سوي كشورهاي توسعه يافته ”شمال“ به سوي كشورهاي رو به توسعه ”جنوب“ است و جريانهاي افقي درون شمال و درون جنوب كه حجم دومي از اولي كمتر است، مكمل آن محسوب ميشود. در حالي كه جريان خبرها در حد مطلوبي از جنوب به سوي شمال وجود دارد، اما بطرز چشمگيري در مقايسه با حجم جريان خبرها از طرف شماي به سوي جنوب، از حجم كمتري برخوردار است. علاوه بر اين، در مدل شمال جنوب جهتي نيز وجود دارد كه به آن جريان مدور ميگويند.
در اين جريان، خبرهايي كه خبرنگاران شمال در جنوب جمعآوري كردهاند، قبل از بازگشت نهايي به رسانههاي جنوب، براي پردازش و ويراستاري به شمال فرستاده ميشود. (مولانا، 1371، ص 43)
بايد توجه داشت كه نظريه امپرياليسم خبري منتج از مطالعه عملكرد چهار خبرگزاري بزرگ جهان يعني: آسوشيتدپرس، يونايتدپرس، فرانسپرس و رويتر ميباشد.
به عبارت ديگر وابستگي شديد خبرگزاريهاي ملي و رسانهها به اين چهار خبرگزاري، نشان دهنده تسلط اين خبرگزاريها بر اخبار جهاني است. البته در عصر فعلي و قرن 21 ميتوان گفت از استيلا و سيطره اين خبرگزاريها بر اخبار جهان كاسته دشده است و امروزه اينترنت تا حدودي ميتواند اين سلطه را كاهش دهد ولي باز هم از اين تئوري نميتوانچشم پوشيد.
نتيجهگيري:
مباني اوليه فكري مكاتب و نظريههاي انتقادي عمدتا بر مبناي اين مفروض استوار است كه در فرايند تكامل جوامع سرمايهداري ليبرال كه از نوعي آزادي نسبي برخوردارند، با ظهور و گسترش ابزار پيشرفته و جامع نظارت اجتماعي و روانشناختي، به تدريج اين جوامع تحت هدايت و كنترل حاكميت كلگرا و تماميت خواه قرار ميگيرند.
لذا شناسايي و شكستن قالبهاي كنترل حاكميت سرمايهداري را جزو وظايف خود ميداند. مهمترين ابزارهاي هدايت و كنترل در اختيار قدرتها (حاكميتها و سرمايهدارها) رسانههاي همگاني هستند و در اين ميان، برنامههاي خبري مهمترين ابزار در بين ديگر ابزارهاي رسانهاي محسوب ميشود. منتقدين بر اين باور هستند كه صاحبان رسانهها، وقايع و رخدادهاي جهان را بجاي اينكه به صورت واقعي و عيني انعكاس دهند بيشتر تبليغكننده و القاءگر هژموني مسلط هستند، لذا نظريههاي گوناگوني در اين راستا ارائه شده است كه در اين گزارش تنها به 10 مورد از آنها كه داراي اهميت بيشتري است پرداخته شد.
نظريههاي انتقادي در خبر را ميتوان به چند دسته كلي تقسيم كرد. اولين دسته از تئوريهاي بيان كننده تاثيرات رسانههاي خبري در القا ايدئولوژي حاكم ميباشد كه در اين خصوص به نظريههاي: 1ـ ايدئولوژي در خبر، 2ـ سلطه يا هژموني در خبر، 3ـ امپرياليسم خبري اشاره كرد.
دو مورد اول به نقش رسانههاي خبري در عرصههاي ملي ميپردازد. ”امپرياليسم خبري“ ناظر به تاثير رسانههاي خبري مسلط بر جهان است.
دومين دسته از نظريههاي انتقادي به تاثير مالكيت رسانههاي خبري در اشاعه و انتقال خبر ئر راستاي منافع صاحبان آن ميپردازد كه نظريههاي:
1ـ انحصارات رسانهاي بر خبر
2ـ نقش آگهي دهندگان بر خبر
3-اقتصاد سياسي خبر؛ از جمله اين نظريهها ميباشند و نشان دهنده مالكيت رسانههاي خبري تاثيرگذار در جهت تامين منافع مالكان است تا در جهت انعكاس واقعيت يا در جهت منافع شهروندان.
دسته سوم نظرياتي هستند كه به عدم رعايت عينيتگرايي در رسانههاي خبري اعتقاد دارند. اينان بر اين عقيده هستند كه رسانههاي خبري در انعكاس وقايع صداقت را رعايت نميكنند و بر اساس منويات صاحبان ومديران خود، اخبار را پردازش و قلب مينمايند كه در اين راستا نظريههاي:
1ـ چارچوب در خبر
2ـ انگاره سازي در خبر قابل توجه هستند.
البته اين دو نظريه نسبت به نظريههاي ما قبل حالت جزئيتر دارند.
دسته چهارم نظريهپردازاني هستند كه در حوزه پست مدرنيسم قرار ميگيرند كه شامل دو نظريه است:
1- بازنمايي
2- وانمايي.
اين نظريهها ميگويند عينيت صرف وجود ندارد و خبرها ساخته و پرداخته رسانههاي خبري و جبر فناوري هستند كه در نظريه «بازنمايي» اعتقاد بر اين است كه خبر براساس واقعيات ساخته شده ولي تغيير يافته است ولي در «وانمايي» عقيده بر اين است كه خبر پخش شده ساخته رسانه خبري است واقعيت خارجي ندارد.
در نهايت بايد گفت تمامي نظريههاي مذكور براي تعديل اخبار و رساندن آنها به عينتگرايي است و هيچ نظريهپرداز و انديشمندي نظريههاي مذكور را مجوزي براي اجراي آنها ندانسته است.
فهرست منابع
- بگديكيان بن اچ (1374) انحصار رسانهها: ترجمه داود حيدري، انتشارات رسانه.
- بودريار ژان (1374) سرگشتگي نشانهها، نمونههايي از نقد پسامدرن ترجمه و تأليف ماني حقيقي، انتشارات نشر مركز.
- پاستر مارك (1377) عصر دوم رسانهها ترجمه غلامحسين مالحيار، انتشارات ايران.
- جامسكي نوام، هرمن ادوارد اسلامي. (1377)، فيلترهاي خبري: ترجمه تژاميرفخرايي: انتشارات ايران.
- دالگران پيتر (1380) تلويزيون و گستره عمومي: ترجمه مهدي شفقتي انتشارات سروش.
- بودريار ژان (1374) سرگشتگي نشانهها، نمونههايي از نقد پسامدرن ترجمه و تأليف ماني حقيقي، انتشارات نشر مركز.
- شعار غفاري پرويز (1373)، تبليغات خبري و منافع ملي، فصلنامه رسانه، ويژهنامه آموزشي شماره 1، فصلنامه مطالعاتي تحقيقاتي وسايل ارتباط جمعي.
- (1374) معرفتشناسي خبر: فصلنامه رسانه؛ سال ششم، شماره 3؛ پاييز
- محكي، علياصغر (1380)، اقتصاد سياسي رسانهها؛فصلنامه رسانه سال دوازدهم، شاره دوم، تابستان شماره پياپي 46.
ـ معتمدنژاد كاظم، منصفي ابوالقاسم (1368) روزنامهنگاري (با فصلي جديد در روزنامهنگاري انتقادي)؛ انتشارات سپهر چاپ سوم
ـ مهديزاده سيدمحمد (1379) مطالعات فرهنگي؛ رهيافتي انتقادي به فرهنگي و جامعه نو فصلنامه رسانه، سال يازدهم، شماره اول ـ شماره مسلسل 41
ـ (1380) تصوير سازي منفي رسانههاي غرب از جهان اسلام و ملل شرق فصلنامه رسانه ـ سال دوازدهم شماره سوم پاييز ـ شماره مسلسل 47
ـ مهرداد هرمز (1380) مقدمهاي بر نظريات و مفاهيم ارتباط جمعي؛ انتشارات فاران
ـ مولانا حميد (1371) جريان بينالمللي اطلاعات؛ ترجمه يونس شكرخواه، انتشارات رسانه
ـ نگرينآرا (1378) سياست و رسانههاي جمعي در بريتانيا، ترجمه ميرحسين رئيسزاده، انتشارات اداره كل پژوهش معاونت سياسي سازمان صدا و سيما ج. ا. ا
ـ نوذري، حسينعلي، (1381) بازخواني هابرماس: نشر چشمه
ـ هوسمن كارل (1376) بحران وجدان؛ ترجمه داود حيدري، انتشارات رسانه
دكتر حسن سبيلان اردستاني
ناصر حسین نژاد
فناوری ارتباطات و اطلاعات چیست؟
در پنجاه سال گذشته بروز تحولات گسترده در زمینه کامپیوتر و ارتباطات، تغییرات عمده ای را در عرصه های متفاوت حیات بشری به دنبال داشته است. انسان همواره از فناوری استفاده نموده و کارنامه حیات بشری مملو از ابداع فناوری های اطلاعات و ارتباطات که از آنان به عنوان فناوری های جدید و یا عالی، یاد می شود بیشترین تاثیر را در حیات بشری داشته اند.
دنیای ارتباطات و تولید اطلاعات به سرعت در حال تغییر بوده و ما امروزه شاهد همگرایی آنان بیش از گذشته با یکدیگر بوده، به گونهای که داده ها و اطلاعات بسرعت و در زمانی غیرقابل تصور به اقصی نقاط جهان منتقل و در دسترس استفاده کنندگان قرار می گیرد.
بدون شک تحولات گسترده ای را در Information&Communication Technology یافناوری اطلاعات وارتباطات ICT تمامی عرصه های اجتماعی و اقتصادی بشریت به دنبال داشته و تاثیر آن بر جوامع بشری به گونه های است که جهان امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به یک جامعه اطلاعاتی است. جامعه ای که در آن دانایی و میزان دسترسی و استفاده مفید از دانش، دارای نقشی محوری و تعیین کننده است. گستره کاربرد و تاثیرات آن در ابعاد مختلف زندگی امروزی و آینده جوامع بشری به یکی از مهمترین مباحث روز جهان مبدل شده و توجه بسیاری از کشورهای جهان را به خود معطوف کرده است
اما در تعریف فناوری اطلاعات و ارتباطات می توان گفت؛ فناوری عبارت است از گردآوری، سازماندهی، ذخیره و نشر اطلاعات اعم از صوت، تصویر، متن یا عدد که با استفاده از ابزار رایانه ای و مخابرات صورت پذیرد.
صرفه نظر از تعاریف متنوع و دامنه وسیع کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخشهای مختلف زندگی بشری، دسترسی سریع به اطلاعات و انجام امور بدون در نظر گرفتن فواصل جغرافیایی و فارغ از محدودیتهای زمانی محوری ترین دستاورد این فناوری است.
می توان از ارتباطات مطمئن و در دسترس بصورت کارآمد، به عنوان بخشی از ابزار مطرح سازی مشکلات جهانی بهره گرفت. ممکن است فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی به تنهایی گرسنه ها را سیر نکند، گرسنگی را ریشه کن نکند، یا مرگ و میر کودکان را نکاهد، اما عواملی بیش از پیش و با اهمیت هستند که رشد اقتصادی و برابری اجتماعی را به حرکت درمی آورند.
فناوری اطلاعاتی و ارتباطی؛ تولید، تنوع و توزیع کارآمد محصولات کشاورزی را مقدور می سازد و امکان عرضه خدمات اولیه بهداشتی به افراد بسیار نیازمند مناطق محروم از تسهیلات بهداشتی را فراهم تر می سازد. همچنین به آموزگاران این امکان را می دهد که دانش خود را به دورافتاده ترین نقاط این سیاره برسانند. دسترسی به فناوری اطلاعات می تواند ایجاد شرکتهای کوچک و گروه بندی فقیرترین و دورافتاده ترین مناطق جهان را تقویت کند و به آنها کمک کند و بخش عمده بازارهای داخلی و جهانی را به هم پیوند دهد.
فناوری اطلاعات امکان جهش زیر ساختهای فقیر را طوری فراهم ساخته که دوری از بازارها دیگر عامل زیان نیست و کانالهای توزیع ناکارآمد، دیگر از میان رفته و به گذشته ها متعلق می شوند.
▪ فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند تاثیر بسیار زیادی در بهبود حکومت گردانی برجای گذارد، می تواند به مردمی که دورافتاده، زبان بسته و غیر قابل بروز بوده اند صدایی بدهد که بتوانند صرف نظر از جنسیت و مکان زندگی خود سخن بگویند. با این اوصاف با پذیرش قدرت فراوان فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در بهبود و اعتلای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم، باید آن را محور تمام راهبردهای توسعه قرار دهیم.
▪ بر همین اساس نظریه هایی مانند ایجاد دولتهای الکترونیکی، شهرهای الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، و تجارت الکترونیکی مطرح گردید و ظرف چند سال اخیر در برخی از کشورها پیشرفت های قابل توجهی نموده است
رضا واعظی.
موضوع
فن آوری اطلاعات
استاد مربوطه
آقای محمد پور
تهیه کننده
جبرائیل نعمت پور
فن آوری اطلاعات و عوامل توسعه و هرچه مطلوب تر شدن در جوامع بشری
مقدمه :
نو آوری اطلاعات به مجموعه ابزار و روش هایی اطلاق میشود که به نحوی، اطلاعات را در اشکال مختلف، جمع آوری، ذخیره، بازیابی، پردازش و توزیع می کنند.اطلاعات منشاء دانائی و بصیرت در انسان است و هدف از به کار گیری فن آوری اطلاعات، افزایش آگاهی در انسان و نظم در اجراست. به تعبیر دیگر، فن آوری اطلاعات، فن بهره برداری از اندیشه انسانی است. بهره برداری بهینه از اندیشه، سپردن امور شناخته شده، تکراری و غیرخلاق به ماشین (از طریق خودکار سازی عملیات ) و آزاد سازی اندیشه و مهارت های انسانی جهت مکاشفه در ناشناخته هاست.
در سه دهه اخیر، مفهوم داده ورزی ( انفورماتیک ) از بستر ماشین های پردازشگر اطلاعات به سمت نظریه سیستم و سپس نظریه اطلاعات گرایش یافته و امروز با توجه به نظریه خودکار سازی و نظریه ارتباطات، انفورماتیک در پیوند با همه اینها، بعنوان یک فن آوری همه منظوره تحت عنوان فن آوری اطلاعات در مرکز توجه جهان قرار گرفته است.
در پنجاه سال گذشته بروز تحولات گسترده در زمینه کامپیوتر و ارتباطات ، تغییرات عمده ای را در عرصه های متفاوت حیات بشری به دنبال داشته است . انسان همواره از فن آوری استفاده نموده و کارنامه حیات بشریت مملو از ابداع فن آوری های متعددی است که جملگی در جهت تسهیل زندگی انسان مطرح شده اند. در سالیان اخیر ، فن آوری های اطلاعاتوارتباطاتکهازآنان بهعنوانفنآوریهایجدیدویاعالی،یادمیشود،بیشترینتاثیررادرحیاتبشریتداشتهاند . دنیایارتباطاتوتولید اطلاعات به سرعت در حال تغییر بوده و ما امروزه شاهد همگرائی آنان بیش از گذشته بایکدیگربوده،بگونهایکهدادهواطلاعاتبهسرعتودرزمانیغیرقابلتصوربهاقصینقاطجهانمنتقلودردسترساستفادهکنندگانقرارمیگیرد .
فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، بدون شک تحولات گسترده ای را در تمامی عرصه های اجتماعی و اقتصادی بشریتبهدنبالداشتهوتاثیرآن برجوامعبشریبگونهایاستکهجهانامروزبهسرعتدرحالتبدیلبهیکجامعهاطلاعاتیاست . جامعهایکهدرآندانائیومیزاندسترسیواستفادهمفیدازدانش،داراینقشی محوری و تعیین کننده است .
فناوریاطلاعاتموضوعیاستفرابخشی،بدینمعناکهبسیاریازنهادها،سازمانها،ووزارتخانههادررشدوتعالیوکاربردIT نقش دارند و ایفای نقش هرکدام منوط به این است که یک نهاد فرابخشی، وظایف را به آنها تکلیف نماید تا در درون یک برنامه مشخص، هدف اصلی -که همان رشد فناوری اطلاعات از حیث توسعه زیرساخت و رشد کاربرد است- تامین گردد. در اینجا وزارت پست وتلگراف و تلفن به عنوان ایجاد کننده بستر ارتباطات، نقشی کلیدیتر از دیگران خواهد داشت.
در مجموع با توجه به تحولات رخ داده در حوزه IT، میتوان گفت این تحولات حاکی از این است که تشتتها نه تنها کاهش نیافته، بلکه در حال افزایش است و فاصلههای ایجاد شده در نهایت به دودستگی بیشتر در ایجاد بستر و زیرساخت(ایجاد کننده ارتباطات) و کاربرد فناوری اطلاعات خواهد انجامید، و این دقیقا یعنی کندی رشد فناوری اطلاعات در کشورمان!
((عوامل توسعه فن آوری اطلاعات ))
1- قانونی ساختن ارتباطات اینترنتی:
قواعد موجود برای بهره¬بری و بهره¬وری از محیط اینترنت در مقایسه با حقایق دنیای سایبر فاصله¬ای عمیق دارد. برای مثال می¬توان قانون تجارت الکترونیک را مثال آورد که پیش از طی دو مطلب به تفصیل به نقد آن پرداخته¬ایم. هم¬ اکنون کشورهای توسعه یافته با توجه به زیرساختها و حقایق دنیای شبکه¬ای اینترنت قواعد قابل اجرا را بخوبی شناسایی کرده¬اند. برای مثال می¬توان راه حل آنها برای جلوگیری از مجازات¬های کپی رایت را مثال زد.
حق کپی رایت به عنوان یکی از پرمناقشه¬ترین مسائل در دنیای اینترنت بوده و هست. عده¬ای به صورت غیر قانونی و با توسل به راههای ناصحیح همواره به فکر بدست آوردن ناثواب محصولات مختلف مولتی مدیا و انواع متفاوت آن بوده¬اند. اروپایی¬ها که از مدتها پیش با این مشکل مواجه بوده و انواع متفاوت قانونگذاری را تجربه کرده¬اند امروزه متوجه شده¬اند که بسیاری موارد با زیرساختهای قانونی به راحتی قابل حل و فصل می¬باشند. در 6 ماهه اول سال جاری میلادی حدود 180 میلیون دانلود قانونی از این محصولات صورت گرفته که نسبت به مدت مشابه سال قبل 3 برابر افزایش نشان می¬دهد.
این مسئله باعث کاهش استفاده¬های غیر قانونی نیز شده است ولی علت این مورد چه بوده است؟
تجربه جدید نشان داد که افزوده شدن به پهنای باند و در نتیجه سرعت بیشتر یافتن اینترنت تأثیر بسزایی در دسترسی قانونی گذاشته و از این رو لزومی نخواهد داشت که استفاده¬کنندگان از شیوه¬های غیر قانونی برای دسترسی به علایق خود استفاده کنند. این مسئله نشان می¬دهد که همیشه لازم نیست با چارچوبهای خشک قانونگذاری به سراغ مشکلات رفت و به قول معروف بهتر است گرهی که با دست باز می¬شود به دندان سپرده نشود. البته نباید از لزوم قانونگذاری صحیح نیز غافل ماند.
متأسفانه منطقه خاورمیانه یکی از عقب¬مانده¬ترین مناطق از لحاظ ایجاد قواعد حاکم بر محیط اینترنت بوده است. دولتها نیز نتوانسته آنچنانکه شایسته است بر قضیه مستولی شوند. از این رو طبق آمارها مشخص می-شود که درصد رشد حملات ویروسی در این منطقه بیشتر از همه مناطق جهان بوده است.
2- تعریف درست از اینترنت
بعضی وقتها مشکلات از بس که پیش پا افتاده هستند بزرگ جلوه می¬کنند. به نظر می¬رسد یکی از مشکلاتی که هنوز حل نشده باقی مانده است تعریف سیاست اینترنتی کشور است. شاید بیان این مسئله بسیار عجیب به نظر برسد ولی متأسفانه ما هنوز نتوانسته¬ایم که سیاست جامع خود را به عنوان هدف خود از استفاده از شبکه بیان کنیم. چند سال پیش کشور با یک سؤال مهم روبرو بود و آن اینکه آیا راه را برای ورود اینترنت به کشور باز بگذاریم یا جلوی آن را نیز همانند ماهواره بگیریم. هر چند گزینه اول غلبه یافت ولی هنوز سؤال اصلی¬تر پاسخ داده نشده است.
سؤال این است: اینترنت به چه درد ما می¬خورد؟ متأسفانه ما عادت کرده¬ایم که کاری را ابتدا انجام داده و پس از آن برایش تئوری پردازی کنیم ولی واقعیت آنست که هم اکنون اینترنت هنوز هم در کشور ما نوپاست. پس می¬توان برای این مسئله و حل آن دست به کار شد.
مبدعین کامپیوتر وقتی می¬خواستند دست به ایجاد آن بزنند بطور شانسی و با حدس و گمان این وسیله سراسر منفعت را بوجود نیاوردند. آنها برای خود موضوعاتی داشتند و قصد کرده بودند تا آنها را حل نمایند. سؤال اصلی آنها این بود: آیا می¬توان وسیله¬ای ایجاد نمود که اطلاعات مختلف را نگهداری کرده یا حتی آن را برای استفاده عموم طبقه¬بندی نمود. این مسئله در کشور هنوز جا نیفتاده که ما برای خودمان چه تعبیری از محیط وب داریم. بیان ساده¬تر اینکه ما از جان اینترنت چه می¬خواهیم.
3- زیرساختهای غیر مستحکم:
اگر چه تلاشهای صادقانه و از سر دلسوزی برای شبکه در کشور کم نبوده است لیکن اگر همچنان به تعریف و تمجید از گذشته بسنده نموده و به فکر تقویت مسیرمان نباشیم با مشکل مواجه خواهیم شد. واقعیت آنست که هر چند اقدامات صورت گرفته قدمهای مثبتی بوده است لیکن آنچه باید طی شود در مقایسه با آنچه طی شده بسیار اندک است. پیش از این خطوط تلفن به عنوان مبنای توسعه ارتباطاتی یک کشور بشمار می¬رفت. هم اکنون نیز تلفن یکی از مسائل ضروری در راه ارتباط و حتی اینترنت تلقی می¬شود. وجود دستگاه رایانه و همچنین شرکتهای ISP و خطوط اینترنت با پهنای باند بالا و امکان دسترسی با حداقل قیمت به آنها از مؤلفه¬های اولیه موفقیت در راه دست یافتن به مقدمات اینترنت است.
هم اکنون حدود هزار ISP در کشور فعال هستند و در حدود 5/6 تا 7 میلیون کاربرد اینترنت در کشور وجود دارند. اگر تعداد کاربران ایران را نه در جهان بلکه در منطقه مورد بررسی قرار دهیم به ظاهر ایران دومین کشور منطقه است ولی اگر همین میزان را به درصد کل مردم کشورها محاسبه کنیم نتیجه رضایت¬بخش نخواهد بود. از لحاظ سرعت نیز دسترسی به اینترنت رضایت¬بخش نیست. نهایت سرعت اینترنت برای دسترسی مردم در پایتخت بوده که معادل 64 KB می¬باشد. حال آنکه اکثراً این میزان بین 44 و 45 و حتی 31 KB متغیر بوده و نشان¬دهنده ضعف مفرط در این مسیر می¬باشد. هر چند حرکت به سوی اینترنت در کشور سریع بوده لیکن این سرعت با آنچه می¬توانست به دست آید همخوانی ندارد. هزینه¬های بالای دسترسی به شبکه نیز خود از همین مشکلات به حساب می¬آید. متأسفانه قیمت ثابتی برای دسترسی به اینترنت وجود ندارد و کارتهای اتصال به شبکه به هر قیمتی که یک ISP اراده کند فروخته می¬شود. اگر چه این میزان با آنچه 8 سال پیش وجود داشته تفاوت نازلی دارد لیکن هیچ نظارت اصولی بر کار آنها وجود نداشته است.
به نظر می¬رسد ضرورت داشته باشد تا قیمت دسترسی به کارتهای اینترنتی حتی به نصف یا بیشتر از آن کاهش یابد. علاوه بر آن قیمت مکالمات تلفنی نیز در کشور بسیار بالاست. متأسفانه در زمان جنگ تحمیلی این قیمتها افزایش یافت لیکن هم اکنون همچنان استفاده از تلفن¬های ثابت رقمهای درشتی را به خود اختصاص داده است.
4- متولیان متعدد:
هر چند طرحهای متعددی درباره کوچک ساختن ساختار دولت وجود داشته است لیکن آنچه از این برنامه¬ها نتیجه شده، بستن راه برای کارهای اصولی بوده است. برای مثال می¬توان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را مثال زد که پس از سالها دست به دست شدن در کش و قوس نهاد ریاست جمهوری و وزارت ارشاد بالاخره استقلال یافت ولی متأسفانه برعکس دیگر کشورها که از آن به عنوان یک وزارتخانه قطعی نام برده می¬شود در کشور ما بخاطر همان طرحهای کوچک¬سازی دولت از چنین اقدامی جلوگیری شد. در مورد بحث حاضر نیز چنین مشکلاتی وجود داشته است. هر چند بالاخره راه حل ممکن به تغییر عنوان وزارت پست و تلگراف و تلفن تعبیر شد لیکن مشکل بسیار حادتر از این حرف¬هاست.
به هر حال در دولت گذشته از سوی رئیس جمهور نماینده ویژه¬ای بدین سمت منصوب شد و از همین جا بود که طرح تکفا به عنوان مبنای برنامه¬ریزی در خصوص فناوری اطلاعات بدل گردید. البته در اینجا بایستی اضافه کرد که مسئولین این طرح تنها متولیان این بخش نبوده¬اند. علاوه بر آنها شورای عالی اطلاع¬رسانی و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز خود را در این مسیر متولی دانسته¬اند. برای مسیر در قضیه فیلترینگ مسئولین طرح در وزارت ارتباطات خود را به هیچ وجه بانی و مسئول و پاسخگو نمی¬دانستند و مدعی بودند شورای سه نفره-ای که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شده به این امر مبادرت می¬ورزد. جالب اینکه نهاد مسئولی که مستقیماً از طرف رئیس جمهور متولی قضیه شده در آن شورای سه نفره عضویت داده نمی¬شود و حتی نمی¬تواند درباره برنامه¬های آن توضیح یا تنقیح نماید.
نتیجه این تولیت¬های متعدد نیز مشخص است. طبق آمارهای رسمی تاکنون 170 هزار شغل در رابطه با ICT ایجاد شده است لیکن همین آمارها معترف هستند که ظرفیت ایجاد شغل در این قسمت در حدود 700 هزار شغل بوده است.
نتیجه مستقیم دیگر این مشکل عدم نظارت بر بازار بوده است. تفاوت قیمت کارت اینترنت از یک ISP به مورد دیگر مسئله بغرنجی است. مشکل دیگر که باز از عدم نظارت ناشی می¬شود عدم احصای سایت¬های موجود است. مدتی قبل برای تهیه آمار به شرکت مخابرات یکی از مراکز استانها تماسی حاصل شد ولی پس از چند بار دست به دست شدن گوشی تلفن تنها نتیجه این بود که هیچ اطلاع از سایتهای موجود در دست نیست. آمارهای رسمی نیز همین را می¬گویند و بطور کامل آماری از سایتهای ایرانی وجود ندارد.
هم اکنون تعداد کاربران ایرانی اینترنت به 5/6 تا 7 میلیون نفر می¬رسند. برنامه چهارم توسعه پیش¬بینی کرده است که این تعداد در پایان این برنامه به 21 میلیون نفر برسد. هم اکنون بنا به آمارهای رسمی 60 درصد بازار ICT در اختیار دولت قرار دارد و لازم است هر چه سریعتر بخش خصوصی وارد عمل شود زیرا این بخش به راحتی می¬تواند بحث بروزرسانی را در این مسیر عملی کند. اگر بخش دولتی بخواهد به همراه بوروکراسی معمول خود آن را بروزرسانی کند مطمئناً با مشکلات عمده¬ای مواجه خواهیم شد.
مسئله بعد توجه ویژه شخص این دولت به مسئله است. خوشبختانه آقای خاتمی با دقتی که به مسئله داشتند اهمیت موضوع را درک کرده و خود رأساً به قضیه می¬پرداختند. حضور شخص ایشان در اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی نیز مسئله¬ای بود که همان زمان از سوی اهل فن به فال نیک گرفته شد. هم اکنون نیز امید فراوانی وجود دارد که دولت جدید و در رأس آن شخص رئیس جمهور به مسئله اهمیت ویژه قائل شود.
((راهکارهایی برای مطلوب تر شدن سطح فن آوری اطلاعات در جوامع))
دانش و توسعه :
همانگونه که در بخش قبل اشاره گردید ، بیناستفادهوتولید دانش با توسعه ارتباطی مستقیم وجوددارد . قطعا" در جوامعتوسعهیافته برآینداستفادهازدانشمثبتبوده ودرادامهباتوجهبهزیرساختهاوسیاستهایتدوینشده،امکانتولیددانش فراهممیگردد .
"درآمد سرانه " ، یکی از شاخص های مهم به منظور سنجش میزان موفقیت برنامه های توسعهاستکههموارهدرآماراعلامشدهتوسطسازمانهاونهادهایدولتیبهآناستنادتامیزانموفقیتبرنامههایتوسعه،نشاندادهشود. بهمنظورآشنائیباتاثیردانشبرتوسعهودرنهایتافزایشدرآمدسرانهشهروندانیکجامعه،دوکشورغناوکره جنوبی را بررسی می نمائیم . بر اساس مستندات بانک جهانی ، چهل سال قبل ، میزان درآمد سرانه دو کشور کره جنوبی و غنا معادل یکدیگر بوده است . در حالی که امروزه درآمد سرانه کره ای ها ، شش مرتبه بیشتر شده است . به عبارت دیگر شهروندان کره جنوبی شش برابر نسبت به شهروندان غنائی ثروتمندتر شده و یا مردم غنا نسبت به مردم کره جنوبی شش برابر فقیرتر شده اند . بر اساس بررسی انجام شده ، بیش از پنجاه درصد نابرابری فوق ، به استفاده موفقیت آمیز کره ای ها در رابطه با فراگیری و استفاده از دانش برمی گردد. استفاده موثر و موفقیت آمیز از دانش ، عامل اصلی شکوفائی و موفقیت اقتصادی در برخی کشورهای آسیائی بوده که از آن به عنوان "معجزه اقتصادی " ، نام برده می شود. استفاده از سایر امکانات نظیر جاده ها ، ساختمان ها ، ماشین آلات کمتر از سی درصد سهم داشته است .از دیگر نمونه های موجود در این رابطه و نقش دانش و توسعه می توان به "انقلاب سبز " در آسیا اشاره نمود. در این رابطه با استفاده از روش های پیشرفته اقدام به ارتقاء سطح دانش و آگاهی افراد گردید و استفاده کنندگان با به کارگیری اندوخته های خود توانستند حرکتی عظیم و تحولی گسترده را در جامعه خود باعث گردند .در گذشته دانش ( برای توسعه ) از طریق کارشناسان و ارتباط مستقیم با فراگیران به آنان منتقل می گردید . بدیهی است در چنین مواردی میزان سرمایه گذاری محدود به قیمت و تعداد کارشناسان مورد نظری بود که می بایست رسالت انتقال دانش به مخاطبان خود را انجام دهند. هندوستان،یکیازکشورهایموفقدراینزمینهبودهکهازرسانههایارتباطجمعینظیررادیووتلویزیونبراینشردانشاستفادهنمودهاست . رادیو،تلویزیونوتلفنهایثابتازجملهعناصرموجوددرزیرساختفنآوریاطلاعاتوارتباطات،میباشند( کانالهاینشراطلاعات ) . انقلاب سبز ، اولین تجربه موفقیت آمیز در زمینه استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در آسیا می باشد .
افزایش و ارتقاء سطح دانش و آگاهی شهروندان یک جامعه دارای دستاوردهای بسیار مثبتی می باشد و شاید برخیازدستاوردهایبهدستآمدهدرمرحلهاولمحسوس و یا ملموس نباشند( مثلا" ارتقاءسطحدانششهروندانیکجامعهدررابطهبایکبیماریخاصکهبهدنبالآنکاهشویا ریشهکنیبیماریرابهدنبالخواهدداشت ،ارتقاءسطحدانششهروندانیکجامعهدررابطهباحوادثرانندگیکهکاهشتصادفاتوحوادثرانندگیرابهدنبال خواهد داشت ) . ارتقاء سطح دانش تاثیر مستقیم و مثبتی بر کیفیتت زندگی شهروندان یک جامعه را به دنبال داشته و شرایط مناسبی را برای توسعه همه جانبه فراهممینماید.
مهمترینرسالتفنآوریاطلاعاتوارتباطات،ارائهامکاناتوزیرساختلازمبرایتولیدوتوزیع دانش می باشد . بدیهی است از زاویه فوق و با توجه به ارتباط مستقیم استفاده و تولید دانش در یک جامعه با توسعه ، می توان به اهمیت و جایگاه واقعی فن آوری اطلاعات و ارتباطات در ارتباط با توسعه همه جانبه بیشتر واقف گردید.
توجه به پیشینه ارائه شده، فرایند برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی خیلی پیچیده تر از آن است که بتوان آن را با تغییرات تکنولوژیک اداره کرد. تئووآنگ (2000) بیان میکنند که فرایند IT/ISSP بسیار وابسته به محتوی است و باید از دیدگاه سازمانی به آن نگاه شود. بنابراین اثربخشی و کیفیت برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی وابسته به ماهیت عملیات سیستمهای اطلاعاتی، خصوصیات و مشخصه های سازمانی و خود فرایند برنامه ریزی است. اگرچه مطالعات گذشته یکسری فاکتورها و ابعاد را شناسایی کرده اند، ولی بین آنها ارتباط اندکی را پیدا کرده اند. بنابراین در این مقاله سعی شده است تا بیشتر با دید سازمانی و مدیریتی و با عنایت به مطالعات گذشته ، عوامل موثر بر کیفیت فرایند IT/ISSP شناسایی شود و به کمک آن مدلی برای سنجش میزان موفقیت این فرایند مهم، ارائه شود.
رویکرد های برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات
سه نقش اساسی فناوری اطلاعات عبارتند از نقشهای اجرایی، عملیاتی و رقابتی. نقش اجرایی شامل اتوماسیون فعالیتهای حسابرسی و کنترل است که مستلزم استقرار یک بستر کارا از فناوری اطلاعات است. نقش عملیاتی، یک حالت توسعه یافتهای از نقش اجرایی است، با این وجه تمایز که شامل ایجاد و استقرار یک بستری از فناوری اطلاعات است که باعث ایجاد توانایی در اتوماسیون کل فرایندهای تجاری سازمان میشود. نقش رقابتی هم، شامل استقرار یکسری برنامه های کاربردی جدید از فناوری اطلاعات است که بتوان به آن به عنوان یک مزیت رقابتی در محیط بازار نگریست. امروزه بیشتر به نقش و اساس رقابتی فناوری اطلاعات توجه میشود. بنابراین برای استفاده از فناوری اطلاعات بعنوان یک مزیت رقابتی ما نیاز به برنامه ریزی استراتژیک داریم تا بتوان از آن در تحقق اهداف استراتژیک سازمان استفاده کرد.
از نظر (لدرر و ستی، 1996) برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی عبارت است از فرایند شناسایی یک پرتفولیویی از برنامه های کاربردی مبتنی بر کامپیوتر که به سازمان در تحقق اهداف تجاری اش کمک میکند. برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی یک فرایند مدیریتی است برای ایجاد انسجام سیستمهای اطلاعاتی با فرایند برنامه ریزی سازمان، مرتبط کردن برنامه های کاربردی سیستمهای اطلاعاتی با اهداف تجاری سازمان و تعیین الزامات اطلاعاتی برای دستیابی به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت سازمانی. به عبارت دیگر برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی عبارت است از فرایند جستجوی یکسری برنامه های کاربردی از سیستمهای اطلاعاتی استراتژیک که سازمان را قادر به کسب مزیت رقابتی کند. نتیجه برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی عبارت است از یکسری برنامه های اجرایی که وجود این برنامه ها برای ایجاد هم راستایی بین نیازهای اطلاعاتی سازمان با جهت گیریهای استراتژیک آن لازم و ضروری است.
بر اساس مطالعه انجام شده توسط تئووآنگ (2000) یکسری دلایل برای نشان دادن لزوم برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی لیست شده است که از آن جمله عبارتند از: پشتیبانی بهتر از اهداف تجاری سازمان، بهبود انسجام بین سیستمها، بهره مندی از فناوری اطلاعات بعنوان یک مزیت رقابتی، اولویت بندی پروژه های سیستمهای اطلاعاتی، افزایش پشتیبانی مدیریت ارشد سازمان از عملیات سیستمهای اطلاعاتی، تسهیل تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری در زمینه سیستمهای اطلاعاتی، بهبود تخصیص منابع، پیش بینی منابع مورد نیاز ، تسهیل ارتباطات با مدیریت ارشد و ... .
برای برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی چارچوبهای مختلفی ارائه شده است، مثل مدل BSP ارائه شده توسط شرکتIBM، دگر سازی استراتژیها، عوامل کلیدی موفقیت، مدیریت پورتفولیو، مهندسی اطلاعات، توصیف اطلاعات تجاری، روش تحلیل End/Means و ... به دلیل پیچیدگی فرایند برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و به دلیل وجود موقعیتهای خاص برای هر سازمان، نمیتوان یک بهترین روش را برای این فرایند مهم پیشنهاد کرد.
محققان مختلف به روشهای متفاوتی این چارچوبها را تقسیم بندی کرده اند. ویتال و همکاران (1986) متدولوژیهای برنامهریزی سیستمهای اطلاعاتی را به دو حوزه تقسیم میکنند: هم راستایی و اثرگذاری. متدولوژیهای اثرگذاری توجیه کننده استفادههای جدید از فناوری اطلاعات است در حالیکه متدولوژیهای هم راستایی هدفشان ایجاد هم راستایی بین اهداف تجاری با اهداف سیستمهای اطلاعاتی است. متدولوژیهای اثرگذاری شامل تحلیل زنجیره ارزش و عوامل کلیدی موفقیت است. متدولوژیهای هم راستایی هم شامل روش BSP ، روش SSP و روش مهندسی اطلاعات است.
هم راستایی استراتژیهای تجاری و سیستمهای اطلاعاتی
یکی از جنبه های کلیدی برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی عبارت است از هم راستایی میان برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و برنامه ریزی تجاری سازمان. هم راستایی بین برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و برنامه ریزی تجاری سازمان برای حصول اطمینان از اینکه عملیات سیستمهای اطلاعاتی از اهداف و فعالیتهای سازمانی در تمام سطوح پشتیبانی میکند و استفاده بهتر از فناوری اطلاعات به منظور دستیابی به مزیت استراتژیک، لازم و ضروری است چنین هم راستایی سازمان را در شناسایی برنامه های کاربردی که باید توسعه داده شوند و اطمینان از اینکه منابع کافی به این برنامه های کاربردی اختصاص داده شده است، کمک میکند. نبود هم راستایی در برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و برنامه ریزی تجاری یک عامل شکست سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات است. تصمیمات سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات غالبا بر اساس برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و اهداف تجاری سازمان اتخاذ میشود. بنابراین این هم راستایی منجر به اثر بخشی سیستمهای اطلاعاتی میشود.
هم راستایی استراتژیک عبارت است از ارتباط برنامه های تجاری و سیستمهای اطلاعاتی سازمان. از طریق ایجاد این هم راستایی، منابع اطلاعاتی سازمان، اهداف تجاری سازمان را پشتیبانی می کنند و از فرصتهای پیش آمده برای استفاده استراتژیک از سیستمهای اطلاعاتی بهره مند میشوند.
کینگ (1978) چنین هم راستایی را در رابطه یک طرفه، که برنامه های تجاری سازمان برنامه های سیستمهای اطلاعاتی را متاثر میکند، نشان داد، ولی برنامه های کاربردی، استراتژیهای تجاری سازمان را تحت تاثیر قرار میدهند. بنابراین برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی فقط برگرفته از برنامه های تجاری نیست بلکه بر آن تاثیر نیز میگذارد بنابراین برنامه ریزی تجاری و سیستمهای اطلاعاتی بطور دو طرفه، بر هم تاثیر میگذارند. هم چنین برخی از مطالعات وجود رابطه منسجم بین این دو نوع برنامه ریزی را بطور همزمان در یک فرایند برنامه ریزی نشان میدهد.
کرنز و لدرر (2000) هم، در مطالعه خود دو دسته هم راستایی استراتژیک را شناسایی کردند. در نوع اول برنامه های سیستمهای اطلاعاتی بطور مستقیم به بیانیه رسالت و اهداف و استراتژیهای تجاری مرتبط میشود. نوع دوم هم راستایی استراتژیک شامل هم راستایی برنامه ریزی تجاری با برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی است و این زمانی است که برنامه های تجاری سازمان بطور مستقیم مرتبط با برنامه ریزیهای سیستمهای اطلاعاتی و برنامه های کاربردی ناشی از آن است.
باوجود اهمیت انسجام این دو نوع هم راستایی استراتژیک ، در غالب سازمانها این دو نوع هم راستایی با هم وجود ندارد. مشارکت نداشتن مدیریت در فرایند برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و وجود موانع داخلی در استفاده استراتژیک از سیستمهای اطلاعاتی از جمله عوامل هم راستایی نبودن اهداف تجاری با اهداف سیستمهای اطلاعاتی در سازمان است. بر اساس مطالعه ای که بر روی بیش از 300 سازمان صورت گرفته ، ارتباطات ضعیف بین مدیران سیستمهای اطلاعاتی و سایر مدیران سازمان، عامل اصلی در تحقق نیافتن هم راستایی استراتژیک شناخته شده است.
مدل مفهومی
یک مدل مفهومی برای شناسایی عوامل موثر بر کیفیت برنامه ریزی استراتژیک IS/IT به عنوان مبنای کار ، ارائه شده است. عوامل موثر بر موفقیت برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی، شامل عوامل سازمانی و ابعاد استراتژیک IS/IT است و کیفیت برنامه ریزی استراتژیک می تواند از عوامل سازمانی متاثر شود که این تاثیر به واسطه ابعاد برنامه ریزی استراتژیک IS/IT صورت میپذیرد. ابعاد برنامه ریزی استراتژیک IS/IT، شامل هم راستایی استراتژیک در برنامه ریزی تجاری و برنامه ریزی IS/IT، و ارزیابی محیطی است.
عوامل سازمانی
عوامل سازمانی شناسایی شده عبارتند از :
الف - مدیریت دانش
در خلال فرایند برنامه ریزی استراتژیک IS/IT، چهار دسته دانش باید با هم منسجم شوند که عبارتند از:دانش تجاری، دانش خاص سازمانی، دانش IS/IT و توانمندیهای مدیریتی. به عبارت دیگر فرایند برنامه ریزی استراتژیک IS/IT نیازمند دانش افراد مختلف سازمان است مثل CIO,CEO,CFO و... .
نامبیسان و همکاران (1999) نشان دادند که یکسری مکانیزمهای سازمانی وجود دارد که میتوان از آن برای تسهیم و انتقال دانش در سازمان استفاده کرد، مثل کمیته راهبری فناوری اطلاعات و تیم استراتژیک فناوری اطلاعات –سیستمهایاطلاعاتی.
ب - ارتباط CIO و CEO
طبق مطالعات انجام شده توسط تای و فلپس (2000) یکی از عـوامل شکست پروژه های فناوری اطلاعات ، تعـــــارض بین CIO) Chief Information Officer) و CEO) Chief Executive Officer ) است. که این تعارض ناشی از اختلافات نگرشی در زمینه فناوری اطلاعات و مباحث سازمانی است. ارتباط نامناسب بین مدیران سیستمهای اطلاعاتی با مدیران ارشد سازمان دال بر نامناسب بودن برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی موجود در سازمان است. ارتباط مناسب بین این دو، میتواند باعث هم راستایی استراتژیک و موفقیت در استفاده استراتژیک از سیستمهای اطلاعاتی شود.
بنابراین لازم است که مدیران ارشد سازمان آگاهی لازم را در زمینه منافع فناوری اطلاعات داشته باشند و مدیران سیستمهای اطلاعاتی هم باید اهداف تجاری سازمانشان را بخوبی درک کنند تا بتوانند به موقع فرصتها و تهدیدات را شناسایی کنند.
ج - هماهنگی و تعامل بین ذینفعان از فرایند IT/ISSP
تعامل، عملکرد گروهی را متاثر میکند و هماهنگی عامل کلیدی در موفقیت کار گروهی است. در فرایند برنامه ریزی استراتژیک IS/IT گروههای ذینفع به هم وابستهاند و هر کدام وظایف خاص خودشان را انجام میدهند. بنابراین برای دستیابی به اهداف برنامه ریزی و اطمینان از اینکه برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی مطابق انتظارات اجرا شده، مستلزم هماهنگی موثر سازمانی است. تعامل مستمر بین گروههای ذینفع از فرایند برنامه ریزی استراتژیک IS/IT باعث دستیابی آنها به یک چارچوب مشترک میشود که این امر منجر به برقراری ثبات درونی و اعتبار خارجی در خروجیهای حاصل از برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی است.
د - مدیریت تغییرات
تغییر سازمانی عامل مهم برای تسهیل تغییر و بهبود ساختار سازمانی، فرهنگ ، وظایف، پرسنل و مهارتهای کاری است. تغییرات سازمانی میتواند متاثر از عوامل مختلف داخلی و خارجی باشد که بعضی از تغییرات قابل کنترل و برنامه ریزی شده و برخی غیر قابل کنترل هستند. معرفی فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی در سازمان نیز مستلزم تغییرات شایان ذکر سازمانی است تا بتواند بستر لازم برای استفاده از این ابزار نوین را در پشتیبانی از اهداف تجاری سازمان فراهم کند.
دلیل موفق نشدن بسیاری از کسب و کارها در پیاده سازی متدولوژیهای برنامه ریزی استراتژیک IS/IT ، نادیده گرفتن تغییرات سازمانی ناشی از آن است که برای کاهش مقاومت در برابر تغییر ، فرایند IT/ISSP نه تنها باید شامل استراتژیهای تجاری و کنترل مدیریت باشد، بلکه باید «مدیریت تغییر» را هم در پیاده سازی چارچوبهای برنامه ریزی استراتژیک IS/IT مد نظر قرار دهد.
مدیریت تغییر میتواند شامل مباحث متفاوتی باشد، مثل: تغییر در فرهنگ سازمانی، تغییر در الگوی ارتباطات میان مدیران مختلف سازمان، تغییر در نحوه جریانهای کاری، تغییرات ناشی از مهندسی مجدد فرایندها و.. .
ه - بلوغ سیستمهای اطلاعاتی
طبق نظر لدرر و ستی (1996) باید در مطالعات مربوط به برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی ، تخصص سازمانی در برنامه ریزی استراتژیک IS/IT و بلوغ سازمانی در بهره مندی از فناوری اطلاعات، مد نظر قرار گیرد. مطالعات سرپا و ورنر (1998) نشان میدهد که یکی از کلیدی ترین مباحث در برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی این است که چگونه و به چه نحوی بلوغ فعالیتهای سیستمهای اطلاعاتی، فرایند برنامه ریزی را متاثر میکند. میزان بلوغ فرایند برنامه ریزی استراتژیک IS/IT بستگی به سطح بلوغ فعالیتهای سیستمهای اطلاعاتی در سازمان و متدولوژیهای مورد پذیرش برای برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی ، دارد. به عبارت دیگر در سازمانهایی که بلوغ سیستمهای اطلاعاتی آنها در سطح بالاتری است، مدیران ارشد سازمان اهمیت تصمیمات استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی را بیشتر درک میکنند.
و - آگاهی مدیران ارشد سازمان از منافع فناوری اطلاعات و تعهد به استفاده استراتژیک از IT
تخصیص منابع یکی از وظایف اصلی مدیران است.
از آنجاییکه منابع در هر سازمان محدود هستند و از آنجاییکه سرمایهگذاری در زمینه فناوری اطلاعات بسیار هزینه بر است، بسیار مهم است که مدیریت ارشد سازمان راجع به فناوری اطلاعات آگاهی داشته باشد تا بتواند بطور هدفمند پپیشنهادهای مربوط را ارزیابی کند. این دانش درباره فناوری اطلاعات شامل پتانسیلها و محدودیتهای زیرساختار فناوری اطلاعات در سازمان، فعالیتهای IT رقبا و پتانسیل تکنولوژیهای نوظهور برای کسب و کار سازمان است. همچنین با دانش در مورد فناوری اطلاعات، مدیران ارشد میتوانند منافع حاصل از سرمایه گذاریهای IT را ارزیابی کنند و همچنین انتظارات واقع بینانه تری نسبت به آنچه فناوری میتواند یا نمیتواند حاصل کند، ایجاد میکند. به عبارت دیگر از این طریق، مدیران میتوانند به انتظارات واقع بینانه تری در مورد فناوری اطلاعات دست پیدا کنند و تشخیص دهند که فناوری اطلاعات برای تمامی مشکلات سازمان مناسب نیست.
مورد بعد تعهد مدیریت ارشد به استفاده استراتژیک از فناوری اطلاعات است. مدیریت ارشد به طرق مختلف میتواند این تعهد را اثبات کند مثل ترفیع موقعیت مدیر سیستمهای اطلاعاتی بنحوی که او مستقیما به مدیریت ارشد سازمان گزارش دهد ، یا تخصیص منابع کافی و مناسب برای توسعه برنامه های کاربردی فناوری اطلاعات. همچنین مدیریت ارشد میتواند یک کمیته سیستمهای اطلاعاتی تشکیل دهد که عضویت CEO در این کمیته دلیل تعهد اوست و یا هر عامل دیگر که باعث درگیری بیشتر مدیریت ارشد با فعالیتهای برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی شود.
ز - آشنایی مدیریت سیستمهای اطلاعاتی با فرایندها و اهداف تجاری سازمان
تئووکینگ (1996) نشان دادند که دانش تجاری مدیر سیستمهای اطلاعاتی یک عامل کلیدی در تسهیل هم راستایی میان برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و برنامه ریزی تجاری است. بطوریکه دانش مدیریت سیستمهای اطلاعاتی درباره کسب و کار مهم تر از دانش مدیریت ارشد درباره فناوری اطلاعات است. این امر نشاندهنده این نکته مهم است که مدیران سیستمهای اطلاعاتی نباید فقط بر جنبه تکنیکی سیستمهای اطلاعاتی تمرکز داشته باشند.
ابعاد برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات :
این بخش از مدل شامل هم راستایی استراتژیک و ارزیابی محیطی است. هم راستایی استراتژیک عبارت است از ارتباط برنامه ریزی تجاری و برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی سازمان. ارزیابی محیطی عبارت است از ارزیابی محیط داخلی و خارجی. ارزیابی محیط داخلی عبارت است از تحلیل مفهومی نقاط ضعف و قوت ، عملکرد گذشته ، دلایل شکست های گذشته و امکان سنجی برنامه ها. ارزیابی محیط خارجی هم عبارت است از تحلیل رویدادها و وقایع اقتصادی، اجتماعی، قانونی و محیط فناوری اطلاعات.
نتیجه گیری
امروزه سازمانها به فناوری اطلاعات صرفا بعنوان ابزاری برای تسهیل فرایندها و اتوماسیون فعالیتها نگاه نمیکنند بلکه فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی نقش استراتژیک به خود گرفته است و سازمانها سعی میکنند از آن برای تحقق استراتژیهای تجاری خود استفاده کنند. همچنین جو فناوری اطلاعات به گونه ای است که سازمانها ناگزیر به استفاده از آن هستند. در این مقاله در ابتدا یک تقسیم بندی از متدولوژیهای مختلف برنامه ریزی استراتژیک IS/IT از دیدگاههای مختلف ارایه شد. هم چنین اهمیت و لزوم برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفت. علیرغم وجود چارچوبهای متفاوت برای برنامه ریزی استراتژیک IS/IT ، در این مقاله سعی شد تا عوامل موثر بر کیفیت برنامه ریزی استراتژیک IS/IT مورد مطالعه قرار گیرد، زیرا کیفیت این فرایند ، کیفیت خروجیهای حاصل از آنرا نیز متاثر میکند.
بحث فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی صرفاً یک بحث تکنیکی و فنی نیست، بلکه متاثر از مکانیزمهای مختلف سازمانی است. برنامه ریزی استراتژیک IS/IT که از مهمترین مباحث در زمینه فناوری اطلاعات است نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این مقاله هفت مکانیزم سازمانی شناسایی شد که این عوامل میتوانند به واسطه تاثیری که روی ابعاد برنامه ریزی استراتژیک IS/IT دارند، کیفیت این فرایند را تحت تاثیر قرار دهند. ابعاد برنامه ریزی استراتژیک IS/IT شامل هم راستایی استراتژیک برنامه ریزی تجاری و برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و ارزیابی محیطی است. نهایتا به این نتیجه رسیدیم که بالا بودن کیفیت برنامه ریزی استراتژیک IS/IT به معنای تحقق اهداف برنامه ریزی است که این همانا اثربخشی برنامه ریزی استراتژیک IS/IT است.
منابع :
[1] Anand, V., Manz, C.C. and Glick, W.H. (1998), ``An organizational memoryapproach to information management’’, Academy of Management Review, Vol. 23 No. 4, pp. 796-809.
[2] Armestrong, C.P.,Sambamurthy,V. (1996),” creatingbusiness value through information technology : the effects of chief informationofficer and top management team characteristics”, Proceeding of the 17thinternational conference on information systems,16-18 December , Cleveland,ohaio,pp.195-208
[3] Bai,R.j.,Lee,G.G(2003),” organizationalFactor influencing the quality of the IS/IT strategic planning process” industrial Management and Data systems ,vol.103 No.8, pp.622-632.
[4] Baker, B. (1995) ``the role of feedback in assessing information systems strategicplanning effectiveness’’, Journal of Strategic Information Systems, Vol. 4 No. 1, pp. 61-80
[5] Basu,v., Hartono, E., lederer , A.L., sethi, v.(2002),”theimpact of organizational commitment, senior management involvement and teaminvolvement on strategic information systems planning” , Information andManagement , vol.39, pp.513-524.
[6]
جبرئیل نعمت پور
پست برای ادبیات
بدون شرح
«به کسی گفتند امامزاده یعقوب را در کوه، پلنگ خورد! آنکه می دانست تصحیح کرد که اولاً: امامزاده نبود و پیغمبر بود، ثانیاً: یعقوب نبود و یونس بود، ثالثاً: کوه نبود و دریا بود، رابعاً: پلنگ نبود و نهنگ بود و خامساً: او را نخورد و در شکمش نگه داشته و به ساحل رساند.»
اینگونه آرمش داشته باشید
یکی از شاگردان سقراط وی را پرسید: زچه رو هرگزت اندوهگین ندیدهام ؟
سقراط گفت: از آن رو که چیزی را مالک نیستم که عدمش اندوهگینم کند
قیمت پادشاهی
روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرئه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا.
بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟ گفت:... نصف پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس از آنکه آشامیدی، اگر به مرض حیس الیوم مبتلا گردی و نتوانی آن را رفع کنی، باز چه می دهی تا کسی آن مریضی را از بین ببرد؟
هارون گفت: نصف دیگر پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس مغرور به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست. آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکوئی کنی؟!
تدبیر درست
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت یک مورد به یاد ماندنی اتفاق افتاد
شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او اظهار داشته بود که هنگام خرید یک بسته صابون متوجه شده بود که آن قوطی خالی است.
بلافاصله با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد کارخانه این مشکل بررسی ، و دستور صادر شد که خط بسته بندی اصلاح گردد و قسمت فنی و مهندسی نیز تدابیر لازمه را جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئله ای اتخاذ نماید .
مهندسین نیز دست به کار شده و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند:.... پایش ( مونیتورینگ ) خط بسته بندی با اشعه ایکس
بزودی سیستم مذکور خریداری شده و با تلاش شبانه روزی گروه مهندسین ، دستگاه تولید اشعه ایکس و مانیتورهائی با رزولوشن بالا نصب شده و خط مذبور تجهیز گردید.
سپس دو نفر اپراتور نیز جهت کنترل دائمی پشت آن دستگاهها به کار گمارده شدند تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند.
نکته جالب توجه در این بود که درست همزمان با این ماجرا ، مشکلی مشابه نیز در یکی از کارگاههای کوچک تولیدی پیش آمده بود اما آنجا یک کارمند معمولی و غیر متخصص آنرا به شیوه ای بسیار ساده تر و کم خرجتر حل کرد :
تعبیه یک دستگاه پنکه در مسیر خط بسته بندی تا قوطی خالی را باد ببرد !!!
داستان کوتاه افکار دیگران
مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت.
چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت، چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند.
او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود.
خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.
کارش بالا گرفت لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد.
وقتی پسرش از مدرسه نزد او آمد …. به کمک او پرداخت.
سپس کم کم وضع عوض شد.
پسرش گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود می آید.
باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.
پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند پس حتماً آنچه می گوید صحیح است.
بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد.
فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.
او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسرجان حق با توست.
کسادی عمومی شروع شده است.
آنتونی رابینز یک حرف بسیار خوب در این باره زده که جالبه بدونید: اندیشه های خود را شکل ببخشید در غیر اینصورت دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند.
داستان کوتاه اثبات وجود خدا
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها درگرفت.
آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردندوقتی به موضوع خدا رسید
آرایشگرگفت:من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت:میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.
آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت: نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.
آرایشگر گفت: نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.
مشتری تاکید کرد: دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمی گردند.
برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد . ..
پناهی
پست 1:
چه خوب است با هم
چه خوب است اگر همدگر را بسنجیم
سپس حرف هم را بفهمیم؛
با هم بخندیم
با هم بگرییم
با هم بگردیم
در هر کجائی که بوی محبت در آنجاست
و بوی خوش آشتی، آشنایی
و بوی خوش همدلی،هم صدایی
و بوی خوش بی ریایی.
*
چه خوب است اگر مثل باران بباریم
و در سرزمین دل همدگر گل بکاریم
و با هم بخوانیم، شعر شقایق شدن را
همه لحظه عاشق شدن را
و دشتی پر از لاله باشیم
برقصیم با باد و آهنگ باران
بخوانیم با جویباران؛
که این زندگانی قشنگ است
گل مهربانی پر از عطر و رنگ است.
*
بیا دانه های محبت بکاریم!
بیا بی ریا،مثل باران بباریم!
ما می توانیم
یقین می توانیم
به ابر و به باران
به ماه و به مهتاب
به آیینه و آب
سلامی دوباره بگوییم؛
سلامی پر از مهربانی
سلامی پر از گل،پر از واژه ی شادمانی
سلامی،چون آبی ی آسمانی
سلامی، پر از معنی ی زندگانی...
شعری زیبا از آقای حمید رفیعی ( مجموعه شعر رنگین کمان)
سلام
من رویا پناهی، سرگروه این بخش از وب بلاگ ،همین اول راه،از طرف تمامی هم بلاگی هام خوش آمد میگم به همه ی بازدیدکننده های عزیز وب بلاگ نوپامون
سال جدید رو هم به همه تبریک میگم و بهترین هارو براتون آرزو دارم
اولین بهار این اتاق ادبی هستش، پس شماها هم، بهترینهارو برامون آرزو کنید
تو این بخش از وب بلاگ تلاش میشه که،دست نوشته ها و مطالب پر مفهوم و زیبا در اختیارتون قرار داده بشه.البته اگر دوستان خودشون هم، دستی به قلم دارن ،خیلی خوشحال میشیم که برامون پیام بذارن، تا با ذکر نامشون نوشته شون در وب بلاگ قرار داده بشه .
راستییییییی مهمتر از همه چیز، نظر دادن یادتون نره !!!!!!!!!
خوشحال میشیم از راهنماییهاتون استفاده کنیم
***و یک نکته اینکهاشعاری که انتخاب میکنم شاید گاهآ غمگین باشن ! قصد ناراحت کردن خواننده رو ندارم ،اما وقتی عمیق خونده بشن، واقعآ میبینید که چقرر پر مفهوم و زیبا هستند اما خب باز هم نظرات همه محترمه و من فقط میتونم امیدوار باشم که شما هم این نوشته ها رو دوست داشته باشین
خب با امید به اینکه انشاا... بتونیم رضایت شما عزیزان رو جلب کنیم شروع میکنیم...
بسم الله الرحمن الرحیم...
پست 2:
ایمان
سالها پیش مرد فروشنده ای که از شهر بیرون رفته بود ، پس از بازگشت متوجه شد که در غیاب او خانه و فروشگاهش آتش گرفته و سوخته و بدین ترتیب تمام دارایی خود را از دست داده بود ، اما او چه کرد!!!
لبخند زد و چشمانش را به سوی آسمان گرفت و گفت: خدایا ! میخواهیکهاکنونچهکنم؟
روزبعدلوحیرابرویرانههایخانهوفروشگاهشآویختکهرویآننوشتهبود:
فروشگاهم سوخت!خانه ام سوخت!کالاهایم سوخت!اما ایمانم نسوخته است!!!
فردا شروع به کار خواهم کرد!!!!!!
پست 3:
صفحهﺀسفید
صفحهﺀسفید آرزو نکن به رنگِ ما شوی
از خدا نخواه با فشار واژه آشنا شوی
آرزو نکن جمعِ نقطه ها کلافه ات کنند
آرزو نکن مثل مشقِکودکان فنا شوی
منتظر نباش رو سیاهِ رقصِ نغمه ها شوی
منتظر نباش با ورود یک غزل فدا شوی
ناسزا نگو با سکونِ سطرهای خود بساز
آرزو نکن جایگاهِ خوابِ جمله ها شوی
بی صدا بمان دل به انتظارِ قصه ای نبند
منتظر نباش زیر پای یک قلم رها شوی
صفحهﺀسفید بر سکوتِ طبعِ خسته ام نخند
آرزو نکن با دروغِ واژه آشنا شوی
شعری زیبا از خانم نغمه رضائی ( کتاب فریاد)
ماجرايقصابوسگ
قصابباديدنسگيکهبهطرفمغازهاشنزديکميشدحرکتيکردکهدورشکند،اماکاغذيرادردهانسگديد! کاغذراگرفت.رويکاغذنوشتهبود: " لطفا20سوسيسويکرانگوشتبدين" 20دلارهمراهکاغذبود.
قصابکهتعجبکردهبود . سوسيسوگوشترادرکيسهودردهانسگگذاشت،سگهمکيسهراگرفتورفت .
قصابکهکنجکاوشدهبودوازطرفيوقتبستنمغازهبودتعطيلکردوبدنبالسگراهافتاد .
سگدرخيابانحرکتکردتابهمحلخطکشيرسيد . باحوصلهايستادتاچراغسبزشدوبعدازخيابانردشد.
قصاببهدنبالشراهافتاد.
سگرفتتابهايستگاهاتوبوسرسيدنگاهيبهتابلوحرکتاتوبوسهاکردوايستاد .
قصابمتحيرازحرکتسگمنتظرماند .
اتوبوسآمد, سگجلوياتوبوسآمدوشمارهآنرانگاهکردوبهايستگاهبرگشت .
صبرکردتااتوبوسبعديآمد.دوبارهشمارهآنراچککرد،اتوبوسدرستبودسوارشد.
قصابهمدرحاليکهدهانشازحيرتبازبودسوارشد.
اتوبوسدرحالحرکتبهسمتحومهشهربودوسگمنظرهبيرونراتماشاميکرد .
پسازچندخيابانسگرويپنجهبلندشدوزنگاتوبوسرازد .اتوبوسايستادوسگباکيسهپيادهشد.
قصابهمبهدنبالش...
سگدرخيابانحرکتکردتابهخانهايرسيد .گوشترارويپلهگذاشتوکميعقبرفتوخودشرابهدرکوبيد . اينکاررابازمتکرارکرداماکسيدررابازنکرد.
سگبهطرفمحوطهباغرفتورويديواريباريکپريدوخودشرابهپنجرهرساندوسرشراچندباربهپنجرهزدوبعدبهپايينپريدوبهپشتدربرگشت.
مرديدررابازکردوشروعبهفحشدادنوتنبيهسگکرد.
قصابباعجلهبهمردنزديکشدودادزد :چهکارميکنيديوانه؟اينسگيهنابغهاست .اينباهوشترينسگيهستکهمنتابحالديدم.
مردنگاهيبهقصابکردوگقت: توبهاينميگيباهوش؟!!
ايندومينبارتویاينهفتهستکهايناحمقکليدشروفراموشميکنه !!!
نتيجهاخلاقي :
اولاينکه:مردمهرگزازچيزهاييکهدارندراضينخواهندبود.
ودوماينکه:چيزيکهشماآنرابيارزشميدانيدبطورقطعبرايکسانيديگرارزشمندوغنيمتاست .
سوماينکه:بدانيمدنياپرازاينتناقضاتاست. پسسعيکنيمارزشواقعيهرچيزيرادرککنيمومهمتراينکهقدرداشتههايمانرابدانيم...
پست 4:
برده فروش
در گزارشی مستند، دختری را دیدم که پدرش قصد فروش او را داشت...
باز هم برده فروش،باز تکرار زمان
باز تاریخ کثیف، باز حراج زمان
-: « آی، ای مردم شهر کودکم را بخرید
این حراجی ست بزرگ، زیر قیمت ببرید
همگان جمع شوید دورِنادانی من
مبلغی ثبت کنید رویِ زندانی من
دخترم خوشحال است، اشکهایش بازی ست
نگرانش نشوید، او به کارم راضی ست
ناله هایش پوچ است، نغمه اش بی معناست
یک زمان می فهمد، پول آزادی ماست
کودکم ارزان شد، آی مردم بخرید
گرگ ها جمع شوید برﱢه ام را بدرید »
باز هم برده فروش،باز تکرار زمان
باز تاریخ کثیف، باز حراج زمان
نغمه رضائی
پست 5:
تقدیم به تمام مادرای بهشتی
حس مادری...
کودکی جلوی رویم در آغوش مادرش خوابیده
حس شیرینیست
مادر و لالایی اش...
زمزمه هایش...
و کودک...
*
نگاهش میکنم
در چهره اش پاکی موج میزند
چه آرام است و چه معصوم
نگاهم که می کند،دلم آهی عمیق دارد...
آرزو می کنم کاش برای من بودی...
در این لحظه چیزی جز تو نمیخواهم
تویی که آرامی و می دانی چگونه آرامم کنی...
در چشمان پاکت گم میشوم
آه...
وقتی در آغوشمی ، پاهایم زمین را احساس نمی کند
نمیدانم این چه حسی ست
غریب است...
*
می دانی؛
کسی را نمی خواهم
چیزی آرزویم نیست
اما...
کاش من مریم بودم و
تو ...
رویا پناهی
پست 6:
باز هم سلام
دعاگوی خوب بودن همه تون هستم
امروز میخوام معرفی کتابایی رو شروع کنم که امسال از نمایشگاه کتاب گرفتم .بعضی هاشون واقعآ جالبن، به همین خاطر دوست دارم اینجا معرفی شون کنم تا اگه شما هم دوست داشتید دنبالشون برید.
اینم فراموش نشه که: کتابای خوب بیشتر از بهاشون ارزش دارن
راستی میخوام خلاصه ی پشت جلد رو هم براتون بذارم
اولین کتابی که میخوام معرفی کنم رمان بدون خداحافظی هستش!
نوشته ی: لین وود بارکلی
مترجم: الگا کیایی
انتشارات : هو
حالا چرا این کتاب اینقدر جالب به نظر میاد رو بعد خوندنش میفهمید! اما من شخصآ کتابهایی رو برای خرید ترجیح میدم که فکر درگیر حل داستانش بشه،مثل یک مسئله ی ریاضی که آخرش بعد حل شدن یک حس خیلی شیرینی به آدم دست میده . به نظرم یجور ورزش ذهنه ! و درست به همین خاطر هستش که طرفدار پر و پا قرص کتابهای خانم آگاتا کریستی هم هستم
و حالا خلاصه کتاب رمان بدون خداحافظی:
خانه بی سر و صدا بود. او و پدرش با هم بگو مگو کرده بودند.
چه اتفاقی افتاده بود؟ چرا خبری از هیچ یک از اعضای خانواده اش نبود؟ آنها کجا رفته بودن؟
اینها سوالاتی بود که مدت بیست و پنج سال مثل خوره سینتیا را می خورد.
تا اینکه....
چرا؟؟؟
خسته ام...
می خواهم جایی بنشینم؛
نگاهم اطراف را دور میزند
آسمان ابریست...
باد سوزناکی مرا به خود می آورد
بالاپوشم را به خود می چسبانم؛
صدایی می شنوم
صدای کودکیست
نزدیکتر که می شود میبینمش
بلور اشکهایش بی هیچ وقفه ای از چشمانش می بارد...
دستش در دست مادرش
می شنوم، به بهانه ی عروسکی می گرید که مادر توان خریدش را نداشت
نگاهم رو به زن است
آشکارا هاله ی غمِ صورتش را میبینم، حسش سخت نیست...
چشمانش بارانیست...
می گذرند
من می مانم و یک چرا؟؟؟
آسمان همچنان ابریست
بلند می شوم تا قبل باران به پناهگاهم برسم.
سر چهار راهی، پسرکی ریزنقش ایستاده
قوطی آدامسی در دست، منتظر برای قرمزی چراغ.
غم عمیق چشمانش،فریاد از حسرتهایش دارد
چهره اش آفتاب سوخته، لباسش پر از وصله
چراغ قرمز می شود
نگاهم هنوز به اوست
التماسش آغاز می شود...
مردی چندتایی می خرد
یکی اما با فحش میزبانش می شود
دست در جیبم می برم،چند هزاری هست
صدایش میزنم
برق شادی پر می شود در صورتش
من هم چندتایی می خرم
میروم، سریع تر از پیش
آسمان همچنان ابریست...
من می مانم و باز هم یک چرا؟؟؟
دیگر توان نگاه کردنم نیست
انگاری زمین را دیدن بهتر است از اطراف...
رویا پناهی
پناهی
دو رقیب در مقابل هم
مقایسه دو غول LG G3 و HTC One M8
منبع : آی تی ایران نسخه چاپی
هر دو گوشی هنر دو شرکت در عرصه موبایل را به نمایش میگذارند. یک عرض اندام واقعی که مرزهای یک گوشی اندرویدی را میشکند.
در حالی که LG G3 از یک قاب پشتی پلاستیکی اما شبه فلزی برخوردار است HTC One M8 دارای یک غلاف تمام فلزی است. در عین حال از نظر چهره بسیاری HTC One M8 و دیزاین فلزیاش را به پلاستیک ( ولو از جنس مرغوب ) ترجیح میدهند. هر دو پرچمدار قابلیتهای مشابهی دارند. سایز صفحه نمایش آنها نزدیک به هم است، پردازندهها نیز تقریبا یکسانند. هر دو در نسخه ۱۶ گیگابایتی خود رم ۲ گیگابایتی دارند. هر دو گوشی ازmicro SD پشتیبانی میکنندکه حافظه های تا ۱۲۸ گیگابایت را هم پشتیبانی میکند. هر دو گوشی نسخه ۴ بلوتوث و NFC را دارند و همانند بسیاری از گوشیهای دیگر USB نسخه ۲ را دارند.
سایز هر دو گوشی از نظر طول بسیار مشابه هم از و از نظر پهنا هم کاملا به هم نزدیکند. قیمت هر دو گوشی هم به هم کاملا نزدیک است.
اجازه بدهید از نظر مشخصات نگاه دقیقتری به دو گوشی بیندازیم و ببینیم هر دو گوشی چگونه با هم مقایسه میشوند. سپس ما اختصاصا در مورد نقاط تفاوت دو دستگاه ، ضعفها و مزیتها صحبت میکنیم.
ال جی G3
تازهترین گوشی ال جی همین چند روز قبل معرفی شد. در واقع در بهار امسال شاهد معرفی تعداد قابل توجهی از گوشیهای پرچمدار بودیم اما در این میان آنچه جلب توجه میکرد این بود که G3 نسبت به G2 تفاوت قابل توجهی کرده بود. اجازه بدهید از دیزاین شروع کنیم. در G3 شاهد یک حالت منحنی جذابی در پشت گوشی هستیم که با جنس پلاستیک مورد استفاده در قاب پشتی که شباهتهایی به فلز دارند عملا چهره جذابی را شاهدیم. صفحه نمایش G3 قطعا یکی از مزیتهای آن به شمار میروند جایی که صفحه نمایش ۵.۵ اینچی QHD با اندازه ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ و تراکم پیکسل ۵۳۸ پیکسل بر اینچ خودنمایی میکند. در واقع مشخصه G3 و همچنین G2 لبههای پنل باریک است که جای بیشتری را برای بزرگ شدن صفحه نمایش و البته کوچکتر شدن اندازه کلی گوشی ایجاد میکند.
ال جی در نسخه ۳۲ گیگابایتی خود رم ۳ گیگابایتی استفاده کرده که البته دلیل اینکه چرا این رم را روی نسخه ۱۶ گیگابایتی نگذاشته برای ما روشن نیست. در این گوشی و در همان نگاه اول شما حس میکنید که دوربین بسیار شبیه به دوربین سیزده مگاپیکسلی G2 است اما اضافه شدن یک Dual LED Flash برای بهبود کیفیت عکسها ( چیزی شبیه کاری که اپل در آیفون ۵ اس انجام داده ) از جمله بهبودهایی است که دوربین G3 پیدا کرده است. همچنین تکنولوژی فوکوس لیزری که این روزها سروصدای زیادی هم بر پا کرده نوآوری قابل توجه ال جی در این زمینه است. در عین حال OIS برای ثبات عکسها ( و جلوگیری از تار شدن) هم در این دوربین تعبیه شده است.
ال جی در G3 یک باتری ۳۰۰۰ میلیآمپری و یک بلندگو در پشت قرار داده که از این نظر به گوشی M8 که بلندگوهایش را در بالای صفحه نمایش قرار داده نمیرسد. در واقع برای شنیدن بهتر صدای آن باید گوشی را برگرداند.
HTC One M8
از دیزاین پرچمدار اچ تی سی هر چه بگوییم کم گفتهایم. بی سبب نیست که بخش عمدهای از مراسم معرفی این گوشی به صحبت درباره دیزاین آن اختصاص داشت. بسیاری M8 را زیباترین گوشی حاضر در بازار میدانند. اما به جز این M8 از صدای فوقالعادهای هم برخوردار است این موضوع به مدد بهرهگیری از دو بلندگوی استریو به دست آمده است. صفحه نمایش ۵ اینچی فول اچی دی با رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ و تراکم پیکسل ۴۴۱ یکی از بهترین صفحهنمایشهای موجود در بازار است هر چند در مقایسه با G3 و روی کاغذ از صفحه نمایش QHD ضعیفتر به نظر میرسد.
در عرصه دوربین اچ تی سی M8 از یک دوربین اصلی ۴ مگاپیکسلی بهره میگیرد که به تکنولوژی اولتراپیکسل مجهز است. همین تکنولوژی کیفیت عکسهای این گوشی را فوقالعاده بالا برده است. اچ تی سی همچنین یک دوربین دوم هم در بالای دوربین اصلی قرار داده که برای ایجاد عمق میدان و یا ایجاد اکشنهای سه بعدی به کار میرود. نکته فوقالعاده در این گوشی دوربین پنج مگاپیکسلی جلویی است که کیفیت فوقالعادهای دارد و برای عکس یا فیلم سلفی یا چت ویدیویی HD کاربرد دارد. باتری این گوشی ۲۶۰۰ میلیآمپر است و هر چند از این نظر در پشت G3 قرار میگیرد اما همین میزان هم بسیار خوب است ضمن اینکه بهرهگیری از تکنولوژی Power Saving امکان استفاده بهینه و طولانی از باتری را فراهم میکند. این گوشی هم همانند G3 به اندروید ۴.۴ یا کیت کت مجهز است ضمن اینکه تازهترین نسخه نرمافزار Sense 6.0 برای خواندن خبرها و اتصال به شبکههای اجتماعی را هم در کنار خود دارد که مورد استقبال بسیاری از کاربران قرار گرفته است.
خلاصه
هر دو گوشی هنر دو شرکت در عرصه موبایل را به نمایش میگذارند. یک عرض اندام واقعی که مرزهای یک گوشی اندرویدی را میشکند. هر دوگوشی راحت و ساده و مناسب طراحی شدهاند البته در این میان HTC M8 به دلیل دیزاین خاص خود و استفاده از غلاف تمام فلزی پشتی و جلویی واقعا نمای بهتری دارد. از نظر سیستم صدا قطعا M8 بهترین صدا را در بین گوشیهای هوشمند موجود در بازار دارد همچنین برای دوربین ۵ مگاپیکسلی جلویی هم باید امتیاز ویژه ای به این گوشی داد.
ال جی G3 در مقابل صفحه نمایش بزرگتر و با کیفیتتری دارد و البته پردازنده آن در نسخه ۳۲ گیگابایتی هم بهتر است.
در زمینه دوربین هر دو گوشی تکنولوژیهای منحصر به فردی را عرضه کردهاند. یک دوربین اضافی ابتکار اچ تی سی است که در هیچ موبایل دیگری به کار نرفته و فوکوس لیزری هم ابتکار اختصاصی ال جی است که سرعت فوکوس کردن را بسیار کم کرده است.
ثمین قنبر نانوا
ايسر و معرفي دو گجت جديد : دستبند هوشمند Liquid Leap و اسمارت فون Liquid Jade
از سیستم هوشمند درون خودرویی اپل CarPlay چه مي دانيد ؟
اواخر سال گذشته بود که کمپانمي معظم اپل از سیستم هوشمند درون خودرویی خود با نام CarPlay پرده برداشت اما جزئياتي زيادي از آن را در اختيار کاربران قرار نداد.اکنون اين غول دنیای فن آوری به برخی پرسشها در باره سیستم هوشمند درون خودرویی خود پاسخ داده است که این امکان را به کاربران میدهد تا این سیستم هوشمند پیشرفته را فقط با یک گوشی آیفون هماهنگ و کنترل کنند.در ادامه با گجت نيوز همراه باشيد.
کافیست فقط آیفون خود را متصل کنید!
در این فناوری کافی است به داخل خودرو خود بروید، آیفون خود را به سیستم متصل کنید و بعد از هماهنگ سازی، خودرو خود را روشن کنید و بدون وقفه به همان کارهایی که با آیفون خود میکردید با CarPlay ادامه دهید و از همین روی اپل میخواهد یک انتقال بدون وقفه بین گوشی آیفون شما و ماشین بر روی این سیستم امکانپذیر شود.
CarPlay کنترلهای مختلفی برای استفاده شما مهیا کرده است، شما میتوانید از سیستم کنترل صوتی، صفحه لمسی و دکمههای لمسی برای کنترل آن بهره ببرید و نیازی به اینکه بخواهید کار با این سیستم را فرا گیرید نیز وجود ندارد چرا که دارای همان رابط کاربری است که در تلفن همراه آیفون شما وجود دارد.
این سیستم به جای بلوتوث با کابل ارتباطی Lightning اپل کار میکند که ارتباطی تنگاتنگتر از بلوتوث را امکانپذیر میکند و اجازه تبادل دادهها بین ماشین و تلفن همراه را امکانپذیر میکند و بدین ترتیب صفحه نمایش هوشمند خودرو مکث بسیار کمی برای پاسخ دادن به اطلاعات ورودی خواهد داشت.
ببینید و احساس کنید
این مهم است که درک کنید که این سیستم برای هماهنگ سازی با آیفون شما طراحی شده است و علاوه بر نرم افزارهای آیفون، دارای نرم افزارهای خاصی نیز است که این بدان معناست که این سیستم هوشمند برای کسانی که آیفون ندارند نیز قابل استفاده است. هنگامی که شما این سیستم را روشن می کنید آیکون هایی در یک شبکه 2 در 4 انتظار شما را میکشند و شما قادر به استفاده از این نرم افزارها از طریق صفحه نمایش لمسی و یا دکمههای استاندارد اطراف آن را دارید و علاوه بر این شما میتوانید با فشردن دکمه تشخیص صدا اقدام به فعالسازی دستیار صوتی اپل یعنی siri کنید.
در زمانی CarPlay در حال اجراست شما دکمه آشنا “Home” را در گوشه سمت چپ CarPlay مشاهده میکنید که به شما امکان بیرون آمدن از یک برنامه و سوئیچ به برنامههای دیگر را همانند آیفون امکانپذیر میکند. شما به راحتی میتوانید به لیست موسیقیهای گوشی خود از طریق این سیستم دسترسی داشته و حتی از رادیو آیتونز بعد از اتصال به اینترنت بهره ببرید و در زمانی که اقدام به پخش موسیقی دلخواه خود کنید خواهید دید که آلبوم آرت آهنگ شما در پس زمینه سیستم شروع به نمایش میکند و تمامی آیکونها در اندازه سرانگشتان شما آماده پذیرش دستورات شما در کسری از ثانیه هستند.
شما میتوانید به وسیله سیری و بدون نیاز به وارد کردن دوباره مقصد پیامکها و یا ایمیلها، اقدام به ارسال آنها کنید، بدون اینکه نیاز باشد تمامی محتوای آن دوباره بر روی CarPlay قرار گیرند. چندین برنامه جانبی نیز با سیستم مذکور ادغام شدهاند که آیکونهای آن بر روی صفحه نمایش اصلی وجود دارند که از آن جمله میتوان به iHeartRadio ،Spotify ،Pandora ،Stitcher ،Beats Music و پادکستهای گوناگون اشاره کرد که به شما این امکان را میدهد که در جریان موسیقی آنلاین هماهنگ با بقیه سیستمها ادامه دهید که البته امکان کنترل آن با siri نیز وجود دارد.
تاریخ عرضه
اکثر خودروسازان بر روی مدل های 2015 خود از این سیستم بهره خواهند برد که در میان آنها میتوان به مرسدس، ولوو، فراری و هوندا اشاره کرد که ویدیوها و تصاویری از ادغام این سیستم با محصولات خود نیز منتشر کردهاند.
حتی اگر وسیله نقلیه شما تولید این کارخانهها نیست جای نگرانی وجود ندارد چرا که شرکتهایی مانند آلپاین و پایونیر اعلام کردهاند که در حال برنامهریزی برای ساخت صفحات نمایش سازگار با این فناوری برای نصب در خودروهای مختلف هستند.
فقط آیفون
این سیستم هوشمند اپل تنها با آیفون 5 و به بالا سازگار است (به خاطر کابل نوری) و این بدان معنی است که دستگاههای قدیمیتر از دور خارج میشوند که البته شاید مشوق خوبی برای کاربرانی که از این سیستم استفاده میکنند، نباشد و امکان هماهنگ سازی با بلوتوث میتوانست آیفونهای قدیمی تر را نیز به جمع کاربران CarPlay افزود.
یک تفاوت بسیار بزرگ بین سیستم اپل و سایر سیستم های مشابه وجود دارد و ان این است که اپل به شما دیکته میکند که چه برنامههایی برای استفاده در سیستم موجود است ولی برای برنامههای مشابه نیز یک راهنمای استاندارد وجود دارد.
اتصال سیری
هنگامی که اپل سیری را همراه با پنجمین نسخه سیستم عامل خود معرفی کرد آن را به عنوان یک دستیار شخصی در تلفن همراه شما معرفی کرد که نیاز رانندگان به حفظ حواس و نگاه بر روی سطح جاده را نیز برطرف می کرد که البته در آن زمان چندان برای کنترل تلفن همراه آیفون مناسب به نظر نمیرسید و در اغلب موارد در حالی که در حال استفاده از سیری هستید احتیاج به نگاه کردن به صفحه نمایش خود نیز داشتید.
حالت جدید “Siri Eye-Free mode” در برخی از خودروهای جدید در دسترس است و سیستم هوشمند اپل نه تنها یک عنصر بصری نیز به این موارد افزوده است بلکه با ادغام دکمههای فیزیکی و سایر کنترل های مشابه، ظاهر بسیار مدرنتری به سیری بخشیده است.
به هر حال شما میتوانید از اواخر سال جاری و با وسایل نقلیه سازگار با CarPlay گامی رو به جلو برای بهبود لذت رانندگی داشته باشید هدفی که مطمئنا تمامی سیستمهای هوشمند به دنبال آن هستند.
منبع : autoguide
1
موضوع : technology تاریخ ارسال : شنبه، 10 خرداد ماه، 1393 توسط admin بازدید : 551 1
apple carplay apple carplay
0Share
0Share
0Share
0Share
0Share
0Share
ثمین قنبر نانوا
اسمارت فون LG G3 رسما رونمايي شد : سادگي ، قدرت و کيفيت به سبک ال جي
امشب ال جي رسما طي يک کنفرانس رسمي از پرچم دار پر هياهوي خود پرده برداشت.بله اسمارت فون پر حاشيه ال جي جي 3 رسما معرفي شد.هرچند که به لطف لو دهندگان عزيز تمامي اطلاعات آن را از قبل مي دانستيم اما در ادامه با گجت نيوزهمراه باشيد تا در نگاهي رسمي با LG G3 بيشتر آشنا شويم.
شعار جالب ال جی برای جی 3: “ساده، هوشمندِ جدید است.”
یکی از برترین بهبودهای این تلفن نمایشگر بزرگ ۵.۵ اینچی با رزولوشن ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل (Quad HD) است.
درون این غول چیپ اسنپدرگن ۸۰۱ قرار گرفته و به لحاظ سخت افزاری دو انتخاب پیش روی خریداران است. یا خرید مدلی با ۱۶ گیگابایت حافظه و ۲ گیگابایت رم، یا خرید مدل ۳۲ گیگابایتی با ۳ گیگابایت رم. هر دو مدل با اندروید کیتکت جان می گیرند و باتری ۳.۰۰۰ میلی آمپری و شکاف میکرو اس.دی دارند.
دوربین دستگاه ۱۳ مگاپیکسلی است با لرزشگیر اپتیکال (OIS) و قابلیت “تپ برای فوکوس” و بله، فوکوس خودکار لیزری (مادون قرمز) نیز در کنار لنز دوربین عقب قرار گرفته که در روز هاي آتي بيشتر با اين ويژگي آشنا خواهيم شد.
دیزاین تلفن دستخوش تغییر زیادی شده. به خصوص جنس بدنه که الجی از عبارت “Metallic Skin” برای توصیفش استفاده می کند و در برابر خش مقاوم است است و برخلاف بدنه تمام فلزی امکان شارژ بی سیم (القایی) را نیز فراهم می کند. ابعاد تلفن ۱۴۶.۳ در ۷۴.۶ در ۸.۹ میلیمتر است. پشت بدنه خمیدگی مناسبی برای قرار گرفتن راحت در دست دارد و کمترین ضخامت بدنه در لبه ها به ۲.۷۵ میلیمتر می رسد. درب پشتی نیز برای قراردادن سیم کارت، میکرو اس.دی و تعویض باتری، قابل جداسازی است.
View the embedded image gallery online at:
5715/lgs-g3-is-official/#sigProGalleriaef531831ac
با اینکه بدنه تلفن مقاوم در برابر خراشیدگی است اما به پای بدنه LG G Flex که خود-درمانگر بود نمی رسد. در عوض جنس آن باعث شده کمتر از دست سر بخورد و طرح فلز برس خورده نیز برای این روی آن ایجاد شده تا کمتر اثر انگشت بر پشت تلفن به چشم بیاید. در ضمن دکمه های عقب تلفن، شامل دکمه پاور که در وسط دو دکمه تنظیم شدت صدا قرار گرفته، بسیار بهتر از G2 شده اند و کارکردن با آنها راحت است. این در حالی است که این دکمه ها نسبت به جی ۲ خیلی مسطح تر شده اند. با وجود بزرگتر شدن ابعاد تلفن، راحتی کار با دکمه های عقب بالاتر رفته.
دیگر مشخصات قابل توجه و مهم در پرچمدار جدید ال جی به باطری 3000 میلی آمپر بر ساعتی به همراه قابلیت پشتیبانی از کارت حافظه SD اشاره دارد.
تیزر تبلیغاتی رسمی اسمارت فون ال جی جی 3 :
دانلود ویدیو
با تمامی نکات مثبتی که در طراحی پرچمدر الجی دیده میشود، اما جنس بدنه تمام آلومینیومی استفاده نشده است. هر چند الجی اذعان میکند که در این نوع بدنه که کاملا شبیه فلز دیده میشود، از مواد مرغوبی استفاده شده که خواص مشابهی با آلومینیوم دارد.
در قسمت پشتی دستگاه، هنوز هم همان دکمههای سابق دیده میشود. دکمههایی که قرار گرفتن آن در پشت بدنه، با استقبال خوبی از کاربران مواجه شد و سبب شد که الجی این زبان طراحی را در نسل جدید محصولات خود نیز حفظ نماید. همچنین تغییر اندازه دستگاه نیز در جهت بهبود کنترل این دکمهها میتواند مخالفین نسل پیشین این طراحی را با خود همراه سازد.
ثمین قنبر نانوا
با سلام و خیر مقدم به شما کاربران گرامی امیدوارم لحظات خوبی داشته باشید در فضای مجازی داشته باشید سایت روابط عمومی به ادرس زیر انتقال یافت www.rvb-o.ir انتقال یافت امیدوارم همیشه از سایت ما دیدن بفرمائید باتشکر مدیریت سایت روابط عمومی
درباره ما
سایت روابط عمومی دانشگاه علمی کاربردی واحد فرهنگ و هنر
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آمار سایت