loading...
روابط عمومی
میلاد خداداد بازدید : 33 یکشنبه 18 خرداد 1393 نظرات (0)
اسمارت فون LG G3 رسما رونمايي شد : سادگي ، قدرت و کيفيت به سبک ال جي امشب ال جي رسما طي يک کنفرانس رسمي از پرچم دار پر هياهوي خود پرده برداشت.بله اسمارت فون پر حاشيه ال جي جي 3 رسما معرفي شد.هرچند که به لطف لو دهندگان عزيز تمامي اطلاعات آن را از قبل مي دانستيم اما در ادامه با گجت نيوزهمراه باشيد تا در نگاهي رسمي با LG G3 بيشتر آشنا شويم. شعار جالب ال جی برای جی 3: “ساده، هوشمندِ جدید است.” یکی از برترین بهبودهای این تلفن نمایشگر بزرگ ۵.۵ اینچی با رزولوشن ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل (Quad HD) است. درون این غول چیپ اسنپدرگن ۸۰۱ قرار گرفته و به لحاظ سخت افزاری دو انتخاب پیش روی خریداران است. یا خرید مدلی با ۱۶ گیگابایت حافظه و ۲ گیگابایت رم، یا خرید مدل ۳۲ گیگابایتی با ۳ گیگابایت رم. هر دو مدل با اندروید کیتکت جان می گیرند و باتری ۳.۰۰۰ میلی آمپری و شکاف میکرو اس.دی دارند. دوربین دستگاه ۱۳ مگاپیکسلی است با لرزشگیر اپتیکال (OIS) و قابلیت “تپ برای فوکوس” و بله، فوکوس خودکار لیزری (مادون قرمز) نیز در کنار لنز دوربین عقب قرار گرفته که در روز هاي آتي بيشتر با اين ويژگي آشنا خواهيم شد. دیزاین تلفن دستخوش تغییر زیادی شده. به خصوص جنس بدنه که الجی از عبارت “Metallic Skin” برای توصیفش استفاده می کند و در برابر خش مقاوم است است و برخلاف بدنه تمام فلزی امکان شارژ بی سیم (القایی) را نیز فراهم می کند. ابعاد تلفن ۱۴۶.۳ در ۷۴.۶ در ۸.۹ میلیمتر است. پشت بدنه خمیدگی مناسبی برای قرار گرفتن راحت در دست دارد و کمترین ضخامت بدنه در لبه ها به ۲.۷۵ میلیمتر می رسد. درب پشتی نیز برای قراردادن سیم کارت، میکرو اس.دی و تعویض باتری، قابل جداسازی است. View the embedded image gallery online at: 5715/lgs-g3-is-official/#sigProGalleriaef531831ac با اینکه بدنه تلفن مقاوم در برابر خراشیدگی است اما به پای بدنه LG G Flex که خود-درمانگر بود نمی رسد. در عوض جنس آن باعث شده کمتر از دست سر بخورد و طرح فلز برس خورده نیز برای این روی آن ایجاد شده تا کمتر اثر انگشت بر پشت تلفن به چشم بیاید. در ضمن دکمه های عقب تلفن، شامل دکمه پاور که در وسط دو دکمه تنظیم شدت صدا قرار گرفته، بسیار بهتر از G2 شده اند و کارکردن با آنها راحت است. این در حالی است که این دکمه ها نسبت به جی ۲ خیلی مسطح تر شده اند. با وجود بزرگتر شدن ابعاد تلفن، راحتی کار با دکمه های عقب بالاتر رفته. دیگر مشخصات قابل توجه و مهم در پرچمدار جدید ال جی به باطری 3000 میلی آمپر بر ساعتی به همراه قابلیت پشتیبانی از کارت حافظه SD اشاره دارد. تیزر تبلیغاتی رسمی اسمارت فون ال جی جی 3 : دانلود ویدیو با تمامی نکات مثبتی که در طراحی پرچمدر ال‌جی دیده می‌شود، اما جنس بدنه تمام آلومینیومی استفاده نشده است. هر چند ال‌جی اذعان می‌کند که در این نوع بدنه که کاملا شبیه فلز دیده می‌شود، از مواد مرغوبی استفاده شده که خواص مشابهی با آلومینیوم دارد. در قسمت پشتی دستگاه، هنوز هم همان دکمه‌های سابق دیده می‌شود. دکمه‌هایی که قرار گرفتن آن در پشت بدنه، با استقبال خوبی از کاربران مواجه شد و سبب شد که ال‌جی این زبان طراحی را در نسل جدید محصولات خود نیز حفظ نماید. همچنین تغییر اندازه دستگاه نیز در جهت بهبود کنترل این دکمه‌ها می‌تواند مخالفین نسل پیشین این طراحی را با خود همراه سازد. ثمین قنبر نانوا
میلاد خداداد بازدید : 518 پنجشنبه 15 خرداد 1393 نظرات (0)
ویژگیهای کارشناس روابط عمومی یکی از عواملی که در سرنوشت هر مؤسسه ، گروه و فرد اهمیت و ارزش اساسی دارد و آنها را در نیل به هدف ها یاری می دهد; کیفیت رابطه آنها با افراد و مؤسساتی است که با آنها سروکار دارند و همچنین با افکار عمومی جامعه ای است که در آن به فعالیت مشغولند. هر اندازه این ارتباط بطور مفیدی مستقر وبه شکل مؤثری گسترش یافته باشد، به همان اندازه آن فرد، گروه و مؤسسه در دستیابی به اهداف خودموفق تر می باشد. اکنون به عنوان یک اصل اساسی در مدیریت پذیرفته شده که افراد و مؤسسات برای رسیدن هرچه بهتر و راحت تر به مقاصد خود نیازمند به حسن رابطه و درک متقابل و توسعه تفاهم بایکدیگر و عموم مردم می باشند. مدیران مؤسسات به دلایل فوق ، در تشکیلات خود اقدام به تأسیس دفتر، واحد یا بخشی تحت عنوان روابط عمومی نموده اند تا از طریق آن ارتباط مفید و مؤثر را با افراد داخل و خارج سازمان برقرارنمایند و با آگاه کردن ، تشویق و ترغیب آنان ، به اهداف مدیران ، سریعتر، راحت تر و با هزینه کمتر جامه عمل بپوشانند. دست اندرکاران چنین دفاتری همه روزه در تلاشند تا با استفاده از تکنیک ها وتخصص های حرفه روابط عمومی ، به گسترش تفاهم و ارتباط مؤثر بپردازند. هدف از تهیه این گزارش ;آشنایی با وظایف ، نقش و جایگاه روابط عمومی مطلوب است و در آن ابتدا شرح وظایف عمومی وسپس جایگاه سازمانی آن و تفاوت بین روابط عمومی و تبلیغات مورد بررسی قرار گرفته است . در ادامه به روابط عمومی مطلوب و ویژگیهای کارشناسی روابط عمومی و همچنین روابط عمومی داخلی پرداخته شده است ۱ ـ ۲ ) شرح وظایف روابط عمومی : مهمترین وظیفه روابط عمومی ، شناخت افکار عمومی و نفوذ در آن برای جلب رضایت افکارعمومی نسبت به سازمان است که هم در درون سازمان و هم در بیرون از سازمان دنبال می شود.بی تردید، این وظیفه در قالب مجموعه ای از فعالیتهای ارتباطی صورت می گیرد که می توان آنها را تحت عناوین ارتباطات ، امور فرهنگی و نمایشگاهها، انتشارات ، سنجش افکار و پژوهش و برنامه ریزی دسته بندی کرد. که در زیر به تشریح این وظایف می پردازیم . ۱ـ ۲ ـ ۱ ) ارتباطات : سیاستگذاری ، برنامه ریزی و کاربرد شیوه ها و برنامه های مناسب برای انعکاس اهداف ، سیاستها،فعالیت ها، برنامه ها و مواضع سازمان به مخاطبان ، رسانه ها و جامعه . گردآوری ، جمع بندی و تحلیل نظرها و دیدگاههای مردم ، نخبگان و رسانه ها در زمینه فعالیتهای سازمان و ارائه آن به مدیریت . تلاش برای تقویت هرچه بیشتر روحیه تفاهم بین کارکنان و مدیران و همیت سازمانی و زمینه سازی برای برقراری ارتباطات بین آنان . اعلان مواضع سازمان . عضویت و شرکت در جلسه های مهم سازمان به منظور آگاهی از سیاستها، خطمشی ها، برنامه ها وروند فعالیتها و نیز آگاهی از نتایج سایر نشستها و گردهمایی ها و جلسه ها. تدوین "تقویم جامع ارتباطات سازمانی " در قالب ملاقاتها و بازدیدهای مسئولان سازمان با شخصیتهای حقیقی و حقوقی ، کارکنان و اقشار مختلف مردم با هدف تداوم و گسترش اصولی وتلطیف روابط و تنظیم افکار عمومی . تدارک تمهیدات و اقدامات لازم برای راهنمایی ارباب رجوع و تسهیل دسترسی به مراکز و مسئولان سازمان . برنامه ریزی و اطلاع رسانی به مردم درباره عملکرد سازمان به انگیزه تنویر افکار عمومی . تدوین برنامه سالانه مصاحبه های مسئولان سازمان با مطبوعات ، متناسب با اولویتهای سازمانی ونیازهای افکار عمومی . تهیه و تنظیم اطلاعات پایه ای از سازمان برای ارائه به مراجعان و میهمانان سازمان به زبانهای مختلف . ایجاد ارتباط احسن با مطبوعات ، رادیو، تلویزیون و خبرگزاری ها و بهره برداری بهینه از آنها برای اطلاع رسانی به مردم . ۱ ـ ۲ ـ ۲ ) امور فرهنگی و نمایشگاهها : مشارکت در برگزاری سمینارها و گردهمایی تخصصی و عمومی سازمان . پوشش تبلیغی ساختمانها و فضاهای عمومی سازمان در گرامیداشت ایام و مناسبتهای ویژه . تدوین و اجرای طرح جامع تبلیغات برای فضاسازی فرهنگی تبلیغی در ساختمانها و محوطه ها. مدیریت نمایشگاهها (سالانه ، دایمی و ...) در خارج و داخل سازمان . طراحی و تولید هدایای تبلیغاتی برای اهدا به مخاطبان (متناسب با سلایق و علایق قشرها). تهیه ، تدوین و اجرای تقویم مراسم داخل سازمان . راه اندازی و اداره موزه و اتا ق انتظارات سازمان . تولید و سفارش ساخت آگهی های تلویزیونی و فیلم های مورد نیاز برای تبلیغ عملکرد و مستندسازی سازمان . ۱ ـ ۲ ـ ۳ ) انتشارات : تدوین کتب ، جزوه ها و تهیه مواد انتشاراتی به منظور معرفی سازمان . گردآوری و نشر اطلاعات و اخبار و گزارشهای مربوط به سیاستها، فعالیتها، طرحها و برنامه ها; باشیوه ها و قالبهای مؤثر و مناسب . تدوین و انتشار خلاصه عملکرد سالانه سازمان برای ارائه به افکار عمومی . انتشار نشریه داخلی و برون سازمانی سازمان . ۱ ـ ۲ ـ ۴ ) سنجش افکار: تهیه گزارشهای تحلیلی ادواری (ماهانه /فصلی /سالانه ) از افکار عمومی داخل و خارج از سازمان برای ارائه به مدیریت . نقد و بررسی بازتاب فعالیتهای سازمان در نظر اقشار مردم بویژه نخبگان ، رسانه ها و دستگاهها از یکسوو مدیران و کارکنان از سوی دیگر و ارائه گزارش آن به مدیریت . سنجش افکار عمومی درون سازمانی به منظور بازیابی مسائل و ارائه راه کارهای مناسب به مدیریت . طراحی و اجرای نظام گردآوری پیشنهادهای کارکنان به منظور ترغیب کارکنان به مشارکت هرچه مؤثرتر در بهبود جریان امور سازمان . ۱ ـ ۲ ـ ۵ ) پژوهش و برنامه ریزی : تهیه گزارشهای عملکرد دوره ای از فعالیتهای روابط عمومی . نوآوری ، خلاقیت و طراحی فعالیتهای جدید در قلمرو وظایف روابط عمومی . نظارت و ارزیابی فعالیتها و اعمال نتایج حاصل در برنامه ها و فعالیتهای آتی . طراحی و برنامه ریزی برای ارتقاء کلیه اموری که به رشد کمی و کیفی ارتباط و همدلی بین سازمان ومردم و دستگاهها و مدیران و کارکنان با یکدیگر بیانجامد. ۱ ـ ۳ ) جایگاه سازمانی روابط عمومی : روابط عمومی زمانی می تواند نقش راهبردی خود را در سازمان ایفا کند که در تشکیلات سازمان جایگاه مناسبی داشته باشد. در بسیاری از ساختارهای سازمانی ، مشاهده می شود که روابط عمومی به عنوان یک واحد فرعی امور اداری یا امور خدماتی منظور شده است که در این صورت روابط عمومی نمی تواند جایگاه و نقش راهبردی داشته باشد، زیرا طبعٹ شرایط احراز شغل مسئول روابط عمومی حتی از شرایط احراز شغل مدیر اداری پایین تر است . شکل ۱ ۱ نمونه ای از این نوع سازماندهی را نشان می دهد. در سازمانهایی که واحد روابط عمومی در جدول سازمانی بلافاصله زیر نظر مدیر عالی سازمان قراردارد نشان دهنده توجه به روابط عمومی به عنوان یک عنصر راهبردی است . در بسیاری از موارد، روابط عمومی عملا نقش راهبردی خود را در سازمان ایفا نمی کند. این مشکل ازدو جهت ناشی می شود: ۱) عدم اطلاع کافی مدیران ارشد از نقش و اهمیت روابط عمومی به عنوان یک عنصر کمک کننده به طرح ریزی های استراتژیک و زمینه سازی تصمیمات ، اجرا و ارزیابی عملکردبرنامه های راهبردی سازمان . ۲) قرار ندادن افرادی با دانش و بینش و منش لازم در چنین جایگاه سازمانی که بتواند سازمان رادر اعمال مدیریت راهبردی یاری کند. در این صورت است که روابط عمومی فقط می تواند مراسم و جشن ها را ترتیب دهد و پرچم به دور دیوار سازمان بزند. توصیه متخصصان این است که اگر بخواهیم روابط عمومی نقش راهبردی در سازمان داشته باشد،لازم است ضمن در نظر گرفتن جایگاهی مناسب در ساختار سازمانی برای این واحد و شرایط احرازشغلی متناسب با مدیران ارشد سازمان ، آنان را در طرح ریزی های راهبردی سازمان مستقیماً دخالت دهیم . توصیه عمده دیگری که از لحاظ سازماندهی شده است ، این که بهتر است تمام خدمات تخصصی مورد نیاز واحد روابط عمومی در داخل یک واحد سازمانی قرار گیرد و مسئولیت اصلی همه این اقدامات به عهده مدیر روابط عمومی باشد. طبیعی است که تشکیلات سازمانی واحد روابط عموی درسازمانهای بزرگ با سازمانهای متوسط و کوچک متفاوت خواهد بود. ۱ ـ ۴ ) تفاوت بین روابط عمومی و تبلیغات : یکی از موضوعات مهم برای کسانی که به کار روابط عمومی اشتغال دارند، تفکیک بین تبلیغات وروابط عمومی است . اگر اینان بدون ملحوظ داشتن وجوه افتراق تبلیغات با روابط عمومی به فعالیت های خود رنگ تبلیغات بدهند، به سمت فعالیتهایی گرایش خواهند یافت که تفاوت اساسی باماهیت فعالیتهای روابط عمومی دارد. باید توجه داشت که این تفاوت در واقع از سلطه جویی برمخاطب در فعالیتهای تبلیغی تا ایجاد ارتباط متقابل و مبتنی بر گفت و گو با مخاطب در فعالیت های روابط عمومی توسعه پیدا می کند. بنابراین رفع ابهام و مشخص کردن تفاوت های روابط عمومی باتبلیغات برای شاغلین روابط عمومی بسیار ضروری است . هدف این مبحث ، روشن سازی وجوه افتراق بین روابط عمومی و تبلیغات است . توجه به این نکته اساسی ضروری است که کارکنان روابط عمومی با حرکت به سمت تبلیغات از>ارتباطات مشارکت آمیز< به سمت "ارتباطات سلطه آمیز" گام بر می دارند و گام به گام از فلسفه روابط عمومی که همانا مردمداری است ، دور می شوند. ۱ ـ ۴ ـ ۱ ) تعریف و ویژگیهای روابط عمومی : برای رسیدن به وجوه افتراق بین روابط عمومی و تبلیغات لازم است در ابتدا تعریف آنها را بررسی کنیم . >جی . ای . گرونیک < نظریه پرداز معاصر، روابط عمومی را مدیریت بین یک سازمان و کسانی می داند که با آن سروکار دارند. از طرفی در تعریف روابط عمومی می توان گفت : روابط عمومی مجموعه ای از عملیات ارتباطی آگاهانه و مبتنی بر تحقیق و برنامه است که با استفاده از شیوه های علمی و هنری به دنبال اطلاع رسانی به مردم و اطلاع یابی از آنان ، تجزیه و تحلیل گرایش های مخاطبان و افکارعمومی به منظور جلب نظر، تفاهم و حمایت مستمر از مخاطبان با کاربرد تکنیکها و ابزارهای ارتباطی نوشتاری ، گفتاری ، دیداری و شنیداری است . دقت در این تعریف نشان می دهد که روابط عمومی بیشترمتکی بر مخاطب و دیدگاههای اوست و این مخاطب است که سهم عمده ای را در برنامه ریزی های روابط عمومی و تعیین اشکال ارتباط با خود دارد. همچنین ویژگیهای روابط عمومی به شرح زیر است : ۱) روابط عمومی در پی ارتباط دو سویه با مخاطب است ۲)مخاطب در برنامه ریزی های روابط عمومی با آگاهی کامل ایفای نقش می کند و سهیم است ; ۳) روابط عمومی صرفاً به دنبال "اطلاع رسانی " نیست ، بلکه مکمل این فرآیند را "اطلاع یابی "می داند. در واقع ، روابط عمومی از طریق "اطلاع یابی " بر اهمیت تأثیرپذیری از افکار عمومی صحه می گذارد. ۱ ـ ۴ ـ ۲ ) تعریف و ویژگیهای تبلیغات : بعضی ها تبلیغ یا پروپاگاندا (Propaganda) را به معنی پخش یا تحریک و یا به حرکت واداشتن اندیشه های ویژه می دانند. آنان براین باورند که پروپاگاندا به معنی دروغ ، تحریف ، فریب ، جنگ روانی وشستسوی مغزی به کار می رود و هویت یک پیام به عنوان پروپاگاندا، از معنای منفی و نادرست آن شناسایی می شود. با چنین دیدگاهی ، تبلیغ را به پنج نوع تقسیم می کنند: ۱) تبلیغ آشوب آفرین یا هیجانی : در این نوع تبلیغ سعی می شود مخاطب به سوی اهداف معین هدایت شود. ۲) تبلیغ وحدت بخش : در این نوع تبلیغ ، تلاش منبع در راستای منفعل کردن مخاطب است . ۳) تبلیغ مفید: در این نوع تبلیغ علی رغم این که منبع مشخص است و اطلاعات پیام ارسالی ازطرف او صحت دارد، تلاش منبع ایجاد اعتبار در نزد مخاطب است . ۴) تبلیغ خاکستری : در این تبلیغ ممکن است منبع مشخص و یا نامشخص باشد و احتمال دارداطلاعات پیام نیز درست و یا نادرست باشد. ۵) تبلیغ سیاه : در این نوع تبلیغ ، اطلاعات پیام ، نادرست و ساختگی بوده و هدف منبع ،نیرنگ آمیز است . اگر در هر یک از انواع تبلیغات دقت کنیم ، درمی یابیم که مهمترین ویژگی آنها، نادیده گرفتن نقش مخاطب است . همچنین بعضی ها معتقدند که در تبلیغ سعی می شود اراده مردم ، تفکر، نگرش وجهان بینی آنان به سوی عوامل تبلیغ جلب شود; یعنی به جای مخاطب خود فکر می کند و عقاید خودرا به آنان تحمیل می کند. از ویژگیهای اصلی تبلیغات می توان موارد زیر را برشمرد: ۱) یک سویه بودن ارتباط مبلغ (منبع ) با مخاطب ; ۲)مشروعیت استفاده از راهها و ابزارهای مختلف برای رسیدن به هدف ; ۳) توجه صرف به منافع سازمان یا منبع ; ۴) دستکاری اطلاعات در جریان تبلیغ ; ۵) تحمیل عقاید به مخاطب ; و ۶) توجه به اقناع در شکل متعالی تبلیغ . ۱ ـ ۴ ـ ۳ ) وجوه افتراق روابط عمومی با تبلیغات : آوازه گری و تبلیغات تجاری شکل یک سویه ارتباطات هستند. در حالی که روابط عمومی آرمانی ،یک ارتباط دو سویه است . یک بنگاه مطبوعاتی با استفاده از تبلیغ می کوشد تا به هر قیمت ، نام مشتری در رسانه ها ذکر شود. در حالی که روابط عمومی تنها به این دلیل به تبلیغ می پردازد که قصد دارد آن را دردرون برنامه گسترده که اهداف سازمان و افکار عمومی را مدنظر خود قرار می دهد، بگنجاند. در تبلیغات تجاری ، پیام های ارسالی تحت کنترل مؤسسه تبلیغاتی است ، در حالی که بیشتر پیامهای روابط عمومی غیر قابل کنترل هستند، یعنی چون پیام ها در اختیار رسانه ها قرار می گیرد، توسط آنها دستخوش تفسیر وتغییر می شوند. یکی از تفاوتهای بسیار اساسی بین روابط عمومی و تبلیغات ، وجود موازین و اخلاق حرفه ای درروابط عمومی است که در واقع ضامن سلامت فعالیتهای روابط عمومی می باشد، و آن را به سطح یک فعالیت صادقانه ، صریح ، روشن و در خدمت مخاطب ارتقاء می دهد. در اینجا، اشاره به یک تفاوت دیگر نیز ضروری است . در تبلیغات ، غرایز طبیعی مورد هدف است ،در حالی که در روابط عمومی ، هدف عقلانیت ارتباطی است و روابط عمومی سعی می کند ضمن گفت و گو با مخاطب ، بحث استدلالی و بهره گیری از دیدگاههای مخاطب ، به اجماع و نظر مشترکی برسد. تفاوت روابط عمومی با تبلیغات را باید از نظر غایب و هدف نیز مورد توجه قرار داد. غایت فعالیتهای روابط عمومی ، آگاهی بخشی به مخاطب است و مخاطب گزینشی عمل می کند و تأثیرپذیری از روابط عمومی ارادی بوده و بین روابط عمومی و مخاطب ، کنش متقابل دو سویه وجود دارد، در حالی که تبلیغات صرفٹ در پی تحمیل عقیده ای است که مورد نظر مبلغ است . بنابراین هرگاه مخاطب بدون اطلاع و آگاهی از غایت روابط عمومی تأثیرپذیر شود، تحت تأثیر تبلیغ قرار گرفته است . تفاوت عمده دیگر بین تبلیغات و روابط عمومی این است که روابط عمومی با مخاطب یک تعامل دموکراتیک را دنبال می کند و از زبان مخاطب سخن می گوید، در حالی که تبلیغات در پی بهره برداری ازمخاطب برای تأمین مقاصد مبلغ است و آزادی مخاطب را مورد تهدید قرار می دهد. معیار تفکیک روابط عمومی تبلیغات : ـ هدف تعامل با مخاطب و گفت و گوتسلط بر مخاطب ، تأمین منافع منبع وبا او و جلب وفاداری مخاطب در نهایت امتناع مخاطب ـ ماهیت مشارکت آمیزسلطه آمیز ـ ضوابط مدون اخلاق حرفه ای داردندارد ـ نقش مخاطب فعال و هوشمندبی نقش و منفعل ـ الگوی ارتباطی روابط عمومی مخاطب (دو سویه )منبع مخاطب (یک سویه ) ـ وضوح نیت منبع روشن است روشن نیست با توجه به بحثی که در این بخش مطرح شد، می توان نتیجه گرفت که : ۱) روابط عمومی و تبلیغات دو مقوله جدا از هم هستند و از نظر هدف ، شیوه ، ماهیت ، الگوی ارتباطی ، توجه به موازین اخلاقی و نقش مخاطب ، دارای تفاوت فاحشی هستند. ۲) روابط عمومی در صورت استفاده از تبلیغ ، آن هم به طور محدود، از یکی از انواع تبلیغات یعنی > تبلیغات سفید< استفاده می کند که البته در این صورت نیز نوع تبلیغاتی که روابطعمومی انجام می دهد، با تبلیغاتی که مبلغان مدنظر قرار می دهند، تفاوت زیادی دارد. بطورمثال ، ممکن است درج > گزارش آگهی < در مطبوعات که در قبال پرداخت وجه صورت می گیردو روابط عمومی در آن نکات قوت فعالیتهای سازمان را برجسته نشان می دهد، نوعی تبلیغ محسوب شود، ولی توجه به این نکته ضروری است که روابط عمومی علی رغم برجسته سازی یک جانبه نقاط قوت عملکرد و دستاوردهای سازمان ، به دور از نیرنگ ، دروغ وهدف سودجویانه عمل می کند و هدف روابط عمومی تنها جلب توجه مخاطب به عملکردبرجسته سازمان است . ۳ ) از کاربرد واژه تبلیغات در روابط عمومی باید تا حد امکان پرهیز کرد. افزون بر مواردی که درباره تبلیغات ذکر شد، توده مردم نیز نگرش مثبتی از تبلیغات ندارند و با شنیدن این واژه دربرابر آن موضع گیری می کنند. از نظر علمی نیز تبلیغات در پی ارتباط یک سویه است و روابطعمومی ، ارتباط دوسویه را دنبال می کند. بنابراین می توان بجای تبلیغات ، از >امور فرهنگی <در روابط عمومی استفاده کرد. ۴ ) تبلیغات سنتی نیز به لحاظ یک سویه بودن و متکلم وحده بودن مبلغ ، به نظر می رسد که کارایی خود را از دست داده باشد. در چنین تبلیغاتی ، مخاطب دارای نقش منفعل است و به پرسش های او پاسخ داده نمی شد. ۱ ـ ۵ )روابط عمومی مطلوب : یک روابط عمومی که در پی کسب مطلوبیت کامل است ، بایستی چند اصل مهم را مدنظر قرار دهد.در این قسمت به تبیین اصولی که برای رسیدن به این هدف لازم است ، می پردازیم . ۱ ـ ۵ ـ ۱ )توجه به اصول اخلاقی : یک روابط عمومی کارآمد برای سلامت حرفه ای خود، ناگزیر از رعایت اصول اخلاقی حرفه روابطعمومی و تدوین آئین نامه های رفتاری در روابط عمومی است . بطور کلی ، بعضی از صاحبنظران ، تدوین اصول اخلاقی روابط عمومی را به سه دلیل لازم می دانند : ۱) ارائه راهنمای عمل برای کارگزاران روابط عمومی . ۲) وجود میزانی برای تطبیق انتظارات . ۳) ایجاد امکان تمیز دادن روابط عمومی از سایر فعالیتها. ۱ ـ ۵ ۲) قدرت مشاوره مدیریت : یکی از وظایف اساسی مدیریت یک روابط عمومی کارآمد، مشاوره مدیریت سازمان مربوطه است .ارائه خدمات مشاوره ای توسط روابط عمومی به مدیریت در یک روابط عمومی کارآمد بایستی از سطح انعکاس اطلاعات فردی توسط مدیر روابط عمومی فراتر رود و برای تولید اطلاعات مشاوره ای ،سازماندهی مشخصی صورت گیرد. در واقع روابط عمومی کارآمد، با تغذیه اطلاعاتی مدیران ، ضریب واکنش پذیری آنان را در تصمیم گیریهای درون و برون سازمانی افزایش داده و به عنوان بازوی مدیریت عمل می کند. ۱ ـ ۵ ـ ۳ ) کارآیی روابط عمومی داخلی : از جمله ابعاد بسیار مهم روابط عمومی ، > روابط عمومی داخلی < است . در روابط عمومی های ناکارآمد، گرایش اصلی به سمت بیرون از سازمان است ، در حالی که در روابط عمومی کارآمد، روابط عمومی داخلی از اهمیت نسبتٹ بیشتری برخوردار است ; چرا که اگر آثار عملکرد روابط عمومی بتواندکارکنان سازمان را جلب و اقناع کند، در کارآیی و عملکرد بیشتر آنان ، افزایش بهره وری سازمانی ، جلب وتأمین رضایت ارباب رجوع ، ایجاد تفاهم بیشتر بین مدیریت و کارکنان و افزایش همیت سازمانی مؤثرواقع خواهد شد و در نهایت هر یک از کارکنان را به مبلغی برای سازمان تبدیل خواهد کرد. ۱ ـ ۵ ـ ۴) برنامه ریزی برای رهبران فکری : از مشخصه های روابط عمومی کارآمد، داشتن برنامه های خاص برای هر یک از اقشار جامعه یامخاطبان خود است . یکی از این قشرها، رهبران فکری هستند. تحقیقات نشان می دهد که این افراد،افرادی هستند که وسایل ارتباط جمعی به واسطه آنان ، پیامهای خود را به سایر اقشار جامعه انتقال می دهند. رهبران فکری یا واسطه های ارتباطی ضمن اخذ پیام از رسانه ها، آنها را در یک ارتباط میان فردی به زبان توده به آنها انتقال می دهند. بنابراین می توان گفت تأثیر پیام بر هر یک از اقشار جامعه یکسان نیست . در این میان رهبران فکری از اهمیت والایی در انتقال پیام روابط عمومی به اقشار مختلف برخوردار هستند. روابط عمومی کارآمد با برنامه ریزی ویژه برای رهبران فکری می تواند کانونهای انتشارافکار عمومی را هدایت کند. روابط عمومی کارآمد از بین رهبران فکری باید لیست اسامی افرادی را که بیشتر از سایرین در ارتباط با آن سازمان قرار دارند، تهیه کرده و برنامه های مختلفی را برای آنها تدارک ببیند. از جمله انتشار بولتن اطلاع رسانی ویژه ، ترتیب دادن برنامه های بازدید از طرحها، حضور مسئولان سازمان در بین آنها و دعوت از آنان برای شرکت در مراسم افتتاح طرحهای بزرگ و ... می تواند مدنظرباشد. ۱ ـ ۵ ـ ۵ ) ارتباط اصولی با رسانه ها : امروزه روابط عمومی نمی تواند بدون استفاده اصولی از رسانه ها از جمله رادیو، تلویزیون ومطبوعات ، وظایف اصلی خود را انجام دهد; چراکه نفوذ در افکار عمومی و هدایت آن بدون کاربردرسانه ها تقریبٹ محال جلوه می کند. در یک روابط عمومی کارآمد، افزون بر اینکه از نظر ساختاری ، بخش مستقلی موضوع > ارتباط با رسانه ها< را دنبال می کند، احترام به حرمت حرفه ای کارگزاران رسانه ها به عنوان یک اصل مدنظر بوده و ارتباط با رسانه ها بر اساس اعتقاد به نیاز متقابل روابط عمومی ها ورسانه ها به همدیگر شکل می گیرد. ۱ ـ ۵ ـ ۶ـ)کلان نگری در انجام وظایف و تأثیرگذار بودن : یکی از ویژگی های روابط عمومی کارآمد، کلان نگری و توانمندی تأثیرگذاری است . در حال حاضرهدف از عملیات روابط عمومی صرفٹ انجام چند وظیفه خاص نظیر: تولید و ارسال خبر به رسانه ها،نصب پلاکارد و پوستر، انتشار بروشور، برگزاری نمایشگاه و ... نیست ; بلکه هدف عمده ، تأثیرگذاری برروند تصمیمات در درون سازمان و حتی بیرون از سازمان و سهیم شدن در جریان تصمیم سازی سازمان است . ۱ ـ ۵ ـ ۷ ) توجه به بازخورد: در روابط عمومی کارآمد، جریان مبادله پیام ، دو سویه است و لذا به واکنش های مردم یا مخاطبان درقبال پیامهای ارائه شده ، توجه شده و در ارائه پیامهای بعدی به آنها ترتیب اثر داده می شود. برای تحقق این جریان مبادله پیام ، باید > الگوی ارتباطات مشارکت آمیز< محور ارتباطات روابط عمومی با مردم قرارگیرد. در این الگو، ضرورت مشارکت مردم در تصمیمات و برنامه ریزیها مورد توجه قرار می گیرد و سعی می شود تا با کاربرد شیوه های مختلف علمی ، واکنش پیام گیران در مقابل پیامها اندازه گیری و ارزیابی شود و لذا از تحمیل پیامها به مردم و یا بی توجهی به واکنش های مردم در مقابل پیامها که هر دو به > فقدان مشارکت < می انجامند، اجتناب می شود. بنابراین در روابط عمومی کارآمد، ارتباط با مردم دو سویه بوده و جریان پیام یک طرفه و از سوی روابط عمومی به مردم نیست ; بلکه توجه به واکنش های مردم در برابر پیامهای روابط عمومی حرف اصلی را می زند. ۱ ـ ۵ ـ ۸) داشتن برنامه عمل : اصولا یکی از ارکان روابط عمومی (افزون بر تحقیق و برقراری ارتباط) برنامه ریزی است و در روابطعمومی کارآمد به عنوان یک اصل بنیادی مورد توجه قرار می گیرد. برعکس در روابط عمومی ناکارآمد،روزمره گی ، نمود بیشتری می یابد. در روابط عمومی کارآمد، تهیه و تدوین برنامه های کوتاه ، میان و بلند مدت مدنظر قرار گرفته و برنامه عمل سالانه روابط عمومی ، کلیه عملیات ممکن برای اجرا در طول سال را مورد توجه قرار می دهد. دربرنامه عمل روابط عمومی ، شناسایی مخاطبان ، تعیین اهداف روابط عمومی براساس اهداف سازمان وتعیین پیامهای روابط عمومی و تهیه پیش نویس برنامه و مشورت با مسئولان ، مراحل اساسی برنامه ریزی را تشکیل می دهند. روابط عمومی کارآمد حتی برای بعضی امور غیر قابل پیش بینی نیز تمهیداتی را در برنامه عمل خودمی اندیشد. لحاظ کردن > ستاد بحران < با اهداف ، وظایف ، نیروی انسانی ، بودجه و شیوه عمل معین درقالب برنامه سالانه روابط عمومی ; نوعی برنامه ریزی برای مواجهه با امور غیر مترقبه در روابط عمومی است . همچنین در روابط عمومی کارآمد، برای هر فعالیتی ، تقویم جداگانه ای تنظیم می شود. برای مثال اموری همچون مصاحبه ، ملاقات های مردمی ، مناسبت ها، مراسم ، نمایشگاه ، انتشارات ، سخنرانی و ...هر کدام باید یک تقویم زمانی جداگانه ای داشته باشد. ۱ ـ ۵ ـ ۹ ) اطلاع یابی : گرچه اطلاع رسانی اصولی از ویژگی های روابط عمومی کارآمد است ، لیکن در مفهوم نوین روابط عمومی ، آنچه اولویت بیشتری دارد، اطلاع یابی است . به عبارت دیگر، روابط عمومی به جای این که مدام از طرف سازمان برای مردم پیام و اطلاع رسانی کند، سعی دارد نگاه مردم را به سازمان تفسیر کرده وآن را در اختیار مدیریت سازمان قرار دهد و لذا >اطلاع یابی < را بر > اطلاع رسانی < ترجیح می دهد. مهمترین شیوه اطلاع یابی از افکار عمومی ، سنجش افکار عمومی است . در یک روابط عمومی کارآمد این اقدام از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و بخش مستقلی برای آن منظور می شود. همچنین اجرای > نظام پیشنهادها< برای آگاهی از نقطه نظرات اصلاحی کارکنان و اقشار مختلف مردم به جای شیوه سنتی و ناکارآمد جمع آوری پیشنهادها از طریق صندوق های نصب شده در ساختمانها;تحلیل محتوای مطبوعات و تحلیل تماسها و مکاتبات مردمی ، مجاری دیگر اطلاع یابی از افکار عمومی داخل و بیرون از سازمان است . ۱ ـ ۵ ـ ۱۰ ) اولویت ارتباطات مردمی : ارتباطات مردمی به عنوان اصیل ترین اقدام در روابط عمومی به عنوان هنر و علم مردمداری ، ازویژگی های عمده روابط عمومی کارآمد است . در اینگونه روابط عمومی ها، ارتباطات مردمی هم دردرون و هم در بیرون سازمان از اولویت برخوردار بوده و دارای اشکال متفاوتی است . برگزاری جلسات پرسش و پاسخ بین کارکنان و مدیریت و اقشار مختلف مردم بویژه مخاطبان خاص سازمان با مدیریت و برگزاری جلسات بحث آزاد به همین شکل ، حضور غیر رسمی مسئولان در بین کارکنان از جمله بهنگام صرف ناهار یا اقامه نماز و ... و همچنین حضور مسئولان سازمان در بین مخاطبان خاص ، می توانند برخی شکل های ارتباطات مردمی را فراهم سازند. همچنین ، در یک روابط عمومی کارآمد، راهنمایی صحیح ارباب رجوع بسیار مهم است . اینک دیگر، راهنمایی ساده ارباب رجوع آن هم گهگاه با گماردن نیروهای حراست در مبادی ورودی سازمانها، در روابط عمومی قابل قبول نیست .بنابراین یک روابط عمومی کارآمد بویژه با استفاده از رایانه می تواند در مبادی ورودی سازمان به بسیاری از نیازهای اطلاعاتی ارباب رجوع پاسخ داده و به شکل صحیحی آنان را هدایت کند. بی تردید، ایفای این نقش از روابط عمومی ، آن را در کمک به تأمین رضایت مردم از نظام اداری کشور، ارائه چهره مثبت ازسازمان و جلوگیری از اتلاف وقت ارباب رجوع یاری می دهد. نکته دیگری را که باید در اینجا خاطر نشان ساخت ، مکان یابی منطقی و اصولی برای روابط عمومی در سازمانهاست ، به نظر می رسد اهتمام ویژه ای لازم است تا روابط عمومی در سازمانها از نظر مکانی درطبقه اول و در نزدیکترین مکان ممکن برای دسترسی مخاطبان مستقر شود. ۱ ـ ۵ ـ ۱۱ ) سازماندهی و مدیریت علمی : از جمله ویژگی های روابط عمومی ناکارآمد، طراحی تشکیلات نامناسب و مدیریت غیر علمی درآن است . اولین ضعف در این گونه روابط عمومی ها، قرار نگرفتن در جایگاه مناسب است و معمولاجایگاهی که در آن قرار می گیرند، زیر نظر مستقیم بالاترین مقام سازمان نیست . ضعف دوم به نامگذاری "روابط عمومی " مربوط می شود که اغلب آن را با پسوندهای مختلفی به کارمی برند که از جمله آنها می توان به "روابط عمومی و ارشاد"، "روابط عمومی و حوزه وزارتی " و ... اشاره کرد. در حالی که در روابط عمومی کارآمد، افزون بر اینکه روابط عمومی زیر نظر بالاترین مقام سازمان عمل می کند، از پسوند یا پیشوند خاصی نیز در نام خود استفاده نمی کند. و اما در خصوص مدیریت علمی در روابط عمومی ، یکی از مسائل عمده روابط عمومی در کشور،سپردن مدیریت روابط عمومی به افرادی است که از شایستگی علمی برخوردار نیستند و معمولا درانتصاب مدیران روابط عمومی ، روابط بر ضوابط ارجحیت داشته و به عوامل دیگری چون داشتن قدرت بیان ، اجتماعی بودن و ... توجه بیشتری می شود. بنابراین در روابط عمومی کارآمد، مدیر روابط عمومی بایستی ضمن داشتن تخصص و تبحر درشناخت افکار عمومی ، علوم ارتباطات و روابط عمومی و آشنایی اجمالی با اصول علم مدیریت ،بایستی از علوم اجتماعی همچون جامعه شناسی ، روانشناسی ، مردم شناسی و تاریخ معاصر ایران وجهان و پژوهشگری بهره ای برده باشد. داشتن > آگاهیهای روز< نیز از ضرورتهای اساسی برای مدیرروابط عمومی است . همچنین ، مدیریت علمی در یک روابط عمومی کارآمد، ایجاب می کند که جذب نیروی انسانی متخصص در علوم روابط عمومی و ارتباطات (یا رشته های وابسته ) به عنوان یک اصل مورد توجه قرارگیرد. اصل دیگر، گماردن کارشناسان روابط عمومی در پستهای تخصصی آنان است . برای مثال ، یک روابط عمومی کارآمد، بایستی از گماردن یک نیروی کارشناسی ارتباطات در پست امور اداری جدٹپرهیز کند. اصل دیگر در مدیریت علمی روابط عمومی کارآمد، توجه به بهسازی تخصصی نیروی انسانی بطورمستمر است . برگزاری دوره های آموزش براساس نیازسنجی علمی ، انتشار نشریات موردی آموزشی ودر صورت لزوم نشریه ادواری در این خصوص می تواند ضامن پویایی علمی کارکنان روابط عمومی باشد. ۱ ـ ۵ ـ ۱۲ ) توانمندی تولید فرآورده های فرهنگی : یکی دیگر از ویژگی های روابط عمومی کارآمد، توانمندی در تولید فرآورده های فرهنگی است . به نحوی که این نوع روابط عمومی ، به جای استفاده از اطلاعات سایر بخش های سازمان ، بطور مستقیم نیزاطلاعات را در قالبها ی مختلف همچون تفسیر، خبر و غیره منتشر می کند. بنابراین روابط عمومی کارآمداز طریق تولید فرآورده های فرهنگی ، در کار فرهنگ سازی جامعه نیز مشارکت می کند. این هدف با ارائه الگوی های رفتاری خاص و ارتقای سطح آگاهیها تحقق می یابد. ۱ ـ ۵ ـ ۱۳ ) ایفای نقش در قالب نها د مدنی : روابط عمومی کارآمد با مطالعه مستمر افکار عمومی و دخالت دادن آن در تعیین خطمشی سازمان ،نقش مؤثری را در عینیت بخشیدن به افکار عمومی (صدای مردم ) بازی می کند. از طرف دیگر به عنوان یک گوش شنوا، کار شنود را به نحو احسن انجام داده و با چشم بینایی ضعف ها و نارسایی را در می یابدو با زبان گویایی ، آن را به مسئولان سازمان انعکاس می دهد. توجه به این نکته مهم است : جانبداری از مردم با عنایت لازم به سازمان است که در هر صورت اصل حقانیت مخاطب و احترام به افکار عمومی را اصل برتر می داند. بدینسان روابط عمومی را باید نهادی دانست که در نقش پلی بین ملت و دولت عمل می کند و باحمایت از حقانیت مردم ، خود را در قالب و هیئت یک نهاد مدنی متجلی می سازد. ۱ ـ ۶ ) ویژگیهای کارشناس روابط عمومی : کارشناس روابط عمومی ، کارشناسی است که مهارتهای لازم را در زمینه روابط عمومی آموخته باشد.این مهارت ها در اصل همان مهارت ها و آموزش هایی است که فرد برای فعالیت در روابط عمومی دردانشگاه آموخته است . علاوه بر تحصیلات و آموزش های لازم ، فردی که در روابط عمومی استخدام می شود باید بتواند سه وظیفه مهم > تولید اطلاعات و انعکاس به مخاطبان <، > تصویرسازی مثبت از سازمان < و > معرفی خدمات یا کالاهای سازمان < را انجام دهد. حال این سؤال پیش می آید که این مهارت های لازم چه مهارت هایی هستند و همچنین چه خصوصیات و ویژگیهایی کارشاس روابط عمومی باید داشته باشد تا بتواند در انجام وظایفش موفق باشد. کارشناس روابط عمومی برای توفیق در وظایف خود و ایفای نقش مؤثر در روابط عمومی ، بایستی ویژگیهای مختلفی را داشته باشد. این ویژگی ها به دو دسته ویژگی های خاص و اکتسابی (اصلی ) وویژگی های عمومی و ذاتی (فرعی ) قابل تقسیم است . ۱ ـ ۶ ـ ۱ ) ویژگی های خاص و اکتسابی (اصلی ) : ویژگی های خاص و اکتسابی کارشناس روابط عمومی شامل : مهارتهای علمی ، احساس مسئولیت اخلاقی ، داشتن آگاهیهای روز (جامعه آگاهی )، سازمان آگاهی ، قدرت نویسندگی ، آشنایی با علوم اجتماعی از جمله کلیات مدیریت ، روانشناسی و علوم سیاسی ، نوآوری و خلاقیت ، آشنایی باروزنامه نگاری و ایمان به حقانیت افکار عمومی یا مخاطب هستند که در زیر بطور مختصر به هر یک اشاره می شود: مهارت های علمی ـ منظور از مهارتهای علمی ، آموختن علوم دانشگاهی در زمینه روابط عمومی است ;به عبارت دیگر کارشناس روابط عمومی فردی است که دارای تحصیلات کارشناسی در روابط عمومی است . همچنین به افرادی که دارای درجه لیسانس در رشته های وابسته همچون ارتباطات ،روزنامه نگاری ، پژوهشگری در رسانه ها، تبلیغات ، کارگردانی ، سینما، گرافیک ، طراحی و ... باشند نیزمی توان کارشناس روابط عمومی اطلاق کرد به شرطی که دوره آموزشی روابط عمومی را در ابتدای کارببینند و با اصول کار در روابط عمومی آشنا شوند. احساس مسئولیت اخلاقی ـ حساسیت های کار در روابط عمومی به خاطر اهمیت کارکردها وپیامدهای آن در حوزه زندگی عمومی و شخصی انسانها، ایجاب می کند کارشناسان روابط عمومی ازنظر اخلاق سرآمد و عامل به اصول اخلاقی حرفه روابط عمومی باشند. از جمله خصوصیات اخلاقی لازم می توان به موارد زیر اشاره کرد: >راستی و درستی ، امانت ، شهامت و شجاعت ، صبر و شکیبایی در شنیدن و گوش دادن ،تحمل در برابر شکست ها و ناکامیها، مردمداری ، علاقمندی بکار، تواضع و فروتنی ،خوش برخوردی و اجتماعی بودن .< سازمان آگاهی ـ > سازمان آگاهی < و یا به بیان دیگر، داشتن آشنایی کامل با سازمان محل اشتغال ، یک ضرورت گریزناپذیر برای کارشناس روابط عمومی محسوب می شود. آگاهی نسبت به تاریخچه تشکیل ،اهداف و وظایف ، اقدامات ، سیاستها، برنامه ها، مشکلات و سایر اطلاعات سازمان محل اشتغال برای کارشناس روابط عمومی ضروری است . بنابراین ، بنظر می رسد در بدو استخدام ، کارشناس روابطعمومی را باید کاملا با سازمان آشنا ساخت و این بر هر کار دیگری برای او ارجحیت دارد. جامعه آگاهی ـ کارشناس روابط عمومی علاوه بر سازمان آگاهی ، بایستی با جریانها و تحولات جامعه درابعاد ملی و بین المللی آشنایی کلی داشته باشد و بتواند نیازهای جدید جامعه را شناخته و در فعالیتهای خود به آنها توجه کند. مکمل این اطلاعات داشتن > آگاهی های روز< است . نوآوری و خلاقیت ـ منظور از خلاقیت ، خلق ایده نو است . هرگاه ، فردی بتواند ایده را به راه کارعملی تبدیل کند، نوآوری کرده است . برای خلاق بودن و ایده آفرینی ; جذب اطلاعات ، الهام ، بینش ،سختکوشی و توجه به حل مسائل لازم است . کارشناس روابط عمومی یا بایستی خلاق باشد و یا نوآور و نیاز به نوآوری در روابط عمومی بیش ازسایر مشاغل و حرفه ها وجود دارد. چراکه مردم پیامهای جدید و قالبهای جدید را بهتر از پیامها وقالبهای کلیشه ای جذب می کنند. برای این منظور، داشتن اطلاعات لازم درباره جامعه ، سازمان وتکنیک های روابط عمومی ، ذهن خلاق ، داشتن مطالعات مستمر درباره روابط عمومی ، پشتکار شایان توجه و آگاهی از سازمان و روابط عمومی و سعی در یافتن راه حل برای آنها، ضروری است . آشنایی با علوم اجتماعی ـ آشنایی با علوم اجتماعی نظیر مدیریت ، روانشناسی ، علوم سیاسی ، آمار و... کارشناس روابط عمومی را قادر می سازد در روابط خود با مردم و یا مددرسانی به مدیریت سازمان ازقابلیت های بیشتری بهره مند شود. آشنایی با روزنامه نگاری ـ آشنایی با روزنامه نگاری برای توفیق کارشناس روابط عمومی ازاهمیت ویژه ای برخوردار است . این ویژگی او را در کار خبرسازی و ایجاد ارتباط مطلوب با رسانه ها که از وظایف اساسی روابط عمومی است ، توانمند می سازد. قدرت نویسندگی ـ کارشناس روابط عمومی برای توفیق بیشتر در امور، نیازمند توان نویسندگی شایان توجهی است ; چراکه نوشتن ، بخش عمده ای از وقت کارشناس روابط عمومی را به خود اختصاص می دهد. تهیه و تنظیم متون مختلف نظیر: متون مصاحبه ، سخنرانی ، مقاله ، گزارش ، تصویر نامه ، آگهی ،اطلاعیه ، خبر، شرح عکس و ... توسط کارشناس روابط عمومی ، اهمیت این ویژگی را روشنتر می سازد. کارشناس روابط عمومی را باید هنرمندی دانست که از هنرهای هفتگانه شامل : شعر، موسیقی ، تأتر،نقاشی ، مجسمه سازی و نویسندگی نهایت استفاده را برای اقناع مخاطب می کند و در این بین نویسندگی از برجستگی بسیاری برخوردار است . البته توانایی نویسندگی صرفٹ داشتن قلم مناسب نیست بلکه آشنایی با اصول علمی نگارش و گزارش می باشد. گوش دادن مؤثر و همدلی ـ کارشناس روابط عمومی برای رسیدن به تفاهم با دیگران بایستی از دوتوانمندی مهم "گوش دادن مؤثر" و ایجاد "همدلی " بهره مند باشد تا از این طریق ، ضمن فراهم آوردن زمینه آگاهی از دیدگاههای مخاطب یا ارباب رجوع ، وارد دنیای او شود و سازمان را از نگاه او بنگرد. این باعث یک تعریف جدید از روابط عمومی می گردد. در این تعریف ، روابط عمومی وسیله تفسیر سازمان از نگاه مردم است و جریان اطلاع رسانی از درون سازمان به بیرون ، بطور عمده ، جای خود را به جریان اطلاع رسانی از بیرون به درون سازمان می دهد. ایمان به حقانیت مخاطب ـ این ویژگی بسیار حساس و مهم ، باعث می شود که احترام به مردم و عقایدآنان ، کارشناس را وامدار مردم سازد و او را از انحرافات رفتاری در حرفه خود در خصوص مخاطبان دورسازد. همچنین او را در موضع پاسخگویی قرار می دهد تا همواره پاسخگوی انتظارات افکار عمومی باشد. ۱ ـ ۶ ـ ۲ ) ویژگی های عمومی و ذاتی (فرعی ) : جدا از ویژگی های خاص ، اکتسابی و اصلی ، کارشناس روابط عمومی بایستی از یکسری ویژگی های ذاتی نیز بهره مند باشد. این ویژگی ها شامل : استعداد مدیریت ، هیجان و شور داشتن استعداد دگرگونی مثبت ، فرصت جویی آگاهانه ، کارآفرینی ، بهره هوشی بالا، کنجکاوی ، سرزنده بودن ، شوخ طبعی وبزله گویی ، داشتن بیان خوب از امور، ظاهر مناسب ، ذوق و شوق (استعداد طبیعی )، آینده نگری وشخصیت ترغیبی و متقاعد کننده هستند. یک کارشناس روابط عمومی باید بتواند عوامل مورد نیاز برای پذیرش توسط مخاطب را در خودپرورش دهد. اخلاق پسندیده ، انگیزه قوی ، مثبت اندیشی و خوش بینی و پویایی ، در این زمینه تأثیرشگرفی دارد. بطور کلی ، در یک فراگرد ارتباطی ، همسویی با مخاطبان ، صداقت ، حاضر جوابی ، خلوص و وضع ظاهری مناسب ارتباطگر، نقش بسیار مهمی را در مؤثر بودن جریان ارتباط ایفا می کند. مجموعه این ویژگی ها، کارشناس روابط عمومی را از جایگاه بسیار والایی برخوردار می سازد، به گونه ای که می توان اورا > مغز متفکر< روابط عمومی نام برد. بنابراین تربیت کارشناسان روابط عمومی از طریق انتخاب افرادی که ویژگی های ذاتی را داشته باشندو در دانشگاه و محیط کار ویژگی های اصلی را یاد بگیرند، می تواند ضامن کارآمدی روابط عمومی دریک کشور باشد. ۱ ـ ۷ ) روابط عمومی داخلی : دقت در اهداف روابط عمومی ، به خوبی روشن می سازد که توفیق این واحد حتی در وظایف برون سازمانی ، موکول به موفقیت آن در بعد درون سازمان است . چرا که اگر روابط عمومی با توفیق کامل وظایف برون سازمانی خود را انجام دهد، در حالی که در داخل سازمان ، وظایف مربوط به آن معطل مانده باشد، موفقیت های بیرونی زیر سئوال می رود و چه بسا افرادی که در بیرون از سازمان به نظرمثبتی درباره سازمان رسیده اند، در تعامل با اعضای سازمان ، به خلاف عقیده خود برسند که بی تردید،پایداری را بر جای خواهد گذاشت . افزون بر آن ، اگر ارتباطات درون سازمانی ، نابسامان و رها شده باشد، چه بسا موجب نارضایتی کارکنان شده و آنان را از مسیر همکاری لازم و مطلوب برای توفیق سازمان دور سازد. بنابراین ، اهمیت روابط داخلی یا آن بخش از وظایف روابط عمومی که به درون سازمان مربوط می شود،کمتر از وظایف برون سازمانی روابط عمومی نبوده ، وچه بسا در بعضی از مقاطع ، با اهمیت ترهم باشدلذا، در این بخش ، سعی می شود وظایف روابط عمومی داخلی ، به طور خلاصه عنوان شود. ۱ ـ ۷ ـ ۱ ) انتشار نشریه داخلی : اطلاع رسانی در مورد عملکرد سازمان ، معرفی سازمان به کارکنان ، پاسخ به پرسش های کارکنان ،معرفی کارکنان نمونه و خلاق ، تقویت انسجام و ارتباطات درون سازمانی ، ارتقای آگاهی های کارکنان وحتی آموزش کارکنان ، از طریق نشریه داخلی ممکن است . بنابراین ، راه اندازی نشریه داخلی به صورت روزانه ، هفتگی ، دو هفته نامه یا دست کم به صورت ماهنامه برای روابط عمومی ، یک ضرورت محسوب می شود. با این وصف ، بایستی توجه داشت که نشریه برای کارکنان منتشر می شود، نه مدیریت ، پس عناوین و مطالب آن بایستی بر اساس نیازهای اطلاعاتی کارکنان تهیه شود. ۱ ـ ۷ ـ ۲ ) بولتن برد یا لوحه اخبار: منظور از بولتن برد یا لوحه اخبار، تا بلو یا تخته ای است که معمولا از طرف روابط عمومی درنقاط پر رفت و آمد سازمان که دارای دید مناسب نیز باشد ، نصب می شود و در روی آن مطالب موردنظر برای مطالعه کارکنان قرارداده می شود. ۱ ـ ۷ ـ ۳ ) سازماندهی دریافت پیشنهادها : دسترسی به پیشنهادهای کارکنان می تواند سازمان را از پشتوانه فکری قوی و انبوه بهره مند سازد. از آثارچنین اقدامی ، تقویت حس مشارکت و احترام به خود در کارکنان است . برای سازماندهی دریافت پیشنهادهای کارکنان ، راه اندازی کمیته مرکزی و اجرایی ویژه این کار برای دریافت منظم و مستمر پیشنهادها، ارزیابی پیشنهادها در گروههای کارشناسی راه اندازی شده برای این منظور، پیگیری اجرای پیشنهادهای مورد قبول و تقدیر از پیشنهاد دهندگان ضروری است . در ضمن روابط عمومی می تواند در پایان سال کتاب پیشنهادهای کارکنان را منتشر سازد و با برگزاری مراسمی به چند تا از پیشنهادهای مهم و مؤثر با حضور خانواده پیشنهاد دهندگان ، هدایای ویژه ای تقدیم کند. این روش ، یکی از شیوه های مهم در مدیریت مشارکتی محسوب می شود و گویای اهمیت و کارکرد شایان توجه روابط عمومی در بحث مشارکتی است . ۱ ـ ۷ ـ ۴ ) مشارکت در غم و شادی کارکنان : روابط عمومی در داخل سازمان باید سعی کند تا به نحو ممکن حضور خود را به هر یک از کارکنان نشان دهد. افزون بر موارد استثنایی که روابط عمومی می تواند بر اساس ماهیت خاص خود به کارکنان کمک کند، ارسال پیامهای تبریک و تسلیت در مواقع مقتضی ، می تواند نمونه هایی از مشارکت روابط عمومی در غم و شادی کارکنان باشد. که این کارها خود موجب ایجاد و یا تقویت حس همکاری کارکنان با روابطعمومی است . ۱ ـ ۷ ـ ۵ ) برگزاری مراسم : برگزاری مراسم ویژه در مناسبت های خاص ، از وظایف مهم روابط عمومی داخلی است . این مناسبت ها می تواند در مورد مناسبت ویژه سازمانی مثل سالروز تشکیل آن و یا مناسبت های مهم مذهبی و ملی باشد. این مراسم علاوه بر گرامیداشت مناسبت ها، آگاهی های کارکنان را در این مواردارتقاء داده و به نحو مختلف می توان از آنها برای بهره وری سازمان استفاده کرد. ۱ ـ ۷ ـ ۶ ) اطلاع رسانی به مسئولان : وظیفه اطلاع رسانی در روابط عمومی صرفٹ انعکاس عملکرد و برنامه های سازمان به مردم نیست . دربعد >اطلاع رسانی < تهیه اطلاعات مورد نیاز مسئولان نیز جایگاه ویژه ای دارد. از امور معمول در روابطعمومی در این بعد تهیه >بریده جراید< و >خبرنامه ویدئویی < است . در >بریده جراید< اخبار و مطالب مربوط به سازمان ، دستگاههای رقیب و مهمترین اخبار روز کشور، ازنشریات بریده شده و بعد از صفحه بندی و تنظیم به مسئولان ارسال می شود. درباره اطلاعاتی که ازطریق رادیو و تلویزیون منعکس می شوند، روابط عمومی می تواند ضمن ضبط ویدیوئی برنامه های مربوط به سازمان ، آن را به صورت کوتاه تهیه کرده و به صورت >خبرنامه ویدیوئی < در اختیار مسئولان وکارکنان قرار دهد. ۱ ـ ۷ ـ ۷ ) اطلاع رسانی به کارکنان : اطلاع رسانی به کارکنان نیز به نوبه خود کم اهمیت تر از اطلاع رسانی به مسئولان نیست . از شیوه های مهم در اطلاع رسانی به کارکنان می توان راه اندازی قفسه های اطلاعاتی ، راه اندازی ویترین ها، برنامه های بازدید کارکنان از پروژه ها، شاخص سازمان و برنامه بازدید تفریحی را نام برد. ۱ ـ ۷ ـ ۸ ) سنجش افکار عمومی : سنجش افکار عمومی از مهمترین وظایف روابط عمومی داخلی است به گونه ای که امروزه اساس تصمیم گیری های درون سازمانی بر نتایج افکار عمومی استوار است . موضوعاتی از قبیل میزان رضایت یا عدم رضایت کارکنان از خدمات رفاهی مؤسسه ، نحوه نگرش کارکنان نسبت به مسئولان ، سنجش میزان همبستگی اهداف کارکنان با اهداف سازمان و مانند آن اگربخوبی روشن شوند می توانند اطلاعات مفیدی را برای حرکت روان چرخ سازمان در درون ، در اختیارمدیریت قرار دهند. ۱ ـ ۷ ـ ۹ ) نصب تابلو اعلانات : با نصب اطلاعیه ها، بیانات و تصویر اخبار مهم سازمان یا عکس های طرح ها در تابلواعلانات ، می توان کارکنان را در جریان امور سازمان قرار داد. رعایت اصل اختصار در مطالب و تعویض به موقع محتویات تابلو، ضروری است . بایستی دقت شود که تابلو اعلانات در محلهای پر عبور و مرور سازمان نصب شود. ۱ ـ ۷ ـ ۱۰) ترتیب دادن جلسات عمومی : از راههای نزدیکی کارکنان مدیریت و ایجاد همدلی بین این دو ، ترتیب دادن جلسات ملاقات عمومی کارکنان با مسئولان مؤسسه است . در این جلسات مسئولان ، وظایف مربوط به خود را توضیح می دهندو در پایان به پرسشهای کراکنان ، پاسخ داده می شود. هدف عمده از این اقدام ، تنویر افکار عمومی درون سازمانی ، آشنایی بیشتر کارکنان با امور جاری سازمان و تقویت وحدت اعضای سازمان است . ارزیابی تاثیرات این گونه جلسات در افکار عمومی کارکنان ، نشانگر اثر بخشی بسیار زیاد آن در جلب رضایت کارکنان و ارتقای میزان رضایت شغلی آنان است . ۱ ـ ۷ ـ ۱۱ ) راه اندازی روزنامه دیواری کارکنان : یکی از راه های واداشتن کارکنان به نوشتن و مشارکت در تولید اطلاعات هنری ، راه اندازی >روزنامه دیواری < است . برای این منظور باید تابلوی مناسبی در نظر گرفت و آن را به قسمتهای مختلف تقسیم کرد. سپس مسئول روزنامه دیواری ، اول وقت هر روز ، پس از دریافت مطالب مختلف از کاکنان ، آنها راگزینش و پردازش کرده و به نام ارائه دهنده در روزنامه دیواری نصب می کند. برای مثال ، عناوینی مانند>پیشنهاد برای بهبود امور جاری سازمان < و یا اظهار نظر در مورد >مهمترین وظیفه جامعه < می توانند دررشد فکری کارکنان مؤثر واقع شوند. توصیه می شود، در پایان هر ماه ضمن تقدیر کتبی از کلیه افرادی که به روزنامه دیواری ، مطلب داده اند،نویسندگان مطالب برتر را در روزنامه دیواری معرفی کرده و جوایزی به آنان اعطا شود. ۱ ـ ۷ ـ ۱۲ ) تهیه متون سخنرانی : تهیه متن سخنرانی مسئولان برای ایراد در مجامع عمومی بایستی با مدیرت روابط عمومی صورت گیرد. از دلایل عمده این اقدام ، آشنایی روابط عمومی با موضوعات و مسائل مورد توجه افکار عمومی و توانمندی در تهیه متنی است که بیشترین آثار ارتباطی را در پی داشته باشد. ۱ ـ ۷ ـ ۱۳ ) تقویت فرهنگ مذهبی و ملی : روابط عمومی ، بعنوان نخستین و مهمترین دستگاهی که با کارکنان سروکار دارد، باید برای ارتقای فرهنگی آنان وظایف خاصی را انجام دهد. هرچند این وظایف در قالب سایر وظایف از جمله نشریه داخلی و روزنامه دیواری نیز تحقق می یابد، ولی باید فردی مشخص در روابط عمومی ، این وظایف راطبق برنامه و با اهداف مشخص دنبال کند. برای مثال ، داشتن برنامه های خاص در مناسبتهای مهم مذهبی و ملی و انتشار ویژه نامه درباره هر یک از آنها توصیه می شود. باید در پس این فعالیتها، اهدافی همچون تقویت فرهنگ کار، رشد وجدان کاری ، انضباط اجتماعی و مالی ، اعتلای شخصیت انسانی و ...با شیوه های علمی خاص پیگیری شود. ۱ ـ ۷ ـ ۱۴ ) مشاوره مدیریت : ارائه مشاوره به مدیریت ، از وظایف مهم روابط عمومی نوین محسوب می شود. در این نقش روابطعمومی حلقه واسط ارتباطی بین مدیریت و مخاطبان سازمان است و این کار خلاء فقدان شریان ارتباطی بین مدیریت و مخاطبان سازمان را رفع می کند. در این خصوص روباط عمومی ، اطلاعات به دست آمده از اشخاص و گروههای مهم را به مدیریت منتقل می کند تا مدیریت به هنگام تعیین خطمشی از آنها به عنوان منبع و مدخل بهره برداری کند، به این ترتیب روابط عمومی ، به عنوان بازوی مدیریت برای اخذ تصمیمات و فعالیتهای آتی سازمان ایفاء نقش می کند. ۱ ـ ۷ ـ ۱۵ ) پی گیری ویژه برای رفع مشکلات کارکنان : یکی از اقداماتی که روابط عمومی می تواند برای کمک به کارکنان انجام دهد، انجام پی گیری ویژه برای رفع بعضی از مشکلات ویژه و اضطراری کارکنان است . این اقدام برای جلب رضایت عمومی کارکنان و ایجاد حسن ارتباط درون سازمانی ، بسیار مؤثر است . تهیه کننده: رسول محمدزاده
میلاد خداداد بازدید : 24 پنجشنبه 15 خرداد 1393 نظرات (0)
جامعه فراصنعتي اصطلاح «جامعه فراصنعتي» به سرعت وارد ادبيات جامعه‌شناسي شده است و خوب يا بد، به نظر ماندگار مي‌رسد. به يك معنا پذيرش چنين اصطلاحي، منطقي و قابل درك است. از زماني كه معلوم شد مي‌توان كشورهايي با نظام‌هاي اجتماعي مختلف را تحت عنوان مشترك «كشورهاي صنعتي» ناميد، ناگزير جوامعي كه ركن اصلي اقتصادشان بيش‌تر استخراج منابع طبيعي بود تا توليد، كشورهاي «پيش صنعتي» نام گرفتند، و از هنگام پديد آمدن تغييرات چشم‌گير در تكنولوژي، آدمي توانست به «جوامع فراصنعتي» نيز بيانديشد. ايده جامعه فراصنعتي، پيش‌گويي قطعي آينده نيست بل‌كه فرضيه‌اي نظري است كه در دهه‌هاي آينده مي‌توان آن را با واقعيت جامعه‌شناختي سنجيد. به اعتقاد من، اين ويژگي‌هاي جديد را نمي‌توان تحت عناويني چون «جامعه دانش» قرار داد زيرا گرچه تمام اين عناصر در جامعه فراصنعتي موجودند ولي هر كدام تنها بخشي از ويژگي اين جامعه را نشان مي‌دهند. مي‌دانم كه بعضي نويسندگان (مانند هرمان كان Herman Kahn) كه اصطلاح «جامعه فراصنعتي» را به كار مي‌برند برگسترش بخش خدمات در اقتصاد تأكيد كرده‌اند. حال آن كه در «جامعه فراصنعتي»، آن گونه كه من تعبير مي‌كنم، بخش خدمات نقش محوري ندارد. من به دو دليل اصطلاح «جامعه فراصنعتي» را به كار مي‌برم: اول براي تأكيد بر ماهيت انتقالي اين تغييرات و دوم براي تأكيد بر نقش محوري نوعي تكنولوژي خردورز. با اين همه، چنين تأكيداتي به معناي آن نيست كه تكنولوژي عامل اوليه تمامي تغييرات اجتماعي ديگر است تا به حال هيچ مفهومي نتوانسته است همه واقعيت اجتماعي را در برگيرد. هر مفهومي مانند منشوري است كه برخي تصاوير را از ميان ديگر تصويرها انتخاب مي‌كند تا تغييرات تاريخي را برجسته‌ سازد و يا در مواردي خاص به برخي پرسش‌ها پاسخ دهد. تكنولوژي خردورز به بيان كلي، جامعه صنعتي بر تكنولوژي ماشين استوار است، حال آن كه شكل‌گيري جامعه فراصنعتي مبتني بر يك تكنولوژي خردورز است. مشخصه‌هاي اصلي ساختاري در جامعه صنعتي «كار» و «سرمايه‌»اند. اما در جامعه فراصنعتي مشخصه‌هاي اصلي «اطلاعات» و «دانش» هستند. ( منظور از «اطلاعات»، همه داده‌هاي اساسي است، داده‌هايي مانند ليست‌هاي حقوقي، صورت‌حسابهاي بانكي، جداول برنامه‌ريزي توليد، تحليل موجودي كالا، داده‌هاي آماري و پژوهش‌هايي كه در ارتباط با بازار صورت مي‌گيرد و منظور از «دانش» احكام منطقي يا نتايج تجربي‌اي است كه به شكلي سيستماتيك با ديگرا‌ن‌ به تبادل گذاشته مي‌شود.) بنابراين، سازمان اجتماعي يك واحد فراصنعتي با يك واحد صنعتي تفاوت بسيار دارد. اين تفاوت را مي‌توان در اختلاف ميان ويژگي‌هاي اقتصادي اين دو واحد ديد. كالاهاي صنعتي در واحد‌هاي مشخص و قابل تفكيك توليد مي‌شوند و درست مانند يك قرص نان يا يك اتومبيل، مبادله، معامله، مصرف و تمام مي‌شوند. خريدار محصول را از فروشنده مي‌خرد و مالكيت فيزيكي آن را به دست مي‌آورد. شرايط معامله را مقررات قانوني قرارداد تعيين مي‌كند. «اطلاعات» و «دانش» مصرف يا تمام نمي‌شوند. دانش يك محصول اجتماعي است و مسائل مربوط به هزينه، قيمت يا ارزش آن بسيار متفاوت با محصولات صنعتي است. در ساخت‌ كالاهاي صنعتي مي‌توان نوعي تابع معادلاتي براي توليد فراهم آورد (يعني معادله‌اي براي تعيين نسبت ميان سرمايه و كار) و از طريق اين تابع مي‌توان اندازه هر كدام از عوامل را در فرآيند توليد و هم‌چنين هزينه نسبي آن‌ها را معين كرد. اگر سرمايه‌، كار متجسم باشد، مي‌توان از «نظريه ارزش كار» سخن گفت. اما وجه مشخصه جامعه فراصنعتي، نه «نظريه ارزش كار» بل‌كه «نظريه ارزش دانش» است. در اين جامعه قانون‌بندي (codification) دانش است كه جهت‌دهنده ابداعات مي‌شود. دانش حتي پس از فروش هم، باز نزد توليدكننده‌اش باقي مي‌ماند. دانش«كالايي اشتراكي» است كه به دليل ويژگي خاص خود همين كه پديد آمد براي همگان قابل دسترس است. از اين رو اشخاص و مؤسسات اقتصادي انگيزه چنداني براي صرف هزينه در راه توليد چنين كالايي (دانش) ندارند، مگر اين كه بتوانند حق انحصاري آن را - مثلاً به صورت حق تأليف يا حق ثبت‌ - در اختيار داشته باشند. اما هر چه كه مي‌گذرد حق ثبت‌ها ديگر ضمانتي براي انحصار نيستند. بسياري از شركت‌ها همين كه مي‌فهمند رقيبي مي‌تواند به سرعت تغييراتي در محصول ايجاد كرده و مسئله حق ثبت را منتفي كند، ديگر پولي براي تحقيقات خرج نمي‌كنند. عين هم‌اين موضوع در مورد مسئله حق تأليف وجود دارد. وقتي كه همه افراد، مدارس و كتاب‌خانه‌ها مي‌توانند هر نوشته‌اي را كه نياز دارند از روي كتابها و مجلات فني زيراكس كنند و يا مي‌توانند هر نوع موسيقي يا فيلمي را كه بخواهند روي نوارهاي ضبط صوت يا نوارهاي ويديو ضبط كنند، برخورد با مسئله حق تأليف روز بهروز براي پليس دشوار‌تر مي‌شود اگر انگيزه توليد دانش كه نفع خاصي در پي نداشته باشد روز به روز براي افراد و شركت‌ها كمتر شود، آن‌گاه مسئوليت تقبل هزينه‌هاي لازم و تلاش براي توليد دانش بر دوش برخي واحد‌هاي اجتماعي خواهد افتاد، حال اين واحد اجتماعي مي‌تواند دانشگاه، يا دولت باشد. از آن‌جايي كه در مورد اين كالا (دانش) هيچ معياري براي بازار وجود ندارد (يعني اين كه چگونه مي‌توان ارزش «پژوهشي پايه‌اي» را برآورد كرد؟ ) لذا نظريه اقتصادي روياروي اين چالش قرار مي‌گيرد كه اطلاعات و دانش را براي مصرف‌كننده «قيمت‌گذاري» كند و يك خط مشي سرمايه‌گذاري براي توليد دانش كه از نظر اجتماعي مطلوب باشد، طراحي كند. مثلاً اين كه چه مقدار پول بايد براي تحقيقات پايه‌ هزينه كرد، يا اين‌كه تخصيص منابع براي آموزش و پرورش چگونه و در چه زمينه‌هايي بايد باشد، و يا اين كه در چه عرصه‌هايي از بهداشت «بازدهي بهتري» به دست خواهيم آورد و مسائلي از اين دست اقتصاد اطلاعات از لحاظ فني، مشكل عمده جامعه فراصنعتي پديد آوردن يك «زير ساخت» (عناصر نگه‌دارنده و تقويت كننده نظام اقتصادي) متناسب با شبكه‌هاي ارتباط جمعي در حال رشد تكنولوژي‌هاي اطلاعاتي ديجيتال است، شبكه‌هايي كه جوامع فراصنعتي را به هم پيوند بزنند. اولين «زيرساخت» در جوامع، تسهيلات مربوط به حمل و نقل كالا و مردم- مثل راه‌ها، آب‌راه‌ها، راه‌آهن و خطوط هوايي- است. «زيرساخت» بعدي تسهيلات انتقال انرژي- مانند خطوط لوله نفت، گاز و خطوط انتقال برق- است. «زيرساخت» سوم شامل وسايل ارتباطات راه دور - عمدتاً تلفن، راديو و تلويزيون- مي‌شود. اما امروز با رشد انفجاري كامپيوتر‌ها و پايانه‌هاي اطلاعاتي و با كاهش سريع هزينه‌هاي محاسبه و ذخيره اطلاعات، مسئله پيوند راه‌هاي مختلف انتقال اطلاعات در كشور، به موضوع عمده سياست‌هاي اجتماعي و اقتصادي تبديل مي‌شود. «اقتصاد اطلاعات» ويژگي‌هاي متفاوتي نسبت به «اقتصاد كالا» دارد. روابط اجتماعي جديدي كه شبكه‌هاي اطلاعاتي به وجود مي‌آورند (از روابط متقابل كاري ميان گروه‌هاي پژوهشي به واسطه پايانه‌هاي كامپيوتري گرفته تا همگن‌سازي‌هاي وسيع فرهنگي كه توسط تلويزيون پديد مي‌آيد) ديگر آن الگوهاي اجتماعي قديمي- يا روابط كاري- جامعه صنعتي نيستند. با پديدار شدن چنين جامعه‌اي، شاهد بنيان‌هاي اجتماعي بسيار متفاوتي نسبت به ساختارهايي كه تاكنون شناخته‌ايم خواهيم بود . عناصر اصلي فراصنعتي جامعه فراصنعتي جايگزين جامعه صنعتي نمي‌شود، همان‌گونه كه جامعه صنعتي نيز جاي‌گزين جامعه مبتني بر اقتصاد كشاورزي نشد. شكل‌هاي تازه‌اي كه پديدار مي‌شوند بر اشكال پيشين استوارند، برخي مشخصه‌هاي قديمي را مي‌زدايند و بافت كلي جامعه را منسجم‌تر مي‌كنند. بنابراين بي‌فايده نخواهد بود كه برخي ابعاد مهم و تازه جامعه فراصنعتي مورد توجه قرار گيرد : 1. مركزيت يافتن دانش نظري وجود همه جوامع هميشه بر پايه دانش بوده است. اما امروز در اين قاعده تغييري پديد آمده، اينك اين قانون‌بندي (Codification) دانش نظري و علم مواد است كه اساس ابداعات تكنولوژيك قرار مي‌گيرد. اين موضوع پيش از همه در صنايع علمي جديد- صنايع كامپيوتر، الكترونيك و نوري و پلي‌مري- كه مشخصه سه دهه پاياني قرن‌اند قابل مشاهد است. 2. ايجاد يك تكنولوژي خردورز جديد ما از طريق روش‌هاي جديد رياضي و اقتصادي - به اتكاء برنامه‌ريزي خطي كامپيوتري و ديگر پردازش‌ها- مي‌توانيم تكنيك‌هاي مدل‌سازي، شبيه‌سازي وساير ابزار تحليل سيستم‌ها و نظريه‌هاي تصميم‌گيري را به كار گيريم تا براي مسائل اقتصادي و مهندسي- اگر نه اجتماعي- راه حل‌هاي «عقلاني» و مؤثر‌تري بيابيم 3.گسترش طبقه دانش‌ورز گروهي كه سريع‌ترين ميزان رشد را در درون جامعه دارد طبقه كارشناسان و متخصصان است. در آمريكا اين گروه به اضافه مديران، 25 درصد نيروي كار 80 ميليون نفري سال 1975 را تشكيل مي‌دادند. تا سال 2000، اين طبقه بزرگ‌ترين گروه منفرد جامعه خواهد شد 4.تغيير جهت از كالا به خدمات در هر نوع جامعه‌اي يك بخش بزرگ خدماتي وجود دارد. در جوامع پيش صنعتي اين بخش عمدتاً خانگي و بومي است (در انگلستان، تا حدود سال 1870 اين طبقه بزرگترين طبقه منفرد جامعه بود) در جوامع صنعتي بخش خدمات شامل تسهيلات حمل و نقل و فعاليت‌هاي مالي- كه عوامل كمكي توليد‌ كالا هستند- و خدمات فردي (آرايشگاه‌ها، رستوران‌ها و مانند آن) مي‌شود. اما در جامعه‌ي فراصنعتي، خدمات جديد عمدتاً خدمات انساني (به ويژه خدمات بهداشتي، آموزشي و اجتماعي) و خدمات كارشناسي و تخصصي (مانند پژوهش‌ها، بازاريابي‌ها، خدمات كامپيوتري و تحليل سيستم) هستند. گسترش اين خدمات مانعي براي رشد اقتصادي و منشاء تورمي ماندگار مي‌شود . 5- تغيير در ويژگي كار در جهان پيش صنعتي، زندگي نبردي است با طبيعت، نبردي كه در آن انسان‌ها امكان حيات خويش را از چنگ خاك، آب يا جنگل به در مي‌آورند، به صورت گروه‌هاي كوچك كار مي‌كنند و اسير تحولات و دگرگوني‌هاي طبيعت‌اند. در جامعه صنعتي، كار يعني دست و پنجه نرم كردن با طبيعت مصنوع، كشاكشي كه در آن دستگاه‌ها و ماشين‌ها هم‌زمان با توليد كالاها و مواد بر انسان سيادت مي‌يابند. اما در جهان فراصنعتي، كار پيش از هر چيز «كشاكشي است ميان انسان‌ها» (ميان كارمند و ارباب‌رجوع، پزشك و بيمار، ميان معلم و دانش‌آموز و يا ميان گروه‌هاي پژوهشي، اداري و خدماتي). بنابراين، طبيعت و مصنوعات در فعاليت‌هاي روزمره و كارها نقشي ندارند. آدم‌ها بايد ياد بگيرند با هم زندگي كنند. اين در تاريخ جامعه انساني وضعيتي كاملاً جديد و بي‌مانند است . تغيير نقش‌ها 6- نقش زنان كار در بخش صنعتي (مثلاً كارخانه‌) عمدتاً كار مردان بوده است. زنان معمولاً از اين بخش بركنار بوده‌اند. اما كار در بخش‌هاي فراصنعتي (مانند خدمات انساني) فرصت‌هاي شغلي گسترده‌اي براي زنان فراهم مي‌كند. براي نخستين‌بار مي‌توان گفت كه زنان تكيه‌گاه امني براي استقلال اقتصادي خواهند داشت. از جمله شواهد اين امر، سير صعودي سهم زنان در نيروي كار، افزايش تعداد خانواده‌هايي كه بيش از يك حقوق‌بگير ثابت دارند و بيش‌تر شدن طلاق است، طلاق‌هايي كه دليل آن احساس روز‌افزون عدم وابستگي اقتصادي زن نسبت به مرد است 7- تغيير خصوصيت علم از قرن هفدهم تاكنون، مجامع علمي، نهادهايي بي‌همتا در جامعه انساني بوده‌اند و اقتدار معنوي خاصي داشته‌اند. اين مجامع در حقيقت‌جويي انقلابي و در رويه‌‌ها و روش‌هاي‌شان صريح و بي‌پرده بوده و مشروعيت‌شان را از اين اعتقاد به دست مي‌آورند كه هدف علم، نه رسيدن به نتايج فني خاص بل‌كه خود كسب دانش است. بر‌خلاف ديگر مجامع داراي اقتدار (به‌خصوص گروه‌هاي مذهبي و جنبش‌هاي سياسي) عقايدشان را نه «عاميانه» كرده‌اند و نه تحميل كننده جزم‌هاي رسمي بوده‌اند. حتي تا چندي پيش، لازم نبود علم درگير بوروكراسي تحقيقات و يا جواب‌گوي اهدافي باشد كه دولت تعيين مي‌كند. نيازي نبود كه نتايج كارهاي علمي بر اساس فوايد فني‌ آن‌ها «سنجيده» شود. امروز علم نه تنها با تكنولوژي بل‌كه به گونه‌اي جدايي‌ناپذير با امور نظامي و با تكنولوژي‌هاي اجتماعي و نيازهاي جامعه در هم آميخته است. در تمام اين موارد- كه مشخصه اصلي جامعه فراصنعتي است- ويژگي نهادهاي جديد علمي بر آينده دانش و پژوهش آزادانه اهميتي اساسي خواهد داشت 8- جايگاه‌ها(Situses) به عنوان واحد سياسي توجه اصلي اكثر تحليل‌هاي جامعه‌شناختي معطوف به طبقات يا لايه‌هاي اجتماعي است، يعني واحدهاي اجتماعي افقي كه رابطه بالا‌دست - پائين‌دست با يك‌ديگر دارند اما در مورد بخش‌هاي جامعه فرا‌صنعتي شايد بهتر باشد تحليل‌ها بر اساس جايگاه افراد صورت پذيرد. در تحليل تعلق سياسي آن‌چه بيش‌تر اهميت دارد مجموعه‌اي از نظام‌هاي عمودي است (كه شامل افراد در سطوح مختلف اقتدار مي‌شود). در جامعه فراصنعتي چهار جايگاه عمل‌كردي - علمي، فني (يعني مهارت‌هاي كاربردي مانند مهندسي، پزشكي، اقتصادي) اداري و فرهنگي ـ و پنج جايگاه نهادي - مؤسسات اقتصادي، هيأت‌هاي دولت، مجتمعهاي دانش‌گاهي و تحقيقاتي، مجتمع‌هاي اجتماعي (مانند بيمارستان‌ها و مراكز خدمات اجتماعي) و ارتش- وجود دارد. عقيده من اين است كه تضاد منافع اصلي، ميان گروه‌هايي خواهد بود كه هر كدام به جايگاه خاصي تعلق دارند و معتقدم كه تعلق به اين جايگاه مي‌تواند چنان قوي باشد كه مانع جذب سازماني گروه‌هاي متخصص جديد در يك طبقه منسجم اجتماعي شود 9- شايسته سالاري يك جامعه فراصنعتي، كه پيش از هر چيز جامعه‌اي فني است، بيش‌ترين اعتبار و بهترين مناصب را بر اساس ميزان تحصيلات و مهارت‌ها به افراد اعطا مي‌كند و كمتر مبنا را بر دارايي يا اصالت‌هاي خانوادگي و موروثي قرار مي‌دهد. (هر چند كه اين معيارها مي‌توانند تعيين كننده امتيازات فرهنگي يا ثروت افراد باشند.) شايسته‌سالاري ناگزير به مسئله‌اي حياتي درباره ارزش‌ها تبديل خواهد شد. من در يكي از مقالات خود كوشيدم ويژگي شايسته‌سالاري را مشخص كنم و از ايده يك «شايسته‌سالاري منصفانه» يا اين ايده كه «شايسته» كسي است كه در عين برابري با ديگران كار بزرگي انجام داده باشد، دفاع كردم. (مقاله «مساوات منصفانه» نوشته دانيل بل، نشريه ديالوگ، جلد 8 شماره 2 سال 1975). اشكال تازه رقابت 10- پايان كمبود؟ اكثر سوسياليست‌ها و نظريه‌هاي آرمان‌گرايانه قرن نوزدهم تقريباً تمامي كاستي‌هاي جامعه را به كمبود كالاها و رقابت انسان‌ها براي دست‌يابي به اين كالاهاي كم‌ياب نسبت مي‌دادند. درواقع يكي از رايج‌ترين تعاريف علم اقتصاد، اقتصاد را هنر تخصيص مناسب كالاهاي كم‌ياب بين طرف‌هاي رقيب مي‌داند. ماركس و ديگر سوسياليست‌ها معتقد بودند كه فراواني پيش شرط سوسياليسم است و مدعي بودند كه تحت نظام سوسياليستي احتياجي به اتخاذ قوانيني براي توزيع عادلانه نخواهد بود زيرا براي همگان به اندازه نيازشان كالا وجود خواهد داشت. از اين جنبه، كمونيسم به معناي از ميان رفتن علم اقتصاد يا «تجسم مادي» فلسفه بود. اما كاملاً روشن است كه ما هميشه دچار كمبوديم. منظورم فقط كمبود منابع نيست (زيرا در اين‌باره هنوز بحث است) بل‌كه مي‌خواهم بگويم كه جامعه فراصنعتي‌، به لحاظ طبيعت‌اش ، كمبود‌هاي جديدي به همراه خواهد آورد كه نويسندگان قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم هرگز تصور آن را هم نكرده بودند. سوسياليست‌ها و ليبرال‌ها از كمبود كالاها سخن گفته‌اند، حال آن كه در جامعه فراصنعتي همان‌طور كه اشاره كردم دچار كمبود وقت و اطلاعات خواهيم بود. مشكل تخصيص هم‌چنان برجا خواهد بود. در شكل بي‌رحمانه‌تر آن، حتي انسان مجبور مي‌شود چگونگي صرف اوقات فراغت را بر اساس معيار‌هاي اقتصادي ارزيابي كند. 11- اقتصاد اطلاعات همان‌طور كه پيش‌تر اشاره كردم، اطلاعات به لحاظ سرشت خود، كالا (يا يك دارايي) جمعي است و نه خصوصي. در تجارت كالاهاي خصوصي بديهي است كه بين توليدكنندگان بايد نوعي استراتژي «رقابتي» وجود داشته باشد تا مؤسسه‌اي كم‌كار يا انحصارگر نشود. اما در مورد سرمايه‌گذاري مطلوب اجتماعي در زمينه دانش ناچاريم كه استراتژي «تعاوني» در پيش گيريم تا وسعت و كاربرد دانش در جامعه را افزايش دهيم. اين مشكل جديد كه در ارتباط با مسئله اطلاعات است، اقتصاددانان و تصميم‌گيرندگان را روياروي جذاب‌ترين چالش‌ها قرار مي‌دهد، چالش‌هايي هم در زمينه نظري و هم در زمينه سياست‌گذاري‌هاي جامعه فراصنعتي. گرايش عمومي ابعاد عمده جامعه فراصنعتي كه قبلاً به آن‌ها اشاره كردم ،يك مركزيت يافتن دانش نظري است و ديگري وسعت يافتن بخش خدمات در مقابل اقتصاد توليدي. شرط تحقق اولي، وابستگي روزافزون به علوم به عنوان ابزاري براي نوآوري و سازماندهي تغيير تكنولوژيكي است. اكثر جوامع صنعتي نسبت به لزوم دسترسي به دانش علمي، سازماندهي پژوهش‌ها و اهميت فزاينده اطلاعات به عنوان منبعي استراتژيك براي جامعه حساسيت فوق‌العاده‌اي پيدا كرده‌اند. به همين نسبت تغيير در اعتبار جامعه‌شناختي بخش‌هايي از جوامع پيش‌رفته پديد آمده و نقش در حال رشد صنايع مبتني بر علم، روز به روز اهميت بيش‌تري مي‌يابد. گرچه دومين تغيير - يعني گسترش يافتن خدمات در بخش‌ اقتصادي - در آمريكا بيش از هر جاي ديگري قابل ملاحظه است اما در اروپاي غربي نيز به چشم مي‌خورد. اين تغيير وضعيت، در وهله اول به نفع بخش خدمات و به زيان بخش كشاورزي بود، هر چند كه با خود، رشد مشاغل صنعتي را نيز به همراه داشت. اما اكنون در كشورهاي دانمارك، سوئد، بلژيك و انگلستان بخش‌هايي كه جهت‌گيري خدماتي دارند به زيان اشتغال صنعتي رشد يافته‌اند (زيرا بخش كشاورزي تقريباً به پائين‌ترين حد خود رسيده است.) اين امر رفته رفته در حال وقوع در سراسر اروپاست. از ديدگاه نظري، معتقدم كه نمي‌توان ساختار پيچيده جوامع مدرن را با مفاهيم كلي‌اي مانند سرمايه‌داري يا سوسياليسم توصيف كرد. نكته جالب اين كه، در سال 1967 گروهي از جامعه‌شناسان چكسلواكي امكان وجود نوع جديدي از «تضاد منافع» (اگر نگوئيم «تضاد طبقاتي») را درجامعه سوساليستي ميان قشر كارشناسان و متخصصان با طبقه كارگر تشخيص داده بودند. لزوم يك قاعده رفتاري جديد موضوع نظام فراصنعتي پيش از هرچيز تغييرات ساختار اجتماعي (نظام فني - اقتصادي) را شامل مي‌شود و تنها به طور غير مستقيم به تغييرات حكومتي و فرهنگي كه جزء ديگر حيطه‌هاي عمده ساختار جامعه‌اند ربط پيدا مي‌كند. يكي از پيامد‌هاي اين واقعيت، افزايش شكاف ميان حيطه‌هاي مختلف جامعه است، زيرا قواعد اصلي حاكم بر اين حيطه‌ها با يكديگر متضادند. زماني كه نظام سرمايه‌داري به عنوان يك نظام اقتصادي اجتماعي سربرآورد وحدتي ظريف داشت كه عناصر آن عبارت بودند از: يك قاعده رفتاري (فردگرايي)، يك فلسفه سياسي (ليبراليسم)، يك فرهنگ (درك بورژوايي از سودمندي و واقع‌گرايي) و يك ساختار شخصيتي (آبرومندي، شكل‌پسندي و امثال آن.) بسياري از اين عناصر از بين رفته‌اند و يا به صورت ايدئولوژي‌هاي كم‌رنگ بر جاي مانده‌اند. آن‌چه كه باقي مانده موتور تكنولوژي است، موتوري كه با نظريه ثمربخشي و خردگرايي عملي تجهيز گرديده است، وعده افزايش سطح زندگي را مي‌دهد و طريقه لذت‌جويي از زندگي را تشويق مي‌كند. تغيير فراصنعتي موجب لايه‌بندي مجدد و تازه‌اي در نظام جامعه خواهد شد، تكنولوژي پيچيده‌تري به ارمغان مي‌آورد و علم را به گونه‌اي مستقيم‌تر در خدمت اهداف فني و ابزارسازي قرار خواهد داد. اما به هيچ وجه معلوم نيست كه علم، به عنوان يك‌ «مجموعه از فضايل» ، قدرت تأمين قواعد رفتاري جديدي را براي جامعه داشته باشد، بل‌كه بيش‌تر محتمل است كه خود علم هم بي‌اعتبار گردد. اين بدان معناست كه جامعه از هر گونه قواعد رفتاري متعالي كه تأمين‌كننده معناي مناسبي براي اهداف باشد و از هر گونه نقطه اتكايي كه معنايي پايدار براي مردم فراهم آورد عاري خواهد بود. درواقع، معناي تحول فراصنعتي تقويت نيروهاي فني و ابزاري است، نيروهايي حاكم بر طبيعت و حتي حاكم بر انسان‌ها. سوسياليست‌ها و آرمان‌گرايان قرن نوزدهم معتقد بودند كه هرگونه افزايش نيروي بشر ضرورتاً به معناي پيشرفت است زيرا چنين افزايش مترادف با سقوط جزم‌انديشي و خرافات و دليلي بر خود‌آگاهي و نيروهاي عظيم بشري به حساب مي‌آمد. اما اكنون ثابت شده است كه اين يك توهم بوده است. ابزار فني را به گونه‌هاي متفاوت مي‌توان مورد استفاده قرار داد. نوع استفاده بستگي دارد به: ارزش‌هاي جامعه، چگونگي سيستم حفاظت از خود طبقه حاكم، باز بودن جامعه، اعتدال و ميانه‌روي آن و يا - هم‌آن طور كه از تجربه تلخ قرن بيستم آموخته‌ايم- وحشي‌گري‌ آن. تحول فراصنعتي، به خودي خود «راه‌حل» هيچ مسئله‌اي نيست، بل‌كه تنها اميد و قدرتي تازه و در عين حال موانع و مسائلي جديد به همراه خواهد آورد، با اين تفاوت كه اين ويژگي‌هاي جديد چنان ابعادي خواهند داشت كه تاكنون هرگز در تاريخ جهان قابل تصورنبوده است. تهیه و تنظیم :رسول محمدزاده
میلاد خداداد بازدید : 54 پنجشنبه 15 خرداد 1393 نظرات (0)
روابط عمومی الکترونیک نیاز جامعه اطلاعاتی روابط عمومی الکترونیک روش به کار گرفتن فناوری های جدید ارتباطات و اطلاعاتی و سیستم های نو اطلاع رسانی و اطلاع یابی برای ارائه خدمات، منطبق با خواسته ها و نیاز مخاطبان "به طور لحظه ای" به منظور تحقق بخشیدن به هدف های روابط عمومی است چکیده: در این مقاله با استفاده از روش اسنادی یا کتابخانه¬ای به بررسی جامعه اطلاتی و دورانی که به جامعه اطلاتی معروف شگشته است، پرداخته می شود. سپس ضرورتهای ایجاد روابط عمومی الکترونیک در دوران اطلاعات یا ارتباطات الکترونیکی می پردازیم. همچنین تفاوت بین روابط عمومی سنتی از دید ارتباطی با روابط عمومی الکترونیک تشریح داده می شود و ویژگی¬های روابط عمومی الکترویک را به طور مختصر بیان می کنیم. در پایان مزایایی استفاده از روابط عمومی الکترونیک در سازمانها رو بیان می¬کنیم. در پایان مقاله به این نتیجه می¬رسد که در دوران وب2 و شبکه¬های اجتماعی که به کاربر ساز یا User-generated می باشند روابط عمومی ناگزیر است که با مخاطبان یا مشتریان سازمان در این فضای تعاملی در مورد سازمان، خدمات و تولیداتش مکالمه برقرار کند. واژگان کلیدی: جامعه اطلاعاتی، روابط عمومی الکترونیک، شبکه اجتماعی، وب2 ، کاربرساز مقدمه ظرفیت¬های جهانی مجازی متاثر از تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی جدید است که جامعه را وارد فضایی کرده است که از آن تعبیر به «جامعه اطلاعاتی» می¬شود. در فضای جدید، دولت الکترونیک و شهر مجازی و روابط عمومی الکترونیک سه شکل نهادینه اداره جامعه جدید است که توسط بخش دولتی سازماندهی و سیاست¬گذاری می¬شود. با این نگاه در کشورهای توسعه یافته، دولت و شهر صرفا با تکیه بر مکان و جغرافیای واقعی تعریف نمی¬شوند بلکه براساس فضای تولید شده در قالب «واقعیت مجازی» نیز معنا پیدا می¬کند. در واقع با ورود آدمی به هزاره سوم و پشت سر گذاشتن عصر ارتباطات و اطلاعات، زمان نقش بسیار تعیین کننده¬ای برای ادامه حیات و ماندگاری در عرصه¬های جهانی دارد. امروزه سرعت یکی از مهمترین عناصر موثر در پیشرفت شتاب آور فن آوری در موج سوم محسوب می¬شود. در این دوره پردازش اطلاعات شتابی بی¬نهایت به خود گرفته است که پیامدهای آن می¬توان به رفع مشکلات مخاطب در کوتاه کردن دسترسی به محصولات و خدمات اشاره کرد. در گذر این تحولات شگرف "روابط عمومی" به عنوان حلقه اتصال دهنده نهادها و سازمانها به جامعه، همچنین عامل پیوند دهنده فرهنگ¬ها، سنس، آراء و نظرات جوامع و عنصر اصلی ارتباط ملت¬ها، نبض تپنده ذهنیت جهانی محسوب می-شود. همانطور که یادآور شدیم، کوتاه ترین زمان در اطلاع رسانی، مهمترین ویژگی عصر ارتباطات به شمار می¬رود و در این راستا روابط عمومی¬ها در جامعه اطلاعاتی باید به کارگیری فن¬آوری¬های جدید ارتباطی و خدمات مورد نیاز مخاطبات را ارائه دهند که این امر با الکترونیکی شدن روابط عمومی¬ها میسر می¬شود. جامعه اطلاعاتی جامعه اطلاعاتی یک جامعه پست مدرنیتی به حساب می¬آید که بر تولید اطلاعات متکی است. در حالی که جامعه مدرن بر تولید کارخانه¬ای و ماشین آلات صنعتی متکی و استوار بود. به عبارت بهتر می¬توان گفت مشخصم عصر مدرن، کارخانه و محصولات صنعتی کشاورزی است و مشخصه عصر پست مدرن، اطلاعات است. در جامعه اطلاعاتی این فکر است که دارای ارزش است و در چنین جامعه¬ای ما با فکر سالارها کار داریم. ضرورت ایجاد روابط عمومی الکترونیک حال که در سالهای آغازین عصر اطلاعات ایستاده¬ایم و شبکه¬های اطلاع رسانی هر روز بر افکار عمومی تاثیرات پی در پی بی¬امان می¬گذلرند و اطلاعات به صئرت روز افزون بر سراسر جهان گسترش یافته و اهمیت و ضرورت امواج و اطلاعات هروز بیشتر می¬شود، لذا ضرورت اطلاعات در دنیای امروز به ما کمک می¬کند که روابط عمومی نوین را یک "روابط عمومی اطلاع مدار" یا روابط عمومی الکترونیک بنامیم. در واقع گرانبهاترین کالا در جامعه اطلاعاتی، اطلاعات است. در جامعه اطلاعاتی این فکر است که دارای ارزش است و در چنین جامعه¬ای ما با فکر سالارها کار داریم. به بیان دیگر جامعه اطلاعاتی جامعه¬ای است که در آن اکثریت نیروی کار مرکب از کارگزاران اطلاعاتی است. گروه¬های تشکیل دهنده روابط عمومی جامعه اطلاعاتی سه دسته¬اند: 1) اطلاع سازها 2) اطلاع پردازها 3) اطلاع خواه¬ها. مجموعه تحولاتی که در عرضه فناوری اطلاعات اتفاق افتاده باعث گسترش تولید و مصرف اطلاعات شده است. در کنار این دو عامل مهم مقوله توزیع و انتشار اطلاعات نیز به عنوان یکی از حیاتی ترین مقولات برای انتشار اطلاعات و مدیریت اطلاعات باید مورد توجه قرار گیرد. در چنین شرایطی روابط عمومی¬ها باید به همراهی با فرایند توسعه و تولید و مصرف اطلاعات و نیز دانش کاربری اطلاعات باشند و می¬توان ادعا کرد با توجه به اینکه خمیر مایه روابط عمومی الکترونیک در چنین جامعه¬ای اطلاعات است. لذا اصولا روابط عمومی الکترونیک سیستمی اطلاع مدار است که در آن سه عنصر که در آن سه عنصر اطلاع یابی، اطلاع شناسی . اطلاع رسانی تعیین کننده و دارای نقش اساسی هستند. در عرصه رقابت جهان امروز انتظارات شهروندان نیز در مورد خدمات، محصولات و نحوه کیفیت و ارائه آن به طور روز افزون در حال تغییر است. سازمانها نیز باید بتواند پاسخ گوی این نیازها باشند. در واقع روابط عمومی الکترونیک شیوه¬ای برای سازمان ها به منظور استفاده از فن¬آوری اطلاعات است که با افراد تسهیلات لازم جهت دسترسی مناسب به اطلاعات و خدمات دولتی به اصلاح کیفیت آن و ارئه فرصت¬های گسترده برای مشارکت در فرآیندها و نمادهای مردم سالاری می¬دهد. در این راستا مفهوم روابط عمومی نوین پاسخ به نیازی است که ما آن را نتیجه رویکرد الزامی روابط می¬دانیم. رسانه¬ها، محیط سازمانی و مخاطبان روابط عمومی ¬های نوین اطلاعات و ارتباطات عمومی با گسترش روز افزون پدیده¬هایی چون روزنامه¬نگاری الکترونیک و دولت الکترونیک و در نهایت ظهور جامعه اطلاعاتی، تحولات شگرفی را به خود می¬بیند و در همین حال نقش روابط عمومی در حل مسائل ارتباطی مخاطب و سازمان دربرخورد با فن آوری های نوین ارتباطی اهمیت بسیاری می¬یابد و در این صورت چاره¬ای نیست جز شناخت درست فرصت¬ها و چالش های فضای سایبر و حرکت به سوی روابط عمومی الکترونیک. روابط عمومی الکترونیک گام اول است در جهت ایجاد سازمان الکترونیک و در نهایت دولت الترونیک. امروزه فن¬آوری اطلاعات به عنوان ابزاری توانمندساز برای مدیران و کارکنان سازمان¬ها، مطرح است. در این میان روابط عمومی¬های الکترونیک، به عنوان واحدهای ارتباطی- اطلاعاتی سازمان، می-توانند نقش مهمی در بهینه سازی فرایند معماری اطلاعات در سازمان¬ها داشته باشند. چرا که در سازمان¬هایی که جایگاه روابط عمومی به صورتی مناسب شناخته و تعیین شده است، روابط عمومی به عنوان سلولی ترائا در بدنه سازمان کا ورود اطلاعات به سازمان، پردازش اطلاعات و همچنین خروج اطلاعات از سازمان را انجام می¬دهد. سرعت اطلاع رسانی، اصلی ترین عاملی است که روابط عمومی الکترونیک را نسبت به روابط عمومی سنتی، متمایز می¬کند. «یورگن مارلو» به این امر تاکید می¬کند: " در فرم سنتی روابط عمومی، انتقال اطلاعات به طور ناقص و با هزینه گزاف صورت می¬گیرد." تفاوت روابط عمومی الکترونیک با روابط عمومی سنتی روابط عمومی الکترونیک به لحاظ مفهومی فرقی با روابط عمومی سنتی ندارد . در روابط عمومی الکترونیک ما از کاغذ استفاده نمی کنیم و شاید وجه تمایز اصلی روابط عمومی الکترونیک و روابط‌‌عمومی سنتی به لحاظ شکلی در همین نکته نهفته باشد؛ چون همه ابزارند و معمولا از ابزار برای رسیدن به اهداف که در فلسفه وجودی هنر هشتم نهفته شده استفاده می شود. به طور کلی، اینترنت کار کارشناسان روابط عمومی را آسان تر کرده است. کارگزاران روابط عمومی به واسطه استفاده از پایگاه ها و سایت ها و پست الکترونیک با سرعت بیشتر به مخاطبانی بیشتر دسترسی پیدا می کنند. یکی از مزیت های اصلی روابط عمومی الکترونیک، تعاملی بودن آن است. کارگزاران روابط عمومی می‌ توانند از طریق تریبون های آزاد فهرست پستی با همکاران خود در سراسر جهان تعامل داشته باشند و اینترنت این تعامل را آسان تر کرده است. در فرم سنتی روابط عمومی، انتقال اطلاعات به طور ناقص صورت می گیرد و هزینه های زیادی صرف اشتباهات می شود. به اعتقاد دکتر مارلو ، این اشتباهات و افزایش هزینه ها سبب شده تا کارگزاران روابط عمومی به استفاده از خدمات فناوری اطلاعات به ویژه روابط عمومی الکترونیک گرایش بیشتری پیدا کنند. همچنین از روابط عمومی الکترونیک می توان برای توسعه طرح های موجود روابط عمومی استفاده کرد که باعث توسعه فعالیت های سنتی آن نیز می شود. به علاوه روابط عمومی الکترونیک، رابطه موجودبین متخصصان روابط عمومی و روزنامه نگاران را تغییر داده و این امر نشانگر این است که روابط عمومی از پوسته یک شغل رابطه یی صرف خارج خواهدشد و به جایگاه شایسته و بایسته خود دست می یابد. مساله دیگر که در این زمینه می توان به آن اشاره کرد این است که روابط عمومی الکترونیک یک چرخه خبری 24 ساعته به وجود آورده است ، یعنی مخاطبان سازمان شما در هر زمان و مکان که اراده کنند می توانند به مطالب مورد دلخواه خود دست پیدا کنند.در واقع، روابط عمومی الکترونیک محدودیت های موجود را از بین برده است . شما در روابط عمومی الکترونیک با تک تک مخاطبان در ارتباط هستید. در روابط عمومی الکترونیک به جای بهره گیری از شیوه های سنتی مواجهه با مشتریان یا مخاطبان، از تکنولوژی های الکترونیکی به منظور سهولت، سرعت و فراگیری بیشتر استفاده می شود. در هر صورت فرآیند گام گذاشتن روابط عمومی از شکل سنتی به عرصه الکترونیک، یک جهش و گام اساسی برای ورود به دنیای مجازی Cyberspace محسوب می شود و سنگ بنای سایر فعالیت های روابط عمومی در فضای آنلاین در همین مرحله گذاشته می شود . روابط عمومی الکترونیک چیست؟ روابط عمومی الکترونیک عبارت است از استفاده از تکنولوژی ارقامی خصوصا کاربردهای مبتنی بر وب سایت¬های اینترنتی برای افزایش دسترسی و ارائه خدمات و اطلاعات ارتباطی به کاربران و سازمانها و نهادها و دریافت اطلاعات از طریق آن. این روش زمینه بالقوه¬ای برای کمک به ایجاد رابطه¬ای ساده، روان و موثر بین سازمانها و موسسات دیگر و نهادهای اجتماعی و مدنی در راستای ارائه خدمات اطلاعات و خدمات ارزان قیمت فوری و فراگیر به کلیه گروه¬های کاربر فراهم خواهد کرد، بنابراین وظیفه روابط عمومی الکترونیک ارائه اطلاعات و خدمات ONLINE از طریق اینترنت با سایر وسایل دیجیتالی است. در واقع روابط عمومی الکترونیک روش به کار گرفتن فناوری¬های جدید ارتباطات و اطلاعاتی ICT و سیستم¬های نو اطلاع رسانی و اطلاع یابی برای ارائه خدمات، منطبق با خواسته¬ها و نیاز مخاطبان "به طور لحظه¬ای" به منظور تحقق بخشیدن به هدف¬های روابط عمومی است. به نوعی از روابط عمومی اطلاق می شود که در آن از ابزارهای الکترونیک نظیر سیستم پاسخگویی الکترونیک، رادیو، Voice و نظایر آن برای انجام ماموریت های روابط عمومی استفاده می شود. قرار دادن متون انتشاراتی تولید شده در روابط عمومی با همان شکل و فرمت مثلا در قالب PDF نیز در چارچوب روابط عمومی الکترونیک قرار می گیرد . هدف از راه¬¬اندازی روابط عمومی الکترونیک رسیدن به روزی است که بتوان تمام خدمات یک سازمان را بطور شبانه روزی و بدون مراحعه فیزیکی مخاطبان به آن سازمان و تنها با اتصال به پایگاه¬های اینترنتی آن نهاد عرضه داشت. ویژگی¬های روابط عمومی الکترونیک روابط عمومی در جوامع اطلاعات آینده نقش مهمی در امر اطلاع رسانی بهینه، ارائه سرویس‌ها و خدمات به تک تک افراد جامعه خواهد داشت. ویژگی‌های خاص روابط عمومی دیجیتال سبب تسهیل دسترسی شهروندان و مخاطبان به اطلاعات و خدمات مورد نیاز و کاهش هزینه‌ها خواهد شد. 1. در روابط عمومی الکترونیکی بهره‌گیری از فناوری‌های نوین هدف نیست بکه وسیله است، وسیله‌ای در جهت ارائه خدمات و سرویس‌های مورد نیاز به مخاطبان مورد استفاده قرار می گیرد. روابط عمومی دیجتال در قید و بند زمان و مکان نیست. خدمات و اطلاعات در تمام روزها و ساعات در دسترس شهروندان و مخاطبان است. 2. روابط عمومی دیجیتال منتظر نمی¬ماند تا بفهمد مخاطب چه می¬خواهد بلکه قبلا فکر همه چیز را کرده است و برای برآورده شدن خواسته¬های مخاطبان خود تمهیدات لازم را اندیشده است. 3. کارگزار روابط عمومی دیجیتال یک آدم فنی نیست و نباید هم باشد. بلکه او ضمن آشنایی با مسایل ITو تسلط به مسائل ارتباطی ایده می¬دهد و تصمیم-سازی می¬کند. 4. اگر چه در روابط عمومی دیجیتال فناوری های نوین ارتباطی نقش عمده¬ای دارند اما با این حال همواره تکنولوژی سهم کمتری نسبت به بینش دیجیتالی دارد. 5. جریان ارتباطی در روابط عمومی دیجیتال برخلاف گذشته، یک سویه و عمودی یعنی از بالا به چاین و امری نیست بلکه در این نوع روابط عمومی ارتباطی دوسویه بین سازمان و مردم حاکم است. روابط عمومی الکترونیک می¬باید پاسخگوی تک تک اعضای جامعه اطلاعاتی باشد. مزایای روابط عمومی الکترونیک و عمومی برای کارکنان و مشتریان کار از راه دور ایجاد تعادل بیشتر بین کار وزندگی کاهش هزینه¬ها و افزایش نرخ بهروری کارکنان الزام به پاسخگویی بصورت online پیش بینی نیاز¬های تعریف نشده مخاطب کاهش فساد اداری دوسویه بودن ارتباطات بهبود ارتباطات درون سازمانی افزایش معرفت عمومی مردم دربتره سازمان افزایش خلاقیت و نوآوری در کارکنان جایگزینی خودکار نفرات در زمان¬های غیبت سیستم کار تابل الکترونیکی مدیران و انجام وظایف، کنترل و امضا از راه دور ایجاد فرم های تبادل اطلاعات جهت همکاری با دانش پژوهان برای پیوند دانش روز با سازمان ارائه مطالب و دوره¬های آموزشی عمومی برای پرسنل و مراجعان سازمان با توجه به ماموریت و تعریف و ظایف سازمان پیگیری خودکار امور محوله . گزارش¬های خودکار راه اندازی سیستم امتیازدهی مراجعان به واحدها و پرسنل سازمان به منظور تحلیل کیفیت ارائه خدمات نتیجه در دوران وب2 و شبکه¬های اجتماعی با محتوای کاربر تولید، روابط عمومی¬ها ناگزیرند که خود را با این تحولات و تغییرات تطبیق دهند. روابط عمومی سنتی با صرف هزینه¬های بالا برای سازمان با کمک سازمان های تبلیغاتی بزرگ در پی مخاطبان هدف سازمان بودند. اما امروز مخاطبان هدف سازمان در غالب گروهای متعدد در شبکه¬های اجتماعی در دسترس می¬باشند. جامعه امروز که به جامعه¬ی اطلاعاتی معروف شده است داده یا اطلاعات در کمترین زمان و در هر مکانی در دسترس هر فردی می باشند. در چنین موقعیتی روابط عمومی امروزه دیگر برای انتقال پیام خود مجبور نیست از روزنامه نگاران و سردبیران روزنامه و رادیو تلویزیون کمک بگیرد! کارگزاران روابط عمومی با راه اندازی وب سایت شرکت مستقیمان با مخاطبان هدف خود بدون اینکه هزینه بالایی صرف کنند ارتباط برقرار می کنند. کلیپ های ویدئویی شرکت را بدن استفاده از رسانه تلویزیون وارد شبکه های اجتماعی همانند یوتیوب می کند و از طریق آن به ساده ترین نحو و در کمترین زمان به بیشترین مخاطب هدف خواهد رسید. شعارهای شرکت از طریق استاتوس و یا تویت در فیس بوک و تویتر شرکت پوست می شود. در دوران وب2 شرکت باید با مخاطبان خود مکالمه برقرا کند، در این دوران مخاطبان پیام¬های شرکت رو دریافت و به آن فید بک می¬دهند. این فید بک ها بسیار سریع و مستقیم یا در بلاگ ،وب سایت و یا فیس بوک شرکت رخ می¬هد. روابط عمومی شرکت نمی تواند بی توجه باشد به این مکالماتی که بی حضور یا با حضور او در مورد تولیدات،خدمات و یا کارکنان شرکت گفته می شود. منابع سعیدی، رحمان و کیا، علی اضعر، روابط عمومی الکترونیک، تهران: انتشارات جامعه شناسان، 1389 مومنی نورآبادی، مهدی، روابط عمومی الکترونیک: اصول، جایگاه، مفاهیم، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه¬ها، 1383 مومنی نورآبادی، مهدی، «دولت الکترونیک و خدمات رسانی به عموم مردم» بهرامی کمیل، نظام و اسدی، داود و عبدالله خلیلی، روابط عمومی در ایران، تهران: دفتر مطالعات و توسعه رسانه¬ها، 1390 قاسمی، جواد و نجاتی نصر، ندا، «تغیر مفهوم کار و کارکنان در روابط عمومی الکترونیک»، ماهنامه روابط عمومی، شماره 39 و38، آذر و دی 1384 سلطانی فر، محمد، روابط عمومی الکترونیک در فضای سایبر، تهران: شرکت روابط عمومی و تبلیغات هفت تبلیغ، 1389 تهیه و تنظیم: رسول محمدزاده
میلاد خداداد بازدید : 31 سه شنبه 13 خرداد 1393 نظرات (0)
دکتر حميد نطقي ، در 11 شهريور 1299 هجري شمسي در تبريز متولد شد . و در اين شهر تحصيلات ابتدايي خود را آغاز كرد و سپس با خانواده خويش به شهر آستارا مهاجرت نمود و در مدرسه ، حكيم نظامي ، اين شهر به ادامه تحصيل پرداخت . دكتر (نطقي) سپس به تهران آمد و در دانشكده حقوق دانشگاه تهران به تحصيل مشغول شد ودر سال 1321 با درجه ليسانس از اين دانشكده فارغ التحصيل و تحصيلات خود را در رشته حقوق قضايي و در مقطع دكتر ا در دانشگاه استانبول آغازكرد . دكتر (نطفي) در سال 1327 به ايران بازگشت ودر سال 1330 به مديريت روابط عمومي شركت نفت منصوب شد و ازآن زمان به بعد فعاليت هاي خود را در زمينه روابط عمومي آغازكرد . پس از تاسيس ( موسسه عالي روز نامه نگاري و روابط عمومي ) در سال 1346 از دكتر (نطقي) جهت مديريت گروه روابط عمومي و تدريس دروس تخصصي اين رشته دعوت به عمل آمد . در نتيجه وي از شركت ملي نفت ايران جدا و كار خود را به طور تمام وقت در اين مؤسسه آغاز كرد . دكتر (نطقي) در سال 1351 جهت بررسي نحوه آموزش رشته روابط عمومي در دانشكده هاي آمريكا و تهيه و تـدوين يك برنامه جامـع آمـوزشي اين رشته ، سفري بـه اين كـشور نمود و پس از اين سـفر تحقيقاتي برنامه پيشنهادي خود را به شـوراي عالي دانشكده علـوم ارتباطات اجـتماعي تقديم نمود كه مورد تاييد و تصويب مسئولين قرار گرفت . دكترنطقي تا سال 1357 مصادف با انقلاب اسلامي در سمت خود به عنوان رئيس اداره روابط عمومي باقي بود . وي در سال 1350 كتاب ، مديريت و روابط عمومي ، را تاليف نمود . دكترنطقي ، پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، با توجه به حذف رشته روابط عمومي از نظام آموزش كشور ، همچنان به فعاليتهاي آموزشي ، پژوهشي و مشاوره اي خود در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي كه نام جديد همان مؤسسه عالي روز نامه نگاري و روابط عمومي بود، ادامه داد. درپي تلاش هاي ايشان و آقاي دكتر ، كاظم معتمدنژاد ، مجددا در سال 1366 رشته روابط عمومي به عنوان يك رشته در مقطع كارشناسي مورد تصويب شوراي عالي برنامه ريزي وزارت فرهنگ و آموزش عالي قرار گرفت . در سال 1377 از دكتر نطقي در مراسمي كه توسط انجمن روابط عمومي ايران برگزار شد قدرداني بعمل آمد ودرسال 1378 با تربيت هزاران شاگرد ، كه هركدام امروزه خود استاد در اين رشته مي باشند جهان را ترك و به ملكوت اعلا پيوست .
میلاد خداداد بازدید : 20 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)
ارائه دهنده : مرتضی ایرانی یکی از مهمترین اصول اخلاقی در مکتب اسلام، احترام به پدر و مادر است: آیات و روایات تاکید فراوان در این باره دارند جالب این است که در موارد بسیار بعد از توحید و یکتاپرستی بدون فاصله احسان به این دو نهاد ارزشمند عالم خلقت را مطرح می کنند، آری اینگونه بیانات آن هم از قادر حکیم علی الاطلاق و رسول گرامی اش و ائمه هدی علیهم السلام خود بیانگر اهمیت آن است. کلید واژگان: احترام، احسان، حق، پدر، مادر، رابطه بین اینها. مقدمه: عواطف انسانی و حق شناسی دو مسئله ارزشمندی است که برای رعایت احترام به والدین کافی است و لی از آن جهت که در مکتب اسلام عزیز روی مسائل که عقل در آن استقلال دارد و عاطفه هم آن را در می یابد به عنوان تاکید حکم دارد و سکوت را ناروا می داند و در مسئله احترام والدین تاکیدات دارد که در جای دیگر کمتر دیده می شود. در قرآن کریم سوره لقمان آیه 15 می فرماید: « ان جاهداک علی ان تشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما و صاحبهما فی الدنیا معروفاً» در این آیه شریفه توصیه می کند حتی اگر پدر و مادر کافر باشد احترام آنها لازم است: امام صادق علیه السلام می فرماید: « لو علم الله شیئاً هو ادنی من اف لنهی عنه و هو من ادنی العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد نظر الیهما» اگر چیزی کمتر از اف وجود داشت خداوند از آن نهی می کرد اف کمترین اظهار ناراحتی است و این حداقل مخالفت و بی احترامی نسبت به پدر و مادر است و از اسن جمله نظر تند و غضب آلود به آنها است. (مکارم شیرازی/ تفسیر نمونه/ ج 12/ ص 96) جهاد یکی از مهمترین برنامه های اسلامی مادام که وجوب عینی پیدا نکند خدمت پدر و مادر و رسیدگی بامور آنها اهم از آن است حتی اگر جهاد رفتن موجب ناراحتی آنها شود جائز نیست. امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله در جواب جوان که شور جهاد در دل داشت ولی پدر و مادر ناتوان داشت که خیلی با و انس و علاقه داشت فرمود: « فوالذی بعثنی بالحق لانسها بک لیله خیر من جهاد فی سبیل الله سنه» قسم به آنکه مرا به حق مبعوث ساخته است اگر یک شب مادر با تو مانوس باشد از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است(مکارم شیرازی/ تفسیر نمونه/ج 12/ ص 96) موثر ترین نفرین، نفرین پدر ومادر درباره فرزند است. اگر والدین برای فرزند نفرین کند او در بهشت راه ندارد نه تنها راه ندارد بلکه از بوی بهشت از فاصله های دور محروم می گردد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: ایاکم و عقوق الوالدین ریح الجنه لوجد من مسیره الف عام و لا یجرها عاق» بترسید از اینکه عاق پدر و مادر قرار گیرید زیرا بوی بهشت از هزار سال راه به مشام می رسد ولی به مشام عاق والدین نخواهد رسید.( مکارم شیرازی/ تفسیر نمونه/ ج12 ص 97) خداوند منان و حکیم نسبت به یکتاپرستی و احترام والدین از انسان این گل سرسبد عالم خلقت تعهد و پیمان گرفته است و آن هم در جایی مطرح ست که مطلوب و مقصود دلداری اهمیت وارزش باشد والا تعهد و پیمان معنی و مفهوم ندارد. خداوند در کتابش می فرماید: «و اذا اخذنا میثاق ببنی اسرائیل ان لا تبعدون الا الله و بالوالدین احسانا ..» (بقره/ 83) به یاد آور زمانی را که ازبنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید. گر چه شأن نزول آیه درباره ی بنی اسرائیل است اما در حقیقت یک برنامه کلی الهی را درباره ی تمام جوامع بشری بیانگر است: از آن جایی که اخترام به پدر ومادر در مکتب اسلام جایگا ویژه دارد لازم دیدیم در این مورد بحث داشته باشم گر چه نمی توانم حق مطلب را ادا کنم. و من الله توفیق. احترام و نیکی به پدر و مادر احترام و نیکی به پدر و مادر یکی از اصول بسیار مهم و ارزشمند اخلاقی است که معصومین و ائمه هدی علیهم السلام در گفتار و کردار خود اهمیت و بهاء زیادی به آن داده اند وبرای روشن شدن این مطلب لازم است از جهات مختلف مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد: الف: نیکی به پدر و مادر معنی وسیعی دارد احترام به پدر و مادر معنی گسترده و وسیعی دارد به طور خلاصه هر شکل و ... هر نوع بی احترامی و هر چیزی که موجب ناخشنودی و نارضایتی آنها شود باید از آن دوری جست و در برابر آنها کاملاً خاضع و به خودش به آنها مودبانه و شایسته باشد و به تعبیر قرآن کریم: « و لا تقل لهما اف»(1) ترجمه: به پدر و مادر اف نگو. یعنی از ریزترین و کوچک ترین سخن و حرکتی که باعث آزردگی و بخش خاطر آنها گردد اجتناب کن. واژه ی اف بی مقدارترین و سبکترین تعبیر نامودبانه است که برای ابراز درد با ناراحتی گفته می شود. امام صادق علیه السلام فرمود:«لو علم الله شیئاً هو ادنی من اف لنهی عنه و هو من ادنی العقوق و من العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد النظر الیها» (2) ترجمه: « اگر در آزردن پدر و مادر خداوند چیزی را کمتر از اف میدانست از آن نهی می کرد» و از جمله آزردن این است که انسان یا چشم خیره بآنها بنگرد. اف گفتن از کمترین و بی مقدارترین موراد آزردن است از مفهوم این روایت فهیمده یم شود که احترام و نیکی به پدر و مادر تا چه اندازه وسعت و گسترش دارد. خلاصه این روایت بیانگر وسعت گسترش معنای بی احترامی به پدر و مادر است. ب: احترام و نیکی به پدر و مادر از دیدگاه قرآن در سیزده مورد ، قرآن کریم یاد از احترام و نیکی به پدر و مادر نموده و جالب اینکه در هفت مورد پس از دعوت به یکتایی و شکر خدا، بدون فاصله دعوت به احسان و تشکر از پدر و مادر می کند این مطلب بیانگر ارزش فوق العاده ی احترام به پدر و مادر است که بعد از اعتقاد به یکتای خدای منان مطرح و بیان شده است. 1-و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل الا تعبدون الا الله و بالوا لدین احساناً و ذالقربی» (3) ترجمه: « به یادآورید زمان اینکه از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدای یگانه پرستش نکنید و به پدر ومادر و نزدیکان ... نیکی کنید». در این آیه سخن از پیمان است که خداوند از بنی اسرائیل گرفته و آنها را بواسطه ی شکاستاندن این پیمان شدیداً مورد سرزنش قرار میدهد در این پیمان چندین مطلب آمده است من جمله دو مورد ذیل: 1-پیمان می گیرد که خدای یگانه را پرستش کنید و در برابر هیچ بتی سر تعظیم فرود نیاورد. 2- نسبت به پدر و مادر احترام ونیکی کنید. برنامه ای برای زنده ماندن ملت ها این آیه شریفه شأننزول آن درباره ی یهود است و در عین حال یک سلسله قوانین کلی و عمومی را برای همه ی ملل دنیا در بردارد، عوامل زنده ماندن، بقاء و سرافرازی ملت ها و رمز شکست آنان را یادآور می شود . الف: ازدیدگاه قرآن، سرافرازی و سربلندی ملتها در صورتی امکان پذیر است که خود را به قوی ترین قدرت و ریشه دارترین نیرو متکی سازند و در هر فراز و نشیبی زندگی با او مرتبط باشد واز او مدد جویند به قدرت تکیه کند که فنا و زوال در او راه نداشته باشد. اگر چنین کنند از هیچ کسی ترس و وشت نخواهد داشت و پیروزی و موفقیت آنها تضمین شده است و معلوم و هویدا است که چنین مبدئی جز آفریدکار جهان نخواهد بود آری این تکیه گاه خداوندا ست. ب: و از طرف دیگر ، برای بقاء و جاودانگی ملت ها هم بستگی خاصی بین ملت ها و افراد لازم است این عمل در صورت ممکن است که هر کس و هر فردی نسبت به پدر و مادر که شعاع زندگی آنها ست و بعد نسبت به خویشاوندان و اقربا و بعد از آنها نسبت به تمام افراد اجتماع و جامعه احترام بگذارد و با نیکی رفتار کند تا اینکه : همه بال و پر یکدیگر باشند. 2- و اعبدوالله و لاتشرکوا به شیئاً و بالوالدین احسانا!» (4) ترجمه: « و خدا را بپرستید و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید! و به پدر ومادر نیکی کنید...» در آیه فوق چندین مورد از حقوق اسلامی اعم از حق الهی و بندگان او و آداب معاشرت با مردم اشاره شده است. 1-نخست مردم را به عبادت و پرستش ذات باری تعالی و ترک شرک و بت پرستی که ریشه ی اصلی تمام برنامه های اسلامی است دعوت می کند دعوت به توحید و یگانه پرستی روح را پاک و نیّت را خالص، اراده را قوی و تصمیم را برای انجام هر کاری و برنامه ی مفیدی محکم می سازد از آنجا که آیه بیانگر یک سلسله از حقوق اسلامی است قبل از همه حقوق خداوند بر مردم را اشاره نموده و فرمود: « واعبدوالله و لا تشرکوا به شیئاً» 2- به جق پدر و مادر اشاره کرده و توصیه میکند: « نسبت به آنها نیکی کیند» « و بالوالدین احسانا» کمتر موضوع در قرآن مثل حق والدین مورد تاکید قرار گرفته است اینکه حق والدین در چندین مورد بعد از دعوت به پرستش خدای یگانه قرار می گیرد بیانگر اهمیت آن است علاوه بر این از چنین تعبیرهایی مکرر استفاده می شود میان یگانه پرستی و احسان والدین ارتباط و پیوندی وجود دارد و در حقیقت این چنین هم است چون بزرگترین نعمت، نعمت هستی و حیات است که در درجه اول از ناحیه ی خدا است و در مراحل بعد به پدر وادر ارتباط دارد ، زیرا فرزند بخشی از وجود پدر ومادر است. بنابراین ترک حقوق پدر و مادر، هم دوش شرک به خدا است. 3-« قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم الا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (5) ترجمه:« بگو بیائید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برای تان بخوانم اینکه چیزی را شریک خدا قرار ندهید و به پدر ومادر نیکی کنید...» در این آیه به بخشی از محرمات الهی اشاره شده و جالب توجه این است که شرک به خدا و احترام به والدین را در ردیف اول قرار داده و احترام به والدین را بعد از شرک بیان می کند. نخست می فرماید به آنها بگو: بیائید تا آنچه را خدا بر شما تحریم کرده است برایتان بخوانم و بر شمارم « قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم» 1-«اینکه هیچ چیز را شریک و هم تای خدا قرار ندهید» «الا تشرکوا به شیئاً» 2- «نسبت به پدر ومادر نیکی کنید» « وبالوالدین احساناً» اگر در بیان محرمات الهی از شرک شروع می شود و نکته رمز قرآن این است که در واقع شرک سرچشمه اصلی همه ی مفاسد اجتماعی است و ذکر نیکی به پدر و مادر بلافاصله بعد از مبارزه با شرک و قبل از دستورهای مهمی همانند تحریم قتل نفس و اجرای اصول عدالت می آید دلیل بر اهمیت فوق العاده ی حق پدر و مادر در دستورهای اسلامی است این موضوع وقتی روشن می شود که می بینیم به جای تحریم آزار پدر و مادر که هم آهنگ با سایر تحریم های این آیه است موضوع احسان و نیکی کردن، ذکر شده است یعنی نه تنها ایجاد ناراحتی برای آنها حرام است بلکه علاوه بر آن احسان و نیکی در مورد آنان نیز لازم و ضروری است. 4- وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولاً کریما» (اسراء/23) ترجمه: « پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید هرگاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها نزد تو به سن پیری برسد کمترین اهانت بآنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو». و اخفض لهما جناج الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا» (اسراء / 24) ترجمه: و بالهای تواضع خویش را از محبت و لطف، در برابر آنها فرود آر بگو: پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده. توحید و نیکی به پدر و مادر اصل توحید یکی از اساسی ترین تعلمات انسانی انبیاء الهی است در این آیه پروردگارت فرمان داده که تنها او را بپرستید و نسبت به پدر ومادر نیکی کنید. « و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً» قضاء مفهوم و معنی موکدتری از امر دارد و امر و فرمان قطعی و محکم را می رساند و این نخستین تاکید در این مسئله است. قرار دادن توحید یعنی اساسی ترین اصل اسلامی، در کنار نیکی به پدر و مادر تاکید دیگری است بر اهمیت این دستور اسلامی. مطلق بودن احسان که هرگونه نیکی را در بر می گیرد و هم چنین والدین که مسلمان و کافر را شامل می شود سومین و چهارمین تاکید در این جمله است. توجه باین نکته نیز لازم است که فرمان معمولاً روی یک امر اثباتی می رود و در این جا روی نفی رفته است (پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید) ممکن است این شکل سخن راندن برای این باشد که: از جمله «قضی» فهمیده می شود که جمله دیگری در شکل اثباتی در تقدیر است و در معنی چنین می باشد. پروردگارت فرمان موکد داده است او را بپرستید و غیر او را نپرستید و یا اینکه مجموع جمله ی نفی و اثبات ( لا تعبدوا الا ایاه) در حکم یک جمله اثباتی است ، اثبات عبارت انحصاری پروردگار سپس به دنبال بیان یکی از مصداق های روشن نیکی به پدر و مادر پرداخته می فرماید: هرگاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری و شکستگی برسند (آن چنان که نیازمند به مراقبت دائمی تو باشد) از هرگونه محبت در مورد آنها دریغ مدار وکمترین اهانت به آنان مکن حتی سبکترین تعبیر نامودبانه یعنی اُف به آنها مگو.(6) دقت و باریک بینی هایی در احترام پدر ومادر دو آیه ی فوق الذکر نهایت دقت و بارک بینی را لازم دارد چرا؟ برای اینکه قسمتی از ریزه کاری های رفتار مودبانه را نسبت به پدر و مادر بیانگر است. 1-انگشت روی حالات ضعف و ناتوانی آنها می گذارد یعنی حال پیری و زمین گیری ایشان را یاد آور می گردد، در آن حال ضعف و ناتوانی است که نیاز به حمایت و محبت دارد و می گوید ناچیزترین سخن آزاردهنده به آنها نگو. 2- یادآور می شود اگر آنها آنقدر پیر و ناتوان شود که نتواند از جا برخیزند و یا اینکه حتی قدرت دفع آلودگی را از خود نداشته باشد باز هم مسئولیت شما در قبال آنها سنگین تر است و این خود آزمایش بزرگی است که فرزندان به آن آزموده می شوند که: آیا وجود آنها را به داشتن چنین حالتی رحمت می داند و یا نقمت و بلا. آیا صبر و حوصله برای نگهداری دارند و یا آرزوی مرگ آنها را می کنند؟ 3- خداوند به پیامبرش فرموده: در این حال بآنها اف نگو یعنی اظهار تنفر وناراحتی نکن، داد نزن، صدا بلند مکن و با قول ملاطفت آمیز و بزرگوارانه بآنها سخن بگو که این خود نهایت ادب است. 4- قرآن کریم فرمان به تواضع و فروتنی می دهد و تواضعی که نشان محبت، علاقه باشد نه اینکه بیانگر چیزی دیگری باشد. 5- در موقع دعا و التماس آنگاه که رو به جانب رب العزه می کنی پدر و مادر را چه زنده باشد و چه مرده باشد فراموش مکن و تقاضای عفو و بخشش الهی را برای آنها داشته باش و بگو خداوندا همانطور که آنها مرا در کودکی تربیت کردند آنها را مورد رحمت بی پایان خویش قرار بده. نکته ی مهمی که از این تعبیر استفاده می شود این است اگر پدر و مادر امروز به مرحله ی از ناتوانی رسیده اند که قدرت دفع آلودگی از خود ندارند فراموش مکن و به خود مغرور مباش تو هم روزی و روزگاری چنین بودی که آنها هیچ گونه خودگذری و محبت را در مور تو فراموش نکردند تو هم امروز محبت و ملاطفت آنها را لازم است جبران کنی اگر چه جبران سخت است و آن ممکن نیست مگر با عنایت خاص الهی در این مرحله لازم می دانم این دعا را بکنم و بگویم بارالها دست مرا بگیر و مرا به این خدمت که قدرت بیان وصف آن را ندارم یاری فرما. آمین. « و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحاً ترضاه و اصلح لی فی ذریتی انی تبت الیک و انی من المسلمین»(7) ترجمه: ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکیکند مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی به زمین می گذارد ، و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است، تا زمانی که به قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می گوید: پروردگارا مرا توفیق ده تا شکر نعمت را که به من و پدر ومادرم دادی به جا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خوشنود باشی و فرزندان مرا صالح گردان ، من به سوی تو باز می گردم و توبه می کنم و من از مسلمانم. در این ایه شریفه نخست به وضع و حال نیکوکاران پرداخته و از نیکی پدر و مادر و شکر زحمات آنها که مقدمه ای است برای شکر پروردگار آغاز می کند و می فرماید: « ووصینا الانسان بوالدیه احسانا». توصیه به معنی مطلق سفارش است، و معنی و مفهوم او تنها انحصار به سفارش های بعد از مرگ ندارد روی جهت است که بعضی از مفسرین آن را به معنی امر و دستور تفسیر کرده اند. بعد از بیان نیکی به پدر و مادر به حق شناسی مادر پرداخته و با دلیل آن را مطرح می کند و می فرماید: مادر او را با اکراه و ناراحتی حمل می کند، و با ناراحتی بر زمین می گذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتن او سی ماه است. «حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا» در این مدت بزرگترین فداکاری و از خودگذشتگی را مادر درباره فرزند دلبندش از خود به نمایش می گذارد او را در جای نگهداری و بزرگ می کند و رشد می دهد که هیچ کسی دیگری را در آن جا نگهداری نمی کند و از شیره ی جان و مغز استخوان او را تغذیه می کند. از روزی که نطفه ی او منعقد می گردد حالت مادر دگرگون می شود و ناراحتی یکی پشت سر دیگری باو رخ می دهد هر قدر جنین بیشتر رشد و نمو می کند مواد بیشتری از شیره ی جان مادرمی گردد تا آنجا که روی استخوان و اعصاب مادر تاثر انکار ناپذیری می بخشد گاه خواب و خوراک واستراحت و آرامش او فدای فرزند می گردد و در دوران آخر، زمان حمل حتی نشست و برخواست برای او مشکل می شود اما مادر بواسطه عشق به فرزندی که بزودی دیده به جهان می گشاید و بر چهره دلربای مادر لبخند جانانه می زند این ناملایمات و مشکلات طاقت فرسا را تحمل می کند. سخت ترین لحظات زندگی زندگی مادر همان لحظه است که لحظه وضع حمل فرا می رسد خیلی از مادران در این لحظات حساس جان به قربان فرزند می کنند و زنده ماندن خود را فدای زنده ماندن فرزندمی کند به هر صورت آنگاه که مادر این بار سنگین را زمین گذاشت و فرزندش دیده به جهان گشود دوران سخت دیگری برای او شروع می شود دوران مراقبت دائم و شبانه روزی از فرزند دوران که به تمام نیازهای فرزند باید جواب گفت آن هم نیازهای کودکی که هیچ گونه قدرت به بیان آنها ندارد اگر دردی دارد، ناراحتی دراد نمی تواند آن را بیان کند اگرگرسنه است و یا تشنه و یا گرما زدگی و سرما خوردگی داشته باشد اصلاً توان و قدرت بیان آنها را ندارد آنچه او ابراز می کند ناله و فریاد است و اشک ریختن این مادر است که باید با حوصله و بردباری تمام و کامل این نیازها را تشخیص دهد و مانند یک دکتر حازق و دلسوخته نیازهای و را بر اورده سازد فرزندان کوچولو نیاز به نظافت دارد و این خود مشکل دیگری از مشکلات مادر است. نوزاد در این دوران گرفتار بیماری های مختلفی می شود این مادر است که شکیبایی فوق العاده و استثنایی به مقابله آنها برخیزد و فرزند عزیزش را نجات بخشد. قرآن در اینجا تنها از ناراحتی ها و مشکلات مادر سخن می گوید و از مشکلات و گرفتاری های پدر سخن به میان نمی آورد و اینگونه سخن گفتن باری تعالی برای بی اهمیت نشان دادن زحمات و مشکلات پدر نیست بلکه پدر در بسیاری از این مشکلات شریک مادر است ولی مادر سهم بیشتر در سختی و گرفتاری دارد لذا روی او بیشتر تکیه شده است. خداوند منان در ادامه آیه مورد بحث می فرماید: حیات انسان هم چنان ادامه می یابد تا زمانی که به کمال قدرت و نیروی جسمانی رسد و به مرز چهل سالگی وارد گردد «حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه» حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی می فرماید: ظاهر این است که بلوغ اشد اشاره به بلوغ جسمانی و رسیدن به اربعین سنه (چهل سالگی) اشاره به بلوغ فکری و عقلانی است، چرا؟ برای اینکه معروف است: انسان غالباً در چهل سالگی به مرحله کمال عقل می رسد و گفته اند: غالب انبیاء در چهل سالگی مبعوث به نبوت شدند. (8) در مورد اینکه سن بلوغ جسمانی چه سنی است؟ در بین علماء و بحث و گفتگو است. بعضی سن بلوغ جسمانی همان سن معروف بلوغ را می داند ولی روایات بعضش تصریح دارد که سن هجده سالگی همان سن بلوغ جسمانی است. این هم مانع ندارد که این واژه در موارد مختلفی معنی متفاوتی داشته باشد البته این معانی متفاوت بواسطه قرائن که در کلام وجود دارد روشن می شود. به هر صورت قرآن کریم بعد از مطرح کردن اشد بلوغ و بلوغ اربعین سنه می فرماید: این انسان با ایمان و لایق زمان که به چهل سالگی رسید از خدای منان سه چیز را می خواهد: 1- پروردگاری به من الهام کن و توفیق عنایت فرما تا شکر نعمتی که به من و پدر ومادرم ارزانی داستها ی به جا آورم. «قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی»(9) در چنین سن و سالی انسان موحد و با ایمان هم ازعمق و وسعت نعمت های خدا برای خودش آگاه می گردد و هم از خدمات که پدر و مادر برای او انجام داده که تا باین حد رسیده چرا؟ برای اینکه خودش در این سن و سال طبق معمول پدر و مادر می شود و زحمات طاقت فرسا و بی شائبه و ایثارگرانه ی آنها را با چشم سر مشاهده می کند و می بیند وانگهی بی اختیار به یاد آنها می افتد و به نیابت آنها خدا را شکر گذاری می کند. 2- در مرحله دوم تقاضای او از خدایش این است: « وان اعمل صالحاً ترضاه» بارالها به من توفیق ده تا عمل صالح به جا آورم که تو از آن خوشنود باشی. 3- تقاضای سوم او باین صورت مطرح می شود « واصلح لی فی ذریتی» خداوند ا اصلاح و درست کاری را در فرزندان و دودمان من تداوم بخش کلمه «لی» که در این جمله آمده بیانگر این است که این صلاح و درست کاری طوری باشد که نتایج آن عائد من نیز بشود. شگفتی این چند جمله ی از دعا در این است که در دعای اول پدر و مادر را شریک قرار می دهد و به دعای سوم فرزندان و ذریه خود را ولی در دعای دوم برای خودش دعا می کند. آری انسانهای صالح و ملکوتی هرگز تنها خود را در نظر نمی گیرند بلکه اگر با چشمی خود را می نگرد و با چشم دیگر به افرادی که بر او حق دارند می نگرند. آنگهی در پایان دو مطلب خیلی مهم را اعلام می دارد که هر کدام بیانگر یک برنامه ی اعلای عملی است یک « انی تبت الیک» پروردگارا من در این سن و سال بسوی تو باز می گردم وتوبه می کنم و به جا و حد رسیده ام که باید خطوط زندگی من تعیین گردد و خط سیر من تا آخرین مرحله ی زندگی من مشخص گردد، راستی من به مرز چهل سالگی رسیده ام و برای عبد چون من چه قدر زشت و زننده است که به سوی تو باز نگردم و خود را از گناهان با اب گوارای توبه نشویم. دو: برنامه ای دومش این است که می گوید: « و انی من المسلمین» خدایا من از مسلمین هستم. در واقع این دو جمله پشتوانه ی است برای آن دعاهای سه گانه و معنایش این است چون من توبه کردم و تسلیم مطلق در برابر فرمان توام خدایا تو نیز بزرگواری و مرا مشمول آن نعمت ها بفرما. آیه بعدی که آیه 16 از سوره احقاف است اجر و مزد این گروه از مومنان شکرگزار را بیان می کند که می فرماید: «اولئک الذین نتقبل عنهم احسن ما عملوا» (10) فعلاً مجال وارد شدن ای بحث نیست لذا از آن صرف نظر می کنیم و آن را به فرصت دیگری واگذار می کنیم و من الله توفیق. « و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه وهنا علی وهن و فصاله فی عامین ان اشکر لی و لوالدیک الی المصیر» (11) ترجمه: « ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم، مادرش او را باناتوانی روی ناتوانی حمل کرد، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می یابد. آری به او توجه کردیم که برای من و برای پدر و مادرت شکر به جا آور که بازگشت همه به سوی من است». در این آیه ی شریفه نخستین چیززی که مطرح می شود سفارش به پرد ومادر است و این خود بیانگر اهمیت حقوق پدرو مادر نسبت به فرزندان است واینگونه بیان الهی زنگ خطری است برای فرزندان که این حقوق را همیشه نصب العین داشته باشند. و برای اولین بار می فرماید: « و وصینا الانسان لوالدیه» ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم و آنگاه به زحمات فوق العاده ی مادر می پردازد و می فرماید: «و حملته امه وهنا علی وهن». مادر او را حمل کرد و در حالی که هر روز ضعف و سستی تازه ای بر ضعف او افزوده می شد. از نظر علمی این مطلب روشن و ثابت شده و تجربه نبز حاکی از این است که مادران هنگام بارداری شدیداً گرفتار وهن و سستی می شوند، چرا؟ برای اینکه : شیره ی جان و مغز استخوان خود را برای پرورش و رشد فرزند که در آینده ی نزدیک قره العین برای او می شود اختصاص می دهد. بدین لحاظ مادران در دوران بارداری گرفتار کم بود انواع ویتامین ها می شود و آن ها باید جبران گردد و الا برای مادران خطرناک است و ممکن است بدین جهت سر به بالین مرگ نهند و این وهن و سستی حتی در دوران رضاع و شیردهی نیز ادامه دارد چرا؟ برای اینکه شیر، شیره ی جان مادر است لذا به دنبال بارداری بلافاصله قرآن کریم دوران شیردهی را مطرح می کند و می فرماید: «و فصاله فی عامین» پایان دوران شیرخوارگی او دو سال است. و در سوره بقره آیه 233 نیز می فرماید: « و الوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین» مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر می دهند. البته منظور دوران کامل شیرخوارگی است گاهی ممکن است کمتر از آن باشد. به هر صورت در این مدت سی و سه ماه، مادر بزرگترین فداکاری و خودگذری را هم از نظر روحی و عاطفی و هم از نظر جسمی و هم از نظر خدمات درباره فرزندش انجام می دهد و به دنبال توصیه به پدر و مادر خداوند منان می فرماید: «ان اشکر لی و لوالدین» شکر مرا به جا آور که من خالق و منعم اصلی تو هستم. یعنی این منم که تو را به این هیئت و شکل زیبا قالب زدم و به تو شعور، درک، عقل دادم و نعمتهای فراوانی در اختیار تو قرار دادم که قابل شمارش نیست این منم که تو را گل سرسبد عالم هستی قرار دادم و به پاس این نعمتها مرا شکرگذار باش و هم چنین لازم است که شکر پدر و مادر را بنمایی چرا؟ برای انیکه: آنها واسطه این فیض و عهده دار انتقال نعمت های من به تو می باشند. آری، در این جا شکر پدر و مادر در کنار شکر الهی قرار گرفته و این خود به نوبه اش بیانگر اهمیت شکرگزاری برای پدر و مادر است و این خیلی نکته جالب است و انسان باید با درک این حقیقت با خود ببالد که شکر پدر و مادر او در قبال شکر الهی قرار گرفته و آن را هم کسی دیگری نه بلکه ذات اقدس الهی خود شکر پدر و مادر را در کنار شکر خود هم ردیف آن قرار داده است. در قسمت پایان آیه قادر لایزال و در عین حال رئوف و مهربان با لحن که خالی از تهدید و هشدار نیست می فرماید: «الی المصیر» بازگشت همه ی شما به سوی من است» بله در این مورد اگر کسی سستی و یا کوتاهی کند در پیش گاه الهی و در روز محشر تمام این حقوق و زحمات مورد بررسی قرار می گیرد و موبه مو محاسبه می گردد و باید از این حساب و کتاب که رباره شکر نعمتهایش و هم چنین از شکر نعمتهای وجود پدر و مادر و عواطف پاک و بی آلایش آنها بر آئید و الا مورد عقاب او قرار خواهد گرفت. احترام به پدر ومادر و اطاعت فرزندان از پدران ومادران یکی از مسائل عمده و اساسی اسلامی است ولی از آنجا که توصیه به احترام پدر و مادر و اطاعت از آنها ممکن است این توهم را به وجود بیاورد که حتی در مسئله اعتقادی از قبیل ایمان و کفر نیز به آنها مماشات کرد وحرف آنها را پذیرفت این مسئله استثنایی دارد و آن هم استثنایی محترمانه لذا قرآن کریم می فرماید: « و ان جاهداک علی ان تشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما» (12) ترجمه: « هرگاه آن دو تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن (حداقل) آگاهی نداری از ایشان اطاعت مکن.» این آیه شریفه دستور قاطعانه می دهد رابطه انسان با پدر و مادر هرگز مقدم بر رابطه او با خداوند نباشد، و عواطف خویشاوندی هرگز نباید حاکم بر مسائل اعتقادی و مکتبی او گردد. جمله ی «جاهداک» اشاره به این حرف دارد گاهی پدر و مادر به گمان اینکه سعادت و خوش بختی فرزند را می خواهند، تلاش و سعی می کنند او را رهنمایی نموده به عقیده ای انحرافی خود سوق دهند و این طرز عمل کرد در مورد همه ی پدران و مادران دیده شده و می شود وظیفه ی فرزندان هم در هم چه مواردی این است: هرگز در برابر فشار و خواسته آنها تسلیم نشوند و استقلال فکری خود را محفوظ نگهدارد و وارد هیچ گونه معالمه ای نگردد توحید و عقائد توحیدی را با چیز دیگری معاوضه نکنند. ممکن است فرمان « فلاتطعهما» باز این توهم را بوجود آورد که در برابر پدر ومادر مشرک باید شدت عمل و بی حرمتی به خرج داد بلافاصله اضافه می کند عدم اطاعت از آنها در مسئله کفر و شرک دلیل بر قطع رابطه ی مطلق با آنها نیست بلکه فرمان می دهد « و صاحبهما فی الدنیا معروفا» (13) با آنها در دنیا به طرز شایسته ای رفتار کن. از نظر دنیا و زندگی مادی با آنها مهر و محبت و ملاطفت داشته باش و از نظر مسائل اعتقادی و برنامه های مذهبی تسلیم افکار و پیشنهادهای آنها نباش پس این گونه عمل کردن خود نقطه ی اصلی اعتدال است که تمام حقوق پدر و مادر در آن جمع است لذا بعداً می فرماید: « واتبع سبیل من اناب الی» (14) راه آنهایی را پیروی کن که به سوی من بازگشته اند و آن راه پیامبران و مومنان راستین است چرا؟ برای اینکه: « ثم الی مرجعکم فانبئکم بما کنتم تعلمون» (15) بازگشت همه ی شما به سوی من است و من شما را از آن چه در دنیا عمل می کردید آگاه می سازم و بر طبق آن اجر و پاداش و کیفر می دهم. این قسمت آیه نیز هشدار است برای عمل کرد ما در نیا و باید متوجه آن باشیم به هر صورت لازم است یادآور شویم که آیه فوق کاملاً شبه چیزی است که در آیه 8 سوره ی عنکبوت بیان شده است و افراد علاقه مند می توانند در آن جا مراجعه کنند. پي نوشت ها : (1)-اسری/ 23. (2)- تفسیر نمونه/ج12/ ص 96، ناصر مکارم شیرازی، انتشار 1385: ناشر دارالکتب الاسلامیه- تهران (3)- بقره/ 83 ، تفسیر نمونه/ج1/ ص 382ـ 387 (4)- نساء/36، تفسیر نمونه/ج3/ ص 479 (5)- انعام/ 151 ، تفسیر نمونه/ج6/ ص 43ـ 48 (6)- تفسیر نمونه/ج12/ ص 90-91. (7)- احقاف/ 15، تفسیر نمونه/ج21/ ص 342. (8)- تفسیر نمونه/ ج21/ ص 344. (9)- اوزعنی از ماده ی انزاع است که به معنی الهام و توفیق عشق و علاقه و بازداشتن از انحراف است. (10)- احقاف/16 (11)- لقمان/14، تفسیر نمونه/ج17/ ص 52. (12)- لقمان/ 15، تفسیر نمونه/ج17/ ص 54. (13)- لقمان/ 15. (14)- همان. (15)- همان.
میلاد خداداد بازدید : 28 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)
ارائه دهنده : مرتضی ایرانی هوش و حواس گل شب بو برای من کافی‌ست.علی بابا چاهی. انتشارات ثالث. چاپ اول.تهران:1391. 1100نسخه.224 صفحه.6500 تومان. «فاصله از نقطه ثقل خودش که بگیرد نه انار خودکشی می کند نه برف از قرمزی خون از هوش می رود همان که اتفاق نمی افتد اتفاقی است که می افتد در عین حال زانوهایش را در چمدان گذاشته از چه مدان از قفل کرده از فاصله هم فاصله گرفته به کشتی ها نزدیک می شود اما دریا را در کوزه ای به دریا { می اندازد می گوید ماهی که از فلس هایش بزند بیرون چه گوش ماهی صدایش کنند چه صدف...»[1] هوش و حواس گل شب بو با دروغ بزرگی آغاز می شود،" به مخاطب نیاز ندارم هوش و حواس گل شب بود برای من کافی است". با توجه به تاریخ انتشار کتاب این آخرین مجموعه علی بابا چاهی است اما با توجه به تاریخ اشعار و ادعای خود شاعر باید گفت مجموعه شعر " گل باران هزار روزه " آخرین مجموعه شعر اوست که همگی پیش از شعرهای "هوش و حواس گل شب بو" سروده شده است. این دفتراشعار سال های 87 و 88 شاعر را در بر می گیرد. پر از ارجاع های شخصی و بازی های زبانی خاص بابا چاهی که خواندن شعر هایش را هم خوش آیند و هم نافهمیدنی می کند. طنز ظریف کلام او در این مجموعه نیز شعرها را مثل همیشه خواندنی تر کرده است. بابا چاهی که خودش را شاعری پسانیمایی می داند و متعلق به شاعران دهه هفتادی، دم به دم در تلاش است در هر مجموعه شعرش نشان دهد تغییر کرده است. به روایت خودش، شاعری است که روان نویسش را گم کرده و در مجموعه شاعران ساده نویس و روان نویس قرار نمی گیرد. باباچاهی در سال های اخیر فعال تر از سال های اولیه شروع شاعری اش تلاش می کند و هر سال مجموعه تازه ای به بازار کتاب عرضه می کند و نوع تازه ای از شعر را محک می زند. او در سال های اخیر شعر در وضعیت دیگر را به عنوان رویکرد شعری اش پیش رو قرار داده که به زعم خودش نه مانیفست و نه بیانیه بلکه نوعی نگاه ساده تری است به شعر پست مدرن. در این که بابا چاهی موفق به ارائه و اجرای این رویکرد شده است یا نه باید به تاثیر مجموعه شعرهایش نظر کرد. این مجموعه پر از ارجاع های شخصی و بازی های زبانی خاص بابا چاهی ست که خواندن شعر هایش را هم خوش آیند و هم نافهمیدنی می کند. طنز ظریف کلام او در این مجموعه نیز شعرها را مثل همیشه خواندنی تر کرده است. باباچاهی در کارگاه شعرش این نوع رویکرد را تدریس می کند و خود می گوید امروز دیگر شاگردان شعر بابا چاهی گونه می نویسند. این می تواند نقطه ضعف بزرگ او محسوب شود. چرا خود یکی از منتقدان سر سخت کارگاه های براهنی بود و اعتقاد داشت این کارگاه ها در واقع همه شاعران را یک دست می کند. حال اینکه کارگاه های باباچاهی با شاعران چه می کند موضوع دیگری است. همین که او به عنوان یک شاعر همواره در تلاش است با نسل های جوانتر همراه شود واز کهنگی شعرش بکاهد مقوله ای است که کمتر شاعری توان انجامش را دارد و معمولا با موفق شدن نوع و ژانر شعری خود، دست از تلاش بر داشته به همان موقعیت تثبیت شده می چسبند و از ترس از دست دادن آن شروع به نقد گونه های تازه می کنند. اما بابا چاهی بر خلاف دیگران به مسیر پویای خود ادامه می دهد و هر کتابش فصل تازه ای از شعر اوست که بابا چاهی دیگری به خواننده و جامعه ادبی نمایش می دهد. در این کتاب علاوه بر شعرهای بلندی که خصوصیات سبکی شعر او را با خود دارد. بخشی هم به شعرهای کوتاه او اختصاص یافته که خود نام شعرک به آن می دهد. این بخش شامل 95 شعرک است تحت نام شعرک های شب بویی. در بخش پایانی کتاب تحت عنوان شب بو در حاشیه مقاله ای به نام "شعر مولف، صلح مولف" آورده شده است که توضیحاتی است درباره شعر در وضعیت دیگر. بابا چاهی شعر در وضعیت دیگر را شعر چندیتی می نامد در مقابل شعر" دیگر" که ماهیتی فردی داشت. التقاط گفتمان ها، امتزاج زمان ها و مکان های مختلف، نسبیت گرایی و التقاط صداهای سرکوب شده را خصوصیات شعر در وضعیتی دیگر بر می شمارد. هوش و هواس گل شب بو برای من کافی است شامل 73 شعر بلند و 95 شعر کوتاه است. شعر های بلند این مجموعه عبارتند از: مریخی ها، هرکس به جایی، امکان دارد، چع واقعیتی؟، گیرم که ثابت شد، چیزی که سنگ شد، کاتب بی صورت و ... « جای صدف اینجا بود یا موج او را خرده – خرده خورده
میلاد خداداد بازدید : 23 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)
احترام به بزرگان ارائه دهنده : مرتضی ایرانی از سنن اجتماعی بشر است که در مراحل کودکی و پیری در سنین خردسالی و سالخوردگی تا قوا در حال ضعف و نقصان است نیرومندان و قهرمانان و ابطال ورزیده و زورمند به شکرانه داشتن بازوی توانا دست ناتوان ضعیف و رنجور را بگیرند و از جهت خردسالی به اطفال و صغار و از نظر احترام و خدمات دوران گذشته اجتماع پیروان و کبار بدیده احترام بنگرند و زیر بغل آنها را گرفته در معرکه زندگی کمک شایان نمایند این دین اجتاعی است که هر بزرگی نسبت به کوچکتر از خود یا کوچکی نسبت به بزرگتر از خود تبادل عواطف اجتماعی نمایند. در مکتب اسلام احترام بزرگان از وظایف اولیه هر مرد توانائی است که درباره مسائل زندگی ناتوانی را دستگیری کنید و آنها را بر خود مقدم دارد و این وظیفه اجتماعی بصورت ضرب المثل در افواه عام است. شکرانهٔ بازوی توانا بگرفتن دست ناتوان است. احترام بزرگان نه تنها برای صرف کبر سن یا صغر سن است بلکه یک ادب اجتماعی است که باید افراد نسبت بهم رعایت کنند و چون بزرگان چه از نظر جسم و جسد و شستشو خست و هرم و پیری چه از نظر جان و روان علم و فضیلت درخور تعظیم و تکریم می باشند وظیفه هر مسلمانی است که آنها را در تمام شئون زندگی خاصه در پیری و رنجوری و درماندگی با آن که ثروت و مکنت و توانائی مالی هم داشته باشد احترام ننماید و درخور مقام دانش و اخلاق پاس احترام پیران که رهبر جوانان بوده اند می نمایند. هر جوانی پیری را برای شرافت پیری گرامی دارد خدای تعالی کسانی را بر می گمارد که در پیری او را احترام کنند و گرامی دارند. (قال صلّی الله علیه وآله وسلم ما اکرم شاب شخاً لکبره الاقبض الله علیه عند کبر سنه من یکرمه و در حدیث دیگر فرمود: من تواضع لله رفعه الله که بشارت داد متواضعین را در رفعت جاه و مقام و سخن که به پیری برسند و مورد احترام قرار گیرند. تعظیم احترام بندگان خدا خاصه سالخوردگان و علماء از وظیفه اولیه هر مسلمان است در حدیث قدسی است که فرمود باید ایمن شود از غضب من هر که اکرام کند بندهٔ مؤمن مرا و به تجربه ثابت شده که هر کس به هر نظری مردم را می بیند مردمان نیز به آن چشم او را می نگرند. احترام عموم از شرایط ادبی اسلام است خاصه اهل علم و فضیلت و تقوی و پیرمردان و سادات و ذراری خاندان نبوت و ولایت که درباره احترام آنها کتاب ها نوشته اند. بزرگان خود را احترام کنید و برخردسالان رحمت آرید (قال صلّی الله علیه وآله وسلم و قرو اکبارکم و ارحموا صغارکم) احترام بزرگان در حقیقت تشویق خادم و تقبیح خائن است در خانواده یا کشوری که خادم تشویق نشود و خائن توبیخ نگرد شالودهٔ اجتماع آنها استوار نمی گردد: این درسی است که پیغمبر خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) و ائمه هدی (علیه السلام) عملاً در مکتب اسلام درس داده اند و علماء، صلحا، زهاد، اخیار و ابرار را به فضیلت و ذکر خیر ستوده اند. هر قوم و ملتی عشیره و فامیل و خانواده ای که در میان آنها احترامات معموله متبادل گردد و بزرگ نسبت به کوچک و خردسال نسبت به سالخورده احترام کند و حق و مقام هر یک را بشناسد در کمال سعادت و نیکبختی خوش می گذرانند و حس خوش بینی و احترام و رضایت و نشاط و سرور در ملاقات یکدیگر تقویت می شود و این است معنی سعادت در خانواده. انصاف انصاف حفظ حق مردم است از افراط و تفریط گفته اند مراد از انصاف این است که به هیچ آفریدهٔ حیف و ظلم و تضییع حق نشود اگرچه در انصاف دادن زیان دولت و نقصان عزت رخ دهد که گفته اند: گر ز تو انصاف آید در وجود به که عمری در قعود و در سجود مرد منصف مورد احترام کلیه افراد بشر است در کیش و مذهب باشد ولی متأسفانه وجودش حکم اکسیر دارد. مکتب اسلام پیروان خود را به فضایل آراست و از آن جمله آنها را در هر کار منصف تربیت کرد تا هرگاه سخن بشنوند و منطبق با حق باشد آن را بپذیرند و اعتراف کنند و حق را به جانب گوینده بدهند در جاهلیت رسم بود هر که هر سخنی می گفت اگرچه به خطا هم باشد بالای حرفش ایستاده و حاضر بود خونش ریخته شود و حرفش از بین نرود اسلام آموخت که انسان در خطا و نیسان است. والعصر ان الانسان لفی خسر آدمی به همه علوم اطلاع ندارد به همه اسرار آشنا نیست خطا و لغزش بسیار از او سر می زند معصوم فقط چهارده نفر بودند و هرگاه نامربوطی گفت و شنید و بعد فهمید غلط و اشتباه بوده انصاف بدهد و سخن حق را کتمان نکند بر اثبات باطنی پافشاری ننماید اگر خودش غلطی گفت و دیگری بهتر فهمیده و انصاف دهد و سخن او را تأیید کند عصبیت جاهلیت جز خسران و زیان چیزی ندارد انصاف آن است که مدرس چون به مدرس نشست و مواردی را به غلط رفته یا لغزش و اشتباه کرد یکی از شاگردانش بهتر فهمیده مستدل تر بیان کرده برهان او روشن تر و قابل قبول است فوری انصاف بدهد و او را احترام کند چنانچه اکثر علمای اسلام این طور بوده اند. رئیس یک خانواده پدر مادر اگر اشتباهی کرد و فرزند متوجه و ملتفت شد و درست آن را بیان کرد غریزه و استعداد او را به مقام پدری نکشند و حق را به او دهند تا غرائز فهم و ادراکش قوی تر گردد. انصاف در تمام شئون زندگی مخصوصاً در کسب و تجارت کاسب و پیشه ور باید منصف باشد حق هر کس را روی وجدان و انصاف بدهد اگر مردی ضعیف یا غائب بود حق او را پایمال هوی و هوس نکنند خدا را شاهد بگیرد و انصاف را از دست ندهد. کسانی که خوراکی فروش هستند مخصوصاً انصاف شرط موفقیت آنها در کسب است بدترین صفات برای کاسب بی انصافی است که حق کسی را تضییع کند یا گران بفروشد یا احتکار کند مکتب اسلام حکم هر یک از این مردم را معین کرده تا انصاف از تعادل خارج نشود و این دایره را بزرگ کنید تا به مأمور معنوی و روحانی برسد انصاف در همه موارد راه رفتن گفتن شنودن در تمام شئون زندگی قابل توجه و رعایت است مرد بی انصاف از همه چیز محروم خواهد شد. انصاف خود و داد من امروز بده بدهی به از آن که بستانندت بزرگ ترین عمل انصاف مردم است و مواسات با برادران و یاد خدا در هر حال قال (صلّی الله علیه وآله وسلم) سید الاعمال انصاف الناس من نفسک و مواساه الاخ فی الله و ذکرالله فی کل حال باعمال است سید دادن انصاف ز نفس خود برای خلق اکتساب نمودن در ره ایزد مساوات به پیمودن ره نیک مواسات دیگر یاد خدا کرده بهر حال بتکریم و به تعظیم و باجلال قال (صلّی الله علیه وآله وسلم) حضرت امیر (علیه السلام) می فرماید انصاف در نفس مانند عدل در امر است
میلاد خداداد بازدید : 29 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)
ارائه دهنده : مرتضی ایرانی ابزار درك اهميت رعايت ادب و احترام در محيط كار رفتار مناسب آيا رفتارها در محيط کاري مهم هستند؟ آيا بايد هميشه ادب و اخلاق را مد نظر داشته باشيد يا اينکه به نام بهره وري يا براي حفظ موقعيت خود بعضي موارد را ناديده بگيريد. اگر رييس شما در ميان جلسه اي که با همکاران خود داريد به تلفن همراه شما زنگ بزند، بلافاصله به آن پاسخ مي دهيد؟ هرگز فراموش نبايد کرد علاوه بر رييس، همکاراني هم که در جلسه حضور دارند مهم و قابل احترام هستند. رفتارهايي مشابه آنچه اشاره شد، کاري بي ادبانه به شمار مي آيد و احتمالابسياري از افراد در خارج از محل کار اين رفتار را از خود بروز نمي دهند. پس چرا بيشتر افراد اين موارد را در محيط کار ناديده مي گيرند و رفتارهاي نامناسبي از خود نشان مي دهند؟ بي احترامي و رفتارهاي بي ادبانه در محيط کار موجب نارضايتي و ازهم گسيختگي کارکنان در يک تيم کاري مي شود و تمام تلاش هاي شما را براي ايجاد انگيزه در کارکنان خنثي مي کند. بايد همه افراد در يک سازمان به ادبيات مشترک برسند و هيچ دليل و بهانه اي براي بروز رفتاري ناشايست نداشته باشند. در هر تعاملي در سازمان رفتار خوب يک ضرورت است. معرفي ابزار براي حصول اطمينان از رعايت رفتار مناسب در سازمان نياز به رويکرد دوجانبه تشويق و تنبيه خواهيد داشت که در اين نوشتار به صورت ابزار ذهني ديگري معرفي مي شود: رفتارهاي مناسب را مورد تشويق قرار دهيد: در اغلب موارد رفتارهاي نامناسب به طور غيرعمدي بروز مي کند. براي مثال زماني که پروژه يا فعاليتي به نقطه بحراني مي رسد، فرد به اندازه اي درگير مسائل کاري مي شود که تاثير کلمات و اعمال خود را با بقيه افراد فراموش مي کند، اما بايد به خاطر داشت امروزه بروز رفتار خشونت آميز و نامناسب در محيط کار غيرقابل قبول است. اگر افراد خوب سازمان به دليل چالش هاي روزانه کاري، دچار تنش و بروز رفتارهاي ناهنجار شوند، بايد به سرعت دلايل اين موضوع بررسي و برطرف شود، چراکه هزينه ها و فرصت هاي ازدست رفته ناشي از چنين رفتارهايي گاهي غيرقابل جبران است. هنگامي که رفتارهاي نامناسب و بي احترامي در يک سازمان شروع به شکل گيري مي کند يا مديران يا ساير افراد کليدي سازمان از رفتارهاي نامناسب براي پيشرفت کارها استفاده مي کنند، به تدريج اين موضوع تبديل به بخشي از فرهنگ سازمان مي شود. بداخلاقي و بي احترامي مي تواند به سرعت به هنجاري فرهنگي در سازمان تبديل شود، به ويژه زماني که هيچ يک از نفرات کليدي خواستار رعايت احترام و ادب در سازمان نباشد. سوال اينجا است که اگر خشونت و رفتارهاي بي ادبانه بخشي از فرهنگ قالب سازمان شما شده است، شما چه کاري مي توانيد انجام دهيد؟ روي مشکلات رفتاري همکاران تمرکز کنيد و ليستي از رفتارهاي مورد انتظار خود تهيه کنيد. سعي کنيد از خود رفتاري ويژه به نمايش بگذاريد تا کارکنان درک کنند ادب و احترام براي شما اهميت دارد. • در هرسطحي از سازمان قرار داريد، رفتاري مناسب در تمامي اقدامات از خود نشان دهيد. ايفاي نقش يک الگوي رفتاري مي تواند موثرترين روش براي پذيرش رفتارهاي خوب در سازمان باشد. • تا زماني که وضعيت بهبود پيدا کند، در دستور تمامي جلسات کاري بخشي به عنوان «رفتارها» اختصاص دهيد و در آن به طور منظم به اهميت تغيير به سمت رفتارهاي خوب و مناسب تاکيد کنيد. • رفتار مودبانه و احترام آميز افراد را مورد تشويق قرار دهيد. براي مثال از کساني که در جلسه تلفن همراه خود را خاموش مي کنند تشکر کنيد. • تا زمان بهبود اوضاع رفتاري در سازمان، رفتار مناسب را به عنوان بخشي از ارزيابي عملکرد کارکنان قرار دهيد، اين موضوع باعث مي شود تا کارکنان اهميت رفتار استاندارد و قابل قبول در سازمان را درک کنند. رفتارهاي نامناسب را به انزوا بکشيد: تشويق رفتارهاي خوب يک روي سکه است. بايد براي از بين بردن رفتارهاي بد در سازمان ساز و کار و استراتژي هاي مشخصي داشته باشيد. وقتي رفتارها در سازمان به افول مي رود جلوگيري و تحت کنترل در آوردن شرايط دشوار مي شود. تقويت ارتباطات و همدلي بين افراد شايد قوي ترين سلاح براي کنترل رفتارهاي ناهنجار در سازمان باشد. وقتي افراد گفت وگو، به اشتراک گذاري تجارب يا دغدغه هاي خود و تاثير رفتارهاي خود را بر ديگران متوقف مي کنند، رفتارهاي ناهنجار شروع به بروز مي کند و مي تواند به تار و پود فرهنگ سازمان رسوخ پيدا کند. براي مثال فرض کنيد در شبکه داخلي سازمان چند جوک منتشر مي شود. همه از خواندن آن لذت مي برند. به مرور جوک هاي ارسالي بعدي همراه با واژه هاي بي ادبانه و توهين آميز پخش مي شود. همين جا است که کساني که اين مطالب را مشاهده مي کنند آرزو مي کنند کاش در همان نقطه شروع به اين موضوع اعتراض مي کردند. براي پيشگيري از رفتارهاي ناهنجار اين فعاليت ها را انجام دهيد: • با کارکنان برنامه ارائه بازخورد نظام مند داشته باشيد. • به طور شفاف اعلام کنيد که چه رفتارهايي در محل کار قابل قبول نيست. مي توانيد سندي تحت عنوان «استانداردهاي رفتاري» در سازمان تهيه و به کارکنان ابلاغ کنيد. • راهکاري براي حل تعارضات احتمالي داخل سازمان داشته باشيد تا تعارضات به نقطه بحراني نرسند. • سعي کنيد فرهنگ عذرخواهي را در سازمان ترويج کنيد. به خاطر داشته باشيد سه اصل مهم را نبايد فراموش کرد؛ احترام به خود، احترام به ديگران و پذيرش مسووليت تمامي اعمالي که انجام مي دهيم، به اين ترتيب مي توان انتظار محيط کاري نزديک به ايده آل براي خود و ديگران داشت.
میلاد خداداد بازدید : 31 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)
حمله به صفحه شخصی ستاره ایتالیا/ واکنش عجیب زایتسف به کاربران ایرانی +عکس پس از شکست تیم ملی والیبال ایران برابر ایتالیا تعدادی از کاربران اینترنتی به صفحه شخصی ستاره والیبال ایتالیا حمله کردند! خبرگزاری فارس: حمله به صفحه شخصی ستاره ایتالیا/ واکنش عجیب زایتسف به کاربران ایرانی +عکس به گزارش خبرگزاری فارس، تیم ملی والیبال ایتالیا در هفته دوم رقابت‌های لیگ جهانی 2014 برابر ایران با نتیجه 3 بر صفر به پیروزی رسید؛ این نتیجه باعث شد تا برخی از کاربران اینترنتی به صفحه شخصی ایوان زایتسف، پشت‌خط زن تیم ملی والیبال ایتالیا هجوم بیاورند. پیش از این هم همین اتفاق برای زایتسف رخ داده بود. ایوان زایتسف، ستاره روسی - ایتالیایی لاجوردی‌پوشان پس از بازی در صفحه شخصی خود اظهار داشت «تیم بزرگ پیروز شد؛ خداحافظ تریسته زیبا» و «چه اتفاقی افتاد برای دوستان ایرانی؟ 3 بر صفر؟» که همین اظهار نظر موجب شد ایرانی‌های زیادی به وی اعتراض کنند. نکته جالب توجه درمورد این حملات این است که زایتسف هم به اکثر نظرات واکنش نشان داده و با کری‌خوانی جواب کاربران را می‌دهد. انتهای پیام/د - See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930310000051#sthash.z0lJZwt1.dpuf گردآورنده : طیب درویشی نرگی

تعداد صفحات : 9

درباره ما
Profile Pic
سایت روابط عمومی دانشگاه علمی کاربردی واحد فرهنگ و هنر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 85
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 31
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 32
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 65
  • بازدید ماه : 56
  • بازدید سال : 1,328
  • بازدید کلی : 13,436